وسط بحث یدفعه بغلم کرد و گفت :
نمیدونم واسه منطق و استدلال هایی که میاری ذوق کنم یا اینکه چون اخلاقیات و بحث کردنت کپی خودمه ؟:)))))))))))))))))))))
خانوممیمزِد .
البته منشا این قابلیت خاطراتیِ که با این برام رقم خورده :)))))))))))) خاطراتی که تورو یاد عزیزترین
؛
یک عمر خیال میکردیم
اشک مرهم جان است ..
چه خیال ِباطلی :)
قسم به ابرهای بالای سر ِقطعه ۳۰۷
که اشک قطعا
زورش به گوشه ای از آتش قلب هم نمیرسد .
#روایتقلبیکهخاکسترشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است ؟
باز میخندم که خیلی ، گرچه میدانی که نیست .
خانوممیمزِد .
منِ سرمازده را سخت در آغوش بگیر ؛ به هوای بغلت بود که سرماخوردم .
مثل یک شعر مرا تنگ پر آغوش بگیر ،
که هوای غزلم سخت شبیه تنِ توست .