🔰 پاداش ده برابر ❤️
#حکایت_شیرین
شیخ محمدتقی بهلول(ره) میگوید:
راه بین مکه و مدینه را پیاده میپیمودم. در «رابوق» روستای بین راه که هندوانه خوبی دارد، هندوانه گرفتم و خوردم. پوستش را هم تراشیدم تا سبز شد و چیزی در آن نماند. پوست را کنار گذاشتم. زن عربی از خیمه درآمد و پوست را برد. گفتم: لابد گوسفندی دارد و برای آن میبرد. دیدم پوست را تکه تکه کرد، چند تکه را خورد و ما بقی را به بچههایش داد که بخورند! گفتم: ای وای! فقر تا این درجه! صد و پنجاه ریال سعودی داشتم، همه را به آن زن دادم و با جیب خالی راه افتادم. گفتم: خدا روزیام را میرساند، که اتوبوسی حامل ایرانیان فرا رسید. اصرار کردند که سوار شوم. گفتم: من (قصد کردهام که) این راه را پیاده بروم و سوار نشدم.
گفتند: پس به آقای بهلول باید کمک کرد. پولهایشان را جمع کردند، هزار و پانصد ریال سعودی به من دادند! دیدم آیه: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثَالِهَا مصداق پیدا کرد.
📚 اعجوبه عصر، ص۱۹.
🕊💫 #رسولیسم_مذهبی
🆔 @rasoolism_ir