مرا گفتند با این کلمات شعر بگو: بغل ، چشم ، بهشت

🌱 اینکه به دو #چشم تو اسیرم کافیست روزی به هوای تو بمیرم کافیست ارزانی زاهدان #بهشتِ رضوان یکبار تو را #بغل بگیرم کافیست میلاد خانی 🔸 @miladkhani

مرا گفتند با این کلمات شعر بگو: آسمان ، عشق ، دست

🌱 رحمی بکن ای دوست به این چشم ترم از من نگذر که در میاید پدرم ای #عشق همیشه با منی در همه جا #دست تو شده‌ست #آسمانی به سرم میلاد خانی 🔸 @miladkhani

مرا گفتند با این کلمات شعر بگو: جاده ، گوشی ، تابلو

🌱 کاش این #گوشی آب حیاتم بدهد یک زنگ از سوی تو نشاطم بدهد در #جاده‌ی گم شدگان محبوسم یک #تابلو ای کاش نجاتم بدهد میلاد خانی 🔸 @miladkhani

مرا گفتند با این کلمات شعر بگو

حسود سیل دزد

🌱 او عشق نبود دزد بود آمد و رفت در چشم دلم شبیه دود آمد و رفت اندازه‌ی ویران شدنم ، سیل بلا_ از شوری چشم آن حسود آمد و رفت میلاد خانی 🔸 @miladkhani

دلشوره ، سفر ، رهایی

🌱 من پای تو را به چشم بگذاشته ام از تو نشوم رها که دل کاشته ام هرجا سخن از سفر میان آمده است دلشوره‌ی رفتن تو را داشته ام میلاد خانی 🔸 @miladkhani

الهی! گناهم را در دنیا براى هیچ یک از بندگان شایسته‏‌ ات آشکار نکردى ، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوامکن... "مناجات شعبانیه"