eitaa logo
♻️IRAN•313•
1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
886 ویدیو
14 فایل
لو سکت الجاهل، ما اختلف الناس! " اگر نادان سکوت می‌کرد، مردم اختلاف نمی‌کردند! " ✍#امیرالمؤمنین علیه‌السلام فهرست👇 eitaa.com/mjavadmoj/4183 💚ناشناس در کانال دوم 👇 •| @shiemazhab |• پیوی ادمین‌ها 👇 •| @Iran_313_shie |• #یاصاحب_الزمان خاک پاتم
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑تفاوت عرفان و تصوف❌ «از قرن نهم هجري به بعد، به نظر ما عرفان شكل و وضع ديگري پيدا مي‌كند. تا اين تاريخ شخصيت‌هاي علمي و فرهنگي عرفاني همه جزء سلاسل رسمي تصوفند و اقطاب شخصيت‌هاي بزرگ فرهنگي عرفان محسوب مي‌شوند و آثار بزرگ عرفاني از آنهاست. از اين به بعد شكل و وضع ديگري پيدا مي‌شود. اوّلاً: ديگر اقطاب متصوفه همه يا غالباً، آن برجستگي علمي و فرهنگي كه پيشينيان داشته‌اند، ندارند. شايد بشود گفت كه تصوف رسمي از اين به بعد بيشتر غرق آداب و ظواهر و احياناً بدعت‌هايي كه ايجاد كرده است، مي‌شود. ثانياً: عده‌اي كه داخل در هيچ‌يك از سلاسل تصوف نيستند، در عرفان نظري محي‌الديني() متخصص مي‌شوند، كه در ميان متصوفه رسمي نظير آنها پيدا نمي‌شود. ثالثاً: از قرن دهم به بعد ما به افراد و گروه‌هايي برمي‌خوريم كه اهل سير و سلوك و عرفان عملي بوده‌اند و مقامات عرفاني را به بهترين وجه طي كرده‌اند بدون آنكه در يكي از سلاسل رسمي عرفان و تصوف وارد باشند و بلكه اعتنايي به آنها نداشته و آنها را كلاً يا بعضاً تخطئه مي‌كرده‌اند. از خصوصيّات اين گروه كه ضمناً اهل فقاهت هم بوده‌اند وفاق و انطباق كامل ميان آداب سلوك و آداب فقهيه است» مرتضی ، آشنایی با علوم اسلامي، بخش ، ص۱۲۱.
🚫محی‌الدین ابن‌عربی در فتوحات خود عمر بن خطاب را معصوم میداند‼️: «و من أقطاب هذا المقام، عمر بن الخطاب و أحمد بن حنبل. و لهذا قال- ص!- فی عمر بن الخطاب، یذکر ما أعطاه الله من القوه:” یا عمر! ما لقیک الشیطان فی فج إلا سلک فجا غیر فجک”- فدل (هذا) على عصمته، بشهاده المعصوم. و قد علمنا أن الشیطان ما یسلک، قط، بنا إلا إلى الباطل. و هو غیر فج عمر بن الخطاب. فما کان عمر یسلک إلا فجاج الحق بالنص. فکان ممن لا تأخذه، فی الله، لومه لائم، فی جمیع مسالکه.- و للحق صوله!» الفتوحات المکیه(عثمان یحیى)، ج‏۳، ص: ۲۵۲ ترجمه عبارات ابن عربی از مرحوم آیت الله محمدحسین بروجردی آورده شده تا این شائبه ایجاد نشود که عبارت خوب معنی نشده است: «یکی از اقطاب رکبان عمر بن الخطاب و دیگری احمد بن حنبل است و بدین جهت پیامبر راجع به نیروی خدادادی عمر فرمود:ای عمر ملاقات نکرد شیطان تورا در راهی مگر آنکه راه خود را تغییر داده و طریق دیگری را پیش گرفت،سپس میگوید:این سخن پیامبر گواه بر عصمت عمر است زیرا پیامبر معصوم شهادت(بر عصمت او)داده و ما میدانیم که شیطان به جز راه باطل پیش نگرفته به تصدیق پیامبر و او(عمر)کسی است که در راه خدا سرزنش ملامتگران جلوگیرش نخواهد بود.» 🌹با ما همراه باشید ـ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ⛓|@mjavadmoj
عبدالرحمن جامى: عدم سجده شیطان بر آدم از غیرت بود! جالب این که عبدالرحمن جامى که یکى از مشاهیر صوفیه است در اشعار خود حدیثى آورده که گفتگوى شیطان با موسى (علیه السلام) را شرح مى دهد. موسى (علیه السلام) بر او ایراد مى گیرد که چرا بر آدم سجده نکردى؟ او مى گوید: غیرت من اجازه نمى دهد که بر غیر خدا سجده کنم. و بعد از گفتگوى نسبتاً طولانى میان این دو، ظاهراً موسى مغلوب مى شود. اشعار وى چنین است : پور عمران به دلى غرقه نور ### مى شد از بهر مناجات به طور دید در راه سر دوران را ### قاید لشکر مهجوران را گفت: از سجده آدم به چه روى ### تافتى روى رضا راست بگوى گفت: عاشق که بود کامل سِیر ### پیش جانان نبرد سجده غیر گفت موسى: که به فرموده دوست ### سر نهد هر که به جان بنده اوست گفت: مقصود از آن گفت و شنود ### امتحان بود محب را نه سجود گفت موسى: که اگر حال این است ### لعن و طعن تو چرا آئین است بر تو چون از غضب سلطانى ### شد لباس ملکى شیطانى گفت: کین هر دو صفت عاریت اند ### مانده از ذات به یک ناحیت اند گر بیاید صد از این یا برود ### حال ذاتم متغیر نشود ذات من بر صفت خویشتن است ### عشق او لازمه ذات من است تاکنون عشق من آمیخته بود ### در عَرَض هاى من آویخته بود داشت بخت سیه و روز سفید ### هر دمم دستخوش بیم و امید این دم از کشمکش آن رستم ### پسِ زانوى وفا بنشستم لطف و قهرم همه یکرنگ شده ست ### کوه و کاهم همه همسنگ شده ست عشق شست از دل من نقش هوس ### عشق با عشق همى بازم و بس تفکر انحرافى اى که در این اشعار بر اثر تفسیر به رأى در یک مقیاس وسیع منعکس است با قرآن مجید کاملاً در تضاد و تناقض مى باشد، زیرا قرآن در آیات متعددى مى گوید: شیطان بر اثر سرکشى و تکبر از درگاه خدا براى همیشه رانده شد و او هم بر اثر لجاجت تصمیم به وسوسه فرزندان آدم (علیه السلام) و گمراه ساختن آن ها گرفت و لعنت خدا تا روز قیامت شامل حال او گشت و ما همیشه هنگام خواندن قرآن مجید طبق دستورى که قرآن به ما داده است (فَاِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ)[۳] از شر شیطان رجیم به خدا پناه مى بریم. استدلال
إنا لله و إنا إلیه راجعون در پی هتاکی به ساحت مقدس ائمه علیهم السلام از جانب فردی معلوم الحال (گرگ گیج) قلوب شیعیان جریحه دار شد، و علماء و خطباء شیعه با پاسخ های مختلف علمی خواستار برخورد قاطع با این فرد هتاک و خائن به اسلام شدند. اما نکته قابل توجه این که در این میان کوچک ترین واکنشی از جانب عارف صوفیان عمامه به سر ندیدیم! چرا؟ ◀️ واضح است: مکاتب عرفانی خود را صلح کل می دانند و معمولا با هیچ کس غیر از عرفان های هم عرض خود دشمنی نمی کنند و از طرفی مذهب را قشر و پوسته می انگارند لذا وهابی و صهیونیزم و شیعه و غیر شیعه نزد ایشان تفاوتی ندارد. عرفا از بدو پیدایش سرسختانه به پلورالیسم دینی (تکثر گرایی) معتقد بودند و تمام ادیان و مذاهب را صواب فرض کرده و همه آنها را راه های گوناگون به حقیقت می دانستند که در هر زمانی می توان یکی از این مذاهب و شرایع را برگزید (الطرق إلی الله بعدد انفاس الخلائق - به تعداد آدم ها راه هست برای رسیدن به خدا!!). به دنبال آنها تیره فکران معاصر نیز تمام ادیان و مذاهب را بر حق دانسته و پیروی از هرکدام را موجب نجات می دانند! همچنانکه پدر عرفان اسلامی🤐 می گوید: عقد الخلائق فی الاله عقائدا و انا اعتقدت جمیع ما عقدوه و یا شمس تبریزی که از نظر او گبر و يهود و ترسا و كافر و ملحد و مسلمان همه یکسان هستند و بغض و كينه و كراهت و خشم و انزجار، با هيچ مذهب و ملتي نداشت. ( مولوی نامه جلال الدین همایی، ص 41) و نمونه های متعدد دیگر تمام فرقه ها، ساختار و نظامی ایدئولوژیک دارند و تصوف مدعی آزاد اندیشی و پلورالیسم دینی و صلح کل و عدم تعصب ورزی بر بینش هاست. حاصل این تفکر فرقه های صوفیانه چه نتیجه ای دارد؟ "بی غیرتی دینی" . پ ن: 🎥 یوسف مردانی شیخ المشایخ فرقه گنابادیه: منتقدین مذاهب مانند حیوان هار اند!! عرفان و تصوف بالاتر از این حرف هاست!! که این چه دینی دارد این مذهبی دارد! یهودیه! زرتشتیه! کلیمیه!!
⭕️ نمونه ای از اعتقادات شاعرانه: داستان کُفر آمیز و ساختگی موسی و شبان در مثنوی مولوی ♨️ علاوه بر دروغی که در این داستان به خداوند متعال و پیامبر اولوالعزمش بسته است، با ترویج این منطق باطل و نظایر آن که هر کس با زبان و روش اختراعی خودش می‌تواند خدا را عبادت کند و التزام به دین و پیروی از دستورات فرستادگان الهی و معصومین علیهم‌السلام نیازی نیست، جمع کثیری را تاکنون به انحراف کشانده است! 🔹تعجب نکنید اگر بگویم: شعر، از مهمترین منابع اعتقادی مردم، اعم از عوام و خواص، است ! عموما مردم بیش از اینکه دنبال دلیل عقلی و روایی باشند، در جستجوی بیتی شاعرانه برای اعتقادات و اعمال خود هستند. از کارشناس های مذهبی رسانه ها گرفته تا بسیاری از خطبای محترم، بعد از ذکر یک مبحث دینی، چند شعر از حافظ و مولوی را چاشنی آن کرده تا به حساب خودشان، سخنشان مستند و مدلل شده باشد! به همین جهت گاه مشاهده می شود که اعتقادات آن ها نیز شاعرانه است. و توحید در زبان شعر، بهتر از این نمی شود: تو كجايى تا شوم من چاكرت تا شپش جويم من از پيراهنت (مولوی-موسی و شبان) البته عملکرد خواص (روحانیون) خطرناک تر از عوام است زیرا آن ها بعد از مطرح کردن شعر، سعی دارند آن را جاهلانه یا عامدانه به معصومین نسبت داده یا آیات قرآن را با آن تطبیق دهند. چند عالم دینی برایتان نام ببرم که شعر احمد شوقی مصری را به سیدالشهدا علیه السلام نسبت داده اند که می گوید: قف دون رأیک فی الحیاة مجاهداً . إنّ الحیاة عقیدة و جهاد . همچنین است ماجرای "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" که در تضاد صریح با روایات لا یوم کیومک یا ابا عبدالله است! اما حتی برخی بزرگان ما با استناد به این شعر، ساعت ها برایمان سخنرانی کرده و کتاب نوشته اند! این مساله از بزرگترین آفات حوزه دین شناسی است و باید فکری به حال آن کرد. 🔷اما چرا زبان شعر نباید وارد حوزه شریعت شود؟ زبان شعر، زبان غلو و استعاره و بزرگ نمایی است. هرچه این درشت گویی ها و افراط ها بیشتر باشد، شعر شاعر مقبول تر و خود شاعر زبردست تر شمرده می شود. درحالیکه لسان دین و شریعت هیچ گونه مجاز و کنایه و استعاره گویی را بر نمی تابد و یک سر سوزن بالا و پایین کردن عبارات، موجب انحراف اعتقادی و عملی و به تبع، شقاوت اخروی می شود. زبان شعر در طول تاریخ اسلام، در قبضه صوفیان بوده است به طوری که می تواند آن را لسان اختصاصی صوفیان محسوب کرد. (گرچه شعرای غیر مانند فردوسی هم کم نداریم) علتش هم این است که عارف مدعی چشیدن حقایق و معارف با ابزار شهود است و امر چشیدنی و خیال انگیز را هیچگاه نمی توان در قالب الفاظ و محسوسات درآورد لذا هرچه جملات به تخیل نزدیک تر بوده و از عالم حس بیشتر فاصله پیدا کند، به چشیدنی ها نزدیک تر می شود.🔥
🔥ابن عربی در کتاب الفتوحات المکیة در مورد می نویسد : رجبیون گروهی از رجال الله هستند که در هر زمان چهل نفر از آنان وجود دارند. عدد آنان نه کم می شود و نه زیاد. آنان قائم به عظمت الهی هستند. آنان رکن افرادند. آنان ارباب قول ثقیل در آیه شریفه : إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيكَ قَوْلًا ثَقِيلًا (المزمل/5) می باشند. یکی از آنان را ملاقات کردم ، آن کس را که من دیدم باطن شیعیان رافضی را کشف کرده بود ، آنان را به صورت خوک می دید. هر گاه به یکی از آنان می گذشت و او را به صورت خوک می دید و میگفت : تو شیعه رافضی هستی توبه کن ! منبع : الفتوحات المکیة ، تالیف ابن عربی ، جلد 2 ، صفحه 11
احادیث توحیدی در رد ✅کتبت إلی أبی الحسن الرضا علیه السلام: سألته عن آدم: هل کان فیه من جوهریة الرب شیء؟! فکتب إلی جواب کتابی: لیس صاحب هذه المسألة علی شیء من السنّة، زندیق.» (رجال کشی ج‏۲ ص ۷۸۷) «یونس بن عبدالرحمن می گوید: به امام رضا علیه السلام نامه نوشتم و پرسیدم: آیا در آدم از جوهریت و ذات پروردگار چیزی وجود دارد؟ حضرت در پاسخم نوشت: صاحب چنین پرسشی از سنت (و معرفت وحیانی) برکنار و زندیق است.» ✅الإمام الکاظم علیه السلام: إن الله‏ تعالی لا یشبهه شیء، أی فحش أو خناء أعظم من أن یوصف خالق الأشیاء بجسم أو صورة، أو بخلقة، أو بتحدید وأعضاء، تعالی الله‏ من ذلک علوا کبیرا. (توحید صدوق ص ۹۹) «امام کاظم علیه السلام: چیزی مانند خدای تعالی نیست، چه دشنام و ناسزائی بزرگتر است از گفته کسی که خالق همه چیز را به جسم یا صورت یا مخلوقش یا محدودیت و اعضاء توصیف کند، خدای ازین گفتار بسیار برتری دارد.» ✅الإمام الرضا علیه السلام: من شبّه الله‏ بخلقه فهو مشرک. (توحید صدوق ص ۶۹)
🔴سخن علامه مجلسی با مریدان غزالی و مولوی و ابن عربی: 🔹پس اگراعتقاد به روز جزا داری امروز حجت خود را درست کن که چون فردا حق تعالی از تو حجت طلبد جواب شافی و عذر پسندیده داشته باشی و نمی دانم بعداز ورود احادیث صحیحه از اهل بیت رسالت -علیهم السلام- و شهادت این بزرگواران از علمای شیعه رضوان الله علیهم بر بطلان این طائفه-صوفیه-و طریقت ایشان-تصوف-در متابعت ایشان نزد حق تعالی چه عذر خواهی داشت ؟ آیا خواهی گفت متابعت حسن بصری کردم که چند حدیث در لعن او وارد شده است یا متابعت سفیان ثوری کردم که با امام جعفر صادق-علیه السلام-دشمنی می کرده و پیوسته معارض آن حضرت می شده است و بعضی از احوال او را در این کتاب بیان کردیم ◀یا متابعت غزالی را عذر خود خواهی گفت که به یقین ناصبی بوده و می گوید در کتاب های خود به همان معنی که علی امام است من هم امامم و می گوید هرکس یزید را لعنت می کند گناهکار است و کتاب ها در لعن و رد شیعه نوشته مانند کتاب "المنقذ من الضلال" و غیر آن ◀یا متابعت برادر ملعونش احمد غزالی را حجت خواهی کرد که می گوید شیطان از اکابر اولیاءالله است ◀یا ملای روم را شفیع خواهی کرد که می گوید ابن ملجم را حضرت امیرالمومنین-علیه السلام-شفاعت می کند و به بهشت خواهد رفت و حضرت امیر به او گفت که تو گناهی نداری چنین مقدر شده بود و تو در آن عمل مجبور بودی و می گوید: چون که بی رنگی اسیر رنگ شد موسئی با موسئی در جنگ شد و در هیج صفحه ای از صفحه های مثنوی نیست که اشعار به جبر یا وحدت وجود یا سقوط عبادات یا غیر آنها از اعتقادات فاسده نکرده باشد و چنانچه مشهور است و پیروانش قبول دارند ساز و دف و نی شنیدن را عبادات می دانسته است ◀یا پناه به محیی الدین خواهی برد که هرزه هایش را در اول و آخر این کتاب شنیدی و می گوید جمعی از اولیاءالله هستند که رافضیان را به صورت خوک می بینند و می گوید به معراج که رفتم مرتبه ی علی-علیه السلام-را از مرتبه ی ابوبکر و عثمان پست تر دیدم و ابوبکر را در عرش دیدم چون برگشتم به علی گفتم چون بود که در دنیا دعوی می کردی که من از آنها بهترم الحال دیدم مرتبه ی تو را که از همه پست تری و او و غیر او از این تزریقات بسیار دارند که متوجه آنها شدن موجب طول سخن می شود... اگر به دیده ی انصاف نظر کنی و به فکر صحیح تأمل نمایی به این قلیلی که برای تو ذکر کرده ام بر تو ظاهر می شود و این گروه پیوسته مخالف ائمه ی تو صلوات الله علیهم بوده اند و علمای کبار و راویان اخبار شیعه که در اعصار ایشان یا قریب به اعصار ایشان بوده اند و بر احوال ایشان زیاده از من و تو اطلاع داشته اند و دانش و علم و فهم ایشان زیاده از اهل این عصر بوده است از ایشان بیزاری اظهار نموده حکم به کفر و الحاد ایشان کرده اند اگر دانسته طریق اهل بیت را ترک می نمائی و راه ضلالت این گروه را اختیار می کنی گناه تو را بر دیگری نخواهند نوشت هدانا الله و ایاکم الی صراط المستقیم. 📚عین الحیات،ص۵۷۷ الی۵۸۳      🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 •☘🌼 @ShieMazhab 🌼☘• ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─
آقای «اولين كسي كه انسان كامل را تعبير كرد و آن را مطرح نمود محيي الدين() است. تعبير انسان كامل در ادبيات اسلامي تا قرن هفتم هجري وجود نداشت و بعد از اين تاريخ به كار رفت و امروزه در اروپا هم اين تعبير خيلي زياد است. محيي الدين پدر عرفان اسلامي است؛ يعني تمام اين عرفايي كه درميان ملل اسلامي سراغ داريم واز جمله عرفاي ايراني و فارسي زبان كه داريم مهمترينشان از قرن هفتم بوده و تمامي اين ها شاگردان مكتب محيي الدين هستند... کتاب انسان كامل،ص 11. لینک ویدئو↙️ ▶️ aparat.com/v/SbXzk «عرفان اسلامی، از آغاز پیدایش، قرن به قرن تکامل پیدا کرد. در هر قرنی، چنان که اشاره شد، عرفای بزرگی نمایان شده، به عرفان تکامل بخشیده و بر سرمایه اش افزودند. این تکامل، تدریجی بود ولی در قرن هفتم به دست محیی الدین عربی، جهش پیدا کرده و به نهایت کمال خود رسید. محیی الدین، عرفان را وارد مرحله جدیدی کرد که سابقه نداشت. بخش دوم عرفان؛ یعنی بخش علمی، نظری و فلسفی آن، به وسیله محیی الدین پایه گذاری شد. عرفای پس از او عموما ریزه خوار سفره او هستند. محیی الدین علاوه بر این که عرفان را وارد مرحله جدیدی کرد، یکی از اعاجیب روزگار است. انسانی است شگفت و به همین دلیل، عقیده های متضادی در باره اش شده است. برخی او را ولی کامل؛ قطب الاقطاب، می خوانند و بعضی دیگر تا حد کفر، تنزلش می دهند. گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدینش می خوانند، صدرالمتألهین، فیلسوف بزرگ و نابغه بزرگ اسلامی، برای او نهایت احترام قائل است؛ محیی الدین، در دیده او از ابوعلی سینا و فارابی، بسی عظیم تر می باشد» 📌(کتاب آشنایی با علوم اسلامی، ج ۲، ص ۱۱۴، صدرا، بی تا). ... کتاب فصوص الحکم ... گرچه کوچک است ولی دقیق‌ترین و عمیق‌ترین متن عرفانی است‌؛ شروح زیادی بر آن نوشته شده است و در هر عصری شاید دو سه نفر بیشتر پیدا نشده باشد که قادر به فهم این متن عمیق باشد 📌آشنایی با علوم اسلامی، قسمت عرفان، درس‌های پنجم و ششم، شرح حال محی‌الدین‌بن‌عربی      🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 •☘🌼 @ShieMazhab 🌼☘• ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─
💠مرحوم آقای خميني درنامه‌شان به گورباچف مي‌نويسند: « ديگر شما را خسته نمي‌كنم و از كتب عرفاء بخصوص محيي‌الدين ابن عربی نام نمي‌برم، كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگ‌ مرد مطلع گرديد تني چند از خبرگان تيز هوش خود را كه در اينگونه مسايل قويا دست دارند راهي قم گردانيد تا پس ازچند سالي با توكل به خدا، از عمق لطيف باريكتر از موي منازل معرفت آگاه گردند»[9] [9] . نامه امام به گورباچف 11/10/67 به نقل از كيهان انديشه، مقاله ابن عربي و عرفان نظري، بهروز صاحب اختياري، ش 24،ص 119. نظر مرحوم ایشان در ↙️ ▶️ aparat.com/v/woDnc ♻️دوستان دقت بفرمایین شاید فورا این سوال در ذهنتون ایجاد بشه که چرا عالم برجسته‌ای چون مرحوم آقای خمینی از ابن عربی اینگونه تعریف کرده؟ دقت کنین مخاطب نامه یک مسلمان نیست. مخاطب گورباچف کمونیست هست. اگر بتوان فرضا با مطالبی از ابن عربی، یا هر منحرفی، کسی خارج از وادی اسلام را به اسلام علاقه‌مند کرد، عقل این اجازه رو میده. گفتم نظر خودم رو بگم شاید به دردتون خورد. البته اون سخنرانی شیخ مرتضی مطهری اصلا اینطور توجیه نمیشه چون مخاطبین پای منبر همه مسلمان و مومن شیعه بودند و موضع تقیه هم نبوده.      🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 •☘🌼 @ShieMazhab 🌼☘• ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─
aparat.com/v/L5qms مناظره وکیلی و یزدی در مورد عرفان و تصوف      🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 •☘🌼 @ShieMazhab 🌼☘• ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─
بسم رب المهدی ابن عربی در «فصوص الحکم» به صورت کاملا صریح و واضح حضرت ابوطالب (رض) را کافر می خواند: فلما رأت الرسل ذلک و أنه لا یؤمن إلا من أنار اللَّه قلبه بنور الإیمان: و متى لم ینظر الشخص بذلک النور المسمى إیماناً فلا ینفع فی حقه الأمر المعجز. فقصرت الهمم عن طلب الأمور المعجزة لما لم یعم أثرها فی الناظرین و لا فی قلوبهم کما قال فی حق أکمل الرسل و أعلم الخلق و أصدقهم فی الحال «إِنَّکَ‏ لا تَهْدِی‏مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ».و لو کان للهمة أثر و لا بد، لم یکن أحد أکمل من رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و سلم و لا أعلى و لا أقوى همة منه، و ما أثَّرتْ فی إسلام أبی طالب عمِّه، و فیه نزلت الآیة التی ذکرناها. ابن عربی الأندلسی، محی الدین محمد بن علی بن محمد (المتوفى 558 هـ)، فصوص الحکم، ص130، الناشر: دار الکتاب العربی. چون رسولان این را دیدند که جز کسی که خداوند دلش را به نور ایمان تابناک کرده است ایمان نمی آورد، و تا هنگامی که شخص به آن نور که ایمان دارد ننگرد، معجزه درباره اش سودمند نیست؛ لذا همت ها از درخواست امور معجزه قصور ورزید، چون اثر آن در ناظران فراگیر نیست.و نه در دل هایشان.چنان که خداوند درباره ی کامل ترین رسولان و داناترین خلق، و راست گفتارترینشان در حال فرمود: «انک لا تهدی من احببت ولکن الله یهدی من یشاء = تو هر که را بخواهی هدایت نمی کنی، بلکه خدا هر که را خواهد هدایت کند - 56/قصص». اگر همت را اثری بود - که ناگزیر هست - هیچ کس از رسول خدا، صلی الله علیه و سلم، کامل تر و بالاتر و قوی همت تر نبود، و حال آن که در اسلام عمویش ابوطالب اثری بر جای نگذارد و آیه ای که بیان داشتیم درباره ی او نازل گشت... عی تف به ملعون      🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 •☘🌼 @ShieMazhab 🌼☘• ─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─