🌷امام مهدی شناسی 🌷
🌿زیارت آل یاسین🌿
✨السَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذى ضَمِنَهُ
سلام بر تو وعده خداوند که خود خداوند ضامن آن شده است.✨
💠 وعده ظهور، وعدهای است كه از اين عالم آغاز شده و خدای سبحان ضمانت آن را بهعهده گرفته است اين وعده مایه تأمین حیات معنوی و سرچشمه زندگانی بشر است.
💠ظهور و تجلّی حکومت عدل جهانی از وعدههای عظيم خدای سبحان است که در لوح محفوظ ثبت شده و در سراسر تاریخ توسط پیامبران و حضرات ائمه علیهمالسلام اعلام شده و به همه امتها نوید آن داده شده وبر آن تصریح و تأکید شده است.
💠بنابراین تحقق اين وعده حتمی است، وعدهای «غَيْرَ مَكْذُوبٍ» است.
💠«وعدههای الهی»چيست و این
وعده ها به چه کسانی داده میشود؟
💠 وعده ی ظهور يكي از اين وعده هاست كه در مرحله اول به اولیاء و انبیاء الهی داده شده کساني كه واجد کمالات هستند.
💠انسان منتظر ،وعدههای الهی را حتمی دانسته و باور دارد پیوست به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه، وعده اي است كه تحقق آن حتمي است.
💠مفسرين مي گويند:شاید وعدهی فرجی که خداوند به انبیاء الهی داده است- از قبیل حضرت ابراهیم که قومش از او اعلام برائت کردند و یا حضرت نوح که در راه تبلیغ زخمهایی بر جسم ایشان وارد شد همچنین حضرت موسی که گرفتار بهانهگیریهای قوم خود بود و یا حضرت عیسی که با سوء ادب حواریون روبرو شد و پیامبر اکرم که آزار و اذیتهای بسیاری را از امت تحمل کردند- وعده ظهور موعود باشد.
💠وجود مبارک امام زمان عجلاللهتعالیفرجه «وعده الهی» است. از این رو لازم است که اوصاف حق در ایشان به عنوان مظهر تام خداوند به ظهور برسد. بدیهی است شناخت و معرفت این عصمت مطلق خیر کثیر به همراه دارد.
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#زیارت_آل_یس_۲
#استاد_بروجردی
✨امام زمان شناسی قسمت هشتم ✨
🌸علم و معرفت امام🌸
💠۲- ائمه به امور غیبی آگاهی دارند:
شکی نیست که ائمه اطهار علیهم السلام در موارد متعدد از امورات غیبی خبر داده اند که در اینجا به بیان برخی از روایات میپردازیم:
🔶إنّ الائمَّة علیهم السلام یَعْلَمُونَ عِلْمَ ما کانَ وَمایَکُونُ لایَخْفَی عَلَیْهِم الشیءُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِم.
البته مراد از علم غیب مختص به ذات الوهیت، علم غیب ذاتی که عین ذات
اوست که از درون موجود سرچشمه گرفته و اکتسابی نیست و برای خدا حد و مرز وجود ندارد. چنین علم غیب تنها از آن اوست.
💠پس فرق بین علم غیب خداوند و غیر خدا این است که علم او ذاتی و عین ذات است.
💠بنابراین به منطق قرآن و سنت و دلیل حس و شهود، انبیاء و اوصیاء علیهم السلام بندگان خدا هستند و از ناحیه حضرت حق تعالی مخصوص به علم نبوت و ولایت هستند و مبعوث به هدایت خلق شده اند و به اذن خداوند متعال ولایت تکوینی نسبت به همه موجودات دارند؛ کوران را بینا میکنند و بیماران را شفا میدهند و مردگان را زنده میکنند، خبر از غیب و نهان میدهند، زمان و مکان نسبت به آنها مانع و حجاب
نیست، از زمان مرگ خود و دیگران و علت آن آگاهی دارند. ولی آنچه دارند از خدا است و هیچ گونه استقلالی از خود ندارند و آنی از یاد خدا غافل نیستند و از امر خدای متعال سرپیچی نمی کنند، حتی خیال سرپیچی هم ندارند و در تمام دوران نبوت و امامت خود مطابق دستورالعملی که از ناحیه خداوند و از روی حکمت بالغه اش برایشان معین شده عمل میکنند، اگرچه توأم با انواع مصائب و آلام و بلیات باشد.
💠فهم و درک از قرآن و آگاهی از حقیقت، به پیامبر و خاندان وحی علیهم السلام واگذار شده که آنها از اسرار و حقایق کلام خداوند اطلاع دارند و بهره جستن از قرآن باید از طریق آنها انجام گیرد که آگاه به معانی ظاهری و باطنی و اسرار و رموز قرآن میباشند و آنها دین و کانون حکمت الهی هستند.
💠قرآن مجید گذشته از معانی ظاهری و ظرایف لفظی که دارد، تمام دانشمندان را در برابر خود به شگفتی واداشته است؛ معانی باطنی و اسرار درونی آن نیز، اشاره به مصادیق و قضایای خاصی دارد که آنها را در اصطلاح «تأویل» میخوانند، چه بسا مغرضان، آیات قرآن را به دل خواه خود توجیه و تأویل مینمایند، چنانچه خداوند در سوره ی آل عمران آیه ی ۷ میفرماید: "اوست آن خدایی که قرآن را بر تو نازل کرد، بخشی از آن آیات محکم و واضح است که آنها اصل و ریشه این کتابند و قسمی دیگر متشابهات هستند. پس آنان که در دل هایشان زَیغ (انحراف از حق و میل به باطل) است به دنبال آیات متشابه میروند تا فتنه انگیزی کنند (و مردمان را گمراه و دین آنها را فاسد نمایند) و ایشان را به شک و شبهه و تردید بکشانند و یا برای رسیدن به امور دنیا آیات مشابه را به میل و مرام خود تأویل و معنی میکنند (در صورتی که خداوند به صراحت میفرماید: ) و تأویل آن را نمی داند مگر خدا و راسخان در علم که میگویند: به خدا ایمان آوردیم،همه چیز از نزد پروردگار ماست و متذکر نمی شود مگر صاحبان مغز.
و راسخان در علم یعنی کسانی که علم آنها ثابت است و ریشه و عمق دارد.
💠 در تفاسیر معتبر بیان شده که منظور از راسخین در علم؛ پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام هستند.
💠از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: رسول خدا ص افضل راسخین در علم است، که خداوند بزرگ تمامی آنچه را از تنزیل و تأویل نازل کرده به آن حضرت تعلیم فرموده است و همچنین اوصیاء آن حضرت تمام تأویل و معنای باطنی و حقیقی قرآن را میدانند.
💠همچنین در «تفسیر صافی» و «نورالثقلین» از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حدیثی آمده است که قسمت آخر حدیث چنین است؛ هنگامی که عمر بر خلافت نشست، به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: آن قرآنی را که شما جمع آوری کردید و نزد ابی بکر آوردید که به آن عمل کند و او نپذیرفت آن را به من بدهید.
💠امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: آن قرآن که نزد من است جز پاکان و اوصیاء از فرزندان من، کسی به آن دست نیابد.
💠عمر سؤال کرد؛ آیا وقتی برای ظاهر کردن آن هست؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: آری!
هنگامی که قائم از فرزندانم به پا خیزد، آن قرآن را آشکار میسازد و مردم را به تعلیم آن وا میدارد.
📚 #علم_و_معرفت_امام
✍سید رحمت الله موسوی
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
🌸امام مهدی شناسی قسمت نهم🌸
✨علم و معرفت امام✨
◀️۳- علم و تصرفات تکوینی انبیاء و ائمه علیهم السلام
💠خدای تعالی در قرآن از علم کتاب یاد کرده و فرموده است: {قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ}.
گفت آن کسی که دانشی از کتاب نزد او بود (آصف بن برخیا) من میآورم آن را (تخت بلقیس) نزد تو، قبل از آن که چشمت را به هم آوری پس هنگامی که نگاه کرد آن را نزد خودش ثابت دید.
