👈 بررسی ادعای۱ :
گفته شده مؤسس #مراکز_شیعی و #حوزه_قم است.
یعنی تمام حوزه های علمیه -خصوصا حوزه های مرکزی مثل نجف، قم، تهران، خراسان و ...- به دست او تاسیس شده است که خب برای کسی که ذره ای تاریخ بداند این حرف بسیار مضحک است چرا که این حوزهها مربوط به قرنها پیش است حتی برخی مربوط به بیش از هزار سال پیش است. سادهترین و در دسترس ترین راه آن است که #وقفنامه این مدارس، مساجد و ... بررسی شود تا بطلان این ادعا روشن شود.
در مورد حوزه قم هم باید گفت این شهر مدارس و مراکز بسیاری دارد که خب واقف و سازنده آنها هم مشخص هستند ولی مقصود مطرح کننده شبهه مدارس قم نیست بلکه حوزه مرکزی قم است که خب باید گفت:
هیچ منبع تاریخی -حتی منبع ضعیف- چنین مطلبی را بیان نکرده است و جالب آنکه خود کُرزُن چنین میگوید:
وی[=فتحعلی شاه] به جای روکاری کاشی گنبد، خشتهای مسین زراندود گذاشت و مدرسه ای در جوار آنجا ساخت با درآمد موقوفه ای برای تحصیل یک صد طلبه و نیز بیمارستان و مهمانخانه ای تأسیس نمود.
#ایران_و_قضیه_ایران، ج۲ ، ص۱۲
حال نوبت میرسد به منابع دیگر:
به عنوان نمونه و برای شروع از یک منبع معتبر انگلیسی آغاز میکنیم:
سال ۱۲۹۹ هجری شمسی که شیخ عبدالکریم حائری یزدی پس از ترک عراق از طریق اراک (سلطان آباد) وارد شهر قم شد، معمولاً سال تأسیس مجدد حوزه علمیه به شمار میآید. ورود آیت اللّه حائری یزدی همراه مهاجرت دسته جمعی عده ای از علمای شیعه انجام گرفت. آنها نگران بودند که تبادل مبهم حکومت میان دولت عثمانی و دولت انگلیس در عراق ممکن است موقعیت آنان را در عتبات به مخاطره افکند. شیخ مرتضی انصاری مدتها قبل میر محمد علی شوشتری جزایری را برای شناسایی شهرهای قم و مشهد فرستاده بود. سپس سال ۱۲۹۵ ه. ش. آیت اللّه فیض قمی با عده ای از همراهان به قم بازگشتند تا مدارس قدیمه را باب سلیقه خود رونقی دوباره دهند. دکانها و انبارها میبایست به وضع اولیه، یعنی حجره طلاب مدرسه فیضیه باز میگشتند. حتی چند نانوایی باید احداث میشد. طی یک سده کامل -از رحلت میرزا (ابوالقاسم) قمی صاحب کتاب قوانین در سال ۱۲۳۱/۱۸۱۵- مدارس قم متروک و مخروب مانده بود و شهر دچار نوعی «قحطی فکری» شده بود. آیت اللّه میرزا محمود روحانی و شیخ حسین قمی، پس از انجام پاره ای تأسیسات جزئی در حوزه علمیه، برای دعوت و ترغیب حائری یزدی به آمدن به قم، عازم اراک شدند.
آیت اللّه حائری یزدی و در پی او عده زیادی از علما شامل جانشینان پس از رحلتش (۱۳۱۴ه. ش. ) به قم آمدند که عبارت بودند از آیات عظام: محمد علی حائری قمی (ف۱۳۱۸ش) و محمد حجت کوه کمره ای و نیز [امام] خمینی و محمد رضا گلپایگانی که بلافاصله آمدند، احمد خوانساری در سال ۱۳۰۲ ه. ش.، شهاب الدین مرعشی و محمد کاظم شریعتمداری در سال ۱۳۰۳ ه. ش، و آیت اللّه صدرالدین صدر در سال ۱۳۰۹ ه. ش. آمدند.
البته در همین منبع به ریشه دار تر بودن حوزه قم به بیش از هزار سال قبل نیز اشاره دارد:
از میان علمای شیعه، خاندان بابَوَیْه و سرشناس ترین پسر آنها، شیخ صدوق بن بابویه مرجع تقلید را میتوان نام برد. در این زمینه ها، قم مدعی است به لحاظ داشتن حوزه علمیه، قدمت بیشتری نسبت به شهر نجف (در جنوب عراق) دارد. البته سالهای متمادی وقفه در تدریس را نیز باید در نظر داشت.
#John_Sposito, The Oxford Encyclopedia of #the_Modern_Islamic_World, (۴ vol. ) p. ۳۸۱-۳۸۵
در منابع تاریخی نوشته علمای خودمان هم مسئله واضح و روشن است:
مرحله۱:
شهر قم بنا به اشهر اقوال، از بلاد اسلامی است؛ یعنی بعد از ظهور اسلام، این مکان به رتبه مدنیت رسیده است و الاّ قبل از اسلام، مشتمل بر چندین حصار و مزارع و قری بوده است.
و بعضی را عقیده بر این است که قبل از اسلام هم این مکان شهر بوده است. حمدالله مستوفی صاحب نزهة القلوب و صاحب کتاب آثارالادهار هم بر این عقیده میباشند که قم قبل از اسلام از بلاد عجم بوده است. اگرچه، بعضی، احادیث ضعیفه را میتوان مؤید این قول قرار داد، لکن بعضی مطالب تاریخیه و پاره ای آثار ظاهریه حاکی از این است که قم از بلاد اسلامی است.
[قول] اشخاصی که معتقد شده اند بر این که قم بعد از اسلام، به درجه مدنیت رسیده است، بهتر از سایر اقوال است.
و «یاقوت حموی» صاحب «معجم البلدان» دارای همین عقیده است (#معجم_البلدان ج۴، ص۳۹۷). وی میگوید قم از شهرهای قبل از اسلام نبوده است. طلحة بن اللاحوص الاشعری با جماعتی از اشعریین در عهد حجاج بن یوسف، قهراً و تعرّضاً از عرب به عجم آمده، درین سرزمین منزل کردند و در این جا هفت قرای معتبره بود که قریه «کُمندان» از همه بزرگ تر بود و آن امکنه را به اسم «کمندان» میخواندند، «الف و نون» زایده را از آخر، انداختند و آن را مخفف نمودند و میم را مشدّد ساخته، کاف را به جهت تعریب بدل به قاف کردند و این شهر را به نام «قم» نامیدند.
صحت قول صاحب «معجم البلدان» به درجه یقین است و 👇?