این روزها فقط مغازهها و بوتیکها و... ویترین ندارند
بلکه اگر دقت کنی انسان ها هم ویترین دارند،
انسان هایی که لباسشان را کمتر کرده اند یا حتی لباسشان را پاره کرده اند برای بیرون گذاشتن نمونه کار!
#میرمهدی
ــــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
شهر خالی از انسان و پر از معنویت شده
اهالی رفتهاند حسین«علیهالسلام» را بیاورند!💔
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
این قدرت بینهایت، در دلش آرام نگرفت،
به چشمانش رسید، تبدیل به اشک شد
به دستانش رسید، تبدیل به مشت شد
به پاهایش رسید، تبدیل به حرکت شد
قدرت عشق حسین
قدرتِ عشق است!
قدرتِ مقابل ظالم ایستادن!
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
ساده از کنار بعضی چیزها رد شوی
آدم سادهای میشوی
خاصها کربلا بودند
فقط هفتاد دو نفر "خاص"
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
دوست دارم اینقدر برای برادرم وقت بگذارم
تا هرچه دلش میخواهد
بازیگوشی کند، گوشی بازی نه.
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
خیلی دلم میسوزه برا کسی که
یه بار تو زندگیش از ته دلش گریه نکرده برا امام حسین«علیهالسلام»
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
سلام و ادب به دوستان عزیز🌿🌹
عذرخواهم از عدم فعالیت این چند روز
توفیق شد کربلا بودم و همهی شما عزیزان رو دعا کردم، الان هم کاظمین به یاد همهی دوستان هستم،
سلامت باشید، یاعلی مدد.
بسیجیها را شهید میکنند،
اما بسیج زندهتر میشود
مردم بسیج میشوند
شهدا قدرتمندتر هستند!
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
آهای کسی که سطل آشغال را آتش میدهی
مواظب باش، آشغال هم آتش میگیرد!
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
حالا که این تجمعات اغتشاشی صورت گرفته است دلم برای ضد انقلاب میسوزد،
ما فقط چند روز است که دغدغه جمع شدن اینجور تجمعات را داریم
و آنها حداقل چهل و خردهای سال است که دغدغهی جمع شدن تجمعات ما را دارند!
درد داریم تا درد
سوزش داریم تا سوزش!
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi
مادرم میگوید: این چند روز خوب رو پای خودت ایستادی!
من با بغض میگویم: نه بابا تا پاهایم خسته و ناتوان میشد، امام کسی را میفرستاد و پاهایم را ماساژ میداد
تا کمی مریضاحوال میشدم دارو به من میرسید
تا خسته میشدم جایی فراهم شد تا راحت استراحت کنم
تا هوس نوشیدنی میکردم،«هوس نه نیاز» همان شربتی که میخواستم را به من میرساندند
تا هوس غذا میکردم همان که میخواستم را به من میرساندند
تا نیاز به محبت پیدا میکردم به من شدیدا محبت میکردند مثلا یک مورد کوچکش یادم هست که دخترک کوچکی در راه دستم را گرفت و روی دستم الله و حسین و قلبی زیبا کشید، در این راه با اینکه تنها بودم اصلا احساس غربت نکردم، واقعا امام حسین هوایم را داشت
باور کنید راست میگویم، به آقا گفتم آقا من زیاد تحمل ندارم کاری کن بیش از حدم سختی نکشم،و حالا که برگشتم میبینم تا میخواست سختیام زیاد شود، مثلا از حمام که برمیگشتم و حوصله شستن لباسهایم را نداشتم و لازمشان هم داشتم میدیدم لباسشویی فراهم است و دوستی میگوید بده لباسهایت را بشورم
مثلا هایم زیاد است، خاطراتم از این مسیر نورانی زیاد است اما میترسم بگویم و غم روی دلم به چشمانم سرازیر شود و مادرم فکر کند که در آنجا به من سخت گذشته
نه مادر من در آنجا هم روی پای خودم نبودم و بابا حسین مرا بغل کرده بود!
#بابا_حسین
#اربعین
#طریق_نجف_کربلا
#میرمهدی
ـــــــــــــ
@mirmahdi_arabi