🔹شهید بی سر #فاطمیون "ظاهر آشوری" به روایت همسر
🔹شهریور سال ۹۴ مثل همیشه برای کار عازم اصفهان شد اما بعد از چند روز که تماس گرفت، بجای اصفهان سر از #سوریه درآورده بود و به جای گچ و سیمان، #اسلحه به دست گرفته بود.
🔹هر روز تماس میگرفت که شرایط را توضیح دهد و مرا قانع کند. اوایل آرام و قرار نداشتم و با هر تلفن تمام وجودم آشوب میشد. ناراحت میشدم از بی خبر رفتنش، از در معرض خطر بودنش. اما حرفهایش آرامم میکرد.
🔹از اسارت زنان و دختران مسلمان میگفت. از مبارزه با ظلم جهانی میگفت. از وظیفه شرعی که بر عهده من بود میگفت و کار به جایی رسید که دفعات بعد، نیازی به قانع کردن من نداشت؛ خود من مشوق همسرم میشدم.
🔹از نهم محرم ۹۵ به بعد خبری از همسرم نشد. مدتی مفقود بود و بعد از شش ماه بیخبری، زمانی که مناطق تحت نفوذ داعش به دست نیروهای #فاطمیون افتاد، پیکر بی سرش را در خاکهای حلب تفحص کردند.
🔹طبق اطلاعاتی که بعدا به دست آمد، همسرم و شش نفر دیگر در محاصره داعشیها قرار گرفتند که بعد از اتمام مهمات، به دست #داعش سربریده شدند و پیکرهایشان یکی پس از دیگری به آغوش خانوادههایشان بازگشت.
@mimmim1401