1.mp3
23.52M
🔊 جلسه اول از گفتوگوی علمیِ
🔹 سید محمّدمهدی میرباقری
🔹 حمید پارسانیا
🔹 محمدتقی سبحانی
🔍 موضوع: مبانی علمشناختیِ «علم دینی»
🗓 زمان: ۸۳/۲/۱۲
🏢 مکان: قم، مؤسسه امام خمینی(ره)
☑️ @mirbaqeri
2.mp3
24.41M
🔊 جلسه دوم از گفتوگوی علمیِ
🔹 سید محمّدمهدی میرباقری
🔹 حمید پارسانیا
🔹 محمدتقی سبحانی
🔍 موضوع: ملاک دینی بودن علم
🗓 زمان: ۸۳/۷/۱۲
🏢 مکان: قم، مؤسسه امام خمینی(ره)
☑️ @mirbaqeri
3.mp3
26.43M
🔊 جلسه سوم از گفتوگوی علمیِ
🔹 سید محمّدمهدی میرباقری
🔹 حمید پارسانیا
🔹 محمدتقی سبحانی
🔍 موضوع: معیارها و شاخصهای «علم دینی»
🗓 زمان: ۸۴/۳/۲۵
🏢 مکان: قم، مؤسسه امام خمینی(ره)
☑️ @mirbaqeri
🔻این درست نیست که هنگامی که ماه رمضان تمام شد، انسان دیگر یک دعای ابوحمزه هم نمیخواند!
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«این درست نیست که هنگامی که ماه رمضان تمام شد، انسان دیگر یک دعای ابوحمزه هم نمیخواند، یک کمیل هم نمیخواهد، یک قرآن هم نمیخواند.
اگر در ماه رمضان سه ختم قرآن کردید ماههای دیگر یک ختم قرآن داشته باشید. قرآن را نبندید! در این وادی، استقامت، ایستادگی و پایمردی شرط است، فرمود: «اگر عمل خیر را یکسال ادامه دهید اثرش را میبینید»، یعنی اینطور نباشد که انسان یک هفته نماز جماعت بخواند و رها کند. بنابراین مداومت بر آنچه در ماه رمضان برایتان حاصل شده جزء الزامات است».
☑️ @mirbaqeri
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
🔻کانون غربشناسی و اندیشه اسلامی، با همکاریِ دفتر مطالعات تاریخ و اندیشه سیاسی، برگزار میکند:
💠 نشست علمی - فرهنگیِ «تبیین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» با حضور آیتالله میرباقری
□ زمان: دوشنبه ۲۸ خرداد ۹۷، ساعت ۱۰
□ مکان: حرم مطهر، صحن هدایت، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سالن آمفی تئاتر
(حضور برای عموم آزاد است)
🔻در مقابله با الگوی توسعه غربی، چهار نوع موضعگیری میتوان داشت:
1⃣ پذیرش (تسلیم کامل)
2⃣ گزینش (پذیرش الگوی توسعه، همراه با حقِّ تَحَفُّظ)
3⃣ انزوا (کنارهگیری)
4⃣ استحاله (منحل کردنِ "الگوی توسعه" در "الگوی پیشرفت")
موضعگیری نوع چهارم، موضعگیری مطلوب برای جمهوری اسلامی است.
منبع: گزارش سخنرانی در نشست تبیین «الگوی اسلامیایرانی پیشرفت» در دانشگاه علوم اسلامی رضوی: http://urly.ir/b47K
الگوی پیشرفت .mp3
26.64M
🔊 استاد میرباقری | سخنرانی در نشست «تبیین الگوی پیشرفت»، ۹۷/۳/۲۸
🔍 چهار نوع مواجهه با الگوی توسعه غربی
🔍 بنیانها و ساختارهای الگوی پیشرفت
🔍 الگوی پیشرفت نیاز دارد به «مکتب پیشرفت»
☑️ @mirbaqeri
🔻واجديّتِ علم و تکنولوژی، به تسلط بر آن است، و نه مصرف آن.
🔻آن تکنولوژیای که منطق و فلسفهٔ حاکم بر آن، در اختيار ما نباشد، در اختيار ما نخواهد بود و ما فقط مصرفکننده خواهیم بود، نه صاحب و مالک و واجد آن.
✔️ استاد سيد محمّدمهدی ميرباقری:
«نبايد تصور شود که در دوره گذار میتوان به هر صورتی از علم و تکنولوژی موجود استفاده کرد، بايد با مدل و برنامه خاص حرکت و اقدام کنیم. نبايد تلقی عمومی اين باشد که صنعت غرب، مثل موم در دست ماست. صنعت اگر آمد فرهنگ خودش را هم میآورد و اگر فرهنگش را نياوَرَد بهرهوری از آن کاهش پيدا میکند.
از طرف ديگر، اينگونه هم نيست که ما مجبور به پذیرش روابط تکنولوژی باشيم، بلکه ما هم میتوانيم خودمان را بهنسبتی بر آن تحميل کنيم. اگر مهندسی تکامل تکنولوژی براساس يک فرهنگ صحيح انجام گرفت، میتوان در نرمافزارها و مفاهيم حاکم بر تکنيک دست برد و آرامآرام تغييرات مورد نظر را در لايههای عميقتر بهوجود آورد؛ آن وقت میتوان در مرحلهای ادعا کرد که اين تکنولوژی مربوط به ما است وگرنه تکنولوژیای که منطق و فلسفه حاکم بر آن در اختيار ما نباشد، در اختيار ما نخواهد بود و ما فقط مصرفکننده خواهیم بود، نه صاحب و مالک و واجد آن.
👈 واجديت علم و تکنولوژی به تسلط بر آن است و نه مصرف آن. در اين هنگام است که میتوان از علم و تکنولوژی عبور کرد و به توليد مورد نظر رسيد. اشکال مهمی که به حوزههای دانشی برخی کشورها وارد است همين است که خودشان صاحب علم و تکنولوژی نيستند. 👈 آنها وقتی صاحب علم و تکنولوژی هستند که بر صفر تا صد تکنولوژی، مسلط باشند، حتی اگر آن را خودشان توليد نکرده باشند.» ۱۳۹۰/۱۲/۶
☑️ @mirbaqeri
🔵 مدیریتِ شبكهای چیست؟
(برای هماهنگسازیِ تحقیقاتِ «حوزوی» و «دانشگاهی» و «اجرایی»، نیازمندِ «مدیریتِ شبكهای» هستیم)
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
🔶 "مديريت شبکهای" نه "مدیریت متمرکز" است که ریز و کلان همه امور، بهصورتِ هرمی به یک شخص یا شورا بازگردد، و نه "مدیریت آزاد" است که هر واحدی بدون هماهنگی با دیگر واحدها، هر آنچه را میپسندد محقق کند. این مديريت، نیمهمتمرکز عمل میکند؛ نهاد يا شورای خاصی با تکيه بر نيازسنجی فرهنگی، به تقسيم پروژههای فکری و فرهنگی در ميان زنجيرهای از مراکز فرهنگی اقدام و آنها را پشتيبانی میکند، اما اين تقسيم پروژهها و پشتيابی، بهمعنای مديريت متمرکز آنها نيست، بلکه آن مراکز از آزادی نسبی برخوردارند و حتی میتوانند با پیشنهاد یا فعالیت مناسب خود، بر طرح و فعالیت نهاد مرکزی مؤثر باشند.
در اين مديريت، مهم نيست که مراکز پژوهشی چه فرايند داخلی دارند و چگونه کار میکنند، مهم آن است که چه امکانات و مقدوراتی دریافت میکنند و بر اساس یک روش مشترکِ منطقی، چه محصولی را تحويل میدهند.
🔶 مديريت شبکهای، همهٔ گمانهزنیها و نتيجهگيریها و گزينشها و پردازشهای اجتماعی را پالايش میكند. برای مثال، شخصی که درباره موضوع خاصی در فيزيک كاربردی، پژوهشی را سامان میدهد، ممكن است بر اساس اطلاعاتی كه بهدست میآورد، به ميدان گمانهزنی و گزينش و پردازش و فرضيهپردازی هم برسد؛ در مديريت شبکهای بايد بتوان تحقيق او را با تحقيق شخص ديگری كه مثلاً با رويكرد روانشناسی، همان موضوع را كاويده است، هماهنگ كرد. اين هماهنگی از طريق شبكه پديد میآيد. بايد همه اطلاعات، به چرخه اين شبكه وارد شود و آنگاه از صافی پالايش آن روش منطقی بگذرند و بيرون روند.
از طريق اين شبكه میتوان مجموعه فعاليتهای پژوهشی را هماهنگ کرد و اطلاعات و متدی را كه برای پالايش و جمعبندی اطلاعات و گمانهزنیها بهکار میرود همداستان و هماهنگ کرد. اگر چنين نظاممند و با برنامه تحقيق كنيم، طبيعی است كه منظومه اطلاعات توليدی نیز هماهنگ میشوند و یکديگر را كامل میكنند.
🔶 هدف مديريت شبکهای تحقيقات، ايجاد تعامل مثبت و بالنده ميان همه حوزههای معارف اجتماعی، و ايجاد منظومه معارف بشری است که اين کار را از طريق انسجامبخشی در پژوهشها و پيشگيری از تشتت فرهنگی، و هدايت تمامی انديشمندان و توليدکنندگان علم به سوی هدف واحد، انجام میدهد. به تعبير ديگر، شبكه تحقيقات بايد شيوه انديشيدن و كار تحقيقاتی و شكلگيری استنتاجها را ساماندهی كند؛ بهگونهای كه همه اين شيوهها هماهنگ واقع شوند. اگر انگيزهها متناقض باشند تحقيقات بهسمت نتايج متناقض حركت میكند، يا اگر روش انديشيدن و روش كاركردن انديشمندان، هماهنگ نباشد و يا روش جمعبندی و نتيجهگيریها هماهنگ نباشد و ذوقی عمل شود، نتايجی هماهنگ حاصل نخواهد شد.
🔶 برای تحقق مديريت شبکهای، نيازمند روش طبقهبندی جامع علوم هستيم تا شبکه تحقيقات را بر اساس آن طبقهبندی بهوجود آوريم. از اين روش عام، گاه به "منطق عام" يا "نسبيت عام" تعبير میشود. اين مدل عام نيز نيازمند يك انديشه فلسفی عام است. فلسفهای كه نتواند چگونگیِ تغييرات را تعريف كند، نمیتواند برای شناسايی تغييرات، مدل بدهد. فلسفهای كه قدرت تحليل معرفت را ندارد، قدرت ايجاد منطقی كه بتواند معرفتهای مختلف بشری را هماهنگ كند ندارد. فلسفه عامی كه بتواند معرفت و موضوع معرفت را شناسايی كند، بنياد و پايه يك نسبيت عام و منطق عمومی قرار میگيرد که آن منطق عمومی، پايگاه ايجاد نظام منطقی در عرصه معرفتهای دينی، معادلات كاربردی و مدلسازی خواهد بود. در اين صورت میتوان شبکهسازی کرد و "معارف دينی، معارف علمی و معارف اجرايی" (با محوریت معارف دینی) را در نظام فکری منسجم در آورد؛ بهگونهای که مثلاً تحقيقات جامعهشناختیِ ما مکمل تحقيقات روانشناختی و اين دو، مکمل ساير تحقيقات دينی، علمی و اجرايی ما باشند.»
☑️ @mirbaqeri
مذاکره آمریکا و کُره .mp3
2.52M
💥 پیشبینی ۲ماهقبلِ استاد میرباقری، ۹۷/۱/۳۰🔻
🔍 نقشه آمریکا برای مذاکره مجدد با ایران (براساس مدل مذاکرهٔ ترامپ با کرهٔ شمالی)
🔍 غربگرایان وطنی دوباره پرچم مذاکره بلند خواهند کرد.
☑️ @mirbaqeri
💥 در بیرون از بیتِ نبیاکرم(ع)، بشر، مشغولِ تیلهبازی است؛ فقط تیلههایش عوض میشود؛
در طفولیت، تیلهاش «شیشهای» بود؛ حالا تیلهاش «کرهٔ زمین» است.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«شما اگر به بیرون از خانه نبی اکرم(ص) رفتید، در دنیایی قرار میگیرید که لهو و لعب است؛
اگر "پیرمرد" هم بشوید، مثل "طفل" مشغول بازیگری هستید؛ منتها تیلهها عوض میشود. یکوقت، تیلهتان، کوچک بود، "گردو" بود؛ حالا تیلهتان "کره زمین" است.» ۹۲/۱۰/۱۰
☑️ @mirbaqeri
🔻رویکرد انتظار باید مبتنی بر «تفقه» باشد و گرنه به سرانجام نمیرسد.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«اين توهم نابهجا و خطای بزرگی است که برای بعضی پديد آمده است که اگر رويکرد ما رويکرد انتظار باشد، ديگر نياز به عقلانيت مبتنی بر تفقه و دستگاه روحانیت نداريم!
روحانیت و فقاهت، حلقه اتصال جامعه با فرهنگ مذهب و خلافت کليه حضرت بقيه الله(عج) هستند. نه میشود طبقه مرجع در کنار روحانیت درست کرد و نه اگر بشود، جامعه به مقصد میرسد». (۱۳۹۱)
☑️ @mirbaqeri
🔷 تمدنسازی اسلامی در عصر غیبت، آری یا خیر؟
🔻 امروز ربا هست، ولی حکومتِ دینی، «حُجّت» است.
🔻 پیشرفت شیعه در عصر غیبت، مرهون امامتِ امام معصوم از پشت پردهٔ غیبت است. «غیبت امام» بهمعنیِ «تعطیل امامت» نیست.
🔻 جامعه شیعه در عصر غیبت به دستگاه فقها (ولایت فقیه) واگذار شده است، و امام(عج)، این دستگاه را سرپرستی میکنند.
🔻 توجیهی وجود ندارد که به سمت تمدنسازی اسلامی پیشروی نکنیم. «حُجّیّت» باید ارتقا پیدا کند.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
1⃣ مکتب انتظار، نه مکتب احتراز است فقط (البته اگر احتراز و تبری نبود اختلاط حاصل می شد)؛ نه مکتب اعتراض و درگیری است فقط؛ و نه مکتب سازندگی است فقط؛ بلکه هر سه هست. این سه رکنِ انتظار، در عصر غیبت بر محور فقها ادامه داشته است؛ هرچند جریانهای دیگر هم بودهاند. من معتقدم این پیشروی، بر محور دستگاه فقاهت است نه بر محور دیگر. همچنین انتظارات اجتماعی جامعه شیعه، هم در مرحله تبری و هم در مرحله درگیری و هم در مرحله سازندگی، در حال رشد است. 👈 این همان تدبیرِ امام معصوم در عصر غیبت است.
2⃣ حادثه ظهور در عین اینکه در طول شش ماه دفعتاً اتفاق میافتد معتقد نیستیم که امری دفعی است، به معنی اینکه کار، تعطیل بوده است. عالم، بر مدار معصوم، تدریجاً به سمت ظهور حرکت کرده و حرکت میکند.
امیرالمؤمنین(ع) از همان فردای سقیفه اقدامشان را برای تحقق حکومت شیعی شروع کردند، ولی این اقدام، معطوف به تاریخ است؛ دولت مستعجل نمیخواهند. نباید سیطره جریان سقیفه را بهگونهای معنا کنیم که امام، کأنه، دستشان در عالم تکلیف بسته است و نشستهاند تا ظهور واقع بشود! امام صادق(ع) کار کردهاند و واقعاً حرکت جامعه حق را پیش بردهاند. یعنی یک حرکت که میخواهد پایدار بشود قیامی مثل عاشورا میخواهد که ارتقاء وجدانی ایجاد کند؛ از طرفی، یک تثبیت فرهنگی میخواهد.
عصر غیبت هم دوران تعطیل امامت نیست. حضرت در همین عالم هستند و مأموریتشان را انجام میدهند، و جامعه شیعه هم که به دستگاه فقها واگذار شده، در مقابلِ سقیفه به حال خودش رها نشده است. امام این دستگاه را از پشت صحنه هدایت میکنند. امام ظاهر نیست ولی در پشت صحنه هست و مراقبت میکند. امام کارش را در عصر غیبت تعطیل نمیکند، منتها امامتِ در غیبت میکند. من میگویم: «امامتِ در غیبت» را با «تعطیل امامت» یکی نگیریم. امامتِ در غیبت، عامل پیشرفت تاریخی شیعه است. شیعه در عصر غیبت، عقبگرد نکرده و مقتدرتر شده است. ایدئولوژی شیعه در عصر غیبت، یعنی کلامش و فقهش و رجالش و...، معین میشود و قبضوبسطهای فرهنگی پیدا میکند.
پس، تدبیر حاکمیت جبهه حق در دوره بعد از حکومت سقیفه، تعطیل نیست؛ بلکه بر محور ائمه(ع) رو به پیش است. در عصر غیبت هم همینطور است. امام، امامِ در عصر غیبتاند، نه اینکه امامت، تعطیل شده است. فرق «غیبت امام» با «تعطیل امامت» باید تبیین بشود. 👈 شیعه باید همین مسیرِ پیشروی را به سمت ظهور ادامه بدهد و در این مسیر، در یک موقفی، درگیری با نظام کفر جهانی پیدا میکند؛ یعنی موضوع درگیری از درگیری با دولت عثمانی یا دولت دیگر، به سطح درگیری با حکومت جهانی، و درگیری دو جبهه کفر و نفاق، ارتقا پیدا کند. امروز شیعه در این موقف قرار دارد و مبارزه میکند. این علامتِ پیشروی شیعه است.
3⃣ در عصر غیبت بايد بر «حجیت» تکیه کنیم و به سمت حکومت هم برویم. حکومت دینی بر مدار حجیت است نه بر مدار واقعیت و حق مطلق. منظور از تمدنسازی در عصر غیبت هم، «تمدن بر مدار حجيت» و «به میزان میسور» است نه «تمدن بر مدار حقیقت». امروز ربا هست، ولی حکومت دینی، حجت است؛ چون اگر حکومت دینی را رها کنیم نه فقط ربا برقرار میماند، اصل توحید هم زیر سؤال میرود. البته امروز نباید به مقیاس حجیت در عصر صفویه اکتفا کنیم. حکومت دینی در عصر غیبت، هم حجیت دارد و هم میتواند حجیت را به اندازه عصر غیبت تکمیل کند، و به میزانی که حجيت را تکمیل کند، رفتارش را اصلاح کند. اما اینکه کسی تصور کند یک حکومتِ کاملاً نورانی و متناسب با عصر ظهور تشکیل میشود که در آن حکومت، هیچ ظلمتی نفوذ نکند، ممکن نیست. آن حکومتِ کاملاً نورانی، برای عصر ظهور است که ظلمت جمع میشود. باید «حکومت در مدار حجیت» را از «حکومت بر مدار حقیقت مطلق» تفکیک کنیم. باید «حکومت در دوران غلبه ظلمت» را با «حکومت در دورانی که ظلمت محو میشود»، تفکیک کنیم؛ و روبهپیش بودنِ جامعه شیعه را هم تصویر کنیم. (۱۳۹۷)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2922
☑️ @mirbaqeri_ir
🔻 آیتالله العظمی بهجت(ره) یک معنويتی را در جامعه ما اِحیاء کردند.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
"ممکن است مأموريتِ کسی، ايجاد معنويت در جامعه باشد، و اين کار را هم واقعاً انجام دهد. من يکموقعی تأمل میکردم، به نظرم آمد حضرت آيتالله بهجت، در جامعه ما، در مقياس خودشان، يک معنويتی را اِحياء کردند.» ۹۰/۲/۲۸
☑️ @mirbaqeri
🔻 نقل کرامات بزرگان نباید موجب شود که مدعيان عرفانهای نوظهور و بدلی هم ادعای كرامات و پيشگویی كنند و اين باب باز شود!
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«اگر ما بزرگان را فقط به كراماتشان تعريف كنيم و بدون گفتوگو از مقامات توحیدی و شئون بندگی، فقط وارد كرامات شويم، اشتباه است و گاه میتواند لغزشگاه شود و ديگران هم مدعیِ كرامات شوند.
افعال عجيبه و آثار عجيبه، هميشه الهی نيستند، بلکه گاهی خلط شيطانی دارند و آميخته به وساوس و تصرّفات شيطانیاند. در احوالات مرحوم زنوزی و حتی مرحوم زرآبادی ديده شده است كه در آغاز راه، مقاماتی داشتهاند كه از جای ديگری بوده است؛ ازاينرو، در مرحله خاصی وقتی به کار خلاف شرع تكليف شدند، مقاومت كردند، و آن حالات از ايشان گرفته شد و از صفر شروع كردند!
البته تشخيص اين امر برای عموم، دشوار است؛ همچنانکه خداوند متعال میفرمايد: وقتي سحره فرعون سحر خود را به ميدان آوردند، در دل موسای كليم خوف پيدا شد؛ «فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى». اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «لَمْ یُوجِسْ مُوسى عَلَیْهِالسَّلامُ خیفَةً عَلى نَفْسِهِ، بَلْ اَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُّهالِ وَ دُوَلِ الضَّلالِ!». يعنی حضرت موسی(ع) نگران خود نبود، بلکه نگران آن بود كه مبادا مردم فرق معجزه و اين سحر را نفهمند و جهال غلبه كنند.
باید كرامات را به قاعده نقل كنيم، ضوابط و مقامات را بگوئيم تا مدعيان ديگر مثل مدعيان عرفانهای نوظهور و بدلی، ادعای كرامات و پيشگویی نكنند و اين باب باز نشود.»
☑️ @mirbaqeri
اللهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ اللهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ دِینِکَ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
🔻مأموریت الهیِ امام صادق(ع)، بسط علم به اندازه ظرفیت بشر بود.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«ائمه معصومين(ع) همگی واجد علم الهی هستند؛ منتها مأموريت هر یک از ایشان متفاوت است.
اگر امام صادق (ع) علم را در عالَم بسط دادند و منتشر كردند و آن معنويتی را كه نبی اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) جاری كرده بودند، مقنن فرمودند، بر اساس يك مأموريت واضح و روشن الهی بود. امام صادق (ع) علم خود را بر اساس مأموريت الهی و به اندازه ظرفيت تاريخیِ بشر، تجلی و تنزل دادند.»
☑️ @mirbaqeri
در محضر آیتالله میرباقری
🔻 نقل کرامات بزرگان نباید موجب شود که مدعيان عرفانهای نوظهور و بدلی هم ادعای كرامات و پيشگویی كنند
کرامت حضرت امام(ره) و کرامت مرحوم آیتالله بهجت(ره)
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«اگر ارتباط كرامات، با مقامات و تقوا و سلوك توضيح داده نشود لغزشگاه است و موجب خلط میشود؛ يعنی بالاترين مقامات با پایينترين آن، آميخته شده و تشخيص داده نمیشود.
اگر بگويند يك معجزه از حضرت زهرا(س) نقل كنيد، ميگويم: يك عمر كوتاه هجدهساله و اين همه آثار ماندگار! اين معجزه است. چه كسی ميتواند در يك عمر هجدهساله اينقدر ماندگار باشد و در عوالم اثر بگذارد. معجزه سيدالشهداء چيست؟ روز عاشوراست. روز عاشورا موجی كه از باطن عالم تجلی میكند و همه قلوب را به سمت خدا میبرد. عصای موسی(ع) كجا و حادثه عاشورا كجا؟
كرامت هم همينگونه است. شفای ظاهری خيلی آسانتر از شفای باطنی (شفاءٌ لما فی الصدور) است. خدای متعال شفای ظاهری را در دست اطبا هم قرار داده است، اما اينكه انسان به حرم امام رضا(ع) برود و صفت رذيلهای را كه به طور طبيعی بايد سیسال رياضت میکشيد تا آن را پاك میکرد، از وجود خودش بزدايد، آيا اين بالاتر از شفا دادن يك سرطان نيست؟
چه كرامتی بالاتر از اين كه راه رفتن، نفس كشيدن، نماز خواندنِ آیتالله بهجت و نحوه آمد و شد او، قلوب را به خدای متعال دعوت میكند؛ «يذكركم الله آثاره و عمله». آنهايی كه مدعي كرامتاند از اين كرامات به ما نشان بدهند. بعد از سالها هنوز معنويّت ايشان در اين مسجد حضور دارد و صلاتشان و بكائشان هنوز هم احساس میشود. انسان وقتی در اين مسجد میايستد هنوز هم قلبش میلرزد. آنهايی كه مدعیاند از اين كرامات نشان بدهند؛ اينکه در جيب من چيست و پشت كوه چه چيز قرار دارد، يعنی چه؟ آيا آنها از اين كرامات هم دارند؟
يكی پرسيد: امام(ره) كرامت داشتند؟ گفتم: بله؛ يك كلمه میگفتند: بسم الله لاحول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم، دو ميليون انسان را به خيابان میآوردند. اين كرامت امام(ره) است. كرامت از اين بزرگتر نيست که انساني هشتاد و اندی عمر كند و هميشه هم در مقابل دوربينها باشد و كسی نتواند يك نقطه ضعف از او بنويسد. اين كرامت است كه با نَفَس، با حضور، با نماز و با عمل، داعياً إلی الله باشد.»
☑️ @mirbaqeri_ir
🔻درس نبايد مانعِ رياضاتِ عملی شود، و تقوا هم، مانعِ درس و تحصيلِ معارفِ دين نمیشود.
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«آیتالله العظمی بهجت، بيش از هر چيز، يك فقيهِ در دين (به معنای عام) بودند و به آن فقه، عمل میکردند. بهترين معلم، عَمَل به عِلْم و تركيب عِلْم و عَمَل است. در همين اواخر، با همه رياضات و زحماتی كه داشتند و شئون مرجعيت هم اضافه شده بود، دوباره دوره اصول فقه شروع كرده بودند. اينها برای ما آموزنده است. درس نبايد مانعِ رياضاتِ عملی شود، و تقوا هم، مانعِ درس و تحصيلِ معارفِ دين نمیشود.
آن چيزی كه شيطان از آن میترسد فقيهِ متألّه و عالم ربّانی است. اين مرد بزرگ واقعاً بين اين دو حقيقت را جمع كرده بود و هر دو را با هم داشت.»
@mirbaqeri