eitaa logo
مینا فروزش
7.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
39 فایل
در راستای عمل به فرمان جهاد تبیین و رشد تولید محقق، تولید کننده لوازم ارایشی بهداشتی گیاهی، فعال مجازی، مادر و همسر هستم کانال روزمره نویسی @clean_home
مشاهده در ایتا
دانلود
📌امان از عمروعاص های داخلی مواظب دشمن داخلی باشیم. کنار آمدن با آنان به این سادگی نیست؛ دقت بیشتری می‌خواهد چون: 📍وقتی به حمله شد، گفتند: جای گشت ارشاد، امنیت مردم رو تامین کنید. 📍ولی وقتی تروریست‌ها را دستگیر کردند، هشتگ نه به اعدام راه انداختند. 📍اسرائیل، نطنز و اصفهان را زد و شهیدان شهریاری و احمدی روشن را ترور کرد، گفتند: دیدید روسیه اس۳۰۰ نداد. 📍 اسرائیل را با طوفان الاقصی زد، نوشتند: خون رو با خون جواب نمیدن. 📍طالبان، پنجشیر را تصرف کرد: غوغا راه انداختند که: حکومت حاضر به دفاع از مظلومان افغانی نیست! 📍اما از مظلومان که دفاع شد، گفتند: نه غزه، نه ! 📍تحریم که شدیم، تحلیل کردند که: به خاطر دشمنی تان با آمریکا است. اما وقتی آمریکا از خارج شد: نوشتند: به خاطر حمله شما به سفارت بود! 📍آیت الله بدون برجام، تحریم را بی اثر کرد، گفتند: پولش رو که نمی‌تونید بیارید چه فایده! پولها که آزاد شد، گفتند: همه رو دادید فلسطین! 📍با عربستان جنگ دیپلماتیک داشتیم، فریاد زدند: بلد نیستید. با عربستان ارتباط برقرار کردیم، ناگهان گفتند: چی شد از شعارهای انقلاب عقب نشینی کردید؟! 🖌هیاتها رونق گرفت، نوشتند: عزا بسه دیگه، مردم نیاز به شادی دارند. جشن شادی چند کیلومتری برگزار شد، گفتند: امارات ماهواره فرستاده هوا شما می‌زنید. 📍ماهواره فرستادیم هوا، ناجوانمردانه گفتند: وقتی مردم تو اجاره خونه مانده‌اند، چه فایده داره! 📍با قرارداد ساخت مسکن و با روسیه قرارداد همکاری بلند مدت نوشتیم، تحلیل نوشتند که:کشور رو فروختید به چین و روسیه. 📍روسیه اسلحه از ما خرید: گفتند در جنگ اوکراین دخالت کردید! اعلام بی طرفی کردیم: گفتند از اسرائیل ترسیدید. ▪️اسرائیل رو بزنیم: مقصر مائیم،چون چوب کردیم لانه زنبور. ▪️نزنیم میگن: ایران ترسید. 📣خلاصه ما هر کاری بکنیم زیر سئوالیم. چون نوکران کدخدا شبانه روز مشغول کارند. @mina_foroozesh
ما که بدر و خیبر و حنین را درک نکردیم... ما که ۶۱ را فقط در مقاتل خواندیم... ما که از رنج مردان دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی و از گلوله باران در خیابان و از دخمه های ساواک،چیزی نمی‌دانیم... ما که تابستان داغ ۶۰ خورشیدی، در کوران حوادث بهارستان و پاستور نبودیم! ما که از روایت فتح مردان روزگار چیزی جز مشتی و داستان نمی‌دانیم... ما که مرصاد را ندیدیم قصه پاوه واسلام آباد و... را هم فقط در فیلم‌ها... ما که سال‌ها بعد ،در خانه نشسته بودیم آن روزی که ناگهان تمام دوربینهای خبری ،نگاه‌های آخر"حججی"را با آن لبهای ترک خورده و قامت استوار رسانه ای کردند... ما همچنان چیزی نمی‌دیدیم و نمیفهمیدیم... و سرمان گرم بود با ورق زدن انواع اهانتها و تهمتها به آن مدافعان بی بدیل!! تا اینکه سوز سرمای دی ۹۸ ناگهان وزید و تمام استخوان هایمان تیر کشیدند... ما از دی ماه ۹۸،بود که ناگهان بزرگ‌ شدیم...! همه تاریخ را دیدیم ... با درد خو گرفتیم پشت داغ ... از فردای بود که نگاهمان هر روز بارانی شد با اشک مادران فرزند از دست داده و بچه یتیم های ... در بهت آخرین شب اردیبهشت بود که ابراهیم را هم میان باد و بوران گم کردیم... از پیکر مرد رشید مان هم جز مشتی خاکستر برایمان‌ نیاوردند ... نفس هایمان هنوز جا نیامده بود که داغ مهمان کُشی آتش شد و به جان‌مان افتاد ... اسماعیل را هم...! آری هنوز آرام نشده بودیم که خبر آوردند... خبری داغ از ویرانه های ... از زیر ۸۵ تن موشک بر روی قلب تپنده مقاومت ...! ما ماندیم و آوار برداری از آن ۸۵ تن ناباوری! از آن ۸۵ تن داغ!! راستش را بخواهید بعد از این‌ داغ ،حس میکنیم دیگر آن آدم سابق نخواهیم شد ! آنقدر بزرگ شده ایم‌که دیگر هیچ مصیبتی یارای رویارویی با ما نیست! آنقدر بزرگ‌شده ایم که می‌توانیم رسالتی به پهنای تاریخ را بر دوش بگیریم.... آری ما مانده ایم و تقاص تمام نفس های زکیه عالم! ما مانده ایم و ... راستی ناگهان چقدر قد کشیده ایم!! ✍️عاطفه خرّمی @mina_foroozesh