«دوّمین فاطمه برای علی»
مظهر عشق و وصل و شیدایی
آیه آیه نجابت مُنزَل
قطره ایم و تو مثل دریایی
خوش بحالت چه عالمی داری
ای نماد مکارم الاخلاق
یکه تازی به سمت چشمه نور
تو و سنخیت نم باران
زن ولی محکم وغیور و صبور
کوه در محضرت کم آورده...
روح صدها حماسه در سینه
مهرت افتاده بر دل مولا
مادری کرده ای برای حسین
یار و همراه زینب کبریٰ
نوش جانت قدح قدح کوثر...
چار نخل کنار شط زخمی
چارپاره شروع دیوانت
چار جام جهان نمای علی
شده« ام الشهید» عنوانت
شاعر فصل سرخ عاشورا
ادب و شوکتت زبانزد شد
نام خود را ندیده میگیری
قصه عشق را تو ازحفظی
چون برای حسین می میری
عشق یعنی جداشدن ازخود
ای غریب غروب های بقیع
سر چندین مزار غمگینی
خبر بوریا و تشت و تنور
می کند بر دل تو سنگینی
گرد حسرت گرفته جانت را...
لفظ نامادری برای تو نیست
گفته وقتی حسن به تو مادر
غرق احساس ناب آیینه
افتخاری برای قرص قمر
آسمان داده ای به دستانش
رنگ رخساره را که میبینی
بر دلم حسرتی که بوده و هست
مهر کربُبَلای من با تو
می شود بار این سفر رابست؟
دلِ تنگ و شکسته ای دارم....
#طیبه_بهبودی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
بوی فرشتگان
🌹مادرجان
تا مهر را مکان بدهد، مادر آفرید
ایثار را زبان بدهد، مادر آفرید
در هر زمان و عصر برای بشر خدا
تا معجزه نشان بدهد، مادر آفرید
این خاک تیره بود، پس از خلقت جهان
تا رنگ آسمان بدهد، مادر آفرید
حتا ز سایه خودش انسان هراس داشت
تا سایه ی امان بدهد، مادر آفرید
می خواست در زمین خودش، یک نفر چنین
بوی فرشتگان بدهد، مادر آفرید
در آدمی که ساخت، خدا خواست تا دلی
اندازه ی جهان بدهد، مادر آفرید
آری کسی نبود که بی هیچ چشمداشت
در پای طفل جان بدهد، مادر آفرید
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
آیات کوثر
شبی که نام تو در سوره ی تنزیل می پیچد
سرود آسمان در صور اسرافیل می پیچد
تمامِ خاک از عطر خدا سرشار می گردد
شبی که بنِد قنداقِ تو را جبریل می پیچد
به دور حلقه ی چشمِ تمامِ خاکیان از شوق
ز اعجاز نگاهت موج رود نیل می پیچد
تو می آیی ، چراغ آفرینش میشود روشن
و نور آیه ی تطهیر در قندیل می پیچد
خدا وقتی که نازل می کند آیات کوثر را
به لبهای زمین صوتِ خوش ترتیل می پیچد
برای امتداد خط سرخ نسل ابراهیم
صدای کربلا در حلق اسماعیل می پیچد
#اسماعیل_سکاک
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
🔰 غزل «صبر و بصیرت» به مناسبت ایاماللّه #حماسه_نه_دی
🔹صبر و بصیرت🔹
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام #حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زندۀ این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت #نه_دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با #فاتحان_بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
✍ محمدمهدی سیار
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
🔞 «به همین سادگی...»
از سرما یخ زدند و شهید شدند...
از تو ای سرزمین شیونها
شعر دردی نکرده است دوا
شعر، دنبال وصف پاییز است
ای گل سرخ اوفتاده ز پا!
شعر، غرق خیال خال و خط است
ای ز خون هر کنارهات دریا
شعر، جویای سکّههای خود است
ای سرِ سوگوارهات دعوا
شاعری در کنار شومینه
دلخوش از کشف تازۀ معنا
آن طرف مرده است در غزّه
کودکی چندماهه از سرما
✍🏻 #مسعود_یوسفپور
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
باز هم لحظه ی پُر شور رجز خوانی شد
صحبت از قصه ی پرواز" سلیمانی" شد
بی سرو دست کسی پا شد و بر خاک افتاد
پیکری شعله به دلها زد و بی باک افتاد
در قفس مانده و شوق سفرش بود و پرید
اشتیاقی به دل شعله ورش بود و پرید
سالها آرزوی جام شهادت می کرد
هر کجا هر که کمک خواست اجابت می کرد
در حرم مثل حبیب ابن مظاهر بوده ست
در عراق و حلب و سوریه حاضر بوده ست
وارث مکتب اسلامی و ایرانی بود
او علمدار همین پیر خراسانی بود
دشمن از هیبت این نام بخود می لرزید
در عراق و حلب و شام بخود می لرزید
دشمنان از نفسش زار و هراسان بودند
مورها زیر قدمهای سلیمان بودند
تا تمنای شهادت به لبش خواهش بود
سایه اش حتی تیری به دل داعش بود
آی دنیا ! تو ببین غیرت ایرانی را
موج خونخواهی سردار سلیمانی را
گر چه از خویش گذشته ست به او پیوسته ست
خون او راه یزیدان زمان را بسته ست
بر سر دوش اگر چه تن تو می گیریم
انتقامی سخت از دشمن تو می گیریم
می شود موشک ما بر سر دشمن سجیل
می هراسد ز همین صاعقه ها اسرائیل
سر یاران علی پیش خوارج خَم نیست
گر چه رفته است ولی شیر دلاور کم نیست
جزء محبوبترین مردم ایران بوده ست
حافظ مملکت و خون شهیدان بوده ست
کرده تجدید دگر قصه ی هم عهدی را
تا به معراج کشانده ست" ابو مهدی" را
رفتنش در شب جمعه اثری دیگر داشت
دستی از پیکرش افتاد که انگشتر داشت
یک نفر بود از آن طایفه باقی اما
حیف افتاد عَلَم از کف ساقی اما
گر چه داغش بدل خسته ی ما سنگین است
دیدن روی امام و شهدا شیرین است
در علمداری او شور دگر پیدا شد
با شهادت همه ی زندگی اش زیبا شد
#اسماعیل_سکاک
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
سوره ولایت
بسم ربّی که برگزید تو را
از گُل نور آفرید تو را
بسم ربّی که عاشقت بوده ست
وصف تو آیه آیه فرموده ست
بسم ربّی که لایقش هستی
آیه در آیه ناطقش هستی
نقطه ی تحتِ باءِ بسم الله
یا امیری علی ولی الله
همه هستی ام ولایت توست
سوره حمد، شکر نعمت توست
می پرستم خدای حیدر را
نه خدای کسان دیگر را
با شما دور از رجیم شدیم
وارد راه مستقیم شدیم
هرکسی با تو نیست،گمراه است
انتهای مسیر او چاه است
در صراط تو ، عاقبت نیک است
از مسیرت بهشت نزدیک است
جلوه ای از رحیم و رحمانی
وقت رحمت شبیه بارانی
این رگ و پوست از تو می گوید
دشمن و دوست از تو می گوید
تو امیر امیرها هستی
اسدالله شیرها هستی
با غدیر تو شیعه معنا شد
برکه افتاد راه و دریا شد
با ولای شما شدم ابدی
انتَ مولایَ یا علی مددی
صلوات خدا به ساحت تو
کی شود قسمتم زیارت تو
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
برای مادر صبور شیر خوار کربلا
کاش که یک قطره آب گیر بیاید
سوخته مادر ... چگونه شیر بیاید
؟
نیست برای من آبدارتر از این
گفت به مادر علی ، که تیر بیاید
داغ پسر، دستگاه شور و رباب و ...
