💥 وصیتهای شهید #حاجقاسم_سلیمانی دربارۀ پشتیبانی از #ولایت_فقیه و #امام_خامنهای:
🔹 خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: #جمهوری_اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
🔹 امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
🔹 برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
🔹 برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.
🔹 جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
🔹 بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول #اسلام را به پشتوانه #ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ #عاشورا و محرّم، صفر و #فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد، انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
🔹 دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علیبن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است، دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به #انسانیت و عاطفهها و فطرتها بیشتر از رنگهای سیاسی توجه کردم. خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.
🔹 وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعییافته در #انقلاب_اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها #رنگ_خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
🔹 من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و #ولایت_فقیه میراث #امام_خمینی (رحمة الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت #آیتاللهالعظمی_خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
📜 منبع: وصیتنامۀ حاجقاسم سلیمانی
#مکتب_حاج_قاسم
☑️ @mirbaqeri_ir
🔰 رابطۀ فقیهان و حکیمان
⚡️ تفقه باید از سطح «تکلیف» فراتر رود و وارد حوزۀ حکمت نیز بشود؛ یعنی #فقه_دین یا #فقه_جامع یا #نظام_استنباط شکل بگیرد؛
در این صورت، فقیه همان حکیم است و حکیمان همان فقیهان هستند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«اگر تفقّهِ فقيه از احکام فقهی و حوزۀ تکالیف، وارد فضاي تفقّه در حوزۀ ارزشها و توصیفها نيز بشود، تفقّه او تبديل به #تفقّه_جامع ميشود.
فقيهي که ميخواهد ولايت کند، فقط تفقّه در احکام ندارد، بلکه تفقّه در معارف، ارزشها و اخلاق هم بايد داشته باشد وگرنه نميتواند جامعه را رهبري كند. تفقّه در احکام به تنهايي کافي نيست، بلکه ما نياز به #تفقه_در_دين داريم. مگر دين فقط در احکام خلاصه ميشود؟ آن هم احکام فردي که واحد مطالعه و موضوع آن تنها فرد است و جامعه را در برنميگيرد. تفقه بايد از يک جهت وارد عرصۀ حکمت و عرفان، و از جهت ديگر وارد عرصۀ جامعه بشود و واحد مطالعۀ آن نيز بايد از فرد به جامعه ارتقا پيدا کند. اين سطح از تفقّه است که ميتواند #مبنای_اداره باشد و محور گسترش عقلانيت گردد و #رهبری_دانش را نيز بر عهده بگيرد.
در دستگاه انبياء، #حکيمان حلقۀ اتصال جامعه به #عقلانيت_امام و حکمت و کتاب الهي هستند. اين حکيمان همان فقيهان هستند. نميتوان #فقيه و #حکيم را از يکديگر جدا کرد. اينکه آقاي دکتر حائري، وکالت حکيم را در مقابل ولايت فقيه، بيان ميکند، به دليل اشتباه در همين نگاه به فلسفه است و معرفتشناسي فلسفي، اين لغزشگاه را ايجاد کرده است؛ چراکه ايشان معيار صحت فلسفه را در همه سطوح، از دين جدا کرده و بنابراين، فلسفه در مقابل تفقّه ديني قرار گرفته است. در ادامه نيز محدودۀ دين را از محدودۀ جامعه جدا کرده و سرانجام به وکالت حکيم رسيده است. در حالي که اگر گفته شود که همۀ عقلانيت بايد تحت ولايت انبياء قرار بگيرد، جاي فلسفه، حکمت مینشيند.
حکمت، اعم از حکمت عملي و نظری، در تبعيت از انبياء شکل ميگيرد. به اين معنا، حکيم همان فقيه است و تفقّه، منحصر به احکام فردي نيست؛ بلکه تفقّه به حکمت و عرفان و فقه، آن هم در واحد مطالعۀ فرد و جامعه و چه بسا تاريخ، تعالي مييابد. آنوقت است که اين معنایِ عام فقاهت، همان حکمت به مفهوم عام آن ميشود که نازلۀ علم امام و کتاب حکيم در جامعه است. با اين اتفاق، حکمت، #مدار_ادارۀ جامعه ديني ميشود و حکيمان که همان فقيهان هستند، واسطۀ جريان کتاب و جريان علم امام در حيات اجتماعی ميگردند. بدين معنا، ولايت براي #فقيهِ_حکيم است نه برایِ فيلسوفي که او را حکيم ميخوانند. لذا حکمت غير از فلسفه است و فلسفۀ عمل و نظر و دانشهاي عملي و نظري، تا وقتي از وحي تبعيت نکردهاند، حکمت نيستند. بله؛ حکيمان مديران ادارۀ جامعه هستند، اما حکيمان همان فقيهان هستند و اينکه همۀ دانشها تابع تفقه ديني ميگردد؛ نه به معناي آن است که دانشها نقلي شده يا توقيفي ميگردند، بلکه تابع وحي و علم امام ميشوند.
به نظر حقیر، اگر امام(ره) در نظريۀ خود #ولايت_فقيه را مطرح ميکنند، فقيه به اين معنا مدّ نظر ايشان بوده است؛ یعنی فقيهي که تفقه جامع دارد. لذا خود امام(ره) چنين شخصيتي بوده است و با اين انديشه، اداره ميکردند. از اين رو، در بسياري از موارد، از ناحيۀ منزلت بالاتري از تفقّهِ در دين، به اين فقاهت اصطلاحی، قيد ميزدند. ايشان با حکمت بهمعناي تفقّه در دين، منتها در مقياسي بالاتر، به فقاهت اصطلاحي قيد ميزدند. اين مقياسِ بالاتر، همان فقه حکومت است که به تعبير امام(ره)، فلسفۀ عملي تمام فقه است.
بنابراين، اگر مقصود از فيلسوف، حکيم باشد، حکيم حلقۀ اتصال جامعۀ شيعي به امام معصوم است؛ چرا که خودِ حکمتِ او هم شيعه است و نه اينکه صرفاً شخصِ حکيم، شيعه باشد. «حکمت» فاعل تبعیِ حکيمان است و حکيمان بايد حکمت شيعی توليد كنند.»
#فقاهت_و_حکمت
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir