eitaa logo
♻️IRAN•313•
1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
849 ویدیو
13 فایل
لو سکت الجاهل، ما اختلف الناس! " اگر نادان سکوت می‌کرد، مردم اختلاف نمی‌کردند! " ✍#امیرالمؤمنین علیه‌السلام فهرست👇 eitaa.com/mjavadmoj/4183 💚ناشناس در کانال دوم 👇 •| @shiemazhab |• پیوی ادمین‌ها 👇 •| @Iran_313_shie |• #یاصاحب_الزمان خاک پاتم
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ نمونه ای از اعتقادات شاعرانه: داستان کُفر آمیز و ساختگی موسی و شبان در مثنوی مولوی ♨️ علاوه بر دروغی که در این داستان به خداوند متعال و پیامبر اولوالعزمش بسته است، با ترویج این منطق باطل و نظایر آن که هر کس با زبان و روش اختراعی خودش می‌تواند خدا را عبادت کند و التزام به دین و پیروی از دستورات فرستادگان الهی و معصومین علیهم‌السلام نیازی نیست، جمع کثیری را تاکنون به انحراف کشانده است! 🔹تعجب نکنید اگر بگویم: شعر، از مهمترین منابع اعتقادی مردم، اعم از عوام و خواص، است ! عموما مردم بیش از اینکه دنبال دلیل عقلی و روایی باشند، در جستجوی بیتی شاعرانه برای اعتقادات و اعمال خود هستند. از کارشناس های مذهبی رسانه ها گرفته تا بسیاری از خطبای محترم، بعد از ذکر یک مبحث دینی، چند شعر از حافظ و مولوی را چاشنی آن کرده تا به حساب خودشان، سخنشان مستند و مدلل شده باشد! به همین جهت گاه مشاهده می شود که اعتقادات آن ها نیز شاعرانه است. و توحید در زبان شعر، بهتر از این نمی شود: تو كجايى تا شوم من چاكرت تا شپش جويم من از پيراهنت (مولوی-موسی و شبان) البته عملکرد خواص (روحانیون) خطرناک تر از عوام است زیرا آن ها بعد از مطرح کردن شعر، سعی دارند آن را جاهلانه یا عامدانه به معصومین نسبت داده یا آیات قرآن را با آن تطبیق دهند. چند عالم دینی برایتان نام ببرم که شعر احمد شوقی مصری را به سیدالشهدا علیه السلام نسبت داده اند که می گوید: قف دون رأیک فی الحیاة مجاهداً . إنّ الحیاة عقیدة و جهاد . همچنین است ماجرای "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" که در تضاد صریح با روایات لا یوم کیومک یا ابا عبدالله است! اما حتی برخی بزرگان ما با استناد به این شعر، ساعت ها برایمان سخنرانی کرده و کتاب نوشته اند! این مساله از بزرگترین آفات حوزه دین شناسی است و باید فکری به حال آن کرد. 🔷اما چرا زبان شعر نباید وارد حوزه شریعت شود؟ زبان شعر، زبان غلو و استعاره و بزرگ نمایی است. هرچه این درشت گویی ها و افراط ها بیشتر باشد، شعر شاعر مقبول تر و خود شاعر زبردست تر شمرده می شود. درحالیکه لسان دین و شریعت هیچ گونه مجاز و کنایه و استعاره گویی را بر نمی تابد و یک سر سوزن بالا و پایین کردن عبارات، موجب انحراف اعتقادی و عملی و به تبع، شقاوت اخروی می شود. زبان شعر در طول تاریخ اسلام، در قبضه صوفیان بوده است به طوری که می تواند آن را لسان اختصاصی صوفیان محسوب کرد. (گرچه شعرای غیر مانند فردوسی هم کم نداریم) علتش هم این است که عارف مدعی چشیدن حقایق و معارف با ابزار شهود است و امر چشیدنی و خیال انگیز را هیچگاه نمی توان در قالب الفاظ و محسوسات درآورد لذا هرچه جملات به تخیل نزدیک تر بوده و از عالم حس بیشتر فاصله پیدا کند، به چشیدنی ها نزدیک تر می شود.🔥
⚠️توهین و نسبت کفر مولوی به حضرت علیه السلام‼️ ✍ از قافله برای تکفیر پدر امیرالمومنین عقب نمانده و در دفتر ششم اینچنین می سراید: خود یکی بوطالب آن عم رسول می‌نمودش شنعهٔ عربان مهول که چه گویندم عرب کز طفل خود او بگردانید دیدن معتمد گفتش ای عم یک شهادت تو بگو تا کنم با حق خصومت بهر تو گفت لیکن فاش گردد ازسماع کل سر جاوز الاثنین شاع من بمانم در زبان این عرب پش ایشان خوار گردم زین سبب لیک گر بودیش لطف ما سبق کی بدی این بددلی با جذب حق الغِیاث اى تو غیاثُ المُستَغِیث زین دو شاخه اختیارات خبیث‏ متاسفانه مولوی در ابیات فوق، صراحتا عنوان می کند که حضرت ابوطالب از گفتن شهادتین خودداری و با جذبه حق، بد دلی نمود! و اختیار ایشان را در زمره اختیارات خبیث (نعوذبالله) قرار می دهد. امام رضا علیه السلام خطاب به یکی از اصحاب خویش فرمودند: آگاه باش که اگر به ایمان ابوطالب علیه السلام اقرار نکنی، جایگاه و منزگاه تو در آتش جهنم خواهد بود. [۱] امام صادق علیه السلام در عظمت مقام حضرت ابوطالب علیه السلام فرمودند: «ابوطالب همنشین پیامبران، صدّیقین، شهیدان و صالحان است و اینان چه نیکو دوستانی هستند![۲] اگر ایمان ابوطالب در کفّه ای از ترازو قرار گیرد و در کفـّه دیگر ایمان این مردم گذارده شود، ایمان ابوطالب برتر خواهد بود.»[۳] ـ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ۱] «کتب أبان بن محمود ألی علیِّبن موسی الرضاعلیه السلام: جعلت فداک أنِّی قد شککت فی إسلام أبی طالب. فکتب إلیه: و من یشاقق الرَّسول من بعد ما تبیَّن له الهدی و یتَّبع غیر سبیل االمؤمنین . الآیه. و بعدها إنَّک إن لم تقرَّ بایمان أبی طالب کان مصیرک إلی النّار.» [ الغدیر، ج۷، ص ۳۸۱.] [۲] “اِنَّاباطالبٍ مِن ‏رُفقاءِ اَلنَّبیینَ والصِّدّیقین والشُّهداءِ والِصالحینَ وحَسُنَ اولئک رفیقاً” [بحار الانوار، ج ۳۵، ص ۱۱۱، ح ۴۲. الغدیر، ج ۷، ص ۳۹۲، ح ۲۲. الحجّه علی الذّاهب الی تکفیر ابی طالب، سید فخار بن معد، ص۸۲. ابوطالب حامی الرسول و ناصره، نجم الدین العسکری، ص ۱۴۰.] [۳] ” إنّإیمانَ أبی طالبٍ لو وُضِعَ فی کَفَّهِ میزانٍ وإیمانُ هذا الخَلْق فی کَفَّهِ میزانٍ، لَرَجَحَ إیمانُ أبی طالبٍ على إیمانِهِم “ [بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۱۲، ح ۴۴. الغدیر، ج ۷ ،ص ۳۹۰ ،ح ۱۶. مدینه المعاجز، ج ۷،ص ۵۳۵،ح ۹۸، الحجّه علی الذّاهب الی تکفیر ابی طالب، ص ۸۵. الدر النظیم، ابن حاتم العاملی، ص ۲۲۱] ─┅─═﷽🔰﷽═─┅─ 🚸 @mjavadmoj | انتشارباشماعزیزان
❌دفاع مولوی از ابن ملجم مرادی | امیرالمومنین علیه السلام ابن ملجم را شفاعت خواهند نمود‼️ ، “ابن ‏ملجم” (شکافنده شریان‏های مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام) را ، آلت حق مى ‏شمارد، و بزرگ جنایت او را غیر قابل طعن و ملامت مى ‏داند و اینچنین از زبان امیر عالم وجود، خطاب به “ابن‏ ملجم” مى‏ سراید : من همى‏ گویم برو جف القلم ### ز آن قلم بس سر نگون گردد علم‏ هیچ بغضى نیست در جانم ز تو ### ز آن که این را من نمى‏ دانم ز تو آلت حقى تو فاعل دست حق ### چون زنم بر آلت حق طعن و دق‏ [۱] وی همچنین از زبان امام علی (علیه السلام) خطاب به ابن ملجم می گوید: لیک بى ‏غم شو شفیع تو منم ### خواجه‏ ى روحم نه مملوک تنم‏ [۲] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ [۱] مولوى، جلال الدین محمد بلخى، مثنوى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏، تهران‏، ۱۳۷۳، چاپ اول‏، ص ۱۵۴ [۲] مولوى، جلال الدین محمد بلخى، مثنوى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏، تهران‏، ۱۳۷۳، چاپ اول‏، ص ۱۵۷ @mjavadmoj | انتشارباشماعزیزان
⚠️مولوی و تطهیر معاویه‼️ مولوی سراینده مثنوی با جعل داستانی که در هیچ منبعی یافت نمی شود[1]، ارادت ویژه خود را به معاویه بن ابی سفیان یکی از ننگین ترین چهره های تاریخ اسلام نشان می دهد. در نگاه اول شاید این اشعار، دربردارنده داستانی ساده باشد، اما می دانیم که شعر، زبان انتقال مفاهیم در پوشش نظم و آرایه های ادبی است. هر کدام از کلمات و عبارات به کار رفته در اشعار بار معنایی خاصی می تواند داشته باشد و چه بسا با جابجایی یا حذف تنها یک کلمه، کل معنا و بار مفهومی آن تغییر یابد. مولوی در داستان خود، با نقل حکایتی از دیدار ابلیس و معاویه، به صورت غیر مستقیم و در لفافه مقامات عجیبی برای معاویه قائل شده و آن را به مخاطب خویش القا می کند. مقاماتی خیالی که معاویه در عالم واقع، نه تنها هیچ بهره ای از آنها نداشته بلکه دقیقا عکس این موارد صادق بوده است. چنین داستان سازی می کند که معاویه، دایی مؤمنان! در قصرش خفته بود و در حالی که درهای قصر به روی همه بسته بود، شخصی او را بیدار می کند. معاویه متعجب از این که چه کسی توانسته وارد قصر و اتاق خواب او شود، می گوید: تو که هستی و چگونه جرأت کردی وارد قصر شوی که در این هنگام شیطان خود را معرفی می کند و می گوید او بوده است که معاویه را بیدار کرده است. معاویه از او می پرسد چرا مرا بیدار کردی؟ راستش را بگو؟ در خبر آمد كه خال مؤمنان ### خفته بد در قصر بر بستر ستا [2]… او ضمن خطاب با لقب “خال المومنین” و “امیر” (تاکید بر امیرالمومنین بودن او!)، داستانی ساخته و پرداخته می کند که در آن ابلیس با توجیهات بسیار و آزمودن روش های مختلف[3] سعی در گمراه نمودن و فریب معاویه دارد. اما در این راه توفیقی به دست نمی آورد! گفت امیر او را که اینها راستست ### لیک بخش تو ازینها کاستست [4] … مولوی در نهایت از زبان معاویه به شیطان می گوید: حالا راست گفتی و سپس با عنکبوت خواندن شیطان – که باید به شکار مگس بپردازد – خود را باز و عقاب اسپیدی می خواند که شکارچی شاه است و عنکبوت چگونه می تواند به شکار چنین بازی رود؟ گفت: اکنون راست گفتی صادقی ### از تو این آید، تو این را لایقی عنکبوتی تو مگس داری شکار ### من نّیم ای سگ مگس زحمت میار باز اسپیدم شکار شه کند ### عنکبوتی کی به گرد ما تند[5] مولوی در این اشعار، مقام معاویه را به گونه ای تبیین می کند که شیطان هیچ راه نفوذی به او نداشته است. همانگونه که عنکبوت هیچ گاه نمی تواند عقابی را شکار کند! او در ذهن مخاطب تصویری از معاویه ترسیم می‌کند که در آن، شیطان نمی‌توانسته به هیچ وجه او را گمراه نموده و بفریبد و عملا عصمت معاویه را به مخاطب خویش القا می‌کند. تصویری که کاملا برخلاف حقیقت وجودی معاویه است. تنها همین اشعار و بدون در نظر گرفتن سایر مطالب خلاف مولوی، راه را برای هرگونه توجیه و تاویل در جهت اثبات تشیع مولوی و ادعای تقیه کردن او می بندد. مولوی اگر اهل تقیه بود، با ذهن خلاق خود می توانست یکی از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را جایگزین معاویه کند. اگر واقعاً کسی شیعه و پیرو مذهب اهل بیت علیهم السلام باشد و در عین حال در موقعیت و شرایط تقیه قرار بگیرد، افعال و سخنان وی متناسب با جو تقیه و در حد ضرورت شکل می گیرد، نه این که چون کاسه داغ تر از آش معاویه را تا مقام عصمت و امیرالمومنینی بالا ببرد و لباس کرامت بر تن او بپوشاند. نسخه خطی این قسمت مثنوی در نسخه قونیه: t.me/mjavadmoj/2540 ـ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ [1] مرحوم شهیدی در شرح خود بر مثنوی می نویسد: با تتبع فراوان، اين داستان را كه مولانا به معاويه نسبت داده است، در هيچ مأخذى نديدم‏؛ شرح مثنوى، سيد جعفر شهيدى‏، شركت انتشارات علمى و فرهنگى‏، تهران‏، 1373، ج3، ص508‏ [2] نثر و شرح مثنوى( گولپينارلى)، عبد الباقى گولپينارلى، مصحح: توفيق سبحانى‏، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏، تهران‏، 1371، چاپ دوم، ج1، ص756‏ [3] اشعار مولوی در این زمینه بسیار طولانی است و توجیهات بسیاری را از زبان ابلیس برای فریب معاویه نقل می کند. برای مطالعه تمام اشعار به منابع درج شده مراجعه کنید. [4] مثنوى معنوى، جلال الدين محمد بلخى( مولوى)، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران‏، 1373، ص258 [5] مثنوى معنوى، جلال الدين محمد بلخى( مولوى)، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران‏، 1373، ص264 ⛓| @mjavadmoj | نشرباشما
⚠️، دشمن مولا و مکتب تشیع. به مناسبت اینکه اخیرا سریال ترکی در مدح و تحسین جلال‌الدین بلخی و شمس تبریزی ساخته و پخش شده گفتم بزارم دم دست داشته باشین😊 ┏━━━━━━ ⍣ ⃟@MJAVADMOJ   ┗━᭄✿.iran313࿐━┛
♻️IRAN•313•
#جمال_عاشورا #مولوی #تصوف #صلح_کل #زندگی_انسانی
جانا سخن از دل ما می‌گویی ماشاءالله شیخ حسن کاشانی در رد و
جلال الدین بلخی را بشناسید✅ ـ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ⚠️تمسخر عزاداری و روز شادی دانستن عاشورا‼️↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/659 ⚠️ تطهیر و تمجید معاویه‼️↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/2818 ⚠️دفاع از ابن‌ملجم مرادی و دست حق دانستن او‼️↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/2817 ⚠️تجمید و مدح عمر و ابوبکر و عایشه (ادعای عصمت و نبوت برای عمر!)↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/2764 ⚠️توهین و نسبت کفر به جناب ابوطالب علیه‌السلام‼️↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/2761 ⚠️نسب او به ابوبکر می‌رسد↙️ 🌐 eitaa.com/mjavadmoj/2756 ـ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ⚜به مرور کامل‌تر می‌شود⚜