💠داشتن قسمتی از علم کتاب این چنین قدرتی به دارنده آن میدهد که در تکوینیات تصرف مینماید. باید توجه نماییم که این قدرت که به وزیر حضرت سلیمان داده شده، علم بعضی از کتاب است که خدای تعالی میفرماید: {عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ} که من تبعضیه است، یعنی علم بعضی از کتاب نزد اوست.
💠به همین جهت در روایاتی که ناظر به این آیه است، تصریح شده است که آصف بن برخیا یک حرف از کتاب نزدش بود.
💠 آیه ی دیگری در قرآن وجود دارد که به معرفی شخصی که علم تمام کتاب نزد اوست میپردازد و میفرمایند:
{وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلا قُلْ کَفَی بِاللهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ}.
و کسانی که کافر شدند میگویند: تو فرستاده الهی نیستی. بگو (ای رسول من) کافی است از حیث گواهی و شهادت میان من و شما، خدا و کسی که نزد اوست علم کتاب.
💠این آیه شریفه همچون آیه مربوط به آصف بن برخیا، اسمی از آن شخصیت عالیقدر که دارای علم کتاب است نیاورده است. ولی به نقل از عامه و خاصه و به نصّ صریح پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم، مراد از این آیه شریفه، وجود مقدس و نورانی مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است.
💠محل و تاریخ نزول آیه نیز گواهی بر این مدعا است. محل نزول آیه مکه معظمه است و تاریخ نزول آن اوایل بعثت است. در آن زمان، ایمان آورندگان به اسلام، جمعی معدود و مشخص بودند، هیچ کس جز درباره امیرالمؤمنین علیه السلام این مطلب را بیان نکرده است و در تمام دوران رسالت پیامبر عظیم الشأن اسلام، این عنوان به غیر از آن حضرت اطلاق نشده و مصداق آن قرار نگرفته است.
💠علاوه بر آن شواهد، داشتن علم کتاب مخصوص انبیاء و اوصیاء است و دیگران صلاحیت داشتن آن را ندارند.
💠در آن زمان غیر از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم پیغمبر دیگری نبود، آن وجود مقدس با اینکه افضل انبیاء است و علم امیرالمؤمنین علیه السلام در طول علم آن حضرت است، ولی قطعاً مراد از این آیه شریفه آن وجود مقدس نیست؛ زیرا انسان خودش بر خودش نمی تواند گواه و شاهد باشد، شاهد حتماً باید کس دیگری باشد که طبق روایات، مراد، وصی و وزیر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است. شهادت در این مورد،شهادت از قبیل اهل خبره است در مطلق شهادت.
💠در شهادت اهل خبره شرط است که شاهد، دارای آن مقداری از علم و اطلاع باشد که بتواند با علم و اطلاع شهادت بدهد و همچنین در مورد شاهد باید آن اندازه بهره از نبوت و ولایت داشته باشد که بتواند با علم خود، نبی را از غیر نبی تشخیص بدهد، مانند شاهد دیگر که خدای تعالی است، و با علم و اطلاع کامل بر آن شهادت بدهد و از آن طرف شاهد باید در رتبه پیامبر باشد و آن کسی جز امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام نمی باشد.
💠با توجه به اخبار و روایات اهل بیت علیهم السلام، اسم اعظم هفتاد و سه حرف است که بعضی از انبیاء علیهم السلام یک حرف و بعضی دو حرف و بعضی چهار حرف و بعضی هشت حرف و بعضی پانزده حرف از آن را دارا بودند و هفتاد و دو حرف از آن، نزد خاندان نبوت یعنی محمد و آل محمد است و یک حرف در علم مخزون الهی است و کسی را از آن اطلاعی نیست.
💠از این رو، به خوبی روشن میشود که هر یک از اولیاء حق دارای ولایت تکوینی و علم غیب هستند، ولی هر کدام به اندازه و درجات و مقامی که در پیشگاه خداوند دارند. بعضی کم و برخی شان بیشتر، ولایت تام و مطلق به موجودات با اذن خداوند دارند.
