#لباس_شهادت✨
محمد یک هفته قبل از شهادتش رفت لباس خرید.
همیشه با پدرش برای خرید لباس می رفت.
این بار خودش رفته بود خرید و یک دست لباس خاکی خریده بود.
او همیشه یک پیراهن سفید می پوشید به همراه شلوار پارچه ای،
پیراهنش هم همیشه روی شلوارش بود. وقتی لباس های جدیدش را پوشید پدرش گفت: به به چه لباس قشنگی، چقدر هم به تو می آید.
مثل اینکه تیپت را عوض کردی.
گفت: این لباس #خاصی است.
پدرشان گفتن: یعنی چه؟
گفت: لباس #شهادت است.
گفتن: کو شهادت؟
گفت: خدا بخواهد باب شهادت را باز کند
می کند.🥀
یک زمانی می گفت:
اگر فرشته ها بگن چی می خوای از خدا می گم #شهادت•••
○شهادت همه آرزومه
○شهادت رویای ناتمومه
همیشه این را می خواند و
مداحی می کرد.🌱
1⃣0⃣