✅۲۴ رجب / فتح خیبر به دست امیرالمؤمنین (ع)
در چنین روزی در سال ۷ ه ق در جنگ خیبر قلعه خیبر به دست امیرالمؤمنین (ع) فتح گردید. این جنگ به واسطه پیمان شکنی یهودیان ساکن مدینه که بعدها به خیبر و شهرهای دیگر رفته بودند رخ داد. در حقیقت جنگ خیبر یک جنگ مذهبی نبود زیرا پیامبر هیچ گاه اهل کتاب را مجبور به تغییر آیین خود نکردند و جنگ خیبر تنها به دلیل پیمان شکنی یهودیان اتفاق به وقوع پیوست.
در این روز در سال ۷ ه ق در جنگ خیبر مرحب به دست امیرالمؤمنین (ع) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید. [1] و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خیبر ذکر شده است.[2]
چون پیامبر (ص) به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را براى مبارزه با آنان به ابوبکر دادند. ابوبکر با لشکرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پى او بازگشتند. روز بعد پیامبر (ص) پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده بازگشت.
[1] زاد المعاد: ص 35. فیض العلام: ص 317.
[2] بحار الانوار: ج 97 ص 168 - 384.
#مرکز_احیاء_میراث_شیعه
🆔 @miras_shia
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مرکز احیاء میراث شیعه
ادله حقانیت شیعه قسمت هفتم 6. امام علي ـ عليه السّلام ـ و ردّ شمس ابوهريره مي گويد: رسول خدا ـ صلّ
مرکز احیاء میراث شیعه:
ادله حقانیت شیعه
قسمت هشتم
امر ششم: وجود روايات فراوان در مرجعيت ديني اهل بيت ـ عليه السّلام ـ
ازروايات نيز مي توان مرجعيت ديني اهل بيت ـ عليه السّلام ـ را استفاده نمود كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1. حديث ثقلين
ترمذي از جابربن عبدالله انصاري نقل مي كند كه: در حجه الوداع روز عرفه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ديدم درح الي كه بر شتر خود سوار بود و خطبه مي خواند. شنيدم كه فرمود: اي مردم! من در ميان شما دو چيز گران بها مي گذرام كه اگر به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نخواهيد شد: كتاب خدا و عترتم. [79]
مضمون اين حديث را سي و چهار نفر از صحابه نقل كرده اند و نيز دويست و شصت و شش نفز از علماي اهل سنت در كتب خود به آن اشاره نموده اند.
2. حديث « انا مدينه العلم »
حاكم نيشابور به سند خود از جابر نقل مي كند كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « من شهر علم و علي درب آن است، هر كسي كه اراده كرده است شهر علم را دريابد بايد از درب آن وارد شود. » [80]
مضمون اين حديث را ده نفر از صحابه پانزده نفر از تابعين و ده ها نفر از علماي اهل سنت نقل كرده اند.
3. حديث سفينه
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « مثل اله بيت من مثل كشتي نوح است، هر كسي از آن تخلف كند در آتش قرار خواهد گرفت.»[81]
اين حديث را هشت نفر از صحابه؛ هفت نفر از تابعين و صد و پنجاه نفر از علماي اهل سنت نقل كرده اند.
4. حديث امان
حاكم نيشابوري از اين عباس نقل مي كند كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « ستارگان، امان بر اهل زمين اند. از غرق شدن و اهل بيت من امان اين امت از اختلاف اند، اگر قبيله اي از عب با اهل بيتم مخالفت نمايند بيت خودشان اختلاف شده و از گروه شيطان محسوب خواهند شد. » [82]
اين حديث را گروه زيادي از علماي اهل سنت نقل كرده اند.
5. حديث: « عليّ مع الحقّ »
رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « خدا رحمت كند عليّ را، با خدايا! هر جا علي است حق را با او قرار بده. » [83]
حاكم نيشابوري از ام سلمه نقل مي كند كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « عليّ با قرآن و قرآن با عليّ است، اين دو از يكديگر جدا نمي شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. » [84]
اين حديث را بيست و سه نفر از صحابه و ده ها نفر از علماي اهل سنت نقل كرده اند. آيات و رواياتي كه در شأن اهل بيت ـ عليه السّلام ـ ذكر شدند تنها فضيلتي براي آنان محسوب مي شود بلكه از آنجا كه اين فضائل انحصاري آنان است دلالت بر افضليت و برتري آنان بر ديگران دارد، و طبق نصّ عدّه اي اي اهل سنت همچون ابن تيمير امامت حقّ افضل امت است.
امر هفتم : وجود روايات فراوان در مدح شيعه
در مصادر حديثي اهل سنت روايات بسياري مي يابيم كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ پيروان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را تحت عنوان شيعيان علي ـ عليه السّلام ـ مورد مدح و ستايش قرار داده است، اينك به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: نزد رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوديم كه عليّ ـ عليه السّلام ـ وارد شد، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « قسم به كسي كه جانم به دست اوست همانا اين (علي) و شيعيان او قطعاً كساني هستند كه روز قيامت به فوز بهشت و سعادت نائل خواهند شد.»[85]
امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: « رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به من فرمود: تو و شيعيانت در بهشت خواهيد بود.» [86]
اين مضمون را حدود سي و چهار نفر از علماي اهل سنت نقل كرده اند كه برخي از آنها عبارت اند از: ابن عساكر، ابن حجر، ابن اثير، طبراني، هيثمي، حاكم نيشابوري، سيوطي، ابن حجر، بلاذري، طري، خطيب بغدادي، علامه مناوي، متقي هندي، آلوسي و شوكاني.
[1] . مائده ( 5 ) آيه 55.
[2] . معجم الاوسط، ج7، ص 10، ح6228.
[3] . احكام القرآن، ج2، ص 446.
[4] . اسباب النزول، ص 133.
[5] . الكشاف، ج1، ص 649.
[6] . رعد ( 13 ) آيه 7.
[7] . جامع البيان، ذيل آيه .
[8] . مائده ( 5 ) آيه 67.
[9] . ترجمه ايام علي ـ عليه السّلام ـ ابن عساكر، ج2، ص 86.
[10] . مائده ( 5 ) آيه 3.
[11] . تاريخ بغداد، ج8، ص 290.
[12] . دهر ( 76 ) آيات 8 و 9 .
[13] . تاريخ ابي الفداء ، ج1، ص 126.
[14] . تاريخ بغداد، ج13، ص 191.
[15] . بقره ( 2 ) آيه 207.
[16] . مستدرك حاكم، ج3، ص 4.
[17] . شرح ابن ابي الحيد، ج 13، ص 262.
[18] . السيره الحلبيه، ج1، ص 306.
[19] . التفسير الكبير، ج 5،: ص 223.
[20] . اسد الغابه، ج 4، ص 25.
[21] . تاريخ الخميس، ج1، ص 325.
مرکز احیاء میراث شیعه
ادله حقانیت شیعه قسمت هفتم 6. امام علي ـ عليه السّلام ـ و ردّ شمس ابوهريره مي گويد: رسول خدا ـ صلّ
[22] . سمند احمد، ج1، ص 348.
[23] . تاريخ طبري.
[24] . طبقات ابن سعد، ج1، ص 212.
[25] . سيره ابن هشام، ج2، ص 291.
[26] . كامل ابن اثير، ج2، ص 42.
[27] . البدايه و النهايه، ج7، ص 338.
[28] . آل عمران (3) ، 61 .
[29] . سمند احمد، ج1، ص 185.
[30] . صحيح مسلم، ج7، ص 120.
[31] . صحيح ترمذي، ج5، ص 596.
[32] . مستدرك حاكم، ج3، ص 150.
[33] . همان.
[34] . كامل ابن اثير، ج2، ص 293.
[35] . احكام القرآن ، ج2، ص 16.
[36] . شرح مواقف، ج8، ص 367.
[37] . شوري ( 42 ) آيه 23.
[38] . درالمنثور، ج6، ص 7.
[39] . جامع البيان، ج 25، ص 14 و 15 و مسند احمد، ج 1، ص 199.
[40] . احزاب ( 33 ) آيه 33.
[41] . صحيح ترمذي، ج5، ص 327.
[42] . نساء ( 4 ) آيه 59.
[43] . ترجمه امام علي ـ عليه السّلام ـ ابن عساكر، ج1، ص 364.
[44] . مسند احمد، ج6، ص 401، ح 18506.
[45] . صحيح بخاري، باب الاستخلاف.
[46] . المعجم الكبير، ج 12، ص 78.
[47] . تاريخ دمشق، ج 42، ص 392.
[48] . صحيح ترمذي، ج 5، ص 641، ح 3730.
[49] . كامل ابن اثير حوادث سالم سوم بعثت.
[50] . تذكره الخواص، ص 46.
[51] . صحيح ترمذي، ج5، ص 595.
[52] . مروج الذهب، ج1، ص 711.
[53] . مطالب السوول ، ص 42.
[54] . عليّ اما الئمه، ص 107.
[55] . صحيح مسلم، ج1، ص 120، ح 131، كتاب الايمان.
[56] . صحيح ترمذي، ج5، ص 601، ح 3736.
[57] . مسند احمد، ج1، ص 135، ح 643.
[58] . سنن ابن ماجه، ج1، ص 42، ح 114.
[59] . صحيح ترمذي، ج5، ص 601، ح 3736.
[60] . مستدرك حاك، ج3، ص 16، ح 4289.
[61] . مسند احمد، ج4، ص 369.
[62] . سنن ترمذي، ج5، ص 641.
[63] . الخصائص الكبري ، ج 2، ص 324.
[64] . كشف الرمس، سوطي، ص 29.
[65] . همان، ص 34.
[66] . همان.
[67] . مجمع الزوائد، ج 8، ص 279.
[68] . المواهب اللدنيه، ج 1، ص 358.
[69] . در المنثور، ج3، ص 210.
[70] . مسند احمد، ج 4، ص 165.
[71] . سنن ابن ماجه، ج!، ص 44.
[72] . صحيح ترمذي، ج5، ص 636.
[73] . مستدرك حاكم، ج3، ص 550، ح 6044.
[74] . تاريخ بري، ج3، ص 93.
[75] . مسند احمد، ج5، ص 662، ح 19796.
[76] . مستدرك حاكم، ج3، ص 112.
[77] . صحيح ترمذي، ج5، ص 637.
[78] . مستدرك حاك، ج3، ص 127.
[79] . صحيح ترمذي، ج5، ص 621.
[80] . مستدرك حاكم، ج32، ص 136.
[81] . نهايه ابن اثير، مادة زخّ.
[82] . مستدرك حاكم، ج3، ص 149.
[83] . همان، ص 135 و صحيح ترمذي، ج5، ص 592.
[84] . مستدرك حاكم، ج3، ص 34.
[85] . در المنثور، ج6، ص 589.
[86] . ترجمه الامام علي بن ابي طالب، ابن عساكر، ج2، ص 345، رقم 845 .
علي اصغر رضواني - شيعه شناسي و پاسخ به شبهات، ص41
بسمالله
نگاهی به ویژگیهای منحصر به فرد امام کاظم علیهالسلام
مدیریت خشم؛ بارزترین ویژگی امام موسیکاظم علیه السلام
امام موسیکاظم(ع) خشم خود را در مقابل دوست و دشمن بهنحو احسن مدیریت میکرد و به هیچوجه آنرا بروز نمیداد. این امام همام اسوه ارزشهای والای انسانی بود، داشتن روحیه آهنین و پولادین در مقابل دشمن ویژگی دیگر بارز امام همام بود.
الگوئی سازنده واخلاقی برای دشمنان
پس از شهادت امام جعفر صادق(ع) پیشوایی امت را امام موسیکاظم(ع) به دست گرفتند که همعصر با خلفای ظالم عباسی همچون هارونالرشید بودند که با زندانهای طولانی مدت 14 ساله شکنجههای زیادی را متحمل شدند که مستند در منابع تاریخ موجود است.
امام موسی کاظم(ع) خصوصیت بارز از جمله یافتن گوشهای خلوت برای راز و نیاز بود که زمانیکه در زندان بودند زندانیانی که مسئولیت نگهبانی از بند ایشان را داشتند هر لحظه امام را در حالت نماز و نیایش میدیدند،
بارزترین لقب امام که به آن شهرت یافت
امام موسی کاظم(ع) با وجود شکنجههای فراوان هرگز خشم به خود راه نمیدادند و هر لحظه با عطوفت و مهربانی با امت خود رفتار میکردند که این ناشی از تقوای این امام معصوم(ع) بود که به «کاظم»، بارزترین لقب معرفی شدند.
سفارش امام کاظم به مردم زمان خویش
امام موسیکاظم(ع) در حدیثی فرموده است: «ای مردم من شما را به دو چیز سفارش میکنم یکی تقوا و دوم تفقه است و احکام الهی و شرعی و حلال و حرام را یاد بگیرید و بدانید یادگیری احکام کلید بصیرت و تمام و کمال عبادت در این است».