ناله که باید از این مسیر بیاید
خواست خدا همره رقیه شود او
یاور زینب شود ، اسیر بیاید
محسن و زهرا ، رباب و اصغر، گویا
خواست مراعات او نظیر بیاید
آبله، زنجیر و زخم : سوغات این است
قافله وقتی که از کویر بیاید
فکر نکردند او رباب جوان است؟
باید از این داغ سخت، پیر بیاید
همنفس آفتاب بوده و باید
در نظرش سایه ها حقیر بیاید
شعر چه دارد در این زمینه بگوید؟
قافیه وقتی که ناگزیر بیاید
سید محمد حسین ابوترابی
#رباب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
زنجیر یادش نرفته چشمان بارانیت را
یادش نرفته سجود و اذکار پایانیت را
آوازه خوان را نگاهت از بند زندان رها کرد
در خاطراتش نگه داشت ،شوق سخنرانیت را
حتی به پیغام تو بُشر آزاده می شد عجب نیست
آیینه هایت نشان داد اکرام و انسانیت را
ردی که از تازیانه مانده تنت،ارغوانیست
تا شام وکربُبَلا برد افکار طوفانیت را
زخم زبانهای سندی آزرده تر کرده جانت
تنها شبیه علی باش تا بغض پنهانیت را...
ای ترجمان صبوری در عرصه ی امتحانها
تغییر هرگز ندادی ادراک رحمانیت را
بر بال صدها فرشته تشیع میشد تن تو
پُل روی قلبش بخاطر دارد پریشانیت را
هرجای دنیا که باشیم،باب الحوائج تو یی تو
می خواهم از تو نگاهی با عشق درمانیت را....
#طیبه_بهبودی
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
#صلوات
#حدیث | #رباعی
💠 #پیامبر_اعظم (صلواتاللهعلیهوآله)
«اَلْبَخِيلُ مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ»
بخيل کسی است كه مرا نزد او ياد كنند و بر من صلوات نفرستد.
📗 مكارم الأخلاق، ص۳۱۲
🔹صلوات🔹
در مِهر پیامبر حیات است حیات
در نور هدایتش نجات است نجات
خواهی که تو را بخیل نشمارد کس
بفرست پس از نام «محمد» صلوات
📝 #محمدجواد_غفورزاده
@ShereHeyat
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
تازه می شد بهار آزادی
«باقدم های غرق بارانش»
مطلع الفجر میدمید این بار
سحری بوسه زد به دستانش
مرد اندیشه های روشن عشق
در نگاهش افق شده پیدا
مهر ابطال می زند بر شب
با عنایات حضرت زهرا (ص)
زیر بار ستم نرفتن ها
سر تسلیم را نکرد او خم
بود حتماً تمام اعمالش
تحت فرمان منجی عالم
مرد همزاد آسمان آبی
باورش چون زلالی رود است
با ریا و دروغ و هر سایه
در حقیقت نداده هرگز دست
حق مطلب ادا نشد دیدیم
عزت و اعتبار او را هم
طعنه این و آن چه ارزش داشت
کوه بود و صبور و مستحکم
*
گام اول غرور و غیرت بود
گام دوم به سوی استقلال
جان فدایی رهبر و وطنیم
می کنیم از شهادت استقبال
«عشق گاهی شقایق سرخ است»
وطنم دشتی از شقایق هاست
انقلابی که شاهدش بودیم
شعبه ای از قیام عاشوراست....
#طیبه_بهبودی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
سرو انقلاب
بالنده شدی، سرو سرافراز تنومند!
تهنیت و تبریک به تو، شکر خداوند!
تکثیر شدی، کور شود چشم حسودان
در پای بهار تو، چه سرها شده اسفند
با خون دلش، کاشت تو را سبز قبایی
زد سرو تو را با شجر طیبه، پیوند
در پای تو هر لاله بر افروخت چراغی
تا دور شود از شب تو، آفتِ ترفند
در موجِ تو مانده ست، خلیج ابدی فارس
در سایه تو با عظمت مانده، دماوند
با این همه شیران غیوری که تو داری
هیهات که در پای تو زنجیر ببندند
شد خشک،درختی که بهار تو نبویید
شد خار،درختی که ز سبزی تو دل کَند
در جان و تن و خاک وطن، ریشه دواندی
هستی و بمانی تو، الهی که تنومند
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit