eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.5هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
222 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 انقلاب در اجتماع صد هزار نفری در : شنیدم رئیس جمهور به برخی گفته صبر کنید، طی ۲ الی ۳ ماه کلکش کنده خواهد شد. شتر در خواب بیند پنبه دانه....
⚠️توهین بی شرمانه پولی نژاد به مرحوم هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام 🔺دختر رفسنجانی۲ هفته پیش:از کارای مسیح علی نژاد خوشم میاد! حالا خوشت اومد؟ @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فضاسازی شبکه های لندنی پيش از سقوط قيمت ارز و طلا و سکوتشان پس از آن @mobahesegroup
📸نمونه ای از مذاکرات مطلوبِ غربی ها👆 ✅ایرانی هایی که قبول کردند تا به افسران انگلیسی کولی بدهند. اینگونه بودکه رییس علی دلواری ها تنها ماندند و جان،مال،عزت و ناموس ایرانی درچنگ اجنبی @mobahesegroup
4_5886719529228174872.pdf
2.9M
📔 کتاب ✏️ نویسنده: استاد مرتضی مطهری ✅ این کتاب، در چند فصل به بحث خاتمیت رسول اکرم و جاودانگی قرآن کریم و پاسخ به شبهات فرقه بهائیت می پردازد. ✨ t.me/mobahesegroup
📛تصویب یعنی شب عملیات از تو جبهه خودی منور بزنی❗️ یعنی تک تک کمین‌های خودی رو لو بدی❗️ یعنی نقشه پایگاه خودت رو بدی دست ❗️ یعنی ... 💠جوانان انقلابی شهرهای مختلف به منظور مطالبه از نمایندگان شهر خود و عدم‌تصویب FATF در مجلس بپاخیزند
پیج مقام معظم رهبری FATF را به شکل چاه نشان داده است ... بسیار پرمعنا و پرمفهوم است اگر بیندیشیم @mobahesegroup
هدایت شده از پند عارفانه
📖پند عارفانه 📝نظر آیت الله سیدمحمّدمهدی میرباقری درباره اینکه وقتی با زبان امام سجاد(ع) دعا می‌کنیم، حضرت ضامن اين دعا هستند ‌🔸امام سجاد(ع) اگر می گويند اين ذکر را بگوييد يا اين دعا را بخوانيد، وقتی آدم سحر بلند می‌شود در مرآی امام سجاد(ع) است. 🔹وقتی با زبان امام سجاد(ع) شروع می‌کند به دعا کردن، حضرت ضامن اين دعا هستند. خصوصاً اگر شما با توجه و توسل به امامی که اجازه داده بخوانيد. 🔸پس دعايی که از معصوم نقل می‌شود، يکی از خاصيت‌هايش است که اذن معصوم، پشت سر آن است. لذا اثر اين دعا با دعايی که من خودم بخوانم يا انشاء کنم کاملا متفاوت است. 📕 سال ۹۲ 📚کانال پند عارفانه (شعر، نصایح، صوت کوتاه) @pand_arefaneh 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیح و حواریون فیک! بررسی دقیق و مستند بر روی پیج اینستاگرامی مسیح علینژاد اگر به دانستن حقیقت احترام میگذارید بهتون توصیه میکنم حتما این کلیپ رو ببینید 🌺 رسانه مردمی ثائر @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیح و حواریون فیک! بررسی دقیق و مستند بر روی پیج اینستاگرامی مسیح علینژاد اگر به دانستن حقیقت احترام میگذارید بهتون توصیه میکنم حتما این کلیپ رو ببینید 🌺 رسانه مردمی ثائر @mobahesegroup
📷 فرقی ندارد حسینه امام خمینی باشد یا ورزشگاه آزادی، زیر پای رهبر انقلاب "همان زیلوی ساده همیشگی" است. @mobahesegroup
🔺 افشاگری امیرآبادی (عضو هیئت رئیسه مجلس) درباره بازی سیاسی لاریجانی و عارف برای بررسی FATF @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراف لارنس ویلکرسون، رئیس دفتر وزیرخارجه اسبق امریکا به ردپای سعودی‌ها در حادثه تروریستی اخیر اهواز: شرط می‌بندم شاهزاده‌های سعودی، با یک کیسه پول همان اطراف بودند... @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اف‌ای‌تی‌اف به زبان ساده خیانت جدید غربزده‌ها به امنیت مردم @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«آمریکا از پیمان مودت سال ۱۹۵۵ خارج میشود . این تصمیمی است که باید ۳۹ سال پیش گرفته میشد » سخنان مایک پمپئو در واکنش به رای دیوان لاهه @mobahesegroup
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
«آمریکا از پیمان مودت سال ۱۹۵۵ خارج میشود . این تصمیمی است که باید ۳۹ سال پیش گرفته میشد » سخنان مای
اما این پیمان مودت ۱۹۵۵ چیست؟👇👇👇👇 به گزارش پایگاه «نشنال اینترست» با اشاره به عزم جمهوری اسلامی برای شکایت از آمریکا به دلیل غصب 2 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در آمریکا، نوشته است که بر اساس معاهده‌ای قدیمی میان تهران و واشنگتن، چنین کاری امکان‌پذیر است.     دو ماه قبل بود که دیوان عالی آمریکا به بهانه پرداخت غرامت به خانواده‌های قربانیان چند انفجار در نقاط مختلف جهان، با مصادره اموال ایران در آمریکا موافقت کرد.    در پی این تصمیم که اصل مصونیت دیپلماتیک دولت‌ها را زیر سوال می‌برد و ضمنا یک دادگاه ملی را بر روابط خارجی حاکم می‌کند، ایران اعلام کرد که از آمریکا در دادگاه قضایی بین‌المللی شکایت می‌کند.    هرچند این دادگاه به صورت معمول فقط شکایاتی را بررسی می‌کند که دو طرف حکمیت این مرجع را به رسمیت بشناسند، اما معاهده موسوم به «پیمان دوستی، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» که در سال 1955 (1334) بین ایران و آمریکا امضا شده و هنوز هم معتبر است، این حق را به تهران می‌دهد که از واشنگتن شکایت کند.    این پیمان دو سال بعد از کودتای طراحی شده توسط آمریکا علیه دولت منتخب ایران و در زمان ریاست‌جمهوری «دوایت آیزنهاور» و نخست‌وزیری «حسین علاء» و با هدف گسترش سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران امضا شده است.     معاهده مودت ایران و آمریکا که به امضای «مصطفی سمیعی» معاون وقت وزارت خارجه ایران و «سلدن چیپین» سفیر کبیر آمریکا در ایران رسیده، از ژوئن سال 1957 یعنی یک ماه پس از تصویب در تهران، اجرایی شده است.     در تبصره دوم از بند 21 این پیمان در مورد دادگاه قضایی بین‌المللی آمده است: «هرگونه اختلافی بین طرفین معظم متعهد در تفسیر یا اجرای این پیمان، که از طریق دیپلماسی به نحو رضایت‌بخشی حل و فصل نشود، باید در دادگاه قضایی بین‌المللی مطرح شود، مگر آنکه طرفین معظم متعهد بر راهکارهای مسالمت‌آمیز دیگری توافق کنند.»    بر اساس این بند، هریک از طرفین می‌توانند شکوائیه خود را در دادگاه قضایی بین‌المللی مطرح کنند.     «فرشاد کاشانی» نویسنده این مطلب نوشته است که با وجود تمام مخاصمات میان ایران و آمریکا، هیچ مدرک حقوقی دال بر لغو این پیمان وجود ندارد.     بعد از انقلاب اسلامی ایران، اولین بار این آمریکا بود که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا به این پیمان استناد کرده و در دادگاه قضایی بین‌المللی علیه ایران طرح دعوی کرده و مدعی شد که تهران با بازداشت دیپلمات‌های آمریکایی تبصره دوم بند چهار پیمان را زیر پا گذاشته است. در آن زمان دادگاه بین‌المللی علیه ایران رأی داد. این سابقه موجب شد تا پیمان پس از انقلاب هم معتبر باشد.     کمتر از یک دهه بعد، ایران در ماجرای حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس، به این پیمان استناد کرده و آمریکا را به دادگاه قضایی بین‌المللی کشاند و دادگاه هم شکایت ایران را پذیرفت، هرچند تهران و واشنگتن بعدا این اختلاف را از مسیری دیگر حل کردند.    در سال 1992 هم در پی حمله آمریکا به خطوط نفتی ایران در خلیج فارس، بار دیگر ایران با استناد به همین پیمان از واشنگتن شکایت کرد و در مقابل آمریکا هم شکایت متقابلی را با ادعای مین‌گذاری ایران در دریا و حمله به کشتی‌های آمریکایی در دادگاه بین‌المللی مطرح کرد.     در هر دو مورد دادگاه قضایی بین‌المللی اعتبار شکایت‌ها را با استناد به پیمان 1955 تائید کرد. در دادگاه حکمیتی ایران و آمریکا در قضیه سفارت آمریکا هم دستکم یک بار به این پیمان استناد شده است.    در مقابل هیچ یک از دو کشور هیچ‌گاه به تبصره سوم از بند 23 پیمان که شرایط لغو را تشریح می‌کند، متوسل نشده‌اند. این تبصره عنوان می‌کند که هریک از طرفین که خواستار لغو پیمان باشند، باید یک سال زودتر به طرف مقابل اطلاع دهند.     در واقع به واسطه وجود این پیمان، دو کشوری که با هم در تخاصم هستند، در عین حال با یکدیگر پیمان مودت دارند و می‌توانند در دادگاه قضایی بین‌المللی طرف مقابل را به «نقض مودت» متهم کنند.     منبع: فارس  کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
سوالات کاربران 👇👇👇👇👇👇
⁉️ متن سوال ؟؟ 👇👇👇👇👇 آيا چيزي به اسم قسمت وجود دارد؟ در حالي كه در قرآن احاديث و سخن بزرگان به روشني ذكر شده كه انسان به واسطه ي عقل اختيار دارد و در نتيجه اختيار باعث تعيين آينده فرد توسط خود شخص مي شود پس چگونه است كه مي گويند قسمت فردي اين گونه بوده و چگونه است كه گفته مي شود در شب قدر آينده ي فرد در طول سال تعيين مي شود در حالي كه هر فرد اختيار دارد؟؟؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇👇 (قسمت اول) قسمت يا سرنوشت همان چيزي است كه در معارف ديني به آن تقدير گفته مي شود و در مباحث قضا و قدر بدان پرداخته مي شود ؛ اما در مورد اين تقدير يا سرنوشت انسان ها ، دو تفسير متفاوت وجود دارد: تفسير نخست مي گويد: سرنوشت هر كس از روز نخست، بدون اطلاع و حضور او، از طرف خداوند تعيين شده ، بنابراين هر كس با سرنوشت معيّني از مادر متولد مي شود كه قابل دگرگوني نيست هر انساني نصيب و قسمتي دارد كه ناچار بايد به آن برسد. چه بخواهد و چه نخواهد و كوشش هاي او براي تغيير سرنوشت بيهوده است. بنابراين تفسير،‌ بديهي است كه انسان موجودي مجبور و بي اختيار است. بررسي منابع اسلامي نشان مي دهد اين تفسير مورد تأييد اسلام نيست . قبول و پذيرش آن، تمام مفاهيم مسلّم اسلامي از قبيل:‌ تكليف، جهاد، سعي و كوشش و استقامت و غيره را به هم مي ريزد. استاد مطهري مي گويد: "اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،‌ انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتي وجود ندارد و نمي تواند وجود داشته باشد".(1) قضا و قدر و سرنوشت به معناي صحيح، آن است كه بدانيم قضا در اصل به معناي حكم، و قدر به معناي اندازه گيري است كه به قضا و قدر تكويني و تشريعي تقسيم مي شود ؛ منظور از قضا و قدر تكويني اين است كه هر چيزي و هر حادثه و پديده و هر موجودي در عالم،‌ علتي دارد و اندازه اي، نه چيزي بدون علت به وجود مي آيد و نه بدون اندازه گيري معيّن؛ مثلاً سنگي پرتاب مي كنيم و شيشه اي مي شكند، شكستن شيشه يك حادثه است كه حتماً علتي دارد. اين كه مي گوييم داراي علت است،‌ قضاي تكويني است. نيز مسلّما ميزان شكستگي و اندازه و حدود آن، به كوچكي و بزرگي سنگ و قوت و فشار دست و نزديكي و دوري فاصله و وزش و عدم وزش باد و مانند اين ها بستگي دارد. اين ارتباط حادثه فوق با چگونگي علت آن، همان قدر تكويني مي باشد ؛ پس يك معناي قضا و قدر،‌ به رسميت شناختن قانون علت و نظام خاص علت و معلول است. اما قضا و قدر تشريعي به معناي فرمان الهي در تعيين وظايف فردي و اجتماعي انسان ها و مقدار و حدود اين وظايف است؛ مثلاً مي گوييم نماز واجب است (اين قضاي تشريعي است) سپس مي گوييم. مقدار نماز در هر شبانه روز هفده ركعت است. (اين يك قدر الهي است).(2) طبق قضا و قدر تكويني، سلسله نظام علت و معلول به خداوند منتهي مي شود، ولي اين موضوع هيچ گونه مخالفتي با آزادي اراده و اختيار انسان ندارد. اعمال انسان، هم مستند به خود او است و هم مستند به خدا، اما استناد آن به خود او به دليل اين است كه با آزادي اراده، آن را انجام مي دهد. اما استناد آن به خدا به دليل اين است كه هستي انسان و تمام نيروهاي او و حتي آزادي اراده او از ناحيه خالق جهان آفرينش است و علل و اسبابي كه شرط تحقق يك عمل مي باشد از اوست. در قرآن آيات زيادي وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: "ليس للانسان الا ما سعي؛ براي انسان چيزي جز حاصل سعي او نيست".(3) و مانند آيه: " ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم؛ خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر خودشان آن را تغيير دهند".(4) إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى ؛ رستاخيز خواهد آمد! مىخواهم آن را پنهان كنم، تا هر كس در برابر سعى و كوشش خود، جزا داده شود! (5) « كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَ«ٌ (آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است(6) در احاديث اسلامي نيز بر اين نكته تأكيد شده است. در روايتي نقل شده كه اميرالمؤمنين(ع) از كنار ديوار شكسته و كجي برخاست. پرسيدند: از قضاي الهي فرار مي كني؟ فرمود: از قضاي الهي به قدر او پناه مي برم.(7) " . اين فرمايش حضرت يعني آن كه هرچند تا قانون عليت كه منتهي به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلي داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد . بدون اعلام قبلي سقوط مي كند. اما من مي توانم به قدر الهي پناه ببرم؛ يعني با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيري كنم كه اگر ديوار سقوط کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه مطلب بالا👆👆 👇👇👇👇 ✅ ادامه پاسخ بالا (قسمت دوم) با يك مثال معناي قضا و قدر الهي روشن مي شود: "اگر كسي بالاي بام بلند رود كه خود را با سر روي زمين سنگ فرش مسجد بيفكند و بگويد: اگر مقدر است بميرم مي ميرم ، گرچه خود را از بام نيفكنم . اگر مقدر است بمانم مي مانم، اين گفته درست نيست، زيرا خداوند در اين مورد چند مقدر حتمي و جبري دارد و يك مقدر اختياري. مقدرات جبري عبارت است از: 1- قضا و قدر الهي؛ سنگ را كه كف زمين از آن فرش شده، سخت و محكم آفريده است. 2- قضا و قدر الهي؛ جمجمه‌ انسان را از استخوان نازك خلق كرده است. 3- قضا و قدر الهي؛ به زمين قوه ‌جاذبه داده است. 4- قضا و قدر الهي؛ چنين مقرر كرده كه اگر كسي خود را از بلندي به زمين سختي پرت كند، جمجمه اش شكسته و مغزش صدمه شديد مي بيند . 5- قضا و قدر الهي اين است كه اگر كسي مغزش صدمه شديد ديد، فوراً بميرد. 6- قضا و قدر الهي اين است كه بشر داراي اختيار و اراده باشد و بتواند خود را از بام پرت كند و بميرد و يا آن كه از راه بام، پله پله به زير آيد و بماند. پس به آن كسي كه روي بام به قصد افكندن خود ايستاده ،بايد گفت: تقدير خداوند درباره مرگ و حيات شما تابع اراده و اختيار شما است. اگر افكندن از بام را اختيار كني ،مقدر است بميري . اگر پله هاي بام را انتخاب كني، مقدر است بماني و در هر دو صورت، قضيه روي قضا و قدر الهي است".(9) البته ما معتقديم که همه حوادث عالم به قلم تقدير الهي در لوحي به نام لوح محفوظ (علم الهي )به ثبت رسيده است و کسي جز خداوند از آن آگاهي ندارد:«وعنده ام الكتاب »(10) و هرگز تغيير نميکند. هر يک از انسانها داراي اجل حتمي هستند که به هيچ عنوان قابل تأخير و تقديم نميباشد . لوح ديگري به نام لوح محو و اثبات که تقدير الهي در آن نگاشته ميشود، وجود دارد كه قابل تغيير و تبدّل است:«يمحوا الله مايشاء و يثبت»(11)،مانند اجل معلق كه اين اجل به سبب صدقه يا کار خير قابل تأخير افتادن است، همان طور که در روايات وارد شده و يا اين که به خاطر کارهاي سوء مثل عاق والدين و قطع رحم به جلو ميافتد.(12) ثبت حوادث و وقايع زندگي انسان در لوح محفوظ(علم الهي) به معني رقم خوردن همه چيز از قبل نيست ، بلكه خداوند از آن جا كه نسبت به همه امور علم قبلي دارد ، مي داند كه بر اساس ضوابط و ساختار علّي و معلولي عالم و بر اساس اختيارات فردي ،چه نتيجه اي براي هر فرد رقم مي خورد . هركس چه سرنوشتي را براي خود ترسيم مي نمايد ، در نتيجه اگر قرار بر حصول تغييري در اين امر باشد، باز به دست خود فرد خواهد بود . در لوح محفوظ ثبت است كه فلان فرد پنجاه سال عمر مي كند و در اين سن بر اثر سكته جان مي سپارد ، اين امر به اين معني نيست كه فرد به دور از هر نوع اراده و اختيار يقينا در پنجاه سالگي به ناگاه سكته كرده خواهد مرد ، بلكه اين فرد در طول زندگي و در مسير حيات خود نحوه اي از رفتار و عملكرد را در پيش مي گيرد . در تغذيه و تحرك بدني و مشغله كاري و .... به نحوي رفتار مي كند كه بر اثر علت هاي طبيعي رگ هاي قلبش گرفته و در اين سن به سكته مبتلا شده و در نتيجه آن خواهد مرد . اين گونه علم خداوند همانند علم پزشك از روند بهبود فرد بيمار يا پيشرفت بيماري اوست كه تاثيري در تحقق اين علل ندارد ، يا همانند علم معلم به اينكه در امتحان كدام دانش آموز نمره كامل خواهد گرفت و كدام رفوزه خواهد شد ؛ يقينا اين علم از قبل در ذهن معلم نقش بسته است ، اما ممتاز يا رفوزه شدن دانش آموزان معلول علت هاي خاص خود است . خودشان در اين امر نقش كليدي و موثر دارند . تغيير دادن سرنوشت در شب قدر يا در هر زمان ديگر به معني تغيير دادن آن است كه قابل تغيير است ، يعني چيزي كه در لوح محو و اثبات ثبت شده و با عوامل گوناگون مي توان آن را دگرگون نمود . شب قدر بهترين فرصت براي تغيير دادن سرنوشت هاي نامناسبي است كه به واسطه اعمال اختياري خود براي خود رقم زده ايم، به سمت سرنوشت هاي مناسب و خير، چون دعا يكي از مهم ترين عوامل تغيير تقديرها است . در اين شب دعا در اوج قدرت و تاثيرگذاري است . کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇 حكمت و صلاح خداوند چي مقوله اي است؟؟ تقدير چيست ؟ قسمت چيست؟ آيا حكمت تقدير و قسمت با يكديگر فرق دارن؟ لطفا فرقهاي اصلي آنها را بفرمائيد تا كاملا متوجه بشوم. زيرا مطالب زيادي خوانده ام اما متوجه فرقشان نشده ام. ✅پاسخ: 👆👆 👇👇👇👇 حکمت از نظر لغوي به معناي منع و بازداشتن براي اصلاح است. به همين جهت افسار اسب را «حکمه» ميگويند. زيرا اسب را از سرکشي و تمرد باز ميدارد و او را مطيع و رام ميسازد. همچنين فرمانهاي مولوي را از آن جهت «حکم» ميگويند که مکلف را از انجام کارهاي دلخواه خود باز ميدارد و قاضي را «حاکم» ناميدهاند زيرا حکم او مانع ضايع شدن حق و تعدي به ديگري ميشود و نيز تزلزل در نزاع را برطرف ميکند. تصديق علمي را نيز به اعتبار اينکه از عارض شدن شک و ترديد بر ذهن مانع ميشود «حکم» مينامند. شايان ذکر است که لازمه مصونيت مورد حکم از هرگونه امر منافي، استواري و استحکام آن است بنابراين کلمه «حکمت» ملازم با خللناپذيري، استواري و استحکام است خواه مربوط به علم باشد و خواه مربوط به عمل(1) مفسران گفتهاند: حکيم کسى است که کارها را استوار و محکم کند. اين کلمه مجموعا 97 بار در قرآن کريم به کار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در يک مورد صفت امر آمده، بقيه هم درباره حکيم بودن خداوند سبحان است(2) حکيم به معناى متقن کار، و کسى است که هيچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمىشود، هر چه مىکند با علم مىکند، و مصالحى را در نظر مىگيرد(3). حکيم کسى است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمىدهد، بلکه هر کارى صورت مىدهد به خاطر اين است که داراى مصلحتى است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجيح مىدهد(4).پس حکمت ومصلحت در واقع از يک مقوله و مفهوم شبيه هم را مي رساند و کار ي حکيمانه است که مصلحت آميز باشد و فسادي در آن وجود نداشته باشد . از اين رو در «مصباح المنير» آمده است: صلاح ضد فساد است، مصلحت در چيزي،يعني وجود خير در آن. (5) پس طبق اين معنا، هر آنچه خداوند حکيم در مورد انسان اجرا مي کند، به مصلحت او است ؛ زيرا خداوند حکيم مطلق است و آنچه براي انسان مقدر نمايد، نيز حکمت و مصلحت نيست؛ پس هر چه خداوند براي انسان خواسته به مصلحت او و بر اساس حکمت الهي است که موجب شکوفائي استعداد هاي انساني شده، يا او را از خواب غفلت بيدار مي کند و متوجه خداوند مي شود. تقدير از قدر است و قدر يعني اندازه و اندازه گيري و تعيين حدّ و حدود چيزي و به اين معنا است که خداوند براي هر چيزي اندازه اي قرار داده و آن را بر اساس اندازه گيري و محاسبه و سنجش آفريده است.(6) ودر محاورات عرفي تقدير همان چيزي است که از آن به قسمت ياد مي شود، زيرا « قسمت» به معاني مختلفي به کار برده مي شود که اعتقاد به برخي از آن ها، موجه است و به برخي ديگر ناموجه و بي دليل . معناى صحيحى که براى قسمت و مصلحت وجود دارد همان قضا و قدر الهى است؛ هرچند در بين عوام رايج شده که در بسيارى از وقايع زندگى تعبير مىکنند که «قسمتش چنين بود» و از اين تعبير معمولاً معناى جبر برداشت مىشود، در حالى که «قسمت» به معناى «جبر» و سرنوشت حتمى گريزناپذير پذيرفتنى نيست؛ از اين رو تنها معناى مقبولى که براى «قسمت» وجود دارد، قضا و قدر است که با اراده و اختيار انسان منافاتى ندارد.و شرح آن را در منبع ذيل جويا شويد. (7) البته ما معتقديم كه حوادث و وقايع ريزو درشت زندگي هر فرد توسط خداوند از قبل تقدير مي شود و اين امور در دو لوح به نام «لوح محو و اثبات» و «لوح محفوظ» ثبت و ضبط است. اما اين به معناي غير قابل تغيير و تبديل بودن اين امور نيست.(8) در باره تفاوت حکمت و تقدير بايد گفت: گرچه چنان که اشاره شد. هر کدام از واژه گان ياد شده معناي خاص خود را دارد. ولي ممکن است به لحاظ کار بردي گاهي حکمت و تقدير در يک مصداق به کار برده شود بخصوص در جاي که بحث مربوط سر نوشت انسان است . کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
پي نوشت ها: 1. مقري فيومي، احمدبن علي، مصباح المنير، قم، دارالهجره، 1414 ق، ج1 ، ص123( ذيل واژه حکم)؛ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، بيروت، دارالعلم الدار الشامية ، 1412 ق، ص 248. 2. قرشى، سيد على اکبر، قاموس قرآن، چاپ پنجم، انتشارات دارالکتب الاسلاميه، ج 2، ص 164، ماده حکم. 3. طباطبائي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، 1417، ج 19، ص 531. 4. همان، ج 14، ص 405. 5. المقري الفيدمي، احمد بن محمد بن علي، المصباح المنير، ج 1، ص 345. 6. لغت نامه دهخدا، نشر دانشگاه تهران 1368 ش (ماده قدر)، ج4،ص 123. 7. ناصر مکارم شيرازي، پيدايش مذاهب، نشر نسل جوان قم 1367 ش، ص 29. ونيز: ‌شهيد بهشتي، شهيد باهنر، شناخت اسلام، نشر ساز مان تبليغات اسلامي تهران 1375 ش، ص231. 8. شهيد مطهري، مجموعة ‌آثار، انتشارات صدرا، تهران 1374 ش، ج1، ص 384. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ سوال : 👇👇👇👇 چه فرقي بين شانس و حكمت وجود دارد؟ ‌آيا تفاوتي است؟ آيا يك مسلمان بايد به شانس اعتقاد داسته باشد؟ ✅ پاسخ: 👇👇👇👇 هيچ معناي صحيحي براي شانس وجود ندارد و اصولا چيزي به نام شانس واقعيت خارجي ندارد، هرچند ممکن است تقديرهاي زندگي برخي افراد با ديگران متفاوت باشد و اين تقديرهاي به ظاهر مثبت ناشي از شانس تصور شود. در هر حال چنان که ذکر شد هر اتفاق در عالم بر اساس حکمت خداوند و علت خاص قرار داده شده براي آن است نه ناشي از عامل موهومي به نام شانس و مسلمان به چنين چيزي معتقد نمي شود. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال 👇👇👇👇👇👇 اگر تقدير وجود دارد پس چرا ما تلاش يا دعا مي كنيم؟ اگر قسمت هست پس چرا گاهي انتخابها اشتباه است؟ اگر حكمت هست آيا خداوند دوست دارد بنده اش بنا به حكمتش در سختي باشد و ديگر بنده اش خير؟ پس عدل كجاست؟اختيار انسان در كجا بين حكمت و تقدير و قسمت لحاظ شده؟ ✅ پاسخ: 👇👇👇 (قسمت اول) پاسخ در چند محور بيان مي شود: الف_ در باره فراز اول پرسش بايد گفت: با توجه به معناي تقدير بايد گفت: تقدير تا زماني که به مرحله قضا نرسد، ممکن است بر اثر علل و عواملي خاصي تغيير کند، ولي هر گاه به مرحله قضا( که احيانا از آن به قضاي حتمي نيز ياد مي‌شود) برسد، تغيير پذير نخواهد بود. اما درباره امکان تغيير تقدير از نظر فلسفي بايد اشاره شود: گر چه تغيير و تبديل تقدير و سرنوشت خارج از مشيت و علل الهي ناممکن است، ولي تغيير سرنوشت به معناي عاملي از مظاهر قضا و قدر الهي و حلقه‌اي از حلقات عليت، مي‌تواند سبب تغيير و تبديل سرنوشتي بشود.(1) اما امکان تغيير سرنوشت از نظر آموزه‌هاي ديني: در روايات متعددي آمده که برخي اعمال نيک ممکن است سبب تغيير شود. مثلا درباره اين که صله رحم موجب طول عمر، دفع بلايا، زيادتي رزق، برطرف شدن فقر و زياد شدن نسل مي‌شود، روايات بسياري آمده؛ مثلا حضرت صادق (ع) به شخصي فرمود: چندين مرتبه مرگت رسيد و خداي تعالي به سبب صله رحمي که کردي و احساني که به خويشاوندانت نمودي، آن را به تاخير انداخت. (2) در روايات متعدد آمده که دعا سبب مي‌شود که قضا و قدر تغيير نمايد. مثلا امام کاظم (ع) فرمود: «ان الدعا يرد ما قد قدر؛ (3)دعا آنچه را مقدر شده، دفع مي‌کند». در روايت ديگر آمده بلاي نازل شده به وسيله دعا دفع مي‌شود. (4) ب_ تقدير و قسمت چون با اختيار وانتخاب تعارضي ندارد، سهم آدمي از مقدرات الهي اولاً اين است که خداوند اراده و اختيار را براي آدميان مقدر کرده است؛ يعني خداوند در قضا و قدر خود چنين مقدر کرده که انسان ها با اراده و اختيار خود عمل کنند و جبر مطلقي بر آنها در نحوة عملکردشان وجود نداشته باشد. هر چند در اين انتخاب ها گاهي فرد دچار اشتباه مي شود و انتخاب نادرستي دارد، و اين خود مويد اصل اختيار و حق انتخاب انسان است؛ از اين روي حکيم صدرالمتألهين تصريح کرده: آدمي در مختار بودنش مجبور است؛ يعني براي او از سوي خداوند مقدر شده که با اراده و اختيار عمل کند. پس اختيار انسان اختياري نيست بلکه انسان در مختار بودنش مجبور است و نمي‌تواند مختار و با اراده نباشد .(5) بنابراين اختيار داشتن انسان جزئي از مقدرات الهي است. دوم: چنان که اشاره شد اختيار انسان از تقديرات الهي است، ولي انسان با اراده و اختيار و ساير شرايط و علل و عوامل آنها را انجام مي دهد، و در انجام آن امور هيچ گونه جبري بر او نيست.(6) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
✅ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇👇 (قسمت دوم) ج_ در باره فراز سوم بايد گفت: حکمت خداوند نسبت به پديده‌ها، رخ دادها، حوادث و پيش‌آمدهاي گوناگون در جهان و يا براي آدميان، بدين معناست که هر يکي از موارد ياد شده علت، مصلحت کلي يا جزئي و اسراري دارد و هيچ چيزي در عالم بدون علت و مصلحت رخ نمي دهد، گر چه ممکن است يک رخ دادي براي برخي پيامد ناگوار داشته باشد، ولي براي مجموع نظام هستي و يا عاقبت آن مورد خاص نفع و مصلحتي به همراه داشته باشد. و از همين روست که گفته مي‌شود کارهاي خداوند همه بر اساس حکمت و مصلحت است، يعني يک سرّي، مصلحتي بالاخره در آن کار نهفته است و هيچ گاه بيهوده و يا ضرر مطلق نيست. در آموزه‌هاي ديني يک اصول و قواعد کلي بيان شده که در کل اين حقيقت را بيان مي کند که هيچ رخدادي بدون مصلحت و حکمت واقعي نيست، مثلا در روايتي آمده: «ان الله ليتعاهد المومن بالبلاء کما يتعاهد الرجل اهل بالهديه من الغيبته» (7) خدا از بنده مومنش تفقد مي کند و براي او بلاها را اهدا مي‌کند همان طور که مراد در سفر براي خانواده خودش هديه اي مي‌فرستد. و در روايت ديگر آمده: «ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا» (8) خدا زماني که بنده‌اي را دوست بدارد در درياي شدايد غوطه ور مي‌سازد. شهيد مطهري با اشاره بدين گونه آموزه‌ها در اين رابطه مي‌‌گويد: خدا براي تربيت و پرورش جان انسان‌ها برنامه‌هايي دارد و از همين روست که وقتي خدا نسبت به بنده‌اي از بندگانش لطف مخصوص دارد او را گرفتار سختي‌ها مي‌کند، جمله معروف است: «البلاء للولاء» ناظر بدين مسئله است. (9) بنابراين گر چه درک ريز حکمت‌هاي رخ دادها کار دشوار است و همه کسي نمي‌تواند بدان دست يابد، ولي به طور کلي اين اندازه قابل درک است که انسان هر گاه با رخ دادي مواجه شد بفهمد که آن رخ داد چه خوش آيند و چه ناخوش آيند در درون خود حکمت و مصلحت و سري نهفته‌اي دارد و بايد بکوشد از آن رخداد حداکثر استفاده را ببرد و يا در برابر آن صبر و شکيبايي کند. تا بتواند از آن مقطع به سلامتي عبور کند، گفتني گذشت زمان معمولا بسياري از اسرار و مصلحت يک رخ داد فردي يا اجتماعي و يا حتي طبيعي را نشان مي‌دهد يعني چه بسا حوادث و رخ دادها به وجود مي‌آيد بعد از مدتي معلوم مي‌شود که چه سرّي و يا مصلحت و حکمت و يا علت و سببي در دل آن رخداد نهفته بوده است. چه اينکه چه بسا چيزها ممکن است در دنيا حکمت و مصلحتش معلوم نگردد. ولي در آخرت مشخص مي‌شود. و به طور کلي در باب حکمت و مصلحت کارهاي خداوند اين در باره انسان‌ها اين آموزه قرآني اصل کلي در خور توجه‌اي را اشاره نموده که فرمود: چه بسيار شود که چيزي را شما ناگوار شماريد، ليکن خير و صلاح شما در آن بوده،(10) و چه بسيار شود که چيزي را دوست داريد و در واقع سرّ و فساد شما در آن است. و يا در آيه ديگر : فرمود : بسا چيزي تا پسند شما است و حال آن که خدا در آن خير بسياري براي شما مقدر فرموده است. (11) بنابراين از اين کليات مي‌توان وجود مصلحت و حکمت را در همه کارها دانست. ولي درک جزئيات آن بخصوص همزمان با خود با رخ دادها کار دشوار است. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup