eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
1.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از بانوی حجاز 🌼حضرت خدیجه سلام الله علیها از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم از قيامت و «اینكه اعمال بنده بر خداوند عرضه مى‌شود...» سوال نمود. پس آن حضرت شروع به گريه كرد. حضرت خديجه عرض كرد: يا رسول الله چرا گريه مى‌كنى؟ فرمود: از وسعت رحمت خدا در آن روز بر بندگانش... اى خديجه چون روز قيامت بنده را نزد خدا حاضر مى‌كنند، خطاب مى‌شود، اين بنده من! اطلاع دارى كه فلان روز و فلان شب چه كردى؟ عرض مى كند: خداوندا مى‌دانم... پس يك يك گناه او را به او اظهار مى‌كنند و او اقرار مى‌كند، تا به گناهى مى‌رسد كه در كمال قباحت باشد. 🙈 پس بنده سر خجالت به زير اندازد و عرق به صورت او جارى شود. خداوند مى‌فرمايد: اى بنده من چرا جواب نمى‌گوئى؟ بنده عرض مى كند: الهى شرمسارم، نمى‌توانم جواب بدهم. خطاب مى‌رسد: اى بنده تو با اينكه لئيمى از من شرم مى‌كنى و من با كريمى خود چگونه شرم نكنم از تو 🔅اى بنده، تو را حياء ندامت و پشيمانى است و مرا حياء كرم. گناه در ميان دو حياء بقائى ندارد. ✨ پس خداوند به كرم خود بنده را مى آمرزد و داخل بهشت مى كند. 📘خزائن الاخبار و مجالس المتقين لینک کانال نورالیقین👇👇✨💕✨ @moassese_nooraltaghin
✨﷽✨ ✅روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه‌ی سکه‌ی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما ✍اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت: ✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...! 🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند و هم دزد باورهای شان ... !!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ✨💕✨👇👇 @moassese_nooralyaghin
✨﷽✨ ✅امام مجتبى(ع) و اهتمام به امور مسلمين ✍شخصى كه محرم نبود، در كنار حضرت مجتبى عليه السلام شروع به طواف كرد، گفت: يابن رسول اللّه! من بدهكارم، مال مردم ‌خور نيستم، اما ندارم كه بدهم، واقعاً قصد جدى دارم كه پول طلب كار را بدهم. او گريبانم را گرفته و مى گويد: طلبم را بده! من به او گفتم: به اين كعبه قسم ندارم، ولى طلب تو را مى‌ دهم، مى گويد: اگر ندارى، بايد كسى ضامن شود كه اگر پول را ندادى، او پول مرا بدهد. من هيچ كس را در مكه غير از شما نمى شناسم. امام عليه السلام فرمود: طلبكار كجاست؟ گفت: بيرون از مسجد الحرام است. حضرت با حال احرام از طواف بيرون آمد، به طلبكار گفت: اگر اين طلب تو را نداد، من ضامن هستم. قبول كرد. حضرت برگشت و بقيه طواف را انجام داد. در سعى بين صفا و مروه، كسى به حضرت عرض كرد: آقا! در طواف واجب، آن هم دور پنجم و ششم، چرا بيرون رفتيد؟- بعضى‌ ها از امام و خدا جلوتر مى ‌افتند- حضرت عليه السلام فرمودند: 💥كارى مهم تر از طواف به وجود آمد؛ و آن هم نجات يك گرفتار بود 📚برگرفته از کتاب مرگ و فرصت‌ها نوشته استاد حسین انصاریان ‌@moassese_nooralyaghin