🔳 #ایام_فاطمیه 🌴خوشا آن دل که در عالم پریشان علی باشد 🌴در این دنیای دور افتاده مهمان علی باشد 🎙 #جواد_مقدم ⏯ #واحد 👌بسیار دلنشین 🔴

🔳 #ایام_فاطمیه 🌴ضربان قلب مولا زهراست 🌴شرف عرش معلی زهراست 🎙 #جواد_مقدم ⏯ #شور 👌بسیار دلنشین 🔴

⛔ این پاسخ، فوق راهبردی است ❓آیا آمریکا در حمایت از اسرائیل وارد جنگ خواهد شد؟ ❓آیا آمریکا توانایی نجات اسرائیل را خواهد داشت؟ 📽 رهبر معظم انقلاب کوتاه و مفید، پاسخ می‌دهد #والعاقبه_للمتقین ‌‌🔻

🇮🇷🇵🇸 📝 توئیت زیبا و معنادار مشاور رسانه انصارالله #یمن 🍃🌹🍃 🔹باب المندب بسته است تا مردم غزه از آرامش برخوردار شوند️ #فلسطین | #طوفان_الاقصی

🇮🇷🇵🇸 🎥 نان یمنی ها و بغض سید حسن نصرالله 🍃🌹🍃 #فلسطین | #طوفان_الاقصی

🔴انتشار اسناد جدید از فساد چای دبش/ بلآخره کدام نهاد مسئول این فساد بوده‌است؟ 🔹‌این کلیپ حاوی جزئیاتی جدید از فساد چای دبش به همراه نقش وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی و صمت است که برای نخستین بار منتشر می‌شود.

🔴 وقتی میگن طرف شریک دزد و رفیق غافله اس، انگار دارن در مورد بیشرفی ترکیه تو منطقه حرف میزنن.

🔰تا آخر ببینید جالبه 👏👏 ✅ پیشنهاد دانلود و نشر گسترده... ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄

🌹کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚 کتاب نبرد میمک، احمد حسینا