مجهولات🇮🇷
- گهی انگار فرهادی، تو میگویی تو میخندی گهی بدخلق و تنهایی، نه میگویی نه میخندی دو مروارید گردالی
- من هم یک پشیمون از تجربی هستم
واقعا اون موقع نمیفهمیدم باید برم سمت علاقه م همه میگفتن درست خوبه حیفه برو تجربی
هعیی
#ناشناس
+ من والا نه درسم خیلی خوب بود.. نه در راستای استعدادم بود.. نه تفنگ گذاشته بود رو شقیقهام که برم تجربی😂💔
فقط بخاطر یه سری رؤیا و هدف و علاقه به زیست، رفتم و فعلا اونی که میخواستم نشد :›
مجهولات🇮🇷
- من هم یک پشیمون از تجربی هستم واقعا اون موقع نمیفهمیدم باید برم سمت علاقه م همه میگفتن درست خوبه ح
- تو چقد مث منی :)) آخه الان هی میگم بکشم کنار اما میدونم هر رشته ای که برم بازم دلم پیش تجربی و رویاهام گیره یجورایی اون ته ته ها بهش اعتقاد دارم که شدنیه:))
#ناشناس
+ دقییقا.. منم بارها به تغییر رشته یا دادن کنکور یه رشته دیگه فکر کردم اما آخرشم تو کَتَم نرفت و گفتم خب همون تلاشو تو تجربیام کنم، علاقمند و موفق میشم🙂😂
نمیدونم چندمی و کجای کار؟
فقط مطمئنم هرجا که هستی اگر شروع کنی هنوزم میشه پس خواهشاً از دستش نده💘
60377من-طلبنی-وجدنی.mp3
زمان:
حجم:
2.8M
نهایتاً همون جمله که فرمود:
- از خدا امام حسین(ع) را بخواهید
و از امام حسین(ع) خدا را بخواهید..
مجهولات🇮🇷
نهایتاً همون جمله که فرمود: - از خدا امام حسین(ع) را بخواهید و از امام حسین(ع) خدا را بخواهید..
- من طلبنی وجدنی
و من وجدنی عرفنی
و من عرفنی احبنی
و من احبنی عشقنی
و من عشقنی عشقته
و من عشقته قتلته
و من قتلته فعلیّ دیته
و من علیّ دیته فانا دیته
آن کس که مرا طلب کند، من را مییابد
و آن کس که مرا یافت، من را میشناسد
و آن کس که مرا شناخت، من را دوست میدارد
و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد
و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم
و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم
و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است
و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم..
بچه که بودم، پسرخالهام همش این مداحی رو میخوند، بعدم داداش کوچیکم ازش یاد گرفته بود و اونم زیاد میخوند.. بعد اخیراً، یکدفعه تو مغزم پلی شد و یادش افتادم!
اون موقعا اصلا نمیفهمیدم معنی و مفهومش چیه، اما اینبار وقتی واسه خودم مرورش کردم برام جالب شد و رفتم دنبالش..
فهمیدم این یه حدیث قدسیـه، که میدونم شما ام با خوندنش مو به تنتون سیخ شد...
و این حدیث، سرِ جریان قربانی کردن اسماعیل نازل شد.
خیلی این حدیث لطیفه.. خیلی عزیزه.. خیلی خاصه.. خیلیها :)
یجورایی حس میکنم که اسماعیل درونِ ما، همون تعلقاتمونه که کندن ازش برامون سخته
وقتی از اون تعلقات کندیم در راستای طلب خدا، خود خدا گفته که پیداش میکنیم و میشناسیمش و دوستش خواهیم داشت و عاشق خواهیم شد و نهایت امر، قتلته.. شهید میشویم :))
پس خودِ خدا دیهٔ ماست❤️🔥
این دیگه تهِ تهِ با ارزش شدنه...
اصلا هرچی بیشتر میخونمش، هرچی بیشتر میخونمش، بیشتر لبریز از یه حس خاص میشم..
بزارید خالِ بالای لب رو اینجور براتون توصیف کنم:
- گونه و چشم تو، نقطه سرِ خط، لبهایت :))❣