#شهیدمحسنحججی
#قسمتپنج(بخشدوم)
از زبان #دایی_همسر_شهید.
عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد.
اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉✌🏻
گفتم:" مثلاً چی؟"
گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. "
با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی ول مان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود.
نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی #عکس_شهید روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره میبیند مون."😌😇
حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این #شهید_کاظمی را نداریم."
گفت: "خودم برات میارم. "😉✌🏻
نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬
الان که #محسن نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی.
#یادگاری محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار #گناه کردن واقعا سخت است😢😔👌🏻
•••••••••••••
یک بار با هم رفتیم اصفهان درس #اخلاق #آیت_الله_ناصری. آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍
از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر #قبر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم.
توی جلسات دفترچه اش را در میآورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را مینوشت. از همان موقع بود که #خودسازی بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ #مستحبات.
یادم هست آن سال ماه شعبان همه #روزه هایش را گرفت😮💪🏻
••••••••••••••
چند وقتی توی مغازه پیشم کار میکرد. موقع #اذان مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت.
می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری."
محلی نمیگذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم."😌👌🏻
می رفت من می ماندم و مشتری ها و…
#عیدغدیر خم که رفته بودیم برای #عقدش، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون."
به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود☹️
#ادامهدارد...
•┈••✾🍃 مجموعه میقات الصالحین 🍃✾••┈•
•┈••✾🍃@Miqat96 🍃✾••┈•
#قطعهایازیککتابخواندنی
🔘 بیوضو به #نماز ایستادهایم
🔹ما را چه خواهد شد اگر به ناگهان بشنویم، ندادهندهای ما را ندا میدهد که: بیوضو به نماز ایستادهایم! بینماز در جمع مسلمانان نشستهایم یا بیسلام از نماز خارج شدهایم.
🔹 وقتی مؤذن بانگ برمیدارد: «حَيَّ عَلَی الصَّلَاةِ ...؛ بشتابید بر نماز، بشتابید به سوی رستگاری.» به حقیقت ما را دعوت به برپا داشتن چه عملی میکند؟
🔹 آیا برپا داشتن همه اعمال و حرکاتی که از آن، به عنوان صلات یاد میکنیم، به راستی حقیقت نماز و اقامه عملی است که به عنوان عماد ستون دین شناخته میشود؟
🔹 همه #صورت اعمال و ارکان نماز که به کمال و تمام به جا آورده شود، مقدمهای است برای نسبت یافتن به #حقیقت صوم و صلات.
🔹در معنای #باطن_نماز و اذکار #اذان و #اقامه، حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع) فرمودند:
«من کسی هستم که رسول خدا(ص) دربارهاش فرمود: «هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست.» من نماز مؤمن هستم. من حی علی الصلات، حی علی الفلاح و حی علی خیرالعمل هستم.»
🔹 گویا هر نمازگزار ضرورتاً میبایست، در همان زمان که به اقامه نماز
مشغول میشود، متوجه و متذکر حقیقت نماز باشد.
🔹 امام خمینی(ره) در کتاب «الصلواة» کلامی را از استاد بزرگ خود، مرحوم #شاه_آبادی (ره) نقل کرده و میگوید:
شهادت به #ولایت ولیالله، متضمن شهادت به #رسالت میباشد؛ زیرا که ولایت، باطن رسالت است. پس انسان نمازگزار همانطوری که مصاحب و همراه با مقام نبوی است، مصاحب با مقدم مقدس علوی و ولوی است.
🔹 در بعضی احادیث آمده است:
«به علی(ع) نماز به پا داشته شده است.»
🔹 اگر ما علی(ع) را حقیقت #قرآن میدانیم که خود او فرمود، حقیقت قرآن و قرآن ناطق، علی(ع) است، حقیقت صلات و صوم هم علی(ع) است.
📚 کتاب « #حصن_حصین» اثر #اسماعیل_شفیعی_سروستانی
•┈••✾🍃 میقات الصالحین 🍃✾••┈•
•┈••✾🍃@Miqat96 🍃✾••┈•