برای خادم مردم جناب آیت الله رییسی
که در شب تولد امام رضا (ع) آسمانی شد
کسی که رفت از اینجا شهید چندم بود مجاهدی که دلش جایگاه مردم بود
درست مثل وضو پاک و با طهارت بود
و خاکسارتر از تربت تیمم بود
برای پرسش مردم کنار این همه عشق
همیشه گرمترین پاسخش تبسم بود
شب زیارت مولا غروب یکشنبه
درست ساعت هفده که روز هشتم بود
زمان بدور خودش هشت بار مستی کرد
درون سینه اش انگار یک تلاطم بود
دو بالگرد که از ابرها گزارش ریخت
زمین برای شنیدن پر از ترنم بود
شروع حادثه تکثیر آن حکایت تلخ
دریغ و درد که پایان آن تهاجم بود
پرنده چرخ زد و ناگهان در آتش سوخت
چو آتش از نفس افتاد سرو هیزم بود
دو روز بعد میان اتاق خاموشش
هر آنچه داشت بجز راه روشنش گم بود
اسماعیل سکاک
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
در سوگ خدمتگزار
در خدمتِ به خلق، سر از پا نمیشناخت
با داغ رفتنش، دل جاماندگان گداخت
او غرق بود در غم مردم ، شبانه روز
استخر او نداشت و ویلا نمیشناخت
زخم زبان شنید ولی ساخت آن غیور
با بیعدالتی ولی آن مرد حق، نساخت
مانده است نقش پای غزالش به دشت و کوه
آری به جز برای وطن هیچ جا نتاخت
آهنگ خدمتش همه جا را فرا گرفت
با گوشه ی نگاه ، دل تار را نواخت
او گوی سبقت از همگان بُرد ناگهان
جان را به عشق مردم این آب و خاک باخت
سید محمد حسین ابوترابی
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#رییسی
#خادم_الرضا
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
بسم الله الرحمن الرحیم
هدیه به روح شهید عزیز رئیس جمهور محبوب و مردمی سید ابراهیم رئیسی و شهید عزیز و گرانقدر دکتر حسین امیر عبداللهیان وشهدای همراه فاتحه با صلوات
#شاعر_آیینی
#علی_تقی_پور
#سبک_شهدایی
#غم_فراغت_رو_دل_همه_نشسته
بند✅@akarbalaei
غم فراغت رو دل همه نشسته
مصیبتت راه نفسهامونو بسته
حامی محرومان کشور بوده ای تو
بعد شهادت قلب مظلومان شکسته
رئیس جمهور،محبوب قلبها
رفتی بسوی،سردار دلها
(سید محرومان شهید جمهور)
بند✅✅@akarbalaei
خادم سلطان خراسان بوده ای تو
دستگیر ایتام و فقیران بوده ای تو
از کودکی طعم یتیمی رو چشیدی
هرجا پناه بی پناهان بوده ای تو
قلب رئوفت،مثل رضا ع بود
حقا که جایت،توی دلا بود
(سیدمحرومان شهید جمهور)
بند✅✅✅@akarbalaei
آتش گرفته پیرهنت همچون سه ساله
ازعمه وُ جَدَت حسین داری نشانه
چیزی زجسم اطهرت باقی نمانده
برخیزو بنگر مادرت قدش کمانه
برروی خاکها،جان داده ای تو
برروی خاکها، افتاده ای تو
(سیدمحرومان،شهید جمهور)
@akarbalaei
هدایت شده از مشعر قزوین
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کرامتنا_الشهادة
🚩 اگر انسان دارای کرامت شد،
بخشش جان میکند...
🔹بخشی از صحبتهای منتشر نشده شهید سیدابراهیمرئیسی
🔸 شهدای ما قبل از آنکه به مقام شهادت نائل شوند، از مقام کرامت بهرهمند شدند.
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_شهیدان_خدمت
#جامعه_ایمانی_مشعر_استان_قزوین
@mashareqazvin
رفت و همراه با شهیدان شد
شمع بزم طلایه داران شد
خوش بحالش که این شب جمعه
میهمان شه خراسان شد
او رئیسی نبود خادم بود
خادمی که فدای ایران شد
#خادم_الرضا
#شهید_خدمت
#حاج_محمد_اطهری_نسب
@mkomeit
وقتی خدا یکبار دیگر آب و آتش را
غرق گلستان کرد و نورش را نمایان کرد
آنروز ابراهیم را از مسلخ خورشید
امروز ابراهیم را از فتنه پنهان کرد
یکبار دیگر گردن بت ها شکست اما
گردن کشان آواز سرمستی به سر دادند
دنبال حذف رسم ابراهیم بودند و
با رسم عریانی،سعادت را هدر دادند
حالا در این آتش گلستان را ببینند و
موج شهادت،دادن جان را ببینند و
اسطوره های عهد و پیمان را ببینند و
در وصف ابراهیم، ایران را ببینند و...
او رفته تا با اهل ایمان باز برگردد
با لشگری از روسپیدان باز برگردد
با حاج قاسم،با رجائی با بهشتی ها
در لشگر شاه شهیدان باز برگردد
حالا که یک دنیا شده سرمست ابراهیم
حالا که او در محضر شاه خراسان است
دنیا بداند پیرو خط رضا جانیم
شاه خراسان پادشاه کل ایران است
#محمد_شهادتی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
مُزدِ خدمتهای خالص شد شهادت آخرش
روز بارانی دعایت شد اجابت آخرش
تو چه گفتی با امام هشتمین در خلوتت؟
سرنوشتت شد چنین ختم سعادت آخرش
از مه و از کوهها راحت عبورت دادهاند
چون رسید از آسمان بوی رضایت آخرش
حتم دارم بوده رویای تو پرواز از قفس
زد به این رویا خدا رنگ حقیقت آخرش
آنقَدر ثابت قدم بودی برای خادمی
تا گرفتی از رضا اذن زیارت آخرش
لحظهها رد میشوند و کاممان تلخ است تلخ
ریخت اشک حسرتش را میز خدمت آخرش
#طیبه_بهبودی
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
رئیس باشی و در جمع خادمان باشی
خدوم باشی و سرمشق حاکمان باشی
نشان خادمیات هشتمین امام دهد
رئیس هشتم جمهور مسلِمان باشی
شروع دولت و پایان خدمتت رضوی
و بُهت طالع سعد منجمان باشی
امیر دیپلماسیّ عزت و قدرت
و مرد میدان با حاجقاسمان باشی
امید روشن مستضعفان و مظلومان
و خار چشم و دلآشوب ظالمان باشی
به عالَمی برسانی صدای قرآن را
دلیل عزّ و مباهات عالِمان باشی
برای حق شده تا پای جان جهاد کنی
نماد «خسته مبادِ» مقاومان باشی
اگر چه صائم و صابر به ناسپاسیها
به رسم منتظران جزء قائمان باشی
رضای قلب امامت ارادهات باشد
و یک مجسمه از عزم عازمان باشی
نه شش کلاس، که یک عمر خوانده باشی عشق
دبیر درس خلوص معلمان باشی
شهید باشی و جلاد خوانده باشندت
شهید زخم زبان مهاجمان باشی
به خیرخواهی بدخواههای خود مشغول
و اشک بدرقهی چشم نادمان باشی
خبر نداشته باشند از قرار تو و
شب تولد عشقت در آسمان باشی
✍ #حسن_صیاد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_رئیسی
#خادم_الرضا
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور
هدایت شده از نوید
گفتم شاعرشدم ازعشقت ،وقتی که دیدم سوختی
خود را تمام کردی تا شمعی و افروختی
خواستی که مانده باشی درسینه ها همیشه
یک نام ورای نباشی ریشه شوی به ریشه
حالا جهان بداند خدمت یعنی عبادت
ازجان فدا شدن ها هم سوخت،شهادت
آنان که ننگ خواهند دردین ما نباشد
ما ملت حسینیم ذلت چنین نباشد
ای خادم کلیسا،دیگر نزن بناقوس
خاموش کن صدا را نقاره میزند طوس
یک خادمی رسیده درخدمت شهنشاه
با جسم سوخته سوخته،با پای خسته پابوس
تقدیم به شهید جمهورکشورم😭
لیلا عبداله وند
راه ابراهیم
شانه هایش اگرچه سنگین بود
باز پوشید رخت خدمت را
چشمهای همیشه بیدارش
دور می ریخت استراحت را
رفت تا سد راه غم باشد
رفت تا فقر و غصه کم باشد
آبرو دار قلب مردم بود
رفت تا عشق محترم باشد
دستهای خلیل وارش باز
بر تن خستگی تبر می زد
شانه اش تکیه گاه محرومان
هر کجا اشک بود سر می زد
بالگردی شبیه سنجاقک
بال زد در میان مه گم شد
شب دلشوره آسمان بارید
تا پر از اشک چشم مردم شد
دستها با دعا گره خوردند
مثل باران به پنجره فولاد
شعله ور بود بال سنجاقک
بوی آتش گرفت دامن باد
در دل صخره های کوهستان
خون پروانه ها شناور شد
باز هم سوخت دست و انگشتر
قصه کربلا مکرر شد
جستجو را ادامه می دادند
تا که این انتظار سر برسد
نگرانی دوید در رگ شهر
تا ز پروانه ها خبر برسد
باد آتش به جان و ناله کنان
از غم عشق با خبر می رفت
سیل می شد تلاطم گریه
از سر روزگار سر می رفت
چشمهایش به خواب می رفتند
در شبی خسته از هیاهو ها
ناگهان عطری آشنا پیچید
در دل بی قرار آهو ها
ورزقان چند لحظه مشهد شد
تا حرم جانی آشنا را برد
از خراسان رسید نوری و بعد
با خودش خادم الرضا را برد
گفت در خاکدان نباید ماند
با دل ما دم از سفر می زد
عصر اردی بهشت سوی بهشت
از دل شعله بال و پر می زد
مطئنم امام هشتم هست
تا همیشه پناه ابراهیم
یا علی وقت ،گریه کردن نیست
باز ماییم و راه ابراهیم
#مهدی_مردانی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
خادم جمهور
تبسم بر لبان روستایی دور بودی تو
چراغ خانه بی بی گل رنجور بودی تو
مبادا تشنه و تاریک باشد کلبه ای در کوه
به فکر مردم افتاده ی مهجور بودی تو
دلت با رفتنِ استخر یا ویلا نمی شد شاد
به لبخندی که می زند کودکی مسرور بودی تو
تو هم مثل بقیه می نشستی گوشه ای راحت
خودت را درد سر دادی ،مگر مجبور بودی تو؟
میان کوچه ها شد دفتر کارَت،چه شد میزت؟
رییس ما نبودی،خادم جمهور بودی تو
شهادت باید آخر قسمتت می شد، دلاور مرد!
که عمری با شهیدان خدا محشور بودی تو
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit