eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.5هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
222 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
✅نامه ی یک دختر سه ساله که به مادرش گفته به حضرت رقیه(س) بنویسه که در فضای مجازی در حال انتشار است. 🔻کاش شعور و بصیرت جریان غربگرای خودباخته، به اندازه این دخترک سه ساله بود، که با تیترهای عمدی و توهین آمیز علیه اعتقادات مردم هجمه وارد نمی کردند!! 🔻هرجا این تفکر غربزده وارد شد، اصول را لگدمال کرد و استقلال کشور را بر باد داد. از استقلال اقتصادی و سیاسی گرفته تا مقدسات دینی و مذهبی. @mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇 تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇👇 عاشورا از ریشة عشر به معنای ده و دهم و تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم است . این لفظ فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است. به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد، این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی بهره مند شد. ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» .(1) همین مطلب را طریحی در «مجمع البحرین» گفته است. (2) البته پیش از واقعه کربلا ، هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی(ع) شهادت امام حسین(ع) را در کربلا پیشگویی کرده بودند. امام حسین(ع) نیز شهادت خود را پیشگویی کرده، به برخی از پیامبران پیشین نیز شهادت آن حضرت وحی شده بود. (3). پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی(ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند . از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت. امام صادق(ع) فرمود: و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛(4) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند. روز نهم محرّم، تاسوعای سال 61 هجری امام حسین و یارانش در محاصرة نیروهای دشمن بودند. در این روز دشمن آب را به روی اهل بیت امام حسین(ع) و یاران او بسته بود. این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبت‌بار برای خاندان پیامبر بود،به عنوان تاسوعای حسینی، مورد توجه شیعیان قرار گرفت. امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد».(5) در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند. به تدریج دشمنان درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند، در حالی که آن روز، روز غم و اندوه و مصیبت است. روزی است که بهترین انسان را کشتند، جگر رسول خدا را پاره کردند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت بردند، آیا این روز میتواند روز مبارکی باشد؟! امام صادق(ع) در همین‌ باره می‌فرماید: بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین کشته شد و به سپاهیان (بنی‌امیه) آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را‌ عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود، روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تاکنون ادامه دارد، که ریشه آن از خاندان ابوسفیان است. در این روز، مردم روزه می‌گیرند و با شادی، با خویشان و بستگان خود،‌رفتار می‌کنند.(6) از این رو در زیارت عاشورا آمده است: «اللّهم ان هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد».(7) از جمله روایتی که در متون روایی و تاریخی راه یافته آن است که گفته اند: علت نامگذارى روز دهم محرّم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد گرامیداشت الهى قرار گرفته اند.(8) ، در حالی که این سخن صحیح نیست . ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود. (9) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup ادامه در پست بعدی👇👇👇👇👇
ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇 شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساخته اند و حتی دعائی هم درباره آن درست کرده اند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساخته اند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان. شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشته اند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10). حضرت امام رضا(ع) می‌فرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11) ----------------- پی نوشت‌ها: 1- ابن اثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج3 ، ص240 2- طریحی، مجمع البحرین ، ماده عشر ، ج3 ، ص186 3- بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250. 4- کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95 . 5 – سفینه البحار، ج 1، ص 312 (ماده تسع). 6- بحارالانوار ، ج45 ، ص 95 – 96. 7- همان، ج 98، ص 295. 8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ‌ص 179. 9- الصحیح من سیرة النبی، ج 4، ص 306 . 10- مفاتیح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا. 11. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 578، اعمال روز عاشورا. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ سوال : 👇👇👇👇 حضرت زینب تا چه مدت در اسارت بود و چه زمانی آزاد شد؟ زندگانی ایشان پس از آزادی چگونه بود؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇👇👇 پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبرى (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت. سخنرانى قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مى نازید و مى گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت: جز زیبایى چیزى ندیده ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مى آورد تا در پیشگاه خویش داورى کند».(1) آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زاده اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.(2) کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. جلسه اى یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریدة حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستى به صورتش مى زد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند. در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفته اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت.(3) برخی معتقدند بعد از ورود کاروان اهل بیت(ع) به مدینه، دلیل روشنی نداریم که حضرت زینب از مدینه بیرون رفته باشد، بنابر این در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد، اما مکان دفن او در بقیع مشخص نیست، همان طور که شخصیت‌های بزرگ دیگری از اهل بیت(ع) در بقیع مدفون هستند و مکان قبر آنان مشخص نمی‌باشد.(4) دربارة مدت اسارت مدت اسارت حضرت زینب و حرکت آنان از شام به مدینه، مرحوم دکتر آیتی بر این باور است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام، هنگام رسیدن آنان به دمشق، مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید، تاریخ حرکت آنان از دمشق به مدینه و هنگام ورود آنان به مدینه، به درستی معلوم نیست.(5) برخی نوشته‌اند که سر مطهر امام حسین(ع) روز اوّل صفر به شام رسید و چند روز بعد اسیران وارد شام شدند.(6) روز هشتم ورود اهل بیت(ع) به شام یزید آنان را احضار کرد و بین ماندن در شام یا رفتن به مدینه آزاد گذاشت، که آنان رفتن به مدینه را انتخاب کردند.(7) ---------------- پی‌نوشت‌ها: 1ـ لهوف، ص 218؛ مقرم،‌ مقتل الحسین، ص 324؛ ارشاد، ج2، ص 144. 2ـ ارشاد، ص 116 117؛ بحار الانوار، ج 45، ص 117. 3ـ زینب پیام‌آور عاشورا، سید عطاءالله مهاجرانى، ص 287، 347 348 352. 4ـ اعیان الشیعه، ج 7، ص 140. 5 – علی نجاتی، قطعه‌ای از بهشت، ج2، ص 607. 6 – علامه شعرانی، دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 287 – 289. 7 – همان، ص 534. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇 اولین کسانی که درباره واقعه کربلا،‌کتاب نوشتند چه کسانی بودند؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇👇 به جهت عظمت ، عمق تأثیرگذاری و گستردگی بازتاب حادثه کربلا ، از سده های نخستین ، حتی در قرن اوّل هجری (که نوشتن تاریخ و سیره به جهت سیاست خلیفه دوم، عمر ممنوع بود) بسیاری از نویسندگان تاریخ و سیره در این باره کتاب نوشته اند . آنان با نگارش آثاری نگذاشته‌اند این رویداد مهم به فراموشی سپرده شود ، یا تنها در نقل ها باقی بماند. اولین تاریخ نگاران واقعه کربلا : 1 – اصبغ بن نباته مجاشعی از برخی اسناد به دست می‌آید‌ نخستین کسی که اقدام به ثبت واقعه کربلا کرد، اصبغ بن نباته مجاشعی است . اوکتابی نوشت به نام «مقتل الحسین(ع)».(1) وی از یاران خاص و فداکار امیرمؤمنان علی(ع) به حساب می‌آمد و از شجاعان عرب بود که که با امام تا مرز کشته شدن بیعت کرد.(2) درگذشت وی را برخی بعد از قرن اوّل هجری(3) و برخی سال 64هـ به بعد نوشته‌اند.(4) 2- جابر بن یزید جعفی دومین کسی که در مورد حادثه کربلا کتاب نوشته جابر بن یزید جعفی است .کتاب او نیز به نام «مقتل الحسین» است.(5) روایات زیادی از واقعه کربلا از جابر نقل شده که نوزده روایت آن در کامل الزیارات می‌باشد.(6) جابر از محدثان سرشناس کوفه و از مراجع علوم دینی زمان خویش در کوفه در اواخر دوره اموی و اوائل دوره عباسی و شاگرد امام باقر است که بیشتر دانش خود را در مدت هیجده سال شاگردی از آن حضرت فراگرفته و محضر امام صادق(ع) را نیز درک کرده است. او در سال 128هـ درگذشته است.(7) 3 - ابو مخنف( لوط بن یحیى) کسی که به صورت مفصل واقعه کربلا را با عنوان «مقتل الحسین» به نگارش در آورد ابو مخنف لوط بن یحیى بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی غامدی کوفی است. این کتاب مرجع بیشتر مورخان قرار گرفت. وی که در قرن دوم (متوفای 158هـ) می‌زیست (8) از خاندانی عراقی و از شیعیان و محدثان بزرگ کوفه به شمار می‌آید.(9) جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی(ع) بود. کتاب «مقتل الحسین» ابو مخنف وجود ندارد، و آن چه از مطالب آن به دست ما رسیده، گزارش‌هایی است که در تاریخ طبری، ارشاد شیخ مفید و مقاتل الطالبیین ابو الفرج اصفهانی آمده است. طبری، مطالب کتاب ابو مخنف را به روایت هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی (متوفای 206هـ) از شاگردان ابو مخنف آورده باشد، ولی محتمل است که مطالب را تلخیص یا ناقص نقل کرده و یا برخی را نیاورده باشد. طبری گزارش کاملی از واقعه کربلا نمی‌دهد. مطالب زیادی دربارة واقعه کربلا از ابن مخنف نقل شده که منحصر به فرد و با اهمیت است. مجموع روایاتی که طبری از ابی مخنف نقل کرده 586 روایت می‌باشد.(10) شیخ مفید نیز بیشترین مطالب ابو مخنف را در ارشاد از طریق هشام بن محمد کلبی نقل کرده است، چون تشابه زیادی با طبری دارد. هر چند تفاوت‌هایی دیده می‌شود که می‌تواند ناشی از استفادة شیخ مفید از متن اصلی مقتل ابو مخنف باشد، همچنان که احتمال می‌رود شیخ مفید با استفاده از منابع دیگر، جملاتی را بر متن روایات ابو مخنف افزوده باشد. ابوالفرج اصفهانی نیز در کتاب مقاتل الطالبیین مطالب بسیاری از ابو مخنف آورده است. علاوه مطالبی از این سوی و آن سوی و روایاتی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بر آن افزوده که در منابع دیگر نیامده است.(11) کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup ادامه در پست بعدی👇👇👇👇
ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇 مقتل الحسین ابومخنف دارای اهمیت است و می‌تواند صحیح‌ترین گزارش دربارة رخداد کربلا باشد که به واقع نزدیک است. بسیاری از اخبار ابو مخنف توسط کسانی گزارش شده که در کربلا حضور داشته و یا با یک یا دو واسطه نقل شده است. به عنوان «مقتل ابو مخنف» مقاتل گوناگونی چاپ و منتشر شده که هیچ کدام «مقتل الحسین» ابو مخنف نیست. تنها مأخذی که روایات ابو مخنف را مبسوط نقل کرده تاریخ طبری است که دانشمند فرزانه، جناب آقای شیخ هادی یوسفی غروی، آن ها را استخراج و به عنوان «وقعة الطف لابی مخنف» منتشر کرده است. 4- ابو منذر، هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی وی از دانشمندان بزرگ قرن دوم و اوائل قرن سوم، نیز از بزرگانی است که درباره واقعه کربلا، کتاب نوشته است. او، در علم انساب ( نَسَب شناسی) سرآمد عالمان عصر خویش به حساب می‌آمد. جد وی «بشر» همراه سه فرزندش: سائب، عبید و عبدالرحمن در جنگ جمل و صفین جزو سپاهیان علی(ع) بودند. بیشتر خاندان او اهل دین و دانش و ادب و هوادار خاندان علی(ع) و مخالف بنی امیه بودند. پدر هشام، محمد بن سائب، نیز از عالمان به نام زمان خویش بود. محمد در بصره، تفسیر می‌گفت. هشام و پدرش به دلیل گرایش های شیعی، مورد طعن فراوان قرار گرفتتد . هشام کتاب‌های زیادی تألیف کرد که تعداد آن ها از یک صد و پنجاه عنوان، بیشتر است. ابن سعد در طبقات الکبری ، مسعودی در مروج الذهب و طبری در تاریخ الامم و الملوک مطالب زیادی از هشام کلبی نقل کرده و او را موثق دانسته‌اند. از مأخذ مهم یعقوبی در نقد تاریخ، نوشته‌های هشام است. هشام، درباره اخبار اسلام تألیفات زیاد داشته(12) همان طور که از تاریخ طبری استفاده می‌شود، وی راوی اخبار ابو مخنف شیعی می‌باشد. هشام، کتابی دارد که در بارة وقایع کربلا نوشته، آن چه از استادش ابو مخنف در این رابطه شنیده، همچنین مطالبی که از استاد دیگرش عوانة بن حکم( متوفی 158) فرا گرفته، در آن جمع‌آوری کرده است. قدیمی ترین نقل ها دربارة واقعه کربلا، در تاریخ طبری از طریق هشام کلبی نقل شده است . طبری آن ها را در ضمن حوادث سال 60 و 61،‌ در کتاب تاریخ خود نقل می‌کند. بعد از طبری، از جمله کسانی که بدون واسطه دربارة واقعه کربلا، از هشام کلبی، مطالبی نقل می‌کند، شیخ مفید در ارشاد است که به نظر می‌رسد عمده مطالب مربوط به کربلا را، از هشام کلبی نقل می‌کند، (13) همچنین از مهم‌ترین مصادر بلاذری، در «جمل من انساب الاشراف» نوشته‌های هشام کلبی می‌باشد.(14) درگذشت او را سال 204 ذکر کرده‌اند.(15) کتاب‌های معتبری که بعدها مورخان، درباره واقعه کربلا نوشته‌اند، بیشتر مطالب خود را از افرادی که ذکرشد، گرفته‌اند. ----------------- پی‌نوشت‌ها: 1ـ‌ عبرات المصطفین فی مقتل الحسین،‌ محمدباقر محمودی، ج 1، ص 6؛ الذریعة الى تصاینف الشیعه، ج 22، ص 23 24. 2ـ قاموس الرجال،‌محمدتقی تستری، ج 2، ص 166. 3ـ الذریعه الى تصانیف الشیعه، آغا بزرگ طهرانی، ج 22، ص 23. 4ـ عبرات المصطفین، ج 1، ص 6. 5ـ رجال نجاشی، ج 1، ص313 و 315، شماره 330. 6ـ میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه سید علی قرائی و رسول جعفریان، ص124، 125،‌141و 142. 7ـ رجال نجاشی، ج1، ص 314. 8ـ وقعة الطف، ص 8. 9ـ رجال نجاشی، ج 2، ص 191، شماره 873. 10ـ تاریخ سیاسی اسلام - سیره رسول خدا، جعفریان، ص 86. 11ـ تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، ص 20. 12ـ هشام ابو منذر، هشام بن محمد کلبی، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نایینی، ص 31، 35 و43 . 13ـ وقعة الطف، ص 8. 14 – مقدمه جمل من انساب الاشراف، ج1، ص 1. 15- وفیات الاعیان، ج 6، ص 82 و 84 . کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇 شهادت امام حسین علیه السلام عمل اختیاری بود یا مقدر شده بود؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇👇👇 قبل از پاسخ، ابتدا لازم است معنای قضا و قدر را بیان کنیم. قََدَر یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی. تقدیر در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده، آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش قرار داده است. قضا یعنی حکم و حتمیت. در نظام آفرینش،‌ موجودات از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، مثلاً اگر به خانة شما از چند کوچه راه باشد، ورود به آن جا از چند راه ممکن است. حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب یکی از آن‌ها فراهم شد و تنها همان تحقق یافت،‌ این مرحله را قضا می نامند. خداوند برای هر موجودی، اسباب هایی قرار داده که هستی و ویژگی‌های موجود بستگی به آن علت‌‌ها دارد. هر چه در جهان پدید می آید، بدون رابطه با قبل و بعد و فقط اتفاقی و بی حساب نیست. همان گونه که در بارش برف و باران عواملی دخالت دارد و هرگز چنین کاری بی علل و اسباب انجام نمی پذیرد، کارهای بشر از روی تصادف و اتفاق سر نمی زند، بلکه نخست چیزی را تصور می کند، سپس به آن می اندیشد و پس از آن که فایدة واقعی یا پنداری آن را پذیرفت،‌ به انجام آن می کوشد. پس هر حادثه ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر کرده است. این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان ناهمگونی ندارد،‌زیرا اختیار و آزادی یکی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر کرده که بشر کارهای خود را به اراده و انتخاب خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این که می گوییم کارهای انسان هم به اختیار او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است که خدا اراده فرموده و مقدّر کرده که بشر در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد. خداوند برای حوادث جهان، علل و اسبابی مقدّر کرده،‌در مورد افعال انسانی،‌عقل و اراده و اختیار از جملة آن اسباب است اما آنچه که انسان با اختیار خود از میان تقدیرهای مختلف برگزیند، قضای الهی است. بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ نیست که او را از بالا به پایین رها کرده باشند و تحت تأثیر جاذبة زمین خواه نا خواه به طرف زمین سقوط کند. نیز مانند گیاه نیست که فقط یک راه دارد و همین که در وضع رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد و نمو را طی ‌کند. هم چنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه کارهایی انجام دهد. بشر همیشه خود را بر سر چهار راه هایی می بیند و هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آن‌ها را انتخاب کند ندارد و سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آن‌ها به نظر و فکر و ارادة او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معیّن می‌کند، و این همان قضا و قدر الهی خواهد بود،(1) در این جا شخصیت و صفات اخلاقی و روحی و پیشینة تربیتی و موروثی و میزان عقل و دور اندیشی بشر به میان می آید و معلوم می‌شود که آیندة سعادت بخش یا شقاوت بار هر کس تا چه اندازه مربوط به شخصیت و صفات روحی و ملکات اخلاقی و قدرت عقلی و علمی او است،‌ و بالاخره به راهی که انتخاب می‌کند. تفاوتی که میان بشر و آتش که می سوزاند و‌آب که غرق می‌کند و گیاه که می روید و حیوان که راه می رود وجود دارد، این است که انسان انتخاب می‌کند. او همیشه در برابر چند کار و چند راه قرار گرفته، در قطعیت یافتن یک راه و یک کار، خواست او مؤثر است. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ بالا 👆👆 👇👇👇👇 انسان، عملی را که با غریزه طبیعی و حیوانی او هماهنگ است و هیچ مانعی برای آن وجود ندارد، به حکم تشخیص و مصلحت اندیشی قادر است ترک کند (مانند ترک گناهان) همچنین کاری را که مخالف خواسته‌های او است و هیچ گونه عامل اجبار کنندة بیرونی وجود ندارد، به حکم مصلحت اندیشی و نیروی خرد می‌تواند انجام دهد مانند خوردن دارو و حاضر شدن برای عمل جراحی. پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را مجبور سازد. انسان فقط یک سرنوشت حتمی ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یکی از آنها، ارادة شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام کند، ممکن است معالجه شود و اگر اقدام نکند، از بین می‌رود. حتمی شدن یکی از آن دو، به اختیار خودش می‌باشد. امام علی(ع) از پای دیوار کجی برخاست و کنار دیوار دیگری نشست. گفتند: آیا از قضای الهی فرار می کنی؟ پاسخ داد: "از قضای خدا به قَدَر وی و قضای دیگری فرار می کنم".(2) یعنی قضا و قدر معیّن کرده که هر چیزی اثر خود را داشته باشد و من با آگاهی که دارم، راهی را انتخاب می کنم که اثر خوب داشته باشد. اما امام حسین(ع)، با علم و آگاهی و به خاطر رسوا کردن بنی‌امیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (که سکوت در مقابل حاکم ستمگرِ بدعت‌گذار را جایز ندانسته بود)(3) حاضر نشد با یزید بیعت کند و به جوار خانة خدا پناهنده شد. در آن جا نامه‌های بی‌شمار کوفیان را دریافت کرد و وقتی مکه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم کوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه «عبیدالله» مانع ورود ایشان به کوفه گشت و به اجبار ایشان را به کربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب کرد.(4) بنابراین راهی که امام برمی‌گزیند، هم اختیاری است و هم تقدیر الهی است و میان تقدیر الهی و انتخاب او نه تنها تضادی نیست، بلکه همخوانی دارند. حضرت می‌فرماید: «قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند می‌خواهد مرا کشتة‌سربریده، بناحق و ستمدیده ببیند».(5) کلام حضرت بیانگر اراده و مشیت خداوند در مورد بندگان اوست. خداوند می‌خواهد همه بندگان رهرو صراط مستقیم باشند. خدا آنان را به پیمودن این راه امر کرده، از آنها پیمان گرفته که رهرو این راه باشید،(6) ولی انسان‌ها را آزاد گذارده که به خواست خدا عمل کنند یا عصیان کرده و راه دیگری در پیش گیرند. در مورد امام حسین(ع) هم خداوند می‌خواست بهترین راه را برگزیند که نتیجه و عاقبت آن کشته شدن مظلومانه بود، ولی امام حسین در انتخاب آن راه مجبور نبود. حضرت خود را آزاد می‌دانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را می‌پسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت می‌دانست. متأسفانه کافران و مشرکان هستند که با استناد به تقدیر و جبر می‌خواهند گمراهی خود را توجیه کنند و می‌گویند: «لو شاء الله ما أشرکنا و لا آباؤنا...؛ اگر خدا می‌خواست، ما و پدرانمان مشرک نمی‌شدیم»!(7) منظور آنان این است که مشرک شدن ما به تقدیر الهی و بدون اختیار بوده است،‌هم چنان که قرآن از آنان نقل می‌‌کند: «لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا آباؤنا و لا حرّمنا من دونه من شیء؛ اگر خدا می‌خواست، ما و پدرانمان غیر از خدا را عبادت نمی‌کردیم و بدون اجازة او چیزی را حرام نمی‌شمردیم»(8)، یعنی عبادت بت‌ها توسط ما تقدیر و قضای حتمی بوده، قدرت سرپیچی نداشته‌ایم، ولی خداوند چنین اراده و مشیتی را از خود نفی کرده و می‌فرماید: «لو شاء الله لهداکم اجمعین؛ اگر خدا می‌خواست، همه شما را هدایت می‌کرد».(9) اگر خداوند بخواهد به صورت اجبار انسان‌ها را به راهی ببرد،‌ مطمئناً به راه ایمان و بندگی اجبار می‌کرد، نه به سوی کفر و گمراهی در عین حال خدا ایمان اجباری را نمی‌پسندد و ایمانی را می‌خواهد که از روی اراده و انتخاب باشد و این ارزشمند است،‌نه ایمان اجباری. پس خداوند وقتی ایمان جبری نخواهد و ارادة قطعی و تخلف ناپذیرش بر هدایت شدن اجباری مردم تعلق نگیرد، ارادة قطعی او بر کفر کافران و شرک مشرکان تعلق نخواهد گرفت، زیرا چنین اراده‌ای علاوه بر آن که جبر را حاکم می‌کند و مخالف دستور الهی است (که به ایمان امر کرده است) و فرستادن پیامبران را بی فایده می‌کند و...، ظلم می‌باشد اما خداوند از ظلم و ستم پیراسته است. پس نه کفر کافران به تقدیر حتمی است (که اراده انسان در آن نباشد) و نه ایمان مؤمنان، چون در این صورت نه کفر کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
پی‌نوشت‌ها: 1. مرتضی مطهری، مجموعه آثار (انسان و سرنوشت) ص 385؛ مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، (8) ص 17. 2. توحید صدوق، ص 369. 3. بحارالانوار،‌ج44، ص 382. 4. موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 425. 5. همان،‌ص 293. 6. مائده (5) آیه 6؛ یس (36) آیه 60. 7. انعام(6) آیه 148. 8. نحل (16) ، آیه 35. 9. انعام،‌ آیه149. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
اینم دستور جدید مبلغان پنهانی بهایی👇👇 یکسال هیات مفصل بگیرید سال بعد به بهانه کمک به محرومین هیات را تعطیل کنید @mobahesegroup
🔴کریمی قدوسی: صدور حکم مشاور برای سیف از سوی روحانی قطعا به منزله مقابله با اقدام صریح قوه قضائیه است ⛔ @mobahesegroup
🔴وقتی درهیچ یک از روزنامه‌های امروز اصلاح‌طلبان خبری از مراسم تشییع پیکر شهدا و شیرخوارگان حسینی یافت نمی‌شود، نباید از قبح شکنی‌های امثال روزنامه‌ی صدای اصلاحات زیاد هم تعجب کرد!! ⛔ @mobahesegroup
💢شبهه قشنگ عده ای با ژست می گویند: امام حسین(ع) شهید نشد که ما گریه کنیم و توی سر وکله بزنیم باید راه حسین را شناخت حسین به این عزاداریها نیاز نداره 👇👇👇 این حرف درستی است که امام حسین(ع) به ما نیاز ندارد خداوند هم به نماز و عبادت ما احتیاجی ندارد پس انجام ندهیم؟ اصلا اینجا حرف از نیاز امام حسین(ع) به عزاداری ما نیست. این شبهات با حرفهای قشنگ دینی مخلوط میشود کسانی که ادعای دارند به این سوال جواب دهند، چرا امام موسی کاظم(ع) که خودشان امام معصوم هستند برای امام حسین(ع) عزا داری میکردند؟ 👇👇 امام رضا(ع): هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود .امالی صدوق، ص 111 ✅یا چرا امام صادق(ع) از قول پدرشان میفرمان: امام صادق(ع): پدرم امام باقر علیه السلام به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند. بحار الانوار، ج 46، ص .220 گریه بر حسین(ع)، گریه اعتراض به ظلم است. گریه بر محبت حسین(ع) مگر در زیارت عاشورا نمی خوانیم که با محبت حسین(ع) به خدا نزدیک میشویم؟ با حرفهای به ظاهر قشنگ، دنبال تحریف و تخریب روضه امام حسین(ع) هستند و تازه خود را اسلام شناس و امام شناس هم معرفی میکنند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹پاسخ دندان شکن علیزاده به تهمت احسان بداغی،خبرنگار روزنامه ایران مبنی بر پول گرفتن وی از من و تو:من پولی که به خون کودکان مظلوم و فقر کودکان زباله گرد آغشته است را هیچگاه نمیگیرم ⛔ @mobahesegroup
❓جستجوی ابری در ایتا چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ 🔹جستجوی ابری به این معنی است که متن مورد نظر شما در کل محتوای کانال‌ها و سوپرگروه‌هایی که عضو آن‌ها هستید جستجو می‌شود. در جستجوی سراسری، عملیات جستجو در کل محتوای همه‌ی کانال‌های عمومی ایتا انجام می‌شود 🔸برای حصول بهترین نتیجه به نکات زیر توجه داشته باشید: 1⃣ واحد جستجو کلمه می‌باشد. لذا ضروری است یک یا چند کلمه را بطور کامل در کادر جستجو وارد کنید 2⃣ وقتی چند کلمه را جستجو می‌کنید، همه‌ی متن‌هایی که با هر ترتیبی شامل این کلمات باشند نمایش داده می‌شوند 📝مثال: پیام رسان ایتا 👈نتیجه: همه پست‌هایی که کلمات «ایتا»، «پیام» و «رسان» با هر ترتیبی در آن‌ها موجود باشند نمایش داده می‌شوند 3⃣ برای جستجوی عین یک عبارت چند کلمه‌ای، آن را در بین " " قرار دهید 📝مثال: "پیام رسان ایتا" 👈نتیجه: همه پست‌هایی که عین عبارت «پیام رسان ایتا» در آنها باشد نمایش داده می‌شوند 4⃣ اگر می‌خواهید کلمه‌ای را در نتایج جستجو استثنا کنید، قبل از آن علامت - (منها) قرار دهید 📝مثال: ایران ایتا -تلگرام 👈نتیجه: پست‌هایی که کلمات «ایتا» و «ایران» در آن هست، ولی «تلگرام» در آن نیست، جستجو می‌شوند 5⃣ در حالت عادی بازه جستجو شامل تمام کانال‌ها و سوپرگروه‌هایی است که شما عضو آن‌ها هستید اگر بخواهید متن شما در بین «همه‌ی کانال‌های عمومی ساخته شده در ایتا» جستجو شود، باید قبل از کلماتی که در کادر 🔍 می‌نویسید، علامت + درج کنید 📝مثال: +"پیام رسان ایرانی" 👈نتیجه: عین عبارت «پیام رسان ایرانی» در همه‌ی کانال‌های عمومی موجود در ایتا جستجو شده و نتیجه به شما نمایش داده می‌شود 6⃣در آینده قابلیت جستجو در گفتگوهای شخصی نیز ارائه خواهد شد 🔰پاسخ به پرسش‌های متداول کاربران ایتا در کانال: @Eitaa_FAQ
رئیس FATF : برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم با این شواهد آشکار بر علیه منافع ملی و حتی تذکر علنی رهبری چرا برخی بدنبال تصویبFATF هستند جای سوال جدی دارد @mobahesegroup
🔺خبری که نباید به راحتی از کنار آن گذشت ... 💢وال استریت ژورنال: تمام اخبار در عراق بد نیست؛ یک جنبش ضد ایرانی قوی و مصمم در سطح مردمی و نخبگان سیاسی در حال شکل گیری است که به نظر می رسد قصد مقابله با نفوذ را دارد. آمریکا باید به آن ها یاری برساند. 🔸در مقابله با ایران، آمریکا و متحدانش می توانند منابع آب قابل جابجایی، برق موقت، کمک های درمانی و دیگر منابع را در اختیار مردم جنوب عراق قرار بدهند. هزینه های این کار برای آمریکا پایین و خطرات عمل، کم است. https://www.wsj.com/articles/the-u-s-can-defuse-iraqs-crisis-1536792976 🌹 @mobahesegroup کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
🔴گرایی جدید به دشمن برای تحریمهای جدید یک روز با مهناز افشار و ترانه علیدوستی چنگ به چهره نظام میزند یک روز با نام دفاع از حقوق زنان... یک روز در داستان اسکورت ها... یک روز با جاسوس ارشد سازمان سیا نزار ذاکا... امروز هم گرای فشار حقوق بشری می دهد تا پازل در گروگان گیری اقتصاد و معیشت مردم برای تسلیم کشور تکمیل شود. راستی چرا الان که قوه قضائیه میخواهد با اخلالگران و مفسدان افتصادی برخورد کند در مصاحبه با بیگانگان علیه قوه قضائیه دروغپراکنی و تخریبگری میکند و گرای تحریم میدهند؟ نگران چه هستند که به بیگانه پناه برده اند؟ @mobahesegroup کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
طشت گذاری و الوارکشی... نظر آیت الله مکارم @mobahesegroup
⁉️ متن سوال 👇👇👇👇 تکلیف کسانی که در روز عاشورا نه در مقابل امام بودند و نه در کنار ایشان چیست، آیا به بهشت می‌روند؟ ✅ پاسخ در دو محور تبیین می‌شود: 👇👇👇👇 1ـ در خصوص روز عاشورا باید گفت: کسانی که فریاد کمک و یاری خواستن سالار شهیدان را در آن روز شنیده، ولی او را یاری نکرده‌اند، گرچه دشمنی نکرده باشند، در قیامت مؤاخذه و عذاب خواهند شد، زیرا: اوّلاً: اطاعت و اجابت دعوت امام واجب است و کسانی که او را اجابت نکرده‌اند، یکی از واجبات بزرگ الهی را ترک کرده ومرتکب گناه کبیره شده‌اند. دوم: در روایتی آمده که سالار شهیدان از شخصی به نام «عمرو بن قیس» و پسر عمویش یاری خواست، آنها عذر آوردند، حضرت به آنان فرمود: «از این منطقه دور شوید تا صدای یاری‌خواهی من به گوش شما نرسد، زیرا هر کس صدای استغاثة ما را بشنود، ولی جواب ندهد و به فریاد ما نرسد، خداوند او را با ذلت تمام در جهنم سرنگون خواهد کرد».(1) وقتی از «عبیدالله به حرّ جُعفی» کمک خواست، او اسب جنگ‌آوری داشت و به حضرت گفت: اسب در اختیار توست، ولی طبق اوضاعی که در کوفه دیده‌ام، حضور در کنار شما فایده‌ای ندارد. حضرت از قبول اسب او خودداری کرد و فرمود: «به تو توصیه می‌کنم تا می‌توانی خود را به جای دوردستی برسان، تا صدای استغاثة ما را نشنوی و جنگ ما را نبینی، زیرا به خدا سوگند! اگر صدای یاری‌خواهی ما به گوش کسی برسد و به یاری ما نشتابد، خدا او را در آتش سرنگون خواهد کرد».(2) از این گونه روایات معلوم می‌شود کسانی که در روز عاشورا یاری‌خواهی امام را شنیده‌اند اما او را یاری نداده و نسبت به جنگ بی‌طرف مانده‌اند، اهل جهنم‌اند و از بهشت محروم هستند. سوم: بر اساس برخی روایات کسی که فریاد دادخواهی مظلومی را بشنود اما او را یاری نکند، مسلمان نیست. رسول خدا فرمود: «مَنْ سَمِعَ رجلاً ینادی یاللمسلمین فَلْمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم؛(3) کسی که بشنود مرد مظلومی از مسلمانان کمک می‌خواهد، ولی او را یاری نکند، مسلمان نیست». بر اساس سخن رسول خدا، کسانی که فریاد مظلومیت امام حسین(ع) را شنیده‌اند و می‌توانستند او را یاری دهند، اما کمک نکرده‌اند، از بهشت بی‌نصیب‌اند. 2ـ نسبت به روزهای پیش از عاشورا و قطعی شدن شهادت امام و یارانش و اسارت اهل بیت(ع) باید گفت: مردمان بی‌طرف به چند گروه قابل تقسیم‌اند: أ) کسانی که از نهضت حسینی خبردار نشدند یا دیر آگاهی یافتند. این دسته در قبال حوادث کربلا تکلیفی متوجه‌شان نبوده و معذوراند. ب) کسانی که با خبر شدند، ولی به دلایل موجّه نتوانستند به امام بپیوندند و یا امام از آنها کمک نخواست. اینها نیز ممکن است مسئولیتی متوجه‌شان نباشد. پ) افرادی که می‌توانستند امام را کمک کنند،‌ولی به دلیل عافیت طلبی و سهل انگاری نخواستند آسایش زندگی خود را در خطر بیندازند. این دسته به دلیل عدم همراهی با امام زمان‌شان گناهکار محسوب می‌شوند و مورد مؤاخذه خواهند بود. ت) کسانی که از قیام حسینی خبردار شدند و حضرت آنها را دعوت به همکاری کرد، ولی به دلایل غیر عقلانی و شرعی، امام را یاری نکردند و بی‌طرف ماندند. این عده نیز به جهت نادیده گرفتن دعوت امام وارد دوزخ خواهند شد. وقتی «عبدالله عمر» در مکه با امام دیدار کرد،‌ حضرت فرمود: «از خدا بترس و مرا یاری نما. به خدا سوگند! اگر پدرت (عمر) در این زمان بود، مرا مثل جدّم یاری می‌کرد و در کنار من بود».(4) از این که امام فرمود: از خدا بترس، معلوم می‌شود تکلیف واجبی متوجه «عبدالله عمر» بوده، حضرت او را از مسئولیت شرعی آگاه کرده است. ث) افرادی نظیر عبدالله بن عباس و عبدالله جعفر و مانند آنها بودند که گرچه در کربلا حضور نیافتند، ولی نسبت به قیام حسینی بی‌اعتنا نبودند و حکومت بنی‌امیه را ستمگر می‌خواندند. وقتی امام انگیزه قیام خود را برای عبدالله بن عباس توضیح داد، گفت: یاری تو مثل نماز و روزه بر همه واجب است و دودمان بنی امیه ظالم و ستمگراند.(5) این عده گرچه توفیق حضور در کربلا را نداشتند، ولی ممکن است توسط امام مأموریت‌هایی به آنان داده شده بود یا دلیل موجه دیگری برای غیبت داشتند. در هر صورت صِرف حضور نیافتن این گونه افراد در کربلا دلیل بر بی‌طرفی آنان نیست، در نتیجه عذابی متوجه‌شان نمی‌باشد. --------------------------------------------------------------------------------------------------- پی‌نوشت‌ها: 1ـ بحار، ج 45، ص 84، نشر دار الاحیاء العربی، بیروت، 1403ق. 2ـ صدوق، امالی، مجلس 30، حدیث 1، ص 132، نشر مؤسسة الاعلمی، بیروت، 1400ق. 3ـ میزان الحکمة، ح 4، ص 531، نشر مکتب الاعلام الاسلامی، قم 1304ش. 4ـ فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، ص 345، نشر معروف، قم، 1383ش. 5ـ کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن سوال : 👇👇👇👇 همه کارهای امام حسین(ع) در روز عاشورا عاشقانه بود، نه عاقلانه. آیا این باور بدان معنا است که کارهای حضرت مخالف عقل بود؟ ابتدا باید ببینیم رابطه عقل و عشق چگونه است؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇 عقل و عشق و جهاد امام حسین(ع) و دیگر اولیای الهی از نگاه عقل و عشق، درست روشن نشده است. در ادبیات عرفانی ما گاهی عقل و عشق، ناهمگون و مخالف معرفی می‌گردند و بعضی حرکت‌ها عاشقانه نامیده می‌شوند، نه عاقلانه! اما عقل یعنی قوة شناخت حق از باطل. عقل نوری الهی است که حق تعالی در وجود انسان به ودیعه نهاده، اگر آدمی به ندای آن گوش فرا دهد، راه را به او می‌نماید و از گمراهی‌اش می‌رهاند. این مطلب قطعی است و قرآن و روایات با صدای بلند آن را فریاد می‌زند: «و قالوا لو کنا نسمع أو نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر؛ و (کافران) گویند: اگر (به سخن پیامبران) گوش می‌دادیم یا تعقل می‌ورزیدیم، از دوزخیان نبودیم».(1) عقل چیست؟ «العقل ما عُبد به الرحمن و اکتسب به الجنان؛ عقل راهنمایی است که بدان خداوند عبادت می‌شود و بهشت کسب می‌گردد».(2) متأسفانه گاهی حیله‌گری،‌مکر، مصلحت‌اندیشی دنیا گرایانه و سیاست بازی شیطانی عقل خوانده می‌شود، که اشتباه است، به همین خاطر وقتی امام صادق عقل را تعریف کرد، شنونده متعجبانه پرسید: پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ پرسشگر مانند دیگران حیله بازی، مکاری و سیاست بازی شیطانی را عقل می‌دانست! امام (ع) فرمود: «تلک الکنراء، تلک الشیطنه و هی شبیهة بالعقل و لیست بالعقل؛آن شیطنت بود، که شبیه عقل است اما عقل نیست».(3) یعنی آن هم حسابگری دارد و بر مبنای فایده و زیان است و شبیه عقل است اما عقل نیست، زیرا عقل بر محور خدا و آخرت است اما آن بر محور دنیا و مادیات می‌باشد. عقل به معنای واقعی، غربی و شرقی و گذشته و آینده ندارد. در همة‌انسان‌ها این فروغ خدایی هست و به سوی حق و سعادت هدایتگر است. متأسفانه گاهی افرادی بدون توجه عقل را به عقل مدرن، عقل غربی و... تقسیم می‌کنند، که اشتباه است. عشق هم مانند عقل به خوبی بیان نشده است. عشق را گاهی با شهوت و هوس شعله‌ور یکسان معنا کرده‌اند و آن را مخالف عقل معرفی نموده‌اند، در حالی که عشق به معنای محبت شدید است. عشق هم حیوانی و شیطانی است و هم انسانی و الهی. عشق الهی عشقی است که هدف نهایی آن حق بوده، همراستا با عشق به خداست اما عشق شیطانی و مادی عشقی است که هدف نهایی آن مادیات بوده، با عشق خدا ناهمگون است. چند نکته قابل توجه: 1- عقل با این که در همة‌انسان‌ها به ودیعه نهاده شده، ولی گاهی اسیر می‌گردد و مغلوب هوا و هوس می‌شود ؛ آنگاه هوا و هوس، سخن خود را به عنوان حکم عقل معرفی می‌کند. حضرت امیر مومنان (ع) می فرماید:«کم من عقل أسیر تحت هوی امیر»چه بسیار عقل ها که اسیر فرمان هوای نفس گشته اند.(4) 2 – عقل در مراحل اولیه فقط شناخت و معرفی می‌دهد و راه می‌نماید و قوة محرک نیست. آنچه انسان را به حرکت وا می‌دارد، محبت و گرایش است که هر چه شدیدتر باشد، انگیزانندگی آن قوی‌تر است. اگر انسان‌هایی رهرو حق نیستند (با این که آن را می‌شناسند) از آن روست که بدان گرایش پیدا نکرده‌اند و محبت در آنان پیدا نشده یا شدت نیافته است.عقل اثبات می کند که معاد و بهشت و دوزخ وجود دارد ، اما عاشق در پی دیدن این که گفته‌اند: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود ناظر به این حقیقت است که استدلالیان بر مبنای شناخت و معرفت اولیه‌اند و هنوز گرایش و محبت شدید در آنها ظهور نیافته است،‌از این رو پا برای رفتن دارند اما پایی غیر استوار و شکننده. ادامه در پست بعد👇👇👇👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup