#دوشنبه ها
🌸یاقاضی الحاجات
#با شهدا 👈منش ورفتار شهدا در خانه
💕 بندهای پوتینش را که یک هوا گشادتر از پایش بود، با حوصله بست. مهدی را روی دستش نشاند وهمین طور که از پلهها میرفتیم گفت: «بابایی! تو روز به روز تپلتر میشی. فکر نمیکنی مادرت چطور میخواد بزرگت کنه؟» بعد مهدی را محکم بوسید. چنددقیقهای میشد که رفته بود. ولی هنوز ماشین راه نیافتاده بود. دویدم طرف در که صدای ماشین سرجا میخکوبم کرد. نمیخواستم باور کنم. بغضم را قورت دادم و توی دلم داد زدم: اون قدر نماز میخونم و دعا میکنم تا دوباره برگردی.
🌹شهید محمد ابراهیم همت
sapp.ir/moasesehzendegimotaharr
#دوشنبه ها
یاقاضی الحاجات
#با-شهدا 👈منش ورفتار شهدا در خانه
همسر شهید میثمی: هادی و حسین، 2 فرزند کوچکمان، دعوایشان شده بود، موهای هم را می کشیدند، گفت: «آماده شان کن ببرمشان بیرون.» یک ساعت بعد که آمد، دیدم سَرِ دو تای آنها را کچل کرده است. گفت: نمی خواهم [من که نیستم و در جبهه هستم] تو حرص بخوری!؟»
https://ble.im/moasesehzendegimotahar
موسسه زندگی مطهر
https://eitaa.com/moasesehzendegimotahar