eitaa logo
میم (محتوای یک مبلغ)
10.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
736 ویدیو
2.6هزار فایل
موسسه آموزشی پژوهشی میم(محتوای یک مبلغ) تولید سخنرانی روشمند کوتاه سخنرانی های بلند مناسبتی روایتگری شهدا آموزش نکات روش سخنرانی توسط اساتید کشوری تولید محتوا و روش سخنرانی ادمین محتوا و سفارشات: @admine_mohtavay_mim تبادلات و تبلیغات: @admiin_mim
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۳) 📖 موضوع: سخنان امام با ام سلمه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ هنگامى که امام حسین(ع) مى خواست از مدینه بیرون رود، امّ سلمه همسر با وفاى رسول خدا(ص) نزد وى آمد و عرض کرد: پسرم! با رفتنت به سوى عراق مرا اندوهگین مساز، چرا که از جدّت رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «فرزندم حسین(ع) در سرزمین عراق در دشت کربلا کشته خواهد شد». امام فرمود: «یا اُمّاهُ وَ أَنَا وَاللّهِ أَعْلَمُ ذلِکَ، وَ أَنِّی مَقْتُولٌ لا مَحالَةَ، وَ لَیْسَ لی مِنْ هذا بُدٌّ، وَ إِنّی وَاللّهِ لاَعْرِفُ الْیَوْمَ الَّذی اُقْتَلُ فیهِ، وَ أَعْرِفُ مَنْ یَقْتُلُنی، وَ أَعْرِفُ الْبُقْعَةَ الَّتی اُدْفَنُ فیها، وَ إِنّی أَعْرِفُ مَنْ یُقْتَلُ مِنْ أَهْلِ بَیْتی وَ قَرابَتی وَ شیعَتی، وَ إِنْ أَرَدْتِ یا أُمّاهُ أُریکَ حُفْرَتی وَ مَضْجَعی»اى مادر! به خدا سوگند! من نیز این را مى دانم، و یقیناً من کشته خواهم شد و راه گریزى برایم نیست. به خدا سوگند! من روزى را که در آن کشته مى شوم و کسى را که مرا مى کشد و مکانى را که در آن دفن مى شوم، مى دانم! و آنان که از اهل بیت و نزدیکان و شیعیانم کشته مى شوند. همه را مى شناسم! اى مادر: اگر بخواهى قبر و مرقدم را به تو نشان دهم؟! سپس به سوى کربلا اشاره کرد، زمین هموار شد تا آنجا که مرقد و مدفن و جایگاه سپاهیان خود و نیز محلّ توقّف و شهادت خود را به وى نشان داد. در این هنگام امّ سلمه سخت گریست و کار او را به خدا واگذار کرد. ✅پیام ها ➖ در این گفتگو هم ام سلمه هم امام حسین(ع) از طریق پیشگوی هایی که توسط پیامبر(ص) بیان شده بود از شهادت امام حسین(ع) آن هم در کربلا سخن گفته اند و این اثبات میکند امام حسین(ع) بر اساس یک تکلیف الهی اگاهانه به سمت شهادت حرکت کرده اند و هیچ انگیزه مادی و دنیایی در بین نبوده است. ➖امام حسين (ع) والاترين نمونه «تسليم و رضا» در برابر اراده پروردگار بود،آن حضرت در سخني شيوا در اينباره ميفرمايد: «رِضَي اللَّهِ رِضانا اَهْلَ الْبَيتِ نَصْبِرُ عَلي بَلائِهِ وَيوَفِّينا اَجْرَ الصَّابِرِينَ» آنچه خداوند به آن خشنود است ما اهل بيت هم خشنوديم، و بر بلياتي كه از جانب خدا است صبر ميكنيم و او مزد صابران را به ما عطا ميكند.» 💠در حكايتي آمده است كه نزد امام حسين (ع) گفتند كه ابوذر گفته است: «نزد من درويشي بهتر از توانگري و بيماری بهتر از تندرستي است.» امام (ع)فرمود: «رحمت بر اباذر باد؛ اما من ميگويم كه هر كه كار خويش با خدا گذاشت (به هر چه او مقدّر كرد، راضي است) و هرگز تمنا نكند؛ مگر آن چيز را كه خدا براي وي اختيار (و مقدّر) فرموده است. ➖ امام حسین(ع) ام سلمه را که در جایگاه مادر بزرگ ان حضرت قرار دارد را با عنوان «یا اماه» صدا می زند، و ام سلمه نقش عاطفی مادرانه را به درستی ایفا میکند و این پیام را به مؤمنان می رساند که نقش مادران در تکمیل و تقویت عاطفه انسان ها باید مورد توجه باشد. ➖ام سلمه به عنوان یک بانوی با ایمان در متن تاریخ اسلام، حضوردارد و حضور این دسته از بانوان حضوری با متانت و تاثیر گذار است. طبق احادیث پیامبر در هر زمان چهل مرد و چهل زن ابدال هستند یعنی حضورشان تاثیر معنوی دارد خداوند به خاطر آنها بلا ها را دفع می کند. خوب است نکاتی در مورد ام سلمه تقدیم شود: 👈ام سلمه از زنانی است که درصدر مؤمنان و راهنمایان جامعه، قرار دارد. او پس از شهادت همسرش، با پیامبر (ص) ازدواج می نماید تا در جوار آن حضرت، به مقام قرب الهی نایل آید. از عایشه درباره مقام و منزلت ام سلمه نقل شده است: «جبرییل در خانه ام سلمه بیشتر نازل می شد.» ام سلمه سعی می کرد تا معارفی که پیامبر (ص) عرضه می داشتند، بخوبی دریابد و به ذهن و روح خود بسپارد. 👈اهتمام او بر دریافت معارف، آنقدر بوده است که می گویند هرگاه مشغول کاری در خانه بود چون صدای آن حضرت را می شنید با عجله کار را بر زمین می گذاشت و با اشتیاق فراوان، برای شنیدن کلام حضرت می شتافت. 👈 ام سلمه از تربیت ایمانی فرزندانش غفلت نکرده، آنها را عاشق علی (ع) تربیت کرده بود پسرش در جنگ ها در رکاب حضرت امیر حضور می یافت و دخترش زینب در مدح علی(ع) شعر می سرود. 👈شیعه و سنی حدیث بوسه پیامبر بر تربت کربلا و تحویل دادن آن خاک به ام سلمه را نقل کرده اند که طبق پیشگویی پیامبر روز عاشورا هنگام شهادت امام حسین(ع) آن خاک به خون تبدیل شد و مردم مدینه با صدای گریه و شیون ام سلمه در منزل ایشان حضور یافته و در عزاداری او را همراهی کردند. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۴) 📖 موضوع: وصیت نامه امام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ از جمله افرادی که از امام حسین(ع) خواهش کرد که جانب احتیاط را رعایت کند برادرش محمد حنفیه بود و امام عزم جدی خود را در اعتراض به خلافت یزید بیان کرد و فرمود: «یا أَخی وَاللّهِ لَوْ لَمْ یَکُنْ فی الدُّنْیا مَلْجَأً وَ لا مَأْوىً، لَما بایَعْتُ یَزیدَ بَنْ مُعاوِیَة»؛ (اى برادر! به خدا سوگند! اگر در هیچ نقطه اى از دنیا، هیچ پناهگاه و جاى امنى نداشته باشم هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد).  