#شهیدی_که
#پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد
✍محمـدجـواد توی تبلیغـات بود
و نقـاشی می ڪشید قـرار شد
بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن ( ع ) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.
♦️نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن #پــرچــم_حــرم امام حسين( ع ) گفت؛
♦️حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی_رنـگ_بشـه...
♦️هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود
ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید،
♦️بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره
به سر محمدجواد خـورده
و #خــون_ســرش دقیقا به
#پــرچـم حــرم امام حسین (ع) #پــاشیــده..😔
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
#خاطره
✨ @moarefi_shohada ✨
۱۲ دی ۱۳۹۸
خادم الزهـــ🍃🌸🍃ــــرا:
سیره شهدایی❤️
سیّد همیشه « یا زهرا(س) » می گفت. البته عنایاتی هم نصیب ما می شد. مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول شدیم. آنچنان توان مالی نداشتیم. یکبار می خواستم دانشگاه بروم اما کرایه نداشتم. 5 تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود. وقتی به اتاق دیگر رفتم دیدم اسکناسهای هزاری زیر طاقچه مان است. تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک 5 تومانی هم نداشتیم این هزاریها از کجا آمد. گفت: این لطف آقا امام زمان (عج) است. تا من زنده هستم به کسی نگو.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
🌹✨ @moarefi_shohada ✨🌹
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
۱۲ دی ۱۳۹۸
ﺩﺭ ﺳﻮﻡ ﺧﺮﺩﺍﺩﻣﺎﻩ 1336 ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻱ ﺷﺎﻫﮑﻮﻩ، ﺍﺯ ﺗﻮﺍﺑﻊ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪم. ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ام ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺩﺭ ﻳﮏ ﮐﻮﻣﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﮐﺮﺩیم.
🍃2🍃
۱۲ دی ۱۳۹۸
ﺩﺭ ﻣﻬﺮ ﻣﺎﻩ 1343 ﻭﺍﺭﺩ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺷﺎﻫﮑﻮﻩ ﺷﺪم ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺟﺪﻳﺖ ﺩﺍﺷتم. ﻣﺎﺩﺭم ﻣﻲ ﮔفتند:ﮔﺎﻫﻲ ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻲ ﮐﺮﺩم ﻭ نمی تونستم ﺩﺭﺱ ﻫﺎم ﺭوﺣﻔﻆ ﮐﻨﻢ.
مادرم به من ﮐﻤﮏ ﻣﻲ ﮐﺮﺩند ﻭ بهم ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﻲ ﮐﺮﺩند ﺍﮔﺮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍهم ﺩرس هایم را ﺧﻮﺏ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮم ﻭﺿﻮ ﺑﮕﻴﺮم ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍنم☺️
🍃3🍃
۱۲ دی ۱۳۹۸
ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻱ ﺯﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﮐﺮﺩم ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﮔﺎﻥ (ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1348) ﻭ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺏ ﻣﺎﻟﻲ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪم. ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﺰﺍﺯﻱ ﺷﺎﮔﺮﺩﻱ ﮐنم. ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪم ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﺮﮎ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﮐﺮﺩم.
@moarefi_shohada
🍃4🍃
۱۲ دی ۱۳۹۸
ﻣﺪﺗﻲ ﺑﻪ ﺑﻨﺎﻳﻲ ﻭﮐﺎﺭﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪم ﺗﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻫﺠﺪﻩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺩﺭ 16 ﺩﻱ 1355 ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺷﺪم.
ﺩﻭﺭﻩ ﺁﻣﻮﺯﺷﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﻞ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺮﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪم ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﺍﺯ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ. 😊ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸتم ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧدم.به قول ﺑﺮﺍﺩﺭم ﻧﻮﺭﺍﻟﻠﻪ : ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻣﻨﻀﺒﻂ ﻭ ﺩﻳﻨﺪﺍﺭ ﺑﻮ ﺩم.. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ، ﺗﻌﺒﺪ ﻭ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﺧﺎﺻﻲ ﺩﺍﺷتمﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﻣﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻭﻳﮋﮔیم ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﺪ.
🍃5🍃
۱۲ دی ۱۳۹۸