📚 #علم_و_معرفت_امام
✍سید رحمت الله موسوی
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
🌸 امام مهدی شناسی قسمت دهم🌸
🍀شناخت و معرفت امام علیهم السلام
💠خداوند متعال هدف نهائی خلقت انسان را اطاعت و بندگی و نیل به کمال و معرفت خودش میداند، چنانچه قرآن کریم میفرماید: {ما خَلَقْتُ الِجنَّ وَالانْسَ الا لِیَعْبُدُونَ}نیافریدم جن و انسان را مگر اینکه مرا بندگی و عبادت کنند.
💠حال که خداوند هدف اصلی خلقت انسان را عبادت و پرستش خود میداند باید ببینیم چه چیزی اساس و پایه این عبادت را تشکیل میدهد.
💠با توجه به احادیثی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به دست ما رسیده است؛ اساس و پایه عبادت را همان معرفت خدا دانسته اند.
💠به عنوان نمونه امام رضا علیه السلام میفرمایند: اول عبادة الله معرفته.
اساس و پایه بندگی خدا شناخت اوست، معرفت خدا اصل و ریشه همه عبادات است.
💠معرفت خداوند به منزله ی روحی است که در کالبد همه اعمال عبادی جریان دارد و بدون آن عاری از حقیقت است. بنابراین؛ معرفت خدا بالاترین معرفت ها و در رأس همه معارف قرار دارد و همه نعمتها از طریق پذیرفتن آن نصیب انسان میشود؛ لذا بهترین و با فضیلت ترین واجبات، پذیرفتن معرفت الله است؛
💠چنانکه امام صادق علیه السلام میفرمایند: إنّ أفضل الفرائض و اوجبها علی الانسان معرفة الرّب و الاقرار له بالعبودیة.همانا با فضلیت ترین و ضروری ترین واجبات بر انسان، معرفت پروردگار و اقرار به بندگی اوست.
💠در این حدیث، (معرفهْ الرّب) به عنوان یک فعل اختیاری - که بر انسان واجب است -مطرح شده است و منظور از عبادت در لسان روایات (در موارد مختلف) همان معرفت دانسته شده است. با این بیان به راحتی تصدیق میشود که عبادت بودن اعمالی؛ چون نماز، روزه و حج، به همان معرفتی اطلاق میشود که پشتوانه آن قصد قربت و امتثال امر الهی است چرا که تمام اعمال عبادی بندگان، به جهت تسلیم شدن به پیشگاه خداوند و کرنش در مقابل فرامین اوست؛ همین تسلیم محض به پیشگاه پروردگار است که معرفت خداوند نامیده میشود.
💠لذا در روایت آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
العلم اول دلیل و المعرفة آخر نهایة
علم و دانش اولین راهنما است و معرفت آخرین درجه و مرحله است.
💠بندگی از علم آغاز و به معرفت پایان میپذیرد؛ روایت در مقام بیان این
معناست که عبودیت دارای درجات مختلفی است که هرچه انسان این درجات را بیشتر بپیماید به درجات عالی تری از معرفت نائل خواهد شد؛ به عبارت دیگر معرفت و عبودیت مرتبط با یکدیگر بوده و سعی و تلاش انسان در هر کدام باعث سوق بیشتر او در دیگری است.
💠 این سیر بندگی با پشتوانه معرفت ادامه پیدا میکند و تا درجاتی که خدای متعال بخواهد، بالا میرود تا جائی که انسان به بالاترین معرفتها نائل میگردد و بالاترین معرفتها آنگونه که در روایات به آن اشاره شده، همان معرفت الله است؛
💠 امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: معرفة الله سبحانه اعلی المعارف. معرفت خدای سبحان بالاترین معرفتها است.
💠نکته قابل توجه اینکه معرفت توأم با عمل است. امام باقر علیه السلام در روایتی این ارتباط را این چنین بیان فرموده اند: لایقبل عمل الا بمعرفة ولامعرفة الابعمل ومن عرف دلّته معرفته علی العمل ومن لم یعرف فلا عمل له.
هیچ عملی بدون معرفت پذیرفته نمی شود و هیچ معرفتی هم بدون عمل نخواهد بود و هر کسی معرفت داشته باشد معرفت او راهنمای عملش میشود و آن که معرفت ندارد در واقع عملی هم ندارد.
💠معرفت شرط پذیرفتن عمل و عبادت است و از طرفی معرفت، انسان را به عمل وا میدارد و بنابراین؛ هیچ معرفتی بدون عمل نمی شود.
📚 #علم_و_معرفت_امام
✍سید رحمت الله موسوی
#مهدی_شناسی
#قسمت_1330
#مهدویت
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
🌸امام مهدی شناسی 🌸
🍀امام مهدی (عج) در حدیث ثقلین🍀
🔷مهدی،فردی از عترت
💠 یوسف بن یحیی مقدسی سلمی در نخستین باب کتاب «عقد الدرر» خود چنین عنوان میکند: «فی بیان أنّه من ذریّة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و عترته». باب اول در بیان این مطلب است که مهدی از ذریه پیامبر و عترت اوست. و آن گاه حدود ۳۴ حدیث در این باره نقل میکند که برخی از آنها در کتابهایی چون «المعجم الصغیر» (طبرانی)، «سنن أبی داود»، «سنن ابن ماجه»، «سنن الدّانی»، «مسند امام احمد»، «مستدرک الصحیحین» و… نیز آمده است.
💠و نیز سیوطی در کتاب الحاوی احادیثی را در این زمینه یادآور میشود؛ نمونههایی از آنها چنین است:
🔶۱. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «المهدیّ من عترتی، مِن وَلد فاطمة؛ [ مهدی از عترت من است، از فرزندان فاطمه (دخترم) ».
🔶۲. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «لا تَقوم الساعة حتی... یَخْرُجَ من عترتی... مَن یَمْلأها قِسطاً و عدلاً، کما مُلِئَت ظُلماً و عُدواناً»؛ قیامت فرا نرسد تا این که کسی از عترتم به پاخیزد، و زمین را همچنانکه پر از ظلم و تجاوزهای آشکار شده، آکنده از عدل و داد کند».
🔶 ۳. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هو رجلٌ من عترتی، یقاتل علی سنّتی کما قاتلتُ أنا علی الوَحی؛مهدی مردی از عترت من است، برای (اقامه و پاسداشت) سنت من میستیزد، همچنانکه من برای اجرای احکام الهی جنگیدم».
🔶۴. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «لَیَبعَثَنّ الله من عتْرتی رَجُلاَ افرَقَ الثنایا أجْلَی الجِبْهة، یَمْلِک الأرضَ عدلاً، و یُفیضُ المالَ فَیضاً؛ همانا! خداوند از عترتم مردی را بر میانگیزاند که دندان هایش برّاق و گشاده اند، و پیشانیش بلند و تابنده، زمین را آکنده از عدل میکند و مال (امکانات اقتصادی و سرمایه) را به نحوی خاص زیاد میگرداند. (به گونه ای که همگان میتوانند از آن بهره ببرند و نیازهایشان را برآورند) ».
💠قرطبی در تذکره میگوید: «اسناد (لا مهدی الّا عیسی) ضعیفٌ، و الاحادیث عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم فی التنصیص علی خروج المهدی من عترته من وُلد فاطمه ثابتةٌ أَصحّ من هذا الحدیث، فا الحکمُ بهادونه؛ [ اسناد حدیث (مهدی ای نیست جز عیسی بن مریم) ضعیف است، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم احادیثی نقل شده که در آنها حضرت به طور آشکارا بیان میکند که خروج مهدی از عترت او و از فرزندان دخترش فاطمه است. در درستی و ثبوت این احادیث جای تردید وجود ندارد، و از حدیث مذکور (از نظر سند) صحیح تر است. از این رو بر اساس این احادیث عمل میشود، نه آن حدیث».
📚امام مهدی (عج) در حدیث ثقلین
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
13.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مهدی_شناسی
✳️ شباهت امام مهدی(عج) به پیامبران
🎥 یوسفِ زهرا کجایی...!
🎙 حجت الاسلام رفیعی