مدیریت خشم درمقابل دوست ودشمن
امام موسیکاظم(ع) خشم خود را در مقابل دوست و دشمن بهنحو احسن مدیریت میکرد و به هیچوجه آن را بروز نمیداد.از دیگر ویژگیهای اخلاقی امام موسی کاظم(ع) داشتن روحیه آهنین و پولادین در مقابل دشمن است.
دریای بیکران معارف توحیدی
از امام موسی بن جعفر دریای بیکرانی از معارف اسلام در توحید و نبوت و امامت و معاد، و احکام و آداب تربیتی ـ اخلاقی در قالب هزاران حدیث کوتاه و بلند، و شاگردان عالم عامل، و سیره عملی ارزشمند در میدانهای مختلف، و نسلی پاک و بابرکت به یادگار مانده است.
امام موسی کاظم(ع) عابدترین و زاهدترین عصرخویش
حضرت امام موسی کاظم(ع) عابدترین و زاهدترین، فقیهترین، سخیترین و کریمترین مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب می گذشت نمازهای نافله را به جا میآورد و تا سپیده صبح به نماز خواندن ادامه میداد و هنگامی که وقت نماز صبح فرا میرسید، بعد از نماز شروع به دعا میکرد و از ترس خدا آن چنان گریه میکرد که تمام محاسن شریفش به اشک آمیخته میشد و هر گاه قرآن میخواند مردم پیرامونش جمع میشدند و از صدای خوش او لذّت میبردند.
توجه به مستمندان وفقرنوازی امام
امام موسی کاظم(ع) بسیار به سراغ فقرا میرفت. شبها در ظرفی پول و آرد و خرما میریخت و به وسایلی به فقرای مدینه میرساند، در حالیکه آنها نمیدانستند از ناحیه چه کسی است.
تحف العقول، ص 393بحارالانوار،ج78،ص321ارشاد االقلوب ج ۲ ص ۲۳۶
#مرکز_احیاء_میراث_شیعه
🆔 @miras_shia
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🏴شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد.🏴
❇️ این افراد در قیامت ایمن هستند
🔻امام کاظم علیه السلام:
إنَّ لِلّهِ عِبادا فِی الأرضِ یَسعَونَ فی حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ یَومَ القِیامَةِ؛
🌸 خداوند در زمین بندگانی دارد که برای برآوردن نیازهای مردم میکوشند؛ اینان ایمنی یافتگان روز قیامت اند.
📚 کافی : ج ۲، ص ۱۹۷
#مرکز_احیاء_میراث_شیعه
🆔 @miras_shia
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
۲۶ رجب سالروز وفات #حضرت_ابوطالب علیه السلام #ابوالائمه تسلیت باد
💠 ایمان پدر همه ائمه 💠
♦️علمای امامیه و نیز علمای زیدیه و برخی از علمای (1) اهل سنت به استناد روایات اسلامی و حکایات تاریخی بر این عقیده اند که ابوطالب پس از بعثت پیامبر(ص) و اعلان علنی اسلام در سال سوم بعثت پس از نزول آیه «و انذر عشیرتک الاقربین » (2) به آیین حیات بخش اسلام ایمان آورد و تا روزی که زنده بود مسلمان بود و با دلی مالامال از ایمان و اخلاص به آیین توحید از این دنیا رفت اما برای آن که از آیین یکتاپرستی بهتر دفاع کند و مسؤولیت خود را در حفظ جان پیامبر(ص) در پیشبرد اهدف اسلام بیشتر ادا نماید، تقیه کرد و ایمان و اعتقاد خود را نسبت به اسلام و پیامبر(ص) کتمان نمود.
✍اما مع الاسف بعضی به دور از حق و انصاف در اسلام ابوطالب تردید کرده و در مقام اظهار نظر توقف نموده و گفته اند که نسبت به اسلام ابوطالب امر به ما مشتبه است و در مسلمان بودن او تردید داریم.
‼️برخی دیگر از علمای اهل جماعت که نسبت به امیرالمؤمنین علی(ع) کینه قلبی داشته و برای جلوگیری از نشر فضایل آن حضرت از هیچ کوششی دریغ نمی کرده اند، برای پایین آوردن مقام و منزلت آن حضرت، نه تنها اسلام پدرش را انکار نموده، بلکه با گستاخی تمام گفته اند:
◾️«بعضی آیات کفر و عذاب در قرآن کریم در شان ابوطالب نازل شده است. درباره کسی که ابن ابی الحدید می گوید: «ان الاسلام لولا ابوطالب لم یکن شیئا مذکورا; اگر ابوطالب نمی بود از اسلام هم خبری نبود.»(3)
🔷برخی مغرضان در کتابهای خود، بدون اینکه تحقیق و بررسی در این باره کرده باشند. افکار مردم عوام را نسبت به این بزرگ مرد الهی و فدایی اسلام و قرآن، مخدوش کرده اند و کار را به جایی رسانده اند که اگر شیعه ای در مکه معظمه کنار پل حجون بخواهد بر سر مزار ابوطالب فاتحه ای بخواند و طلب مغفرت نماید، با تمسخر و عتاب مواجه خواهد شد.
