🥀شهید عبدالحسین ربیعیان 🥀
ولادت ۱۱ مرداد ۳۵_نجف آباد/اصفهان
شهادت ۲ خرداد ۶۱_خرمشهر
شب اول محرم به دنیا آمد پدر نامش را عبدالحسین گذاشت و گفت: «میخواهم با حسین (ع) باشد.»پدرش شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام بود، برای فرزندانش شرط سختی گذاشته بود و میگفت خرج تحصیل را میدهم به شرط اینکه تمام نمرات را عالی بگیرید!
شخصیت اصلی عبدالحسین بر تفکر و سکوت و مهربانی بود ، آنقدر سربه زیر بود که پدرش میگفت سر عبدالحسین روی کفشهاشه...
آنقدر نابغه و کوشا بود که به پیشنهاد پدرش برای تحصیل به آمریکا رفت و مشغول به تحصیل در رشته فیزیک هستهای (انرژی اتمی) شد
با شنیدن خبر جنگ با اینکه موقعیت خوبی بعد ۷ سال پیدا کرده بود سال ۶۰ به ایران برگشت و فورا خودش را به وزارت نیرو معرفی کرد و استخدام شد اما برای سربازی به جبهه اعزام شد،پدرش میگفت این همه وقت گذاشتی و خرج کردیم که درس بخوانی ،این که خواندی به چکار میآید ؟ میگفت برای آینده کشورم انرژی هسته ای میخواهم
با وجودی که نگران رفتن او به جبهه بودند اما میگفت: «آمدهام به وطنم خدمت کنم. آیا بالاتر از دفاع از خاک و ناموس و هموطنانم، خدمتی بالاتر و باارزشتر هست؟! هر چه قسمت باشد همان میشود.مدت هشت ماه در لباس خدمت مقدس سربازی در مقام افسر و فرمانده گروهان پیاده نظام لشکر حمزه سید الشهدا (ع) خدمت کرد ، هر چه به او گفتند برای خدمت به وزارتخانه برگرد میگفت امام گفته جبهه ها را خالی نکنید من اینجا را ترک نمیکنم
در نهایت در عملیات بیتالمقدس با اصابت تیری به وسط پیشانی شربت شهادت را نوشید
Hossein Khalaji - Didam Daste Sardar Zamin Oftad (320).mp3
1.8M
به وقت شهادت سردار دلها
۱:۲۰😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار شگفت انگیز حدیث کساء. ماجرای شیخ جعفر اقا مجتهدی (ره) و توصیه به خواندن حدیث کساء
👤حجت الاسلام عالی
لحظه ورودم با کسی روبرو شدم که بشاش و خنده رو بود.همیشه تمیز و اتوکشیده بود.
هیچگاه در طول مدتی که با او هم خدمت بودم ،چیزی را برای خودش نمیخواست.
بذل وبخشش و مهربانیش بی نهایت بود.
کنارش آرامش داشتیم. برای حل مشکلات ارباب رجوع همه تلاشش را میکرد،
تا کارش تمام نمی شد نه استراحت میکرد نه غذا میخورد،درکارش جدی و قاطع بود.
غیرت عجیبی برای خانمهایی داشت که وارد پاسگاه می شدند ،تاکید داشت سریع کارشان را انجام دهید تا معطل نشوند ،کارآنهارا در اولویت قرار میداد تا آنها در جمع مردانه نمانند ومعذب نشوند.
تاکید برنماز اول وقت داشت.خیلی ها نماز خالصانه اورا یاددارند .
برای عزاداری های اهل بیت خودش پیگیری ونظارت هییتهارا عهده دار می شد و با حساسیت و دقت امنیت آنجا را کنترل میکرد.
حیف او بود در بستر بیماری ازدنیا برود،شهادت زیبنده او بود...
#خاطرات_همکار
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شهید_علی_اکبر_رنجبر
۱۲ آدر سالگرد شهیده، فهمیده سیاری
#طلبه_شهید_فهمیه_سیاری, در ۶ آذر سال ۱۳۵۹ کولهبار سفرش را بست و بههمراه یکی از یارانش، راهی شهر بانه شد تا بلکه بتواند با آموزشهای صحیح دینی در راستای آگاهی بخشی به فرزندان مظلوم آن سرزمین، گامهایی را بردارد... ماشین در حال حرکت بود. همراهان اعلام کردند, نگران نباشید، کالیبر پنجاه پشت سرتان در حرکت است. فهیمه با تبسمی پر از معنا رو به دوستش کرد و تمثال حضرت امام را که همراه داشت، نشان داد و گفت: کالیبر هزار با ماست. تا او را داریم چه غم!؟... و شروع کرد به تلاوت آیاتی از قرآن. ناگهان ماشین را به رگبار بستند. راننده گفت: سرتان را ببرید پایین. فهیمه آرام سرش را پایین آورد. بعد از چند دقیقه متوجه شدم خون از روی تمثال امام راه افتاده بود. فهیمه تا آخرین لحظه شهادت، حتی ناله هم نکرده بود و با عکس امام که روی قلبش گذاشته بود به شهادت رسید... شهیده فهمیه سیاری به همراه سه بانوی دیگر که قصد سفر به شهر سقز را داشتند موقع عبور از منطقه دیواندره در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۵۹ ماشین حامل آنان مورد حمله قرار گرفت و به درجه شهادت نایل آمدند...
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان,
#ناصرکاوه
خاطره ای از طلبه شهیده, فهمیه سیاری
۱۲ آذر سالگرد شهید مدافع حرم، میثمنجفی گرامیباد👇🏼
💥عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش بود. یک دفعه گفتم: "آقا میثم، در این موقعیت میخواهی بروی؟لااقل اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت: زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟... دلت میآید حضرت زینب (س) دوباره اسیری بکشد؟ بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم... من اواخر دوره بارداریام بود و روزهای سختی را میگذراندم. به او گفتم: خسته شدم. زودتر بیا خانه... گفت: "زهره جان! سپردم تان به حضرت زینب (س) و ازخانم خواستهام به شما سربزند.
🍂حلما تنها فرزندم که ۱۷ روز بعداز شهادت پدرش متولد شد.حلما بچه اولم بود و دوست داشتم همسرم کنارم باشد... ولی میدائم نشد. همان حرفش را در ذهنم مرور میکردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا (س) را صدا میکردم و به آنها سلام میدادم و میگفتم حتما همه این عزیزان اینجا پیش من هستند...
🌷میثم همیشه می گفت: لطف این کار در 👈 گمنامی و اخلاص برای خداست.
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصرکاوه
به روایت همسر شهید مدافع حرم،
#شهید_میثم_نجفی
🥀شهید علی اکبر شاهمرادی 🥀
ولادت ۱ مهر ۳۹_تهران
شهادت ۶ خرداد ۶۱_اروند رود
💚در ۸ سالگی با قرآن آشنا شد و انقدر علاقمند بود که در زمان بسیار کوتاه قرآن را حفظ کرد ، از قاریان قرآن و دارنده مدال طلا بود پس از اخذ مدرک دیپلم با معدل 19 در رشتهی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت ادامهی تحصیل داد
هنگام اقامهی نماز جماعت عید فطر سال ۵۷ توسط دکتر مفتح مسئولیت انتظامات را پذیرفت و در روز 21 و 22 بهمن ماه سال 1357 در کنار مردم غیور ایران برای تسخیر کلانتری 6 از هیچ کوششی دریغ نکرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خواستار انقلاب فرهنگی در دانشگاه شد وی بعد از تشکیل سپاه پاسداران عضو گردان 8 حدید در پادگان ولی عصر(عج) گردید
حضور در عملیات بازی دراز باعث شد، شاهمرادی به سختی مجروح گردد، با بازگشت به تهران به مدت سه ماه از بیت امام محافظت نمود و برای مدتی حفاظت از مجلس شورای اسلامی را بر عهده گرفت. قبل از شهادت مدتی به عنوان جانشینی پادگان ولی عصر(عج) منصوب گردید و در نهایت در عملیات بیتالمقدس جانش را نثار الله نمود
💚قسمتی از وصیتنامه شهید
به شما توصیه میکنم تا جایی که میتوانید امام خمینی را بهتر بشناسید و ارادت و تسلیم و اطاعت خود را نسبت به این مرد آسمانی بیشتر کنید. از خواهرانم میخواهم در تهذیب نفس و تربیت اولاد بیشتر بکوشند عفت و عصمت را از بانوان بزرگ اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها درس گیرند و سعی کنند فرزندانشان را از پیروان امام و حزباللهیهای اصیل تربیت نمایند تا شهد عبادت را بچشند که شیرینی شهادت بر آن کام خوشایندتر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار حدیث کساء
👤آیت الله ناصری
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم :↯↯↯
🍃در روز قیامت من پیش میزان اعمال هستم یعنی که هر کس کفه گناهانش سنگین تر از کفه ثوابهایش باشد من صلواتهایی را که
برایم فرستاده میآورم و در کفه حسناتش
گذارم تا کفه حسناتش سنگین تر گردد 🍃
📚 آثار و برکات صلوات ص ۱۳
"اٰللـٌّٰهًٌُمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓمّ"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #روضه_حضرت_زهرا(س)
🌺....توی خط مقدم کارها گره خورده بودو خیلی از بچه ها پرپر شده بودندو خیلی هاهم مجروح شده بودند.
#حاج_حسین_خرازی، #فرمانده_لشگر_امام_حسین(ع)
بی قرار بود،اما به رویش نمی آورد،خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه، یه وضعی شده بود عجیب.توی این گیرودار حاجی اومد بی سم چی را صدا زد و بهش گفت:هر جور شده بابی سیم
#محمدرضا_تورجی_زاده را پیدا کنید
(شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا(س)) ومداح با اخلاص لشکر بود.)
او را پیدا کردند حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض وگریه از پشت بی سیم گفت:
🌺....تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا (س) را برامون بخون.اوهم فقط یک بیت زمزمه کردکه دیدم حاجی بی تاب شد. خدا می دونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر می گویند.الله اکبر الله اکبر،خط راگرفته بودند،عراقی هارا تارو مار کرده بودند،با توسل به حضرت زهرا(س) گره کار باز شده بود...مصاحبه با شهید محمود اسدی از فرماندهان گردان یازهرا(س) از لشگرامام حسین(ع)
#کتاب_شهداواهل_بیت #ناصرکاوه