eitaa logo
مبلغین اوقاف خراسان رضوی
136 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
113 فایل
با سلام و عرض ادب این کانال مبلغین اداره کل اوقاف و امور خیریه استان خراسان رضوی میباشد خوش امدید ارتباط با مدیران کانال حجه الاسلام امیر فخری @s_a_shahed110 حجه الاسلام شهری @Gordaneaseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 «شهید اندرزگو» آدم بسیار اجتماعی بود. شوخ‌ طبعی و بشاش‌ بودن او هم معروف بود؛ طوری که دوستانش بسیار از صفا و صمیمیت او سخن می‌ گویند. 🔸 یکی از نکاتی که دیگران را به ایشان جذب می‌ کرد، همین روابط عمومی قوی بود و حتی کسانی هم که تمایلات دینی نداشتند، جذبش می‌ شدند! 🔹 مادرمان نقل می‌ کنند که وقتی در چیذر زندگی می‌ کرد، امام جماعت مسجدی بود و عده‌ ای جوان بیکار، همیشه بیرون مسجد می‌ ایستادند و نه به مسجد می‌ رفتند و نه نماز می‌ خواندند. «شهید اندرزگو» با رفتارش توانست آن‌ ها را جذب کند و به مسجد بیاورد. ✅ این شیوه برای طلبه‌ هایی که می‌ خواهند با قشر جوان ارتباط برقرار کنند، می‌ تواند بسیار آموزنده باشد که شیوه جدیدی هم نیست و ائمه اطهارعلیهم السلام ما با اخلاق حسنه، حتی مخالفان خود را هم جذب می‌ کردند. این اولین شیوه کارآمد تبلیغ دین است 📚 مهدی منصوریان، سیره تبلیغی شهدای روحانی، ص ۲۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 زندگی من: به مصطفی می‌گفتم: « من نمی‌گویم خانه مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمان‌ها چیزی ندارند، بدبختند.» مصطفی  به شدت مخالف بود، می‌گفت: « چرا ما این همه عقده داریم؟ چرا می‌خواهیم با انجام چیزی که دیگران می‌خواهند یا می‌پسندند، نشان دهیم خوبیم؟ این آداب و رسوم ماست. نگاه کنید این زمین چقدر تمیز است؛ مرتب و قشنگ. این طوری زحمت شما هم کم می‌شود، گرد و خاک کفش هم نمی‌آید روی فرش.» می‌گفت: «این‌ها برای چه؟ زینت خانه باید قرآن باشد به رسم اسلام. به همین سادگی.» وقتی مادرم گفت: « شما پول ندارید من برایتان وسایل خانه می‌آورم»، مصطفی رنجید؛ گفت: «مسئله پولش نیست. مسئله زندگی من است که نمی‌خواهم عوض شود.» راوی: همسر شهید منبع: ابر و باد 🇮🇷سبک زندگی مؤمنانه🇮🇷 @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 شخصیت میرزا کوچک خان جنگلی: ✅میرزا کوچک خان شخصی سلیم، بردبار، رکگو و پرطاقت بود و به ویژه در شنیدن حرف‌های دیگران، حوصله زیادی از خود نشان می داد. ✅در عفت و پاکدامنی ممتاز بود. در عین این ساکت بودن و آرامش و تفکر از لطیفه گویی و شنیدن آن لذت می برد؛ ولی در کنار آن در مواقع کار جدی بود در زندگی خیلی ساده و اغلب مانند: کوچکترین افراد زندگی می کرد. ✅ همیشه نامه‌های خود را با کلمه ( هوالحق) شروع می کرد و روی امضا خود که کوچک جنگلی بود خط افقی می کشید که اسمش محو بود و خود را محو شده مپنداشت. ✅ هرگز نمی گذاشت او را خان صدا کنند و در فرایض دینی کوتاهی نمی‌کرد و به قضا و قدر اعتقاد فراوانی داشت. @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 دفترچه‌ای برای خمس: به‌محض اینکه اولین حقوقش را از سپاه گرفت، دو دفترچه پس‌انداز برای خودش باز کرد، یکی مربوط به حقوق و مزایا، دیگری مربوط به هدایا. می‌گفت: «طبق فتوای رهبر معظم انقلاب، هدیه خمس ندارد.» برای خودش، سال خمسی تعیین کرد تا اگر مازاد بر هزینه سالیانه، چیزی در حسابش مانده باشد، خُمس آن را بدهد. یک سال مقداری پول به مستمندان داده بود و با خوشحالی می‌گفت: امسال خمس داده‌ام. 🇮🇷سبک زندگی مؤمنانه @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 حداقل جوون ایرانی میره سر کار: یک روز رفته بود برای تعویض روغن، وقتی برگشت گفت: « به مغازه‌دار گفتم برای من روغن مارک ایرانی بریز.»مغازه‌دار گفت: « روغن ایرانی ماشینت رو داغون می‌کنه.» منم در جوابش گفتم: « این‌قدر هم که میگن کالای ایرانی بی‌کیفیت نیست. بذار ماشین من داغون بشه ولی حداقل جوون‌های ایرانی برن سرکار.» مغازه‌دار که تحت تأثیر قرارگرفته بود گفت: « از این به بعد به مشتری‌هایم پیشنهاد می‌کنم به‌جای مارک خارجی از مارک ایرانی استفاده کنند.» 🌴راوی همسر شهید🌴 🇮🇷سبک زندگی مؤمنانه🇮🇷 @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 🌻چند دختر جوان🌻 پرسیدم چی شد این‌قدر در معنویات رشد کردی. می‌خواست بحث را عوض کند... گفت:«اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم. یه‌روز با بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگ‌ترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب‌کن بیار.از بین بوته‌ها به رودخانه نزدیک شدم. تا چشمم به رودخانه افتاد، یه‌دفعه سرم را انداختم پایین و همان‌جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن. پشت آن درخت و کنار رودخانه چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان‌جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن... از جایی دیگر آب تهیه کردم... اشک می‌ریختم و مناجات می‌کردم. خیلی باتوجه گفتم یاالله یاالله… به‌محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم ... از همه سنگریزه‌های بیابان و درخت‌ها و کوه می‌آمد. همه می‌گفتند سبوح‌القدوس و … 🌴منبع: کتاب عارفانه، انتشارات شهید ابراهیم هادی🌴 🇮🇷سبک زندگی مؤمنانه🇮🇷 @mobaleghin_oghaf_kh
🌸🍃﷽🍃🌸 🌻رد شدن در مصاحبه بانک🌻 به‌عنوان نفر سوم سهمیه انتخابی یکی از آن بانک‌ها جهت اعزام به انگلستان انتخاب شد. آخرین مرحله مصاحبه بود. مصاحبه‌کننده از او پرسید: «اگر در خیابان‌ها و یا بوستان‌های لندن با یک دخترخانم عریان روبه‌رو شوی و یا در یکی از محافل تهران با یک دخترخانم نیمه‌عریان روبه‌رو شوی، چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهی؟» جواد پاسخ داده بود: «در صورتی که با چنین وضعی روبه‌رو شوم، چون قادر نیستم مانع رواج منکرات شوم، ابتدا سعی می‌کنم خودم را از مسیر دور کنم و به او نگاه نکنم‌ و بعد از خداوند درخواست می‌کنم مرا یاری دهد که بر نفس اماره‌ام مسلط شوم و طلب توفیق می‌کنم که حتی در عالم تصور و رؤیا هم به او نیندیشم.»زیر ورقه آزمون او نوشتند: «نامبرده به علت تعصبات مذهبی صلاحیت اعزام به خارج از کشور را ندارد!» 🌴وزیر نفت دولت شهید رجایی🌴 🇮🇷سبک زندگی مؤمنانه🇮🇷 @mobaleghin_oghaf_kh