♦️مغرضان و متعصبان چون نتوانسته اند حمایتهای شجاعانه و فداکاریهای مخلصانه آن مرد بزرگ را از اسلام و پیامبر(ص) انکار نمایند از این طریق خواسته اند آن از خود گذشتگی ها را توجیه نمایند و گفته اند که ابوطالب حمایتهایش از روی ایمان و اعتقاد به پیامبر(ص) نبوده بلکه به دلیل نسبت فامیلی و روی علاقه شدیدی که به برادرزاده اش محمد داشته است، در برابر مخالفان و مشرکان می ایستاد و از او دفاع می کرد تا جان پسر برادرش سالم بماند. اما به آیین و مکتب محمد(ص) کاری نداشت.
🔷دلایل ایمان محکم ابوالائمه علیهم السلام
با اندکی تامل و دقت در حمایتها و جانفشانی های مخلصانه ابوطالب به بی اساس بودن این توجیهات و بی انصافی و غرض ورزی دشمنان اهل بیت پی می بریم; زیرا
1⃣مگر ممکن است شخصیتی مثل ابوطالب که از مقام و منزلت والایی در بین قریش و مردم مکه برخوردار بوده بر خلاف اعتقاد درونی خود و فقط بر اثر نسبت خانوادگی حاضر شود تمام هستی خود را فدای محمد(ص) نماید؟
2⃣آیا ممکن است برای شخصیتی مثل ابوطالب به دلیل دوست داشتن برادرزاده اش فرزند خود علی(ع) را در خدمت او گزارد و سفارش کند تا پای جان از آیین او حمایت نماید؟
3⃣ ایا ممکن است خود نیز حاضر شود مدت سه سال در شعب ابوطالب گرسنگی و تشنگی و فشارهای روحی و جسمی را تحمل کند و در کنار محمد(ص) و یارانش به دلیل تعصب قومی و فامیلی بماند؟
⏺بدون تردید حمایتهای همه جانبه ابوطالب از پیامبر اسلام انگیزه الهی و معنوی داشته است; نه انگیزه ای مادی و تعصب قومی. به طور قطع او تشخیص داده بوده که «پیامبر(ص) مظهر کاملی از انسانیت و فضیلت است و آیین او بهترین برنامه سعادت بشریت است، و دفاع از چنین مکتبی، فضیلت و شرف است.» از این رو او با عقیده به آیین و مکتب اسلام در مقام دفاع از برادرزاده اش برخاست و مدت ده سال باقیمانده عمرش که پس از بعثت آن حضرت در قید حیات بود، لحظه ای از فداکاری و از خودگذشتگی ننشست و با قلبی مملو از ایمان و اعتقاد به خدا و قیامت و پیامبر(ص) جهان را وداع گفت و در جوار رحمت حق و رضوان او قرار گرفت سلام و درود خدا و پیامبران و فرشتگان بهشت بر او باد.
♦️در فداکاری و ایمان ابوطالب همین بس که ابن ابی الحدید درباره اش چنین اشعاری به ثبت رسانده است:
و لولا ابوطالب و ابنه لما مثل الدین شخصا فقاما فذاک بمکة آوی و حامی و هذا بیثرب جس الحماما تکفل عبد مناف بامر و اودی فکان علی تماما(4)
♦️اگر ابوطالب و فرزندش علی نبود، ستون دین برپا نمی شد.ابوطالب در مکه از دین خدا حمایت کرد و به آن پناه داد; و علی در مدینه کبوتر دین را به پرواز درآورد.ابوطالب کاری را در دست گرفت و چون درگذشت علی آن را به اتمام رسانید.
(1)زینی دحلان، مفتی مکه متوفای 1304
(2)شعراء (26) آیه 214.
(3)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 142.
(4) همان ج 14 ص 84
#حضرت_ابوطالب
#مرکز_احیاء_میراث_شیعه
🆔 @miras_shia
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج