eitaa logo
🌱نوشته‌های میرمهدی
1.2هزار دنبال‌کننده
785 عکس
374 ویدیو
9 فایل
📌یارب؛ نظر تو برنگردد! 🔸مهدی عربی «میرمهدی» طلبه بسیجی اهل قلم. سعی می‌کنم جز حق نگویم! «انتشار مطالب صرفا با نام نویسنده» 🔹ارسال پیام به #میرمهدی https://eitaa.com/mirmahdi313/431 آزادنویسی‌ها و پاسخ به ناشناس👇 @mirmahdi313
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم حتما برعکس الانم حرمم😅 فراموش کردم اعلام کنم از قبل دفعه بعدی زودتر اعلام میکنم اما امشبم ان شاءالله چند دقیقه دیگه پخش زنده از حرم آقا میزارم🙏☘
🌱نوشته‌های میرمهدی
تو این هوا چای میچسبه ها
من حتی یه گوشه از حرمم که میشینم برام چای میارن😅 نمیدونم ینی از چهرم مشخصه که اهل چای هستم یا خود امام رضا خیلی دوسم داره👌 احتمالا همینه و من از مقربین هستم تعریف از خود نباشه اما شایدم مستجاب الدعوه باشم خلاصه دو میلیون میگیرم دعا میکنم😅😎
خب بریم برای پخش زنده
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هی قطع میشه میگه سرعت آپلود پائین
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا ببخشید سرعت نت اینجا پایینه
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاءالله ادامشو فیلم میگیرم با کیفیت زیاد واستون میفرستم🌹
زندگی در غزه سخت است اما در اسرائیل سخت‌تر... ✍️ @mirmahdi_arabi
خیلی خالی بندی هر پنجشنبه میگویی: دیگر این جمعه بیا که منتظرت هستم! شاید جمعه‌ها او می‌آید اما وقتی می‌بیند تا لنگ ظهر خوابی برمی‌گردد پسر فاطمه سحر خیز است نه لنگ ظهری! @mirmahdi_arabi
از ایتا ناراحتم اما... @mirmahdi_arabi
سلام رفقای عزیز امشب حرف برای گفتن زیاد دارم🙂 گوش شنوا هست؟!
چه همه گوش شنوا😍👏👏👏
داستان امشبم (۱۹ آبان ۱۴۰۲) از خونه زدم بیرون برای رفتن به یک جلسه مهم و دوست داشتنی، سوار ون شدم و رسیدم نزدیکای مقصد اما کمی باید پیاده‌روی می‌کردم. طبق معمول توی راه بعضی از بد حجاب‌ها رو(نه کشف حجاب) تذکر میدادم به یک جایی رسیدم و یک خانم کشف حجاب دیدم که یک آقاهم همراهشون بود، اول با ملایمت و آروم بهشون تذکر دادم که حجاب رو رعایت کنن اما گوش ندادن و دختره گفت بتوچه و... قدم‌هاشونو تندتر کردن (منم چون نزدیک حرم بودبیشتر پیگیر شدم آقا رو صدا زدم و گفتم پس صبر کنین تا پلیس بیاد اما صبر نکردن و بازم جالب انگیزناک فرار کردن😂 اما در همین حین بود که سه تا خانم محجبه که بی‌تفاوت از کنارشون رد شده بود برگشتن و به من گفتن بهشون چیکار داری چرا دخالت میکنی! من متعجب شدم اصلا😳 توقع داشتم از من حمایت کنن اما😅😂 منم همونجا برگشتم و گفتم شما از سر فهم محجبه نیستید و...(با صدای بلند،مثل خودشون) خلاصه این دختر و پسر که واقعا دویدن و فرارکردن اما اتفاقی دیدم این سه تا خانم محجبه که مانع امر به معروف من شدن سر راهم هستند... ادامه دارد... پست بعدی👇 ✍ @mirmahdi_arabi
🌱نوشته‌های میرمهدی
#بخش_اول داستان امشبم (۱۹ آبان ۱۴۰۲) #خاطرات_جذاب_امر_به_معروف از خونه زدم بیرون برای رفتن به یک ج
داستان امشبم (۱۹ آبان ۱۴۰۲) منم که میشناسید یک آدم پیگیر و پرو 😅 رفتم گفتم خانوما ببخشید شما چرا مانع و مزاحم امر به معروف من شدید و به جای حمایت از من از اونا حمایت کردید؟! این خانمای محجبه جوان هم برگشتند و شروع کردن یه توپیدن به من که چی که آقا امر به معروف شرایط داره یکیشون می‌گفت احتمال تاثیر نبود یکیشون می‌گفت این همه فساد تو کشوره ما چطور امر به معروف کنیم و... خلاصه دیدم نه اینا خیلی پرو هستن از همون بنده خدا که گفته بود احتمال تاثیر پرسیدم ببخشید مرجع‌تون کیه، گفت شما چیکار دارید و نگفت منم گفتم حضرت آقا میگن احتمال تاثیر همه جا قطعیه خلاصه باز برگشتن و گفتن که امر به معروف شرایط داره و الکی نیست منم پرسیدم خب شرایطش چیه؟! هرچی میپرسیدم که شرایطش چیه این بنده خداها مدام میپیچوندن اونم با پرو بازی و مغلطه منم گفتم باشه پس یاد ندارین بذارین من براتون بگم که بازگفتن اینجا کلاس درس نیست و... در ضمن جالب‌تر اینجاست که همون از همه پروتر می‌گفت من حوزه‌ام درس خوندم دیگه اینو کجای دلم بذارم🤦‍♂ خلاصه که من با اینا بحث مفصلی کردم و یه جای بحث که می‌گفتن اصلا اون با شوهرش بود شما حق نداری امر به معروف کنی و به شما ربطی نداره منم یه مثال خوبی زدم😂 گفتم مثلا من با بابام هستم و دارم دزدی می‌کنم دیگه هیچ کسی حق نداره بهم تذکر بده؟! آقا من اینو که گفتم بازم مغلطه می‌کردن اما کم آوردن قشنگ تو چهرشون موج میزد خلاصه من بازم در حال بحث بودم که یه آقایی اومد جلو و گفت شما با چه حجت شرعیی با اینا بحث می‌کنین😂😂 (ینی من امشب چقد عجایب دیدم) بعد منم برگشتم به این آقا گفتم که کجای کار من اشکال داره باز ایشونم هیچی نمی‌گفت که در همین حین اون خواهران محجبه مانع امربه معروف از فرصت استفاده کردن و یه چیزایی گفتن و رفتن منم برگشتم به این جوون گفتم داداش چرا این کارو کردی اونم گفت بابا اینا صورتی‌ان اصلا نفهمن بحث کردن با اینا فایده‌ای نداره منم که دیدم این داداشمون از خوده بهش گفتم حاجی این مزاحمای امر به معروف خیلی بیشتر منو ناراحت میکنه تا اون هنجار شکنا و من بیشتر پیگیر اینا میشم تا اونا و گفتم اونا که فرار کردن و رفتن اما اینا خیلی پرو ان... تاکید کردم و گفتم که نه بحث و صحبت کردن فایده داره... ادامه دارد... پست بعدی👇 ✍ @mirmahdi_arabi