فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرجا بودی تنهاآ ، وایسا برسم.
هدایت شده از فراریِمسلَحبهقَلَم
نهنگی دید مرگش را ولی دل را به ساحل زد ؛
من از پایانِ خود آگاهم ، اما دوستت دارم ..
ورید؛ سبزِمن.🇵🇸
؛
از ۱۴۰۲ غمباری که گذشت؛
اینجوری نگاهش نکنین،،
پشتِ همه ی این عکسها کلی
غم خوابیده.
بگذریم اما
سال تحویلِ تو کربلا و حس بی نظیرش،
لحظاتی که با خادمی میگذشت،
بی شک جز اون لحظاتی بود که از تلعقاتِ
دنیایی رها میشدم..
الحمدالله که امسال نوکر بودم و
منو در خونشون راه دادن و اجازه
خادمی وُ دادن :)
رفتن به هیاتِ حاج مهدی تو ایام فاطمیه
یکی از آرزوهایِ بود که خب بهش رسیدم خداروشکر^^
راهیان و شبی که گردان تخریب رفتیم،
اردویِ مشهدی که با بروبچها رفتیم
دیدن بچه ی مورد علاقم ،
و رزق خادمی که مشهد بود و دیدن
سه تا از دوستاییِ مجازیم فاطمه،
مهدیه سادات و مهدیه قندی بود وسط
تمومِ روزای تلخ..
و شاید خیلی از شباش با گریه گذشت
درسایِ زیادی از این سال گرفتم و
یه سال بزرگتر شدم.
چیزی که روزها و تلخش میکرد دلتنگی بود و دوری از عزیز ترینم ؛
نشد امسال زیاد کنارش وقت بگذرونم
تلاشمو کردم که باشم اما بیشترِ راها بسته بود،
شاید لحظات کوچیکی که کنارش بودم
جوابگویِ دلتنگیم نبود و دوست داشتم
بیشتر پیشش بودم..
اما همون روزها جز بهترین روزهای ۱۴۰۲ بود و قطعاً کنارش خوشحالتر بودم .:)
سال پر ماجرایی بود خلاصه؛
انشالله که امسال سال بهتری باشه
برامون، بی غم، پر از رزقِ خادمی،
رزق کربلا و نجف و مشهد و
نهایتاً ظهور آقامون.. 🌱
عیدتون مبارکــــــ
ان شاءالله امسال بهترین سال باشه براتون با کلی موفقیت و خوشحالی.
ورید؛ سبزِمن.🇵🇸
از ۱۴۰۲ غمباری که گذشت؛ اینجوری نگاهش نکنین،، پشتِ همه ی این عکسها کلی غم خوابیده. بگذریم اما سال
حق میبینم.
ولی گردان تخریب>>>
من که امسالم کربلا نرفتم..
ورید؛ سبزِمن.🇵🇸
حق میبینم. ولی گردان تخریب>>> من که امسالم کربلا نرفتم..
:))))
انشاءالله که امسال جور میشه،،
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
از پیامهای تبریك سِند تو آل شده، فراریم.
شعر کپی شده حافظ از اولین سایت گوگل،
ایموجی قلب وسط پیام برای همه،
ویرگول تکون نخوردهیِ پیام تبریك سال قبل،
پیام فورواردی گروه خانوادگی واتساپ،
از اینا فراریم...
اشکال نداره اگه کوتاهه،
اگه ساده و بیمغالطهس.
همین که بدونم چند دقیقه تو پیویم "Is typing" بودی، برام تبریکـه. عیدیـه. مهربونیـه.
من دلبسته به همین جزئیات کوچیکم. یادت نره اینو.
هدایت شده از - تَراوشاتِذهنِمَن -
در نبودنِ تو
نشمردم اینکه چند روز گذشت
دلتنگ شدم
و تمامیِ شبها در انتظارِ تو ماندم
نامِ تو را صدا زدم
گفتم که میشنوی
اما نشنیدی
سایهات
بر سرِ تمامیِ کوچهها افتاد
با تپشی در قلبام
شروع به دویدن کردم
تو اما نبودی...
نبودنات چنان دشوار بود که مپرس!
قلبام میلِ گریه کردن داشت
من اما سکوت کردم...