eitaa logo
پرویزن
527 دنبال‌کننده
294 عکس
32 ویدیو
103 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی، دانشگاه شیراز)
مشاهده در ایتا
دانلود
"به بهانه‌ی آغاز مهر/ مفاهیم مربوط به مدرسه و شاعران پس از جنگ" يكي از جلوه‌هاي معنايي رایج در شعرسنتی به‌ویژه غزل شاعران دهه‌های ۷۰و ۸۰ که ریشه در شعر کودک و نوجوان و همچنین شعر اجتماعی عصر پهلوی دارد، استفاده از مفاهیم مربوط به فضای مدرسه و کتاب‌های دبستانی (به‌خصوص پایه‌ی اول) در مضمون‌سازی اشعار و تصاویر است. بازگشت به غربت کودکی را در بسیاری از این دست سروده‌ها می‌توان دید: آمد كنار تخته، «به نام خدا» نوشت قبراق بود مثل الف، ب،‌ ت، آ... نوشت گفتم: اجازه تشنه‌ام آقا و تشنه‌ايم لبخند زد معلم من، آب را نوشت گفتم: گرسنه‌ام،‌ همه‌‌ي ما گرسنه‌ايم نان را كنار دفتر ما باصفا نوشت آمد كنار پنجره، با حلقه‌هاي اشك لبريز بغض بود، ولي بي‌صدا نوشت (علي‌اكبري، 1386: 13-12) بيش‌تر این اشارات برآمده از درس‌‌ها و كتاب‌های دبستان است؛ برای مثال گریز به شعر مشهور "باز باران" از گلچین گیلانی: تا كوچه باغ ابرهاي «باز باران» زا تا هفت توي وهم جنگل‌هاي گيلان برد (همان: 44) كاشكي‌ يك‌بار ديگر آن صداي سبز شيرين كاشكي‌ يك‌بار ديگر «باز باران با ترانه» (ذكاوت، 1377: 80) اشاره به "دارا و سارا" در جایگاه دو نام ذکرشده در کتاب‌ها، از مفاهیمی است که در شعر دهه‌های یادشده، مُد شده است: از تو آموختيم الفبا را معني آب و نان و بابا را از درخت خيال خود چيدم سيب دارا، انار سارا را (نجاتي،‌ 1383: 29) اشاره به تکالیف مدرسه هم در بسیاری از سروده‌ها منعکس است: كودكي كه به فكر بازي بود، خسته از مشق و جمله سازي بود آه! حالا نشسته‌يك گوشه، با تمام وجود مي‌گريد (انصاري، 1386: 67) مضمون در "تصمیم کبری" از دیگر اشارات پربسامد در شعر دهه‌های ۷۰ و ۸۰ است: تصميم كبري بود‌ي ا دندان شيري در درس چندم آخرين دندانت افتاد؟ (همان، 47) "مرد در باران" نیز از دیگر بن‌مایه‌های تکرارشونده به‌خصوص در شعر انتظار یا سروده‌های اجتماعی است: او رفت و مشق کودکان شهر بعد از این پر مي‌شود از قصه‌ي: آن مرد در باران (ياري، 1380: 28) اشاره به اصطلاحات املا، نگارش، ریاضی، داستان دهقان فداکار و ...، از دیگر مضامین رایج در سروده‌هاست. از میان شاعران این چنددهه‌، غلامعلی شکوهیان در چندغزل، به‌سادگی و نیکویی از این مضامین در خلال غزل‌های اجتماعی‌اش بهره گرفته است: دل‌خسته‌ام از این اتاقِ چنددرچند یک آسمان چند است آقا؟ بال و پر چند؟ ...تا اینکه سهم هرکسی یک لقمه باشد اکرم بگو دست پدر تقسیم بر چند؟(گزیده‌ی شعر فارس) شعر اجتماعی"دیکته" از او، بر اساس همین مضامین ساده، سروده شده که در پایان این یادداشت، متن آن آورده شده است: بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد سارا به سین سفره‌مان ایمان ندارد بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم یا سیل می‌بارد...و یا باران ندارد بابا انار و سیب و نان را می‌نویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد انگار بابا همکلاس اولی‌هاست هی می‌نویسد این ندارد آن ندارد بنویس کی آن مرد در باران می‌آید؟ این انتظار خیسمان پایان ندارد ایمان برادر! گوش کن! نقطه. سرِ خط بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد (همان) "با نگاهی به جریان‌شناسی غزل شاعران جوان جنوب ایران/ محمد مرادی" https://eitaa.com/mmparvizan
"نسیم شمال و شعر مدرسه" سیداشرف‌الدین قزوینی (نسیم‌ شمال)، از مردمی‌ترین شاعران ادبیات فارسی در سده‌های اخیر است. یکی از مهمترین علل مقبولیت او در میان توده‌ی مردم، زبان ساده و سازگار با نیازها و فهم مخاطبان زمان اوست. اشعار نسیم شمال، به دلیل همین سادگی، از زمان مشروطه در بیان و آثار مربوط به کودکان و نوجوانان منعکس بوده و علاوه بر آن، او از نخستین شاعرانی است که کوشیده، آثاری مناسب کودکان بسراید و با نگاه آموزش‌محور، آنان را به علم‌آموزی و حضور موثر در جامعه دعوت کند. یکی از این سروده‌ها، ترجیع‌بندی است که با موضوع علم و مدرسه سروده و بند دوم آن، یادآور حسّ و حال این روزهاست. نکته‌ی مهم درباره‌ی این شعر شباهتش در وزن و ردیف با شعر "بوی ماه مهر" سروده‌ی قیصر امین‌پور است: روح می‌بخشد هوای مدرسه جان شاگردان فدای مدرسه ... کرد مارا باخبر از بحر و برّ نقشه‌ی جغرافیای مدرسه در حساب و ضرب و تقسیم و کسور با تناسب درس‌های مدرسه از خطوط هندسی بالاترست پایه‌ی عزّ و علای مدرسه... (باغ بهشت، ص ۵) https://eitaa.com/mmparvizan