فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری(سری 3)
🌸 #میلاد_حضرت_زینب(س)
🌸 #روز_پرستار
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه :
لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ؛
امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه :
هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك ، خون مى گريم .
. بحار الأنوار ، ج 101 ، ص 238 .
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
⭕چهل روز از شهادتت گذشت سید مقاومت‼️
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها یارم #امام_حسین
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋🏻
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
گفتم حسین و میل پریدن شروع شد
در سینه ام،دوباره، تپیدن شروع شد
واژه به حد وصف تو شرمنده ام که نیست
اما تو خواستی و دمیدن شروع شد
ای دلنواز، عشق من ای دلرباترین
تا آمدی تو ناز کشیدن شروع شد
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شھیدچمران چه زیبا میگه:
حسین جانم...
دردمندم ، دلشکسته ام
و احساس میکنم که جز تو دارویی دیگر
تسکینبخشِ قلب سوزانم نیست
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس که در صراط علی گام بر نداشت
پا در شبی گذاشت که هرگز سحر نداشت
هر چه نگاه کرد جهان، بیشک و گمان
حِصنی به جز ولای #علی معتبر نداشت
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ستون زندگی ما
شاید دست نداشته باشه؛
ولی یک عمره
خیلی محکم نگهمون داشته...
#السلامعليكيااباالفضلالعباس✋🏻
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتمازعشـق،نشانیبهمنِخستـهبگو..!
گفت:جزعشقِحُسینهرچهبینیبدلیست:)
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🌱°•
#روضه
چِہدانَدآنکِهنَدارَدخَبَرزِعآلَمِعِشق . .
کِہباخیآلِتوبودَنچِہعالَمےدارَدحُسِیـن!
🎙 #حاج_مهدی_رسولی
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈
♡حسینیـہ معلی♡🇵🇸
#قسمت_یازدهم #سادات_بانو🧕🏻 در حالی که کوبیده شدن در با صدای بلند به گوش می رسید. قلبم از سی
#قسمت_دوازدهم
#سادات_بانو🧕🏻
مادر در حالی اشک روی گونه هایش جاری شده بود با تله تله خوردن خودش را از دالان به حیاط رساند پدر جلو آمد در حالی که می لرزید
بانو چی شده ؟
مادر که نمی توانست جلوی گریه اش را بگیرید با هق هق
همسر سید ضیا الدین....
پدر در حالی که زمزمه می کرد همسر سید ضیا الدین چی شده ؟
آژان شهیدش کرد😱
در حالی که چشمانم سیاهی می رفت نگاهی به آسمان کردم ، به آرامی اشک ریختم.
کمی بعد مادر آرام شد و توانست محل شهادت همسر سید ضیا الدین که نجمه بانو نام داشت را بگوید.
چادر قجری را سر کردم و به سمت میدان اصلی شهر دویدم، پدر در حالی که فریاد می زد زهرا سادات صبر کن با هم برویم
در حالی که نفس نفس می زدم نگاهم به نجمه بانو افتاد.
غرق در خون بود فرزند شیرخوار گریه می کرد جلوی او زانو زدم و شروع به اشک ریختن کردم بعد از چند لحظه بچه کوچک را در آغوش گرفتم
فرزند کوچک در بغلم آرام شد نگاهی به پدر کردم
پدر در حالی که دست و پاچه مانده بود به من اشاره کرد به خانه بروم فقط سید متوجه حضور بچه نشود تا من پیگیر خاک سپاری باشم .
سید کنار حوض که دست هایش را می سشت که چشمش به فرزند افتاد
ناگهان زیر لب
این بچه از کجا آمده ...
نویسنده :تمنا🌱🧡
🔴من از ولایتپذیری مردم حیرت کردم، شما را نمیدانم....
◾️وقتی این متن را یکی از دوستانم فرستاد و خواندم، اشک از چشمانم جاری شد شما هم بخوانید .
زمانی که حلقه کوچک طلایشان را به پویش #ایران_همدل هدیه میدادند، مادرِ دختر خانم این اتفاق بزرگ را شرح میداد. او میگفت:« اگر تمام خانهی ما را زیر و رو کنی و شخم بزنی، یک گرم طلا پیدا نمیکنی. نه خودم و نه دخترهایم علاقهای به طلا نداریم و البته پولش را هم نداریم. از زمانی که طلاهای ازدواجم را دزد برد، یکی دو بار پول روی پول گذاشتم، هزار تومان هزار تومان جمع کردم و گوشواره و انگشتر ارزانقیمتی خریدم که همانها را هم فروختم برای سفر اربعین. تا وقتی که مادرم یک جفت گوشواره خیلی کوچک به دخترم هدیه داد.
روزی که میخواستیم به پویش "مهربانی طلایی" دختران ماهتاب برویم، دخترم یکی از گوشوارههایش را درآورد و گفت: مامان! اینو میخوام بدم برای جبهه مقاومت. گل از گلم شکفت. پرسیدم: مطمئنی دخترم؟ جواب داد: بله مطمئنم. بغلش کردم و برایش دعا کردم.»
•💛🕊•
🔸♡حسینیـہ معلی♡
💠 " حسینیه ای به وسعت ایران "
☑️ کانال ♡حسینیـہ معلی♡
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@hoseiniyehmoalla
┈┉┅━❀💠❀━┉┉┈