#بصیرت_عاشورائی
این عکس، تفسیر عقلانیت اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است،
یعنی آنچه که از علم و تجربه به دست میآید، هرچند که قطعی نباشد اگر مخالف شرع نبود، همه تابعیم.
به کوری کوردلان، علیِ امروز، تنها نیست و عاشقانش در شرق و غرب عالم حاضرند.
@mobaleghin_oghaf_kh
#بصیرت_عاشورائی
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
☑️پرسش:
زمانى كه امام حسين(علیه السلام) به همراهان خود فرمود "من بيعت خود را از شما برداشتم، هر كه خواست ميتواند برود و به امور زندگى برسد ..." ؛ آيا آن چند هزار نفرى كه امام حسين(ع) را ترك كردند، مرتكب گناه شدند و در قيامت بخاطر اين عمل دچار عذاب خواهند شد؟
◾️ پاسخ:
حسین بن علی (علیه السلام) نزدیک غروب تاسوعا پس از آنکه از طرف دشمن مهلت داده شد (یا پس از نماز مغرب)، در میان افراد بنی هاشم و یاران خویش قرار گرفت و این خطابه را ایراد فرمود: «خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه در مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را می ستایم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشیدی و قرآن را به ما آموختی و با دین و آیین، آشنایمان ساختی و به ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بین) و قلب (روشن) عطا فرمودی و از گروه مشرک و خدانشناس نگرداندی. اما بعد، من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیت و خاندانی باوفاتر و صدیقتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد.»
🍀 آنگاه فرمود: «جدم رسول خدا (ص) خبر داده بود که من به عراق فراخوانده می شوم و در محلی به نام عمورا و کربلا فرود آمده و در همانجا به شهادت می رسم و اکنون وقت این شهادت رسیده است. به اعتقاد من همین فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستید و من بیعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه می دهم که از این سیاهی شب استفاده کرده و هر یک از شما دست یکی از افراد خانواده مرا بگیرد و به سوی آبادی و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست یابند با دیگران کاری نخواهند داشت. خدا به همه شما جزای خیر و پاداش نیک عنایت کند.» آخرین آزمایش حسین بن علی (علیهما السلام ) که در طول راه از مدینه تا کربلا و در موارد مختلف، شهادت خویش را اعلام نموده و به یارانش اجازه مرخصی داده و بیعت را از آنان برداشته بود، در شب عاشورا و برای آخرین بار نیز این موضوع را با صراحت مطرح فرمود که «قد قرب الموعد؛
یعنی هنگام شهادت فرا رسیده است» و من بیعت خود را از شما برداشتم، از تاریکی شب استفاده کنید و راه شهر و دیار خویش را پیش بگیرید.»
☘️ این پیشنهاد در واقع آخرین آزمایش بود از سوی آن حضرت و نتیجه این آزمایش، عکس العمل یاران آن بزرگوار بود که هر یک با بیان خاص، وفاداری خود را به آن حضرت و استقامت و پایداری خویش را تا آخرین قطره خون اعلام داشتند و بدین گونه از این آزمایش، روسفید و سرفراز بیرون آمدند. با توجه به خطبه سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (علیه السلام) چند نكته قابل تذكر هست :
الف:📌 همه افراد حاضر بر مظلومیت امام عصر خویش واقف بودند و وظیفه مسلمانی ایجاب می كرد كه یار و یاور امام عصر خویش باشند .
ب:📌 منظور امام (علیه السلام) از اینكه فرمود « من بیعت خود را از شما برداشتم » آزمایش اصحاب خود بود نه اینكه امر به رفتن بكند ، اگر چه امام خود این جمله را فرمودند اما هیچ مسلمانی حق ندارد جان جانان خود یعنی امام را به مهلكه بیاندازد ، امام جان جانان انسان هاست همچنانكه حفظ جان یك وظیفه دینی است حفظ جان جانان به طریق اولی واجب و ارجح می باشد ، فلذا یارانی كه امام علیه السلام را ترك كردند هیچ گونه توجیهی برای ترك امام ندارند و به یقین عواقب این كار را خواهند دید ، اگر چه ترك امام معصوم به خاطر ترس از شهادت گناه و معصیت است ولی موجب خروج آن ها از دین نمی شود .
ج:📌 خروج امام علیه السلام به خاطر احیای دین مقدس اسلام بود و احیای دین جز با جهاد بر عیله دشمنان اهل البیت مقدور نبود ، ( همچنانكه این موضوع از خطبه های متعدد امام در طول سفر فهمیده می شود) امام علیه السلام با خروج خود قصد جهاد با یزید و یزیدیان داشت و هدفش احیاء دین بود فلذا صحاب موظف بودند پا به پای امام در ركاب ایشان باشند.
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیان_معنوی
🎥 #کلیپ_تصویری
🔴 مجموعه درس اخلاق 🔴
💐🎙 #مقام_معظم_رهبری
✅ موضوع:وسیله ای که بیشتر از هر چیز دیگری، افراد را جذب شما می کند...
🔵👈 #تمرین_کنیم
🌹 بسیار زیبا و دلنشین 👌👌
#پیشنهادویژه_دانلود
═══✼🍃🌹🍃✼══
@mobaleghin_oghaf_kh
#بصیرتی
🌕 آیت الله #حائری_شیرازی: درسی که واقعۀ عاشورا و کربلا به ما میدهد این است: ای انسان، اگر در عاشورا حق و باطل را شناختی، به خودت رجوع کن و حسین خودت را بشناس و از او تبعیت کن.
🌕 حسینِ تو حقگویی و درستکاری توست، حسینِ تو نور و عقل توست، درسی که عاشورا به ما میدهد این است که یزید درون خود را بشناسیم و یزید بیرون عصر خود را هم شناسایی کنیم.
🌕 اگر امثال رییس جمهور امریکا کار یزید را میکنند، ما آنچه بر یزید آماده کرده ایم، از او دریغ نکنیم، کسانی که مرگ بر یزید میگویند، امروز مرگ بر آمریکا هم میگویند.
🌕 منظور از مرگ بر آمریکا هم رژیم آمریکا است، نه مردم آمریکا. ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم و آن روز دور نخواهد بود.
📚 کتاب آئینه تمام نما/فصل ۲، درسهای عاشورا/ صفحه ۶۵
▪️«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه»▪️
╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃@mobaleghin_oghaf_kh❀┅┅┅┅╯
#چرایی_عزاداری
#اهل_بیت
🌴🌑🌴🌑🌴🌑
پرسش:
چرا براي اهل بيت که جایشان در بهشت است ، عزاداري کنيم؟
پاسخ:
مگر گريه ما به خاطر اين است که آنها بعد از مرگ جