💥 بخشی از نامه امام خمینی(ره) به گورباچف دربارۀ شکست ایدئولوژیکِ مارکسیسم و سرمایهداری
«جناب آقای گورباچف! صدر هیأت رئیسۀ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا كه پس از روی كار آمدن شما چنین احساس میشود كه جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفتهاید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاكم بر جهان گردد، لازم دیدم نكاتی را یادآور شوم. هرچند ممكن است حیطۀ تفكر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در كنار آن حل پارهای از مشكلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مكتبی كه سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابلستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فكر میكنید، اولین مسئلهای كه مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است كه در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دینزدایی» از جامعه، كه تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیكر مردم كشور شوروی وارد كرده است، تجدیدنظر نمایید و بدانید كه برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممكن است از شیوههای ناصحیح و عملكرد غلطِ قدرتمندان پیشین كمونیسم در زمینۀ اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای كور اقتصادی سوسیالیسم و كمونیسم را با پناه بردن به كانون سرمایهداری غرب حل كنید، نهتنها دردی از جامعۀ خویش را دوا نكردهاید، كه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران كنند؛ چرا كه امروز اگر ماركسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است، #دنیای_غرب_هم در همین مسائل، البته به شكل دیگر، و نیز در مسائلِ دیگر #گرفتارِ_حادثه است. جناب آقای گورباچف، باید به حقیقت رو آورد. مشكل اصلی كشور شما مسئله مالكیت و اقتصاد و آزادی نیست. #مشكل_شما_عدم_اعتقاد_واقعی_به_خداست. همان مشكلی كه غرب را هم به ابتذال و بنبست كشیده و یا خواهند كشید. مشكل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است. جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستوجو كرد؛ چرا كه ماركسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا كه مكتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، كه اساسیترین درد جامعۀ بشری در غرب و شرق است، به در آورد. حضرت آقای گورباچف، ممكن است شما اثباتاً در بعضی جهات به ماركسیسم پشت نكرده باشید و از این پس هم در مصاحبهها اعتقاد كامل خودتان را به آن ابراز كنید، ولی خود میدانید كه ثبوتاً اینگونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به كمونیسم زد، و شما دومین و علیالظاهر آخرین ضربه را بر پیكر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام كمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً میخواهم كه در شكستن دیوارهای خیالات ماركسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا كنید كه آخرین لایههای پوسیده هفتاد سال كژی جهان كمونیسم را از چهره تاریخ و كشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما كه دلشان برای وطن و مردمشان میتپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی كشورشان را برای اثبات موفقیت كمونیسم، كه صدای شكستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف كنند...».
(بخشی از نامۀ امام(ره) به گورباچف، ۱۳۶۷/۱۰/۱۱)