محمّد حنفیّه از سخن گفتن باز ایستاد و گریست. امام(علیه السلام) نیز مدّتى با وى گریست، سپس فرمود: «یا أَخی جَزاکَ اللّهُ خَیْراً، لَقَدْ نَصَحْتَ وَ أَشَرْتَ بِالصَّوابِ وَ أَنَا عازِمٌ عَلَى الْخُروُجِ اِلى مَکَّةَ، وَ قَدْ تَهَیَّأْتُ لِذلِکَ أَنَا وَ إِخْوَتی وَ بَنُو أَخی وَ شیعَتی، وَ أَمرُهُمْ أَمْری وَ رَأْیُهُمْ رَأْیی، وَ أَمّا أَنْتَ یا أَخی فَلا عَلَیْکَ أَنْ تُقیمَ بِالْمَدینَةِ، فَتَکُونَ لی عَیْناً عَلَیْهِمْ وَ لا تُخْفِ عَنّی شَیْئاً مِنْ أُموُرِهِمْ» برادرم! خداوند به تو پاداش نیکو دهد. خیرخواهى کردى و به راه درست اشاره کرده اى. من اکنون عازم مکّه هستم و خود و برادرانم و برادرزادگان و پیروانم را براى این سفر آماده کرده ام. برنامه و رأیشان همان برنامه و رأى من است. امّا تو اى برادرم! ماندن تو در مدینه ایرادى ندارد تا در میان آنان چشم (خبررسان) من باشى و از تمام امورشان مرا با خبر ساز!) و در آخر وصیت نامه مهم و تاریخی خود را خطاب به محمد مکتوب فرمود تا مدینه را به مقصد مکه ترک کند، در این وصیت بعد از بیان عقاید شان نوشته اند؛ «أَنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً، وَ لا بَطِراً، وَ لا مُفْسِداً، وَ لا ظالِماً، وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ أَسیرُ بِسیرَةِ جَدِّی وَ أَبی عَلىِّ بْنِ أِبی طالِب» من از سرِ مستى و طغیان و فساد انگیزى و ستمکارى قیام نکردم، تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم. مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب(ع) رفتار نمایم. ✅پیام ها ➖ امام حسین(ع) بیعت با یزید را به هیچ عنوان قابل قبول نمی دانستند و تأیید خلافت یزید را نابودی دین و دین داری می دانستند چرا که یزید با رفتار فریبنده و ترویج اباحی گری عزم نابودی دین اسلام را کرده بود. ➖ امر به معروف و نهی از منکر هدف مهم قیام اعلام شده است. ➖ جنگ رسانه ای و خطر تحریف واقعیت آن چنان جدی بود که امام تأکید میکند من دنبال حکومت و قدرت طلبی نیستم و هدفی جز امر به معروف ندارم. ➖ اشاره به سیره و روش پیامبر برای اثبات ادعا کفایت می‌کند شنونده وقتی سیره و روش پیامبر (ص)و حضرت امیر(ع) را به خاطر می آورد متوجه می شود که شیوه زمامداری آنها با قدرتمندان زورمدار زمین تا آسمان فرق دارد. و تاریخ بشریت قصه های تکرار نشدنی از شیوه حکمرانی آن دو فرمانروای مقدس به خاطر دارد. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۵) 📖 موضوع: سخنان امام در پاسخ عبدالله بن عمر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ بعد از آنکه امام حسین(ع)در مدینه ضمن گفتگو با افراد مختلف از قبیل ولید ، مروان،ام سلمه، محمد حنفیه و... از نیت شهادت طلبانه در مخالفت با یزید سخن فرمودند با حضور در کنار قبر پیامبر (ص)ّو وداع با جد عظیم الشان و با تحویل وصیت مکتوب شان به محمد حنیفه مدینه را به مقصد مکه ترک کردند. از جمله افرادی که در مکه با آن حضرت دیدار کرد عبدالله بن عمر بود، وقتی پسر عمر با اشاره پیشگویی پیامبر از شهادت امام حسین(ع) سخن گفت و از او خواست با یزید کنار بیاید تا کشته نشود امام به فرمود: «إنَّ مِن هَوانِ الدنيا على اللّه تعالى أنَّ رَأسَ يحيى بنِ زكريّا اُهدِيَ إلى بَغِيٍّ مِن بَغايا بني إسرائيلَ...أَنَّ بَنی إِسْرائیلَ کانُوا یَقْتُلُونَ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَبْعینَ نَبِیّاً ثُمَّ یَجْلِسُونَ فی أَسْواقِهِمْ یَبیعُونَ وَ یَشْتَرُونَ کُلُّهُمْ کَأَنَّهُمْ لَمْ یَصْنَعُوا شَیْئاً، فَلَمْ یُعَجِّلِ اللّهُ عَلَیْهِمْ، ثُمَّ أَخَذَهُمْ بَعْدَ ذلِکَ أَخْذَ عَزیز مُقْتَدِر»  از بى ارزشى و خوارى دنيا نزد خداى متعال است كه سر يحيى بن زكريّا به فاحشه اى بنى اسرائيلى هديه شد قوم بنى اسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را مى کشتند آنگاه (با خیالى آسوده) در بازارها نشسته و به خرید و فروش مى پرداختند آن چنان که گویى هیچ کار خلافى مرتکب نشده اند؟! خداوند نیز در کیفرشان شتاب نفرمود تا آن که پس از فرصتى، آنان را با صلابت و قدرت به کیفر رساند (و در هم کوبید). ✅ پیام ها ➖امام (ع) از جريان كشته شدن حضرت يحيي و به ارمغان رفتن سر بريده او به يك جنايتكار ياد مي كند و در طول سفر مکرر از اين حادثه تلخ و جنايت بزرگ، ياد مي نمود و این از وجود يك تشابه تام در ميان قيام و مبارزه او و مبارزه حضرت يحيي (ع) حکایت می کند كه منجر به ارمغان رفتن سر بريده آنان گرديد. ➖ نه تنها امام حسین(ع) از سرانجام حرکت خبر داشت و از جزئیات شهادت خود و مردان قبیله اش خبر میداد دیگرانی مثل پسر عمر هم طبق احادیثی که از پیامبر شنیده بودند از شهادت مظلومانه امام حسین خبر داشتند و این یعنی امام(ع) نه به قصد پیروزی و حکومت بلکه برای شهادت پای در این مسیر گذاشته بودند. ➖ امام با اشاره کردن به ماجرای عجیب قتل هفتاد پیامبر در یک صبحگاه نکته مهمی را مورد اشاره قرار داده اند؛«فَلَمْ یُعَجِّلِ اللّهُ عَلَیْهِمْ» با این توضیح که عجله نکردن خداوند به مجازات جنایتکاران و سکوت خداوند بر این ظلم و ستم نشانه تأیید این اتفاقات نیست تا عده ای نادان نتیجه گیری کنند که چون خدا در برابر گناهان زشت کاری نمیکند پس لابد یا خدایی وجود ندارد یا به این گناهان و جنایت ها رضایت دارد. امام اشاره میکنند که مهلت دادن به جنایتکاران و افراد گنهکار، به عجله نکردن خداوند عزیز مقتدر در مجازات مجرمان بر میگردد. و این سنت الهی امتحان است تا افراد با انتخاب های خود درجات یا درکات اخروی خود را رقم بزنند. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۶) 📖 موضوع: خطبه خٌطَّ الموت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ بعد از حضور امام حسین(ع)در مکه نامه هایی بین آن حضرت و مردم شیعه کوفه ، بصره و مدینه ، رد و بدل شد و در این مدت حضور چند ماهه در مکه آن حضرت با ایراد سخنرانی هایی اهداف مقدس شان را برای افراد تبیین کردند. یکی از سخنرانی های مهم و تاریخی که در مکه ایراد فرمودند خطبه ای است که به خُطّ الموت معروف شده است؛ «اَلْحَمْدُلِلهِ ما شاءَ اللهُ، وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللهِ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی رَسُولِهِ، خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلی أَسْلافی اِشْتِیاقُ یعْقُوبَ إِلی یوسُفَ، وَ خُیرَ لِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ. کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَینَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ فَیمْلاََنَّ مِنِّی اَکْراشاً جَوْفاً وَ اَجْرِبَةً سَغْباً، لا مَحیصَ عَنْ یوْم خُطَّ بِالْقَلَمِ، رِضَی اللهِ رِضانا اَهْلَ الْبَیتِ، نَصْبِرُ عَلی بَلائِهِ وَ یوَفّینا اَجْرَ الصّابِرینَ. لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللهِ(ص) لَحْمَتُهُ، وَ هِی مَجْمُوعَةٌ لَهُ فی حَظیرَةِ الْقُدْسِ، تَقَرُّ بِهِمْ عَینُهُ وَ ینْجَزُ بِهِمْ وَعْدُهُ. مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللهُ تَعالی» حمد و سپاس از آنِ خداست، آنچه او بخواهد [همان شود]، و هیچ توان و قوّتی جز به کمک او نیست، و درود خداوند بر فرستاده‌اش حضرت محمّد(ص). آگاه باشید: قلاّده مرگ بر گردن آدمیزاد، همانند گردنبندی است بر گردن دختران جوان. اشتیاق من به دیدار گذشتگانم (پدر و مادرم و جدّ و برادرم) همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است. برای من شهادتگاهی برگزیده شده که به یقین به آن خواهم رسید و گویا می‌بینم گرگان درنده بیابان بین نواویس و کربلا بند بند تنم را پاره پاره کرده و گویی از من شکم‌های تهی و مشک‌های خالی خود را پر می‌کنند. از آن روز که قلم تقدیر الهی بر آن رقم خورده است، گریزی نیست. خشنودی خداوند خشنودی ما اهل بیت است. ما در برابر بلا و آزمایش الهی شکیباییم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد. هرگز پاره تن رسول خدا از وی جدا نمی‌شود و در حضیرة‌ القدس (درجات عالی بهشت) به او ملحق خواهد شد، و چشمان رسول خدا(ص) به ذرّیه‌اش روشن می‌شود و وعده‌اش توسّط آنان وفا خواهد شد. هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقای خداوند سازد، با ما رهسپار شود، چرا که من به خواست خداوند فردا صبح حرکت خواهم کرد. ✅پیام ها محتوای خطبه خط الموت آگاهی از شهادت و عشق به مرگ در راه خدا دانسته شده است افزون بر آن، در این خطبه کوتاه مطالب مختلفی بیان شده است: ➖خطبه خط الموت را نشانگر اوضاع دینی و اجتماعی عصر امام حسین دانسته‌اند و اینکه آن امام برای اصلاح جامعه، اعلان قربانی کردن خود می‌کند. ➖ در شرایطی که صدها نامه و شاید هزارها نامه با این مضمون برای او آوردند که ما شیعیان و مخلصان توایم و در کوفه و در عراق منتظرت هستیم، دچار غرور نشدصحبت از مرگ کرد. نگفت چنان و چنین می‌کنیم. دشمنانش را تهدید و دوستانش را تطمیع به تقسیم مناصب کوفه نکرد. حرکت مسلمانانه‌ی همراه با معرفت، همراه با عبودیّت و همراه با تواضع، آن وقتی است که همه دستها را به طرفش دراز کرده‌اند و نسبت به او اظهار ارادت می‌کنند. از خطبه نماز جمعه رهبری ➖توصیف زیبایی و جدایی‌ناپذیری مرگ از انسان مانند گردنبندی بر گردن دخترکان. ➖بیان اشتیاق امام برای ملاقات مرگ و دیدن گذشتگان خود. ➖خبر دادن امام حسین(ع) از شهادت خود و چگونگی آن. ➖توصیف دشمنان به گرگان درنده. ➖توصیف حتمی بودن این واقعه و راضی بودن به رضای خداوند ➖بیان اینکه خداوند پاداش صابران را به او می‌دهد. ➖توصیف جایگاه خود در جوار رسول الله(ص) بعد از شهادت. ➖تشویق مسلمانان برای همراهی با امام حسین(ع). 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۷) 📖 موضوع: گفتگوی دوم امام با محمد حنفیه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ سیّد بن طاووس از امام صادق(ع) نقل مى کند:محمّد حنفیّه [که به قصد انجام حج در مکه حضور داشت]در شبى که فردایش امام(ع) از مکّه رهسپار عراق بود، به محضر امام(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: اى برادر! تو بى وفایى کوفیان را نسبت به پدر و برادرت، شناخته اى، من نگرانم که با تو نیز چنین کنند. اگر در مکّه بمانى، تو عزیزترین و محترم ترین شخص خواهى بود. امام فرمود: «یا اَخِی قَدْ خِفْتُ اَنْ یَغْتالَنی یَزیدُ بْنُ مُعاوِیَةَ فِی الْحَرَمِ، فَاَکُونَ الَّذی یُسْتَباحُ بِهِ حُرْمَةُ هذَا الْبَیْتِ» برادر! من بیم از آن دارم که یزید، خونم را در حرم (امن خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شکسته شود. محمّد بن حنفیّه عرض کرد: «اگر از این جهت نگرانى، به سمت یمن یا به سرزمین هاى ناشناخته دیگر کوچ کن که تو در آنجا محفوظ ترى و کسى به تو دست نخواهد یافت». امام(ع) پاسخ داد: «أَنْظُرُ فیما قُلْتَ»؛ در این باره مى اندیشم. سحرگاه همان شب محمّدحنفیّه با خبر شد امام حسین(ع) به مقصد عراق حرکت کرده اند ، در حالی که به شدت مریض بود با شتاب حرکت کرد و خود را به امام حسین (ع) رسانید، مهار شتر امام را که بر آن سوار بود، گرفت و عرض کرد: «برادرم مگر به من وعده ندادى که در مورد آنچه را به عرض رساندم بیندیشى؟»امام حسین (ع): آرى.محمّد: پس چرا با شتاب از مکّه خارج شدى؟ امام حسین (ع): بعد از آنکه از تو جدا شدم، رسول خدا (ص) [در بیدارى یا در خواب ] نزد من آمد و فرمود: «یا حسین! اخرج فانّ اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا» اى حسین! خارج شو، همانا خداوند خواسته است تو را (براى پیشرفت دین) کشته ببیند. محمّد: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، اکنون که تو با این وضع حرکت مى کنى، همراه بردن این زنان با تو چه معنى دارد؟ امام حسین (ع): رسول خدا (ص) به من فرمود:«انّ اللَّه قد شاء ان یراهنّ سبایا» همانا خداوند چنین خواسته که آنان را اسیر و گرفتار بنگرد.» آنگاه امام حسین (ع)با محمّد خداحافظى کرد و به سوى عراق حرکت نمود. ✅پیام ها ➖امام حسین(ع) با بیان وحی و دریافت غیبی که در حالت خواب اتفاق افتاده بود تکلیف الهی خود را حرکت به سمت عراق و شهادت در آنجا و اسارت خانواده شان اعلام میکردند. گاه درهم شکستن دشمن سبب پیروزى و رسیدن به اهداف مقدّس مى شود و گاه شهادت و اسارت، و این بار نوبت شهادت و اسارت بود! ➖برخی حرکت امام به سمت کوفه را به جهت محفوظ ماندن از خطر یزید دانسته اند در حالی که مستندات تاریخی از جمله این گفتگو که در بالا نقل شد دقیقا برعکس این احتمال را اثبات می کند یعنی از نظر افراد مختلف ماندن در مکه خطر شهادت را کمتر می کرد اما امام طبق فرمایش خودشان اولا شهادت شان را قطعی می دانستند و شهادت در مکه را به جهت حفظ حرمت کعبه روا ندانسته اند. ➖ در اینکه شهادت امام حسین(ع) چه آثاری به دنبال داشته است افراد با مذاق های سیاسی، ،معنوی ،عرفانی نظرات مختلفی ارائه کرده اند. عده ای شهادت آن حضرت را مطابق با مسیحی ها،«شهادت فدیه ای» دانسته اند یعنی فدا شد تا شیعیان را به مقامات معنوی برساند، عده ای دیگر «شهادت عرفانی» دانسته اند یعنی خواست به مقام ارجمند شهادت نایل شود. اما مشهور ترین نظریه عبارت است از اینکه شهادت آن حضرت از خلافت یزید به عنوان جانشین پیامبر سلب مشروعیت کرد و الا یزید به سبک زندگی اباحی گرانه نه فقط جامعه اسلامی آن زمان را بلکه دین اسلام به نابودی و ابتذال می کشاند. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۸) 📖 موضوع: گفتگوی امام با فرزدق بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ هنگامی که امام(ع) به سوى کوفه پیش مى رفت فرزدق شاعر معروف عرب را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود: «رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا»؛ خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است. سپس این اشعار را ایراد فرمود: فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدن ها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مى شود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ طبق نقلی دیگر هنگامی که فرزدق با کاروان امام حسین(ع) برخورد کرد. امام(ع) از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!». امام(ع) فرمود: «یا فَرَزْدَقُ اِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیْطانِ وَ تَرَکُوا طاعَةَ الرَّحْمانِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسادَ فِی الاَرْضِ وَ اَبْطَلُوا الْحُدُودَ وَ شَرِبُوا الْخُمُورَ وَ اسْتَأْثَرُوا فِی أَمْوالِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساکینَ وَ أَنَا أَوْلى مَنْ قامَ بِنُصْرَةِ دینِ اللّهِ وَ إِعْزازِ شَرْعِهِ وَ الْجِهادِ فِی سَبِیلِهِ؛ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِىَ الْعُلْیا»؛ (اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد. ✅پیام ها این سخن به خوبى نشان مى دهد که امام(ع) روى حمایت و وفادارى مردم کوفه به هیچ وجه حساب نمى کرد، بلکه رفتن به سوى سرزمینى که شهادت او در آن، موج عظیمى را در جهان اسلام بیندازد، و پایه هاى قدرت ظالمان فرومایه را متزلزل کند وظیفه خود مى دانست و الاّ سزاوار بود با شنیدن سخن فرزدق و با جوابى که خود به او داد، مسیر خویش را تغییر داده به مکّه بازگردد، یا راه دیگرى را در پیش گیرد. ➖ امام(ع) مبارزه با کسانى که اطاعت شیطان را بر اطاعت خدا مقدّم شمرده و حدود الهى را تعطیل و فسق و فجور را آشکار ساخته و حقوق مستضعفان را پایمال کرده بودند وظیفه اصلى خود مى دانست؛ به هر قیمتى که تمام شود و هر بهایى که لازم است براى آن بپردازد. ➖سخن فرزدق که مورد تایید امام حسین(ع) قرار گرفته « تفاوت دلها و شمشیرها» پیام مهمی دارد و آن اینکه 👈پاک بودن دل که شعار برخی افراد شریعت گریز است زمانی ارزشمند است که عمل انسان آن با آن مطابقت کند و الا همان می‌شود که فرزدق گفت دل شان امام حسینی بود عمل شان یزیدی. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۹) 📖 موضوع: خرید زمین کربلا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ از امام حسین(ع) بعد از ورود به کربلا سخنان و سیره مهم در تاریخ ثبت شده است. یکی از مهم ترین سخنان آن حضرت است که فرمود:«إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ» به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آن هاست و مادام که برای معیشت آن ها باشد پیرامون آن اند و وقتی به بلا (و رنج و سختی) آزموده شوند دین داران اندک اند. 💠خرید زمین کربلا و شیخ بهایی در کشکولش آورده است که امام حسین علیه السلام وقتی که وارد زمین کربلا شد فرمان داد تا طایفه بنی اسد که مالک کربلا بودند، حاضر شوند. پس از مذاکراتی که صورت گرفت چهار میل در چهار میل و به روایتی شش فرسخ به شصت هزار درهم از آنان خریداری کرد و سند مالکیت را حضرت عباس علیه السلام نوشت و پس از پرداخت قیمت فرمود اکنون زمین کربلا ملک من است و شما ها در این جا به زندگی خود ادامه دهید به شرط آنکه در روز دوازدهم محرم بیایید و کشته های ما را دفن نمائید و آگاه باشید که بعد ها از اطراف جهان به این مکان می آیند و سه روز آنان را پذیرائی کنید. ✅پیام ها یکی از هشدار های جدی امام حسین(ع) تعارض دین و دنیاست قرآن کریم درمورد آن می‌فرماید: «یا أیها النّاس! فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ» یعنی مواظب باشید که دنیا شما را گول نزند. باز قرآن کریم می خوانیم: «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی» یعنی در رفاه و ثروتمندی و احساس بی نیازی، خطرسرکش شدن انسان در برابر خداوند و دستورات خداوند پیش می آیند. 👈البته انسان اگر از راه حلال اموالي به دست آورد و در راه حلال مصرف كند، هيچ منافاتي با ارزش هاي معنوي او ندارد. و علاقه به اموال، زن و فرزند و ديگر مظاهر دنيوي در چارچوب شرع و در حدي كه انسان را از اهداف اصلي (توحيد، مسير حق و رشد) باز ندارد از نظر اسلام مجاز مي باشد. ➖در برخی کتب تاریخ نقل شده که سیدالشهدا(ع) شب عاشورا این شعر را زمزمه میکردند يَا مَنْ بِدُنْيَاهُ اِشْتَغَلْ قَدْ غَرَّهُ طُولُ اَلْأَمَلِ اَلْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً وَ اَلْقَبْرُ صُنْدُوقُ اَلْعَمَلِ ای کسی که دنیا تورا مشغول خود ساخته و آرزوهای دراز فریبت داده است (بدان) مرگ ناگهان میرسد وقبر صندوق اعمال است ➖ خریداری زمین کربلا درس بزرگی به مؤمنان دارد که انسان باید نسبت به رعایت حقوق دیگران همیشه توجه داشته باشد و حق الناس را رعایت کند. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۱۰) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ پس از فرود حسین (ع) در کربلا و گزارش آن به وسیله «حُرّ» به عبیدالله بن زیاد، آن حرام زاده نامه ای به این مضمون برای پیشوای آزادی نوشت: «هان ای حسین! فرودت در کربلا به من گزارش شد، امیرمؤمنان! یزید به من نوشته است که سر بر بالش ننهم و سیر نخورم تا تو را به دیدار خدای لطیف بفرستم، و یا به حکم من و او گردن نهی و دست تسلیم بالا بری!» هنگامی که نامه آن عنصر حقیر و خودکامه به دست آن نُماد جاودانه درایت و آزادگی رسید و آن را خواند، به دور افکند و فرمود: «لا أفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَروا مَرْضاة المخْلوقِ بِسَخَطِ الخالِقِ.»گروهی که خشنودی مخلوقی ناتوان را به بهای ناخشنودی و خشم خدای توانا خریدند، رستگار و سربلند نخواهند شد. نامه رسان جواب نامه را طلبید، که آن پیکره صلابت و عزّت فرمود: «مالَهُ عِندی جوابٌ، لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ.» این نامه در خور پاسخ نیست؛ چرا که بر او عذاب خدا محقق شده است. ✅پیام ها ➖امام(ع) با این سخن کوتاه و پر معنى نشان داد که با کسانى که خشنودى بندگان طاغى و یاغى را بر خشنودى خدا مقدّم مى شمرند، هیچ سر سازش ندارد و نامه امثال ابن زیاد را که جزو این گروهند، لایق و شایسته پاسخ نمى داند، آن را مى خواند و به دور مى افکند، هر چند جان شریفش در خطر باشد. ➖افرادی که جهلشان بیشتر از عقلشان است شخصیت انعطاف ناپذیری دارند که فقط حرف خودشان را منطقی می‌دانند شما نمی‌توانید با همه تلاش تان شخص غیرمنطقی و نادان را به جاده منطق بیاورید، شما نمی‌توانید او را با زاویه دید خود آشنا کنید پس بهترین کار سکوت است. ➖ جمله امام حسین(ع) که فرمود«لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ»اشاره به مرحله از سقوط دارد که قلب انسان به حدی سیاه و تاریک شده است که هیچ امیدی به روشن شدنش نیست که در قرآن این حقیقت بیان شده است«الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلوبِهِم وَعَلىٰ سَمعِهِم ۖ وَعَلىٰ أَبصارِهِم غِشاوَةٌ ۖ وَلَهُم عَذابٌ عَظيمٌ«﴿ بقره،۶و۷﴾ کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. ➖ آن قسمت از کلام سیدالشهدا که فرمود« آنهایی که رضایت مخلوق را با خشم خدا معامله میکنند به رستگاری و سربلندی و سعادت نمی رسند» باید برخی از افراد متدین را به این کلام توجه داد چرا که با مماشات با افرادی که این روزها تحت تأثیر جو دین ستیزانه و اخلاق گریزانه ، زیاده خواهی هایی دارند که اگر به بهانه آزادی و حق انتخاب یا هر عنوان دیگر به آنها میدان داده شود تا رضایت آنها جلب شود آسیب های غیر قابل جبرانی به دنبال خواهد داشت تا جایی که آنها اگر ظهور و بروز بیشتری پیدا کنند عرصه را بر متدینین تنگ خواهند کرد. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۱۱) بسم الله الرحمن الرحیم 💠تاریخ عمر بن سعد که از معاریف کوفه و از هواداران بنی‌امیه بود، از طرف ابن زیاد یک روز پس از ورود امام حسین (ع) به کربلا، روز سوم محرم جهت رویارویی با آن حضرت با لشکر چهار هزار نفری وارد کربلا شد سپاه هزار نفری حُر هم به او پیوست. و در این چند روز گفتگوهایی بین امام(ع) و عمر سعد اتفاق افتاده؛ خوارزمى روایت کرده است: امام حسین (ع) به فرستاده عمرسعد فرمود: «یا هذا بلغ صاحبک عنی انی لم ارد هذا البلد، و لکن کتب إلى أهل مصرکم هذا ان آتیهم فیبایعونی و یمنعونی و ینصرونی و لا یخذلونی فان کرهونی انصرفت عنهم من حیث جئت»؛ از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم. وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت: امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین(ع) برهاند. آنگاه این خواسته امام را به اطّلاع «ابن زیاد» رساند ولى او در پاسخ نوشت: «از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت...!». عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین (ع) فرستاد. امام فرمود: «لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى! ➖همچنین در عصر تاسوعا،امام حسین(ع) قاصدى نزد عمرسعد روانه ساخت که مى خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. چون شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند. امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها عبّاس برادرش و على اکبر فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش، به بقیّه دستور داد،دور شوند. ابتدا امام(ع) آغاز سخن کرد و فرمود: «وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى» واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست. ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(ع) فرمود: «أَنَا أَبْنیها لَکَ»من آن را براى تو مى سازم. ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود: «أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجاز»من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم. ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند]. امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، تو را اینگونه نفرین کرد: «مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً»؛ تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى. ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: «وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ»؛ جو مرا کافى است. ✔️نکات ➖امام(ع) در هر گام به اتمام حجّت مى پردازد تا هیچ کس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نکند، جالب این که فرمانده لشکر دشمن نیز تلویحاً حقّانیّت امام(ع) و ناحق بودن دشمن او را تصدیق مى کند، تنها عذرش ترس از بیرحمى و قساوت آنهاست و این اعتراف جالبى است! ➖تمام تلاش امام(ع) خاموش کردن آتش جنگ است و تمام تلاش دشمن افروختن این آتش است، غافل از این که این آتش سرانجام شعله مى کشد و تمام حکومت دودمان بنى امیّه را در کام خود فرو مى برد. ➖ عده ای با عنوان اسلام رحمانی جهت توجیه روحیه سازشکارانه و اباحی گرانه خود، ناجوانمردانه دست به تحریف شخصیت ها میزنند و گاهی می گویند امام حسین(ع) به دشمن بی رحم از گل باریک تر نگفته و نفرین نداشته در این قسمت یکی از نفرین های جدی امام(ع) منعکس شده است. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۱۲) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ امام باقر (ع) فرمودند: «كَتَبَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام إلى مُحَمَّدِ  بنِ عَلِيٍّ عليه السلام مِن كَربَلاءَ : بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ ، أمّا بَعدُ ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل ، وَالسَّلامُ» امام حسین (ع) از کربلا نامه اى براى محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم نامه اى است از حسین بن على به محمد بن على و دیگر بنى هاشم . اما بعد، مثل این که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگى و دائم بوده و هست» ✅پیام ها ➖ این نامه کوتاه ترین نامه امام حسین(ع) است که با همه کوتاهی عبارات مضامین مهم و بلندی در خود قرار داده است. ➖ جهان بینی امام حسین(ع) و دیدگاه آن حضرت در باره دنیا و آخرت در این نامه کوتاه منعکس شده است؛ دیدگاه حضرت نسبت به دنیا، که باید همه آن را آن قدر زودگذر بدانند که گویا اصلاً وجود ندارد. دیدگاه حضرت نسبت به آخرت، این است که گویا از اوّل هر چه بوده آخرت بوده و در حقیقت دنیا هم مزرعه آخرت است. ➖ این نامه امام حسین(ع) یاد آور این نکته تفسیری است که آن حضرت نفس مطمئنه است؛ سید بحرالعلوم در رساله سیر و سلوک، نفس مطمئنه را مرحله ورود به هجرت عُظمی دانسته که عبارت‌ است از مهاجرت‌ از وجود خود و رهاساختن و ترک آن‌ و مسافرت‌ به‌ عالم‌ِ وجودِ مطلق‌ و توجّه‌ تامّ به‌ آن‌. علامه طباطبایی نفس مطمئنه را نفسی می‌داند که در پرتو یاد خدا آرامش یافته و به هرچه خدا راضی است رضایت دارد و خود را مالک هیچ خیر و شر و نفع و ضرری نمی‌داند. همچنین گفته شده نفس مطمئنه، مرحله‌ای از نفس است که انسان به‌ واسطۀ مشاهده‌ نيستی خود در قبال‌ وجودِ ذات‌ حقّ، از خود رها شده و خود را تسلیم حق می‌کند. ازنظر امام خمینی «نَفْس مطمئنّه» یعنی آن نفسی که دیگر‏‎ ‎‏هیچ خواهشی ندارد و نشانه نفس غیر مطمئنه این است که تمام عالم را اگر یک لقمه کنند و به دست او بدهند، وقتی فکر می‌کند می‌بیند‏‎ ‎‏نقیصه دارد؛ خواهشش غیر این است. به باور او نفس آن وقت مطمئنه می‌شود که به کمالِ مطلق برسد.‏‎ ‎‏کمال مطلق آن وقتی است که فقط خدا باشد و غیر او نباشد. توجه به ریاست، توجه به‏‎ ‎‏سلطنت، توجه به عالم ماده، توجه به عالم‌های دیگر به غیب، به شهادت، هیچ نباشد. یاد‏‎ ‎‏منحصر شده باشد به یادِ خدا. ➖انسان بایستی یقین داشته باشد که دنیا نابود شدنى و آخرت دایمى است. البته باید دید چه مرحله اى از یقین اراده شده است؟ آیا مراد یقین در مرحله عمل است یا در مرحله تفکّر؟ از نظر اندیشه، یقین دارد که دنیا فانى است ولى در مرحله عمل، عمل او مانند کسى است که یقین به بقاى دنیا و فناى آخرت دارد. اگر یقین به فناى دنیا دارى، پس چرا این همه که براى دنیا کار مىکنى، براى آخرت کار نمىکنى!؟ سخن از زهد می‌گوید، اما رفتارش چون رفتار طالبان دنیاست.«یَقُولُ فِى الدُّنْیا بِقَوْلِ الزّاهِدینَ وَ یَعْمَلُ فیها عَمَلَ الرّاغِبینَ»در دنیا همانند پارسایان سخن مىگوید اما همچون دلبستگان و شیفتگان دنیا عمل می‌کند». ➖از یک جهت می توان این نامه را جلوه ای دیگر از مهربانی امام حسین(ع) نسبت به محمد حنفیه و سایر منسوبین دانست که در صدد تسلیت بخشی به آنهاست نظیر آنچه در وداع با حضرت زینب فرمود: «يا اُخَيَّةُ ، اتَّقِي اللّه َوتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّه، وَاعلَمي أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتون، وأنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَون، وأنَّ كُلَّ شَيءٍ هالِكٌ إلّا وَجهَ اللّه ِ الَّذي خَلَقَ الأَرضَ بِقُدرَتِهِ، ويَبعَثُ الخَلقَ فَيَعودونَ و هُوَ فَردٌ وَحدَهُ، أبي خَيرٌ مِنّي، واُمّي خَيرٌ مِنّي، وأخي خَيرٌ مِنّي، ولي ولَهُم ولِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ» خواهرم! از خدا پروا كن و به تسلّى بخشىِ او آرام باش. بدان كه زمينيان مى‌ميرند و آسمانيان باقى نمى‌مانند و هر چيزى از ميان مى رود جز ذات خدا كه با قدرتش زمين را آفريده است و مردم را برمى‌انگيزد تا همه باز گردند و او تنها بمانَد. پدرم از من بهتر بود. مادرم از من بهتر بود. برادرم از من بهتر بود و سرمشق من و آنان و هر مسلمانى پيامبر خدا (ص)است» ➖ امام حسین(ع) امام صبر و مقاومت است یعنی نه تنها خود اهل شکیبایی است و به سخت ترین امتحان های الهی صبر می‌کند بلکه در سخن و در عمل دیگران را به صبر و مقاومت رهنمون میکنند. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های تاریخ عاشورا (۱۳) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ پس از اثبات تسلیم ناپذیرى امام حسین علیه السلام، عمرسعد براى گرفتن بیعت اجبارى و یا کشتن امام و یارانش در عصر تاسوعا فرمان حمله را صادر کرد. با این فرمان هزاران تن سواره و پیاده به سمت اردوى اباعبدالله(ع) روانه شدند، صداى همهمه آنها در بیابان کربلا پیچید و به گوش لشکریان امام(ع) رسید. حضرت عبّاس بن على(ع) محضر امام(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: «اى برادر! دشمن بدین سو مى آید». امام حسین(ع) برخاست و فرمود: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ؟»; (اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟ حضرت عباس، با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسید: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟». گفتند: به تازگى فرمان امیر به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید یا آماده کارزار باشید. عبّاس فرمود: «شتاب مکنید تا نزد ابى عبدالله(ع) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم». آنان پذیرفتند و گفتند: «پیام ما را به ابى عبدالله(ع) برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن». عبّاس(ع) به تنهایى نزد امام(ع) برگشت و ماجرا را به عرض رساند و همراهانش همانجا ماندند و به نصیحت سپاه ابن سعد پرداختند. هنگامى که عبّاس(ع) پیام ابن سعد را به عرض امام(ع) رساند، امام(ع) به برادر خطاب کرد و فرمود: «اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ» نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(۱) ✅پیام ها ➖ امام علیه السلام برای عبادت از دشمن مهلت خواست و آن شب به عبادت مشغول شدند؛ « بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ». ➖این فرصت کوتاه برای انسان‌هایی که قابلیت هدایت را از دست نداده بودند، امکان تجدیدنظر به وجود می‌آورد. چنان‌که گروهی از سپاهیان دشمن به امام(ع) ملحق شدند. ➖ راز مهلت خواستن طبق تصریح کلام امام(ع) عبادت است اما برخی یکی از اسرار استمهال را «وصیت» امام(ع) به اهل بیت دانسته‌اند. و مسلم است که این وصیت، وصیت معمولی نبوده بلکه بقای امام(ع) با همین وصیت تضمین می‌شد. ➖آماده کردن یاران برای رسیدن به لقاء پرودگار و همین طور آماده کردن خانواده برای صبر به امتحان های سخت میتواند از رموز این مهلت خواستن باشد. حتی و دعاها و عبادات آن شب را نیز می توان در این راستا ارزیابی کرد یعنی با این مقدمات معنوی عالم وجود برای امتحان بزرگ آماده می شود. ➖با همه آنچه گفته شد باز هم تأکید میکنیم که علت اصلی مهلت خواهی همان عبادت است و امور دیگری که احتمال داده شد در مرتبه ها بعدی قرار دارند. که مقام عبودیت مقام رفیعی است. امام صادق(ع) فرمود:«یا فُضَیلُ اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ» عبوديّت گوهرى است كه باطن آن ربوبيّت است.(۲) 💠داستان حضرت عيسي(ع) بعد از وفات حضرت مریم مقدس، از آن حضرت پرسيد: اي مادر مهربان من! آيا مي خواهي باز هم به دنيا بازگردي؟ حضرت مريم عليه السلام در چشم پسرش عيسي خيره شد و گفت: آري، دوست دارم برگردم، آن هم براي آنكه در شب سرد براي خدا نماز بگذارم.(۳) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.ارشاد مفید،ص۲۴۹ ۲.مصباح الشريعة ،ص۵۳۷ ۳. منازل الآخرة، قم، ص۲۳. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
✔️فیش منبر کوتاه 📜عنوان: پیام های عاشورایی (۱۴) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ امام حسین (ع)شب عاشورا یاران را دور خود جمع کرد و اینگونه با آنها اتمام حجت فرمود: «أَمَّا بَعْدُ، فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی وَلَا خَیرًا مِنْ أَصْحَابِی، وَلَاأَهْلَ بَیتٍ أَبَرَّ وَلَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیتِی؛ فَجَزَاکمُ اللَهُ عَنِّی خَیرَ الْجَزَآءِ. أَلَا وَإنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَکمْ، فَانْطَلِقُوا جَمِیعًا فِی حِلٍّ؛ لَیسَ عَلَیکمْ مِنِّی ذِمَامٌ. هَذَا اللَیلُ قَدْ غَشِیکمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا ، ثُمَّ لِيَأخُذ كُلُّ رَجُلٍ مِنكُم بِيَدِ رَجُلٍ مِن أهلِ بَيتي، تَفَرَّقوا في سَوادِكُم ومَدائِنِكُم حَتّى يُفَرِّجَ اللّهُ، فَإِنَّ القَومَ إنَّما يَطلُبُوني، ولَو قَد أصابوني لَهَوا عَن طَلَبِ غَيري». من حقّاً اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتی نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزائی پاداش دهد! آگاه باشید که من در رفتن به شما اذن و اجازه دادم؛ پس همگی بروید که عقد بیعت را از شما بگسستم و نسبت به خود، بر شما عهده و ذِمامی ندارم.اینک شب در رسیده است و پوشش آن شما را در بر گرفته است؛ آن را چون شتر راهواری بگیرید و متفرّق شوید! بگيرد و در دشت‏ها و شهرهايتان، پراكنده شويد تا خداوند، گشايشى دهد كه اين مردم، در پىِ من هستند و اگر به من دست بيابند، در پىِ ديگران نمى‏روند». بعد از این سخنان بود که حضرت عباس برخاست و فرمود :«لِمَ نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَى‏ بَعْدَک لا أَرانا اللّهُ ذلکَ أَبدا». چرا این کار را بکنیم؟ آیا براى اینکه بعد از تو باقى بمانیم؟!  خدا هرگز چنین روزى را نیاورد. سپس برادران، و فرزندان، و پسران برادر، و پسران عبدالله بن جعفر، و مسلم بن عَوسجه، و زهیر بن القَین، و جماعتی دیگر از اصحاب برخاستند و هر یک با زبانی اعتذار آمیز گفتند که: ما بعد از تو باقی نباشیم! و خداوند ما را پس از تو زنده نگذارد! ابداً ابداً چنین کاری نخواهیم کرد؛ بلکه آرزو داشتیم چندین جان داشتیم و همه را در راه تو فدا می کردیم!(۱) ✅پیام ها ➖ «صداقت»؛ امام علیه السلام ، الگوی راست گویان است که«راست حسینی» ضرب المثل شده است، در چنان شرایط جنگی و سخت کدام فرمانده است که دنبال فریب یاران نباشد و امید واهی پیروزی سخن گوید بلکه صادقانه بگوید که فرجام ماندن پیش من کشته شدن است؟! ➖ شجاعتِ اسطوره ای امام حسین علیه السلام، بازهم ضرب المثل دیگری را در بین مسلمانان ایجاد کرده است « شجاعت حسینی» است که در آن شب که به وحشی ترین موجودات عالم روبرو بود به یاران و خانواده هم اذن داد که او را با آن وحشی ها تنها بگذارند. شجاعت عبارت است از اعتدال در قوه‌ی غضبیه به این معنی که غضب قوى باشد و با وجود قوّت، فرمانبردار عقل باشد. شجاعت، یکی از اصول چهارگانه‌ی اخلاق اسلامی در کنار حکمت ، عفت و عدالت است این  صفت متعالی و ریشه‌ی اوصافی والا و منشأ آثار و صفات مثبت فراوان است. متزلزل نشدن در برابر اکثریت نلغزیدن از حق و حقیقت از جمله نتایج شجاعت است. ➖ «ایستادگی در هدف» یکی دیگر از جلوه های نورانی شب عاشوراست. ➖«وفاداری» و ثبات قدم مدال افتخاری است که شب عاشورا از طرف ولی خدا برای همیشه بر سینه یاران عاشورایی آویخته شد. همۀ شرافتهای انسانی در گرو معاهدات و پیمانهایی است که باه م می بندند و بسته به میزان وفاداری آنهاست. در بیان صریح قرآن کریم آمده است:« أوفوُا بِالعَهدَ أنَّ العَهد کانَ مَسؤُولاً»نسبت به پیمانهای خود وفادار باشید که شما نسبت به معاهدات خود مسؤولید.(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.المناقب؛ ابن شهرآشوب: ج۴ ص۹۹ ۲.اسرا،۳۴. 🔶 جهت دریافت بیش ۴۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab