#مدافع_حرم
#شهید_سیدمحمدحسین_میردوستی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️از همان کودکی میگفت: هر کس #زیارت_عاشورا بخواند #شهید میشود...
◽️به قدری به #حضرت_ابوالفضل(ع) علاقه داشت که وقتی اسم مبارک حضرت میآمد، محمد حسین از خود بی خود میشد..
◽️برادرش در یکی از مأموریتها چشم راستش را از دست داد و جانباز شد... محمدحسین خود را مانند حضرت ابوالفضل(ع) فدای برادرش میکرد و به برادرش میگفت «عیب ندارد من عصای تو هستم و ناراحت نباش حتی اگر کور شوی من همراهت هستم..
#یادش_با_ذکر_صلوات
از همان کودکی میگفت «هر کس #زیارت_عاشورا بخواند #شهید میشود»‼️🕊
به قدری به #حضرت_ابوالفضل(ع) علاقه داشت که وقتی اسم مبارک حضرت میآمد, محمد حسین از خود بی خود میشد😔.
برادرش در یکی از ماموریتها چشم راستش را از دست داد و جانباز شد😔, محمدحسین خود را مانند حضرت ابوالفضل(ع) فدای برادرش میکرد و به برادرش میگفت «عیب ندارد من عصای تو هستم و ناراحت نباش حتی اگر کور شوی من همراهت هستم..»☝️
شهید محمدحسین میردوستی🌹
🌷 @moarefi_shohada
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃
#خاطره
همیشه توی جیبش یه #زیارت_عاشورا داشت😊
کار هر روزش بود ؛
بعد هر نماز باید زیارت میخوند🌹🌹
حتی اگه خسته بود😐
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد 🤔
شده بود تند میخوند ولی میخوند
همیشه بهش حسودیم میشد
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع)
چی بود😭😭😭😭😭
🌹🌹🌹
#خاطره_دوست_و_همرزم_شهید
#شهید_علی_عابدینی
🌴۲۴🌴
میگفت: شب ها وقتِ نگهــبانی
از هم فاصله داشتیم،
برای اینکه خوابمون نبَره
بلند بلند #زیارت_عاشورا میخوندیم،
یه فراز من ، یه فراز مرتضی ...
مرتضیِ شهید ، شهیدِ ۱۶ساله جنگ !
•قشنگ میشه اگر
یه لحظه چشم هاتو ببندی و بری
پشت خاکریز ، تو دل تاریکی شب
و داد بزنی يا اَبا عَبْدِ اللهِ ...
+حالا به همان آرزوی قدیمی که
دوست داشتم
دنیا را از چشم های مرتضی ببینم ،
یک دنیا حسرت را هم اضافه میکنم؛
حسرتِ رفاقتی از جنسِ رفاقت
آقا مرتضی . . .
#شهید_زندگی_کنیم
#یادآوری_چله_زیارت_عاشورا
شادی روح #شهید_مرتضی_بهزادی صلوات
🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇
@moarefi_shohada✨🌹
🔻🌸 #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
«هر کس #زیارت_عاشورا بخواند ، شب اول قبر در آغوش امام حسین علیه السلام قرار خواهد گرفت.»✨
📗 کامل الزیارات ،
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
🌹✨ @moarefi_shohada ✨🌹
#عشق_واقعی
قبل ازدواج...💍
هر خواستگاری کہ میومد،🚶💐
به دلم نمےنشست...😕
اعتقاد و #ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...👌
دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ😇
نه بہ ظاهر و حرف..😏
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...🙃😌
شنیده بودم چله #زیارت_عاشورا خیلی حاجت میده...
این چله رو #آیت_الله_حق_شناس
توصیه کرده بودن...✍
با چهل لعـن و چهل سلام...✋
کار سختی بود😁
اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...
ارزششو داشت،
واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم.
۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...
۴،۳روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم...
چهره ش یادم نیست ولی یادمہ...
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚
دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت:
"حاجت روا شدے..."
به فاصله چند روز بعد اون خواب...
امین اومد خواستگاریم...🙂
از اولین سفر #سوریه که برگشت گفت:
"زهرا جان…❤
واست یه هدیه مخصوص آوردم..."
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
زهرا،
این یه تسبیح مخصوصه💕
به همه جا تبرک شده و...
با حس خاصی واست آوردمش...❤️😌
این تسبیحو به هیچکس نده!
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره...
بعد شهادتش…💔
خوابم برام مرور شد...
تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود...
🌱♡°همسر شهید امینی°♡🌱
🌹✨ @moarefi_shohada ✨🌹
#به_نقل_از_دوستان✨
سال اوّل دبیرستان امتحان شیمی داشتیم ،
راضیه کنار حیات مدرسه قدم میزد
کار هر روزش بود ،
قبل از امتحان یک چیزی را میخوند ، رفتم جلو ، پرسیدم :
راضیه جون ، چی داری میخونی؟!
گفت: دعای عهد و زیارت عاشورا🌷
هر صبح #دعای_عهد میخوند ،
و قبل از هر درسی #زیارت_عاشورا !!!
•••از طرف مدرسه رفته بودیم مشهد ، سوّم راهنمایی بودیم ،
راضیه مدام شور زیارتو میزد ،
توی حرم که بودیم ،
نیمه شب بود همه خوابیده بودن ، راضیه تا صبح نخوابید و #مناجات میخوند🍃
9⃣
#خصوصیات✨
از خصوصیات بارز #اخلاقی ایشان
🔹تقیّد به #نمازاول_وقت بود
🔹ایشان با خانواده خود و مردم بسیار #خوشرو و خوش اخلاق بودن🌺
🔹در همه حال از همسر خود #اطاعت میکردن و به خوبی از او پرستاری مینمودن
🔹برای #تربیت_فرزندان بسار سخت کوش بودن🌾
🔹کمک به #نیازمندان ، شرکت در مراسمات شهداء ومذهبی و #صله_رحم ایشان زبانزد بود
🔹روزشان را با #دعای_عهد آغاز می نمودن؛ با #قرآن مأنوس بودن
و #زیارت_عاشورا خواندنشان
ترک نمی شد•••🥀
9⃣
#خصوصیات✨
🔹شهید خرازی با #قرآن و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت میکرد.
🔸روزهای عاشورا با پای برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشکر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینهزنی و عزاداری میپرداخت و مقید بود که شخصاً در این روز
#زیارت_عاشورا بخواند.
🔹حساسیت فوقالعادهای نسبت به مصرف #بیتالمال داشت، همیشه نیروها را به پرهیز از #اسراف سفارش میکرد
🔸شهید خرازی یک #عارف بود.
همیشه با #وضو بود.
نمازش توام با گریه و شور و حال بود و #نماز شب اش ترک نمیشد.🍃
او معتقد بود که هرسرنوشتی که برایمان رقم میخورد و هرچه که به سرمان میآید از #نافرمانی_خداست
و همه ریشه در عدم رعایت
حلال و حرام خدا دارد.
🔹دقت فوقالعادهای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان میآورد که #سهلانگاری و سستی در اعمال #عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.🌷
🔟
#خصوصیات✨
سید محمود خیلی #مهربان و #دل_رحم بودند 🌈
خیلی #اخلاقشان با بچه های فامیل خوب بود
به طوری که به عمو مهربان بین بچه ها معروف بودند 😁
فوق العاده #شخصیت_معنویی داشت.
خیلی به #نماز_اول_وقت اهمیت میداد.
به #ولایت_فقیه پایبند بود. 🍃
در طول این ۸ سال #زیارت_عاشورا را مرتب هر روز و هر شب میخواند و دوست و آشنا را به خواندن زیارت عاشورا سفارش میکرد .🌺
خیلی به فقرا کمک میکردند .
به جانبازان وخانواده های شهدا ارادت خاصی داشت با آنها دیدار میکرد وهمیشه از آنها قدردانی میکرد.
#امر_به_معروف و نهی از منکر را همیشه داشت و هرجا اگر منکر را می دید صددرصد تذکر میداد.🌼
سید محمود به #صله_رحم خیلی مقید بود.
7⃣
°
❌ (تفحصی عجیبــــ•••)
شهیدمحمودوند تعریف می ڪند :
اوایل سال ۱۳۷۲ بود
و گرمای #فڪه بی داد می ڪرد.
در منطقه عملیاتی #والفجر
_مقدماتی، بین ڪانال اول
و دوم، مشغول ڪار بودیم.
چند روز می شد ڪه شهید
پیدا نڪرده بودیم.
هر روز صبح #زیارت_عاشورا
می خواندیم و ڪار را شروع
می ڪردیم. گره و مشڪل
ڪار را در خود می جستیم.
مطمئن بودیم در توسل هایمان
اشڪالی وجود دارد.🌹
آن روز صبح، ڪسی ڪه
زیارت عاشورا می خواند
توسلی پیدا ڪرد به #امام_رضا
(علیه السلام). شروع ڪرد به
ذکر مصائب امام هشتم
و ڪرامات او. می خواند
و همه زار زار گریه می ڪردیم.
در میان مداحی، از امام رضا(علیه السلام) طلب ڪرد
ڪه دست ما را خالی برنگرداند،🎋
ما ڪه در این دنیا هم خواسته
و خواهشمان فقط باز گرداندن
این شهدا به آغوش خانواده هایشان است و ... هنگام غروب بود
و موقع تعطیل ڪردن ڪار و
برگشتن به مقر.
دیگر داشتیم ناامید می شدیم.
خورشید می رفت تا پشت تپه
ماهورهای روبرو پنهان شود.🍁
آخرین بیل ها ڪه در زمین فرو رفت،
تڪه ای لباس توجهمان را جلب ڪرد. همه سراسیمه خود را به آنجا
رساندند. با احترام و قداست،
شهید را از خاڪ در آوردیم.
آن شهید، آرام در خاڪ خفته بود.🌾
یڪی از جیب های پیراهن
نظامی اش را باز ڪردیم
تا ڪارت شناسایی و مدارڪش
را خارج ڪنیم،در ڪمال حیرت
و ناباوری، دیدیم ڪه یڪ
آینه ڪوچک، ڪه پشت آن
تصویری نقاشی از تمثال
امام رضا (ع) نقش بسته،
به چشم می خورد.
از آن آینه هایی ڪه در مشهد،
اطراف ضریح مطهر می فروشند. 🌸
گریه مان در آمد همه اشڪ می ریختند.
جالب تر و سوزناڪتر از همه
زمانی بود ڪه از روی ڪارت
شناسایی اش فهمیدیم نامش " #سید_رضا " از بسیجیان
#گردان_ڪــمیل است.🍂
شهید را به شهرستان ورامین بردند،
بچه ها رفتند پهلوی مادرش
تا سر این مسئله را دریابند.
مادر بدون اینڪه اطلاعی از این
امر داشته باشد، گفت:
" پسر من علاقه و ارادت خاصی به حضرت امام رضا(ع) داشت. "😭
#یاامام_الرئوف
@moarefi_shohada
◾️#نوڪرتمبتلاتھ💛🌱
___________________
- چرا هر روز #زیارت_عاشورا میخونی؟
حتما خیلی عاشق امام حسین (ع) هستی!؟
+ نه نه اتفاقا اینطور نیست...
چون میخوام
عاشق امام حسین (ع)
#بشم ؛ هر روز میخونم...
عاشق حسین (ع) شویم
🌿🌿🌱🌱🌿🌿🌱🌱🌿🌿🌱🌱