eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
150 دنبال‌کننده
920 عکس
212 ویدیو
4 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مشعر قزوین
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 اگر انسان دارای کرامت شد، بخشش جان می‌کند... 🔹بخشی از صحبت‌های منتشر نشده شهید سیدابراهیم‌رئیسی 🔸 شهدای ما قبل از آنکه به مقام شهادت نائل شوند، از مقام کرامت بهره‌مند شدند. @mashareqazvin
رفت و همراه با شهیدان شد شمع بزم طلایه داران شد خوش بحالش که این شب جمعه میهمان شه خراسان شد او رئیسی نبود خادم بود خادمی که فدای ایران شد @mkomeit
وقتی خدا یکبار دیگر آب و آتش را غرق گلستان کرد و نورش را نمایان کرد آنروز ابراهیم را از مسلخ خورشید امروز ابراهیم را از فتنه پنهان کرد یکبار دیگر گردن بت ها شکست اما گردن کشان آواز سرمستی به سر دادند دنبال حذف رسم ابراهیم بودند و با رسم عریانی،سعادت را هدر دادند حالا در این آتش گلستان را ببینند و موج شهادت،دادن جان را ببینند و اسطوره های عهد و پیمان را ببینند و در وصف ابراهیم، ایران را ببینند و... او رفته تا با اهل ایمان باز برگردد با لشگری از روسپیدان باز برگردد با حاج قاسم،با رجائی با بهشتی ها در لشگر شاه شهیدان باز برگردد حالا که یک دنیا شده سرمست ابراهیم حالا که او در محضر شاه خراسان است دنیا بداند پیرو خط رضا جانیم شاه خراسان پادشاه کل ایران است @mkomeit
مُزدِ خدمت‌های خالص شد شهادت آخرش روز بارانی دعایت شد اجابت آخرش تو چه گفتی با امام هشتمین در خلوتت؟ سرنوشتت شد چنین ختم سعادت آخرش از مه و از کوه‌ها راحت عبورت داده‌اند چون رسید از آسمان بوی رضایت آخرش حتم دارم بوده رویای تو پرواز از قفس زد به این رویا خدا رنگ حقیقت آخرش آنقَدر ثابت قدم بودی برای خادمی تا گرفتی از رضا اذن زیارت آخرش لحظه‌ها رد می‌شوند و کاممان تلخ است تلخ ریخت اشک حسرتش را میز خدمت آخرش @mkomeit
رئیس باشی و در جمع خادمان باشی خدوم باشی و سرمشق حاکمان باشی نشان خادمی‌ات هشتمین امام دهد رئیس هشتم جمهور مسلِمان باشی شروع دولت و پایان خدمتت رضوی و بُهت طالع سعد منجمان باشی امیر دیپلماسیّ عزت و قدرت و مرد میدان با حاج‌قاسمان باشی امید روشن مستضعفان و مظلومان و خار چشم و دل‌آشوب ظالمان باشی به عالَمی برسانی صدای قرآن را دلیل عزّ و مباهات عالِمان باشی برای حق شده تا پای جان جهاد کنی نماد «خسته مبادِ» مقاومان باشی اگر چه صائم و صابر به ناسپاسی‌ها به رسم منتظران جزء قائمان باشی رضای قلب امامت اراده‌ات باشد و یک مجسمه از عزم عازمان باشی نه شش کلاس، که یک عمر خوانده باشی عشق دبیر درس خلوص معلمان باشی شهید باشی و جلاد خوانده باشندت شهید زخم زبان مهاجمان باشی به خیرخواهی بدخواه‌های خود مشغول و اشک بدرقه‌ی چشم نادمان باشی خبر نداشته باشند از قرار تو و شب تولد عشقت در آسمان باشی ✍ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از لیلاعبداله وند
گفتم شاعرشدم ازعشقت ،وقتی که دیدم سوختی خود را تمام کردی تا شمعی و افروختی خواستی که مانده باشی درسینه ها همیشه یک نام ورای نباشی ریشه شوی به ریشه حالا جهان بداند خدمت یعنی عبادت ازجان فدا شدن ها هم سوخت،شهادت آنان که ننگ خواهند دردین ما نباشد ما ملت حسینیم ذلت چنین نباشد ای خادم کلیسا،دیگر نزن بناقوس خاموش کن صدا را نقاره میزند طوس یک خادمی رسیده درخدمت شهنشاه با جسم سوخته سوخته،با پای خسته پابوس تقدیم به شهید جمهورکشورم😭 لیلا عبداله وند
راه ابراهیم شانه هایش اگرچه سنگین بود باز پوشید رخت خدمت را چشمهای همیشه بیدارش دور می ریخت استراحت را رفت تا سد راه غم باشد رفت تا فقر و غصه کم باشد آبرو دار قلب مردم بود رفت تا عشق محترم باشد دستهای خلیل وارش باز بر تن خستگی تبر می زد شانه اش تکیه گاه محرومان هر کجا اشک بود سر می زد بالگردی شبیه سنجاقک بال زد در میان مه گم شد شب دلشوره آسمان بارید تا پر از اشک چشم مردم شد دستها با دعا گره خوردند مثل باران به پنجره فولاد شعله ور بود بال سنجاقک بوی آتش گرفت دامن باد در دل صخره های کوهستان خون پروانه ها شناور شد باز هم سوخت دست و انگشتر قصه کربلا مکرر شد جستجو را ادامه می دادند تا که این انتظار سر برسد نگرانی دوید در رگ شهر تا ز پروانه ها خبر برسد باد آتش به جان و ناله کنان از غم عشق با خبر می رفت سیل می شد تلاطم گریه از سر روزگار سر می رفت چشمهایش به خواب می رفتند در شبی خسته از هیاهو ها ناگهان عطری آشنا پیچید در دل بی قرار آهو ها ورزقان چند لحظه مشهد شد تا حرم جانی آشنا را برد از خراسان رسید نوری و بعد با خودش خادم الرضا را برد گفت در خاکدان نباید ماند با دل ما دم از سفر می زد عصر اردی بهشت سوی بهشت از دل شعله بال و پر می زد مطئنم امام هشتم هست تا همیشه پناه ابراهیم یا علی وقت ،گریه کردن نیست باز ماییم و راه ابراهیم @mkomeit
خادم جمهور تبسم بر لبان روستایی دور بودی تو چراغ خانه بی بی گل رنجور بودی تو مبادا تشنه و تاریک باشد کلبه ای در کوه به فکر مردم افتاده ی مهجور بودی تو   دلت با رفتنِ استخر یا ویلا نمی شد شاد به لبخندی که می زند کودکی مسرور بودی تو تو هم مثل بقیه می نشستی گوشه ای راحت خودت را درد سر دادی ،مگر مجبور بودی تو؟ میان کوچه ها شد دفتر کارَت،چه شد میزت؟ رییس ما نبودی،خادم جمهور بودی تو شهادت باید آخر قسمتت می شد، دلاور مرد! که عمری با شهیدان خدا محشور بودی تو @mkomeit
یا ایها الغریب 📌به مناسبت ۲۳ ذی القعده شهادت امام رضا(ع) به روایتی یا ایها الغریب یا ایها الرضا! سوگ تو جانگداز، داغ تو جان گزا مست ولای تو بودیم و حیف شد انگور را گذاشت در دست تو قضا ابر عبا گرفت، وقتی که نور را شد تنگ آسمان، تاریک شد فضا بر زانوی پسر، پرپر زده پدر ما را به کربلا، برده است این عزا فریاد شد بلند ، از جان فاطمه افتاد اشک خون، از چشم مرتضی برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان وقتی زمین نشست، مولای مهربان یا ایها الغریب،یا ایها الرئوف افتاده آتشی ،در جان این حروف یابن الشبیب تو، آید به یاد ما اشک تو جاری است، بر صفحه لهوف چون دانه انار ، پاشیده شد ز هم زهر ستم چه کرد ، با آن دل رئوف؟ از کربلا به طوس، یکباره آمدند گفتی که السلام! یا ایها السیوف! بی آفتاب شد ، ایران خراب شد از چشممان گرفت ،خورشید را کسوف برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان وقتی زمین نشست، مولای مهربان در سایه شما ایران پناه داشت در لحظه بلا یک تکیه‌گاه داشت معلوم بود از آن، پهنای کهکشان چشمت به آسمان ،همواره راه داشت نزدیک مهر تو ،بودیم و حیف شد خورشید روی خاک، آیا گناه داشت؟ خورشید سرخ شد،از دست نابکار ملعون تیره رو، ابری سیاه داشت برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان وقتی زمین نشست، مولای مهربان @mkomeit
🏴مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال جانگذار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و قیام 15 خرداد 🔸 " در سوگ خورشید" 🔸سخنران: حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی خضری امام جمعه موقت قزوین 🔹 همراه با شعرخوانی شاعران آیینی استان ▪️زمان: یکشنبه ۱3 خرداد ماه ساعت 1۰ ▪️مکان: قزوین/میدان میرعماد/ مجتمع فرهنگی و هنری ارشاد قزوین/ سالن مولانا
چون که رخ داد، نیمه‌ی خرداد غصه‌‌ی هجر، ماه ماتم شد هرگز از یادمان نخواهد رفت نوبهار از جهان ما کم شد راه افتاده بود سمتِ زمین خبر از راه آسمان بدهد رفت در امتدادِ نور آخر تا به ما راه را نشان بدهد اهل ایمان و عابد و صالح فیلسوف و ادیب و عارف بود بگذرد هر کس از دل طوفان می‌رسد تا به خانه مقصود چون نگینی به خاک افتاده جان رفته ز پیکر ایران خم نشد لحظه‌ای سرش حتی جلوی نارفیق و نامردان صبح صادق نشسته در چشمش راه همواره روشنش پیداست سربلندی اگر به دست آمد چون مرید امام عاشوراست پرچمش از همیشه بالاتر شده از قدرتش جهان مبهوت گوش تاریخ از کلامش پر نرود زیر سلطه طاغوت «پای عشقش همیشه مردانی » جان خود را کنند ارزانی از رئیسی گرفته تا مالک همت و قاسم سلیمانی می‌رسد دست حضرت موعود انقلاب این حماسه ی پرشور پای عهدش نشد هرگز سست که ببیند طلوع صبح ظهور ۱۴۰۳/۳/۱۲ @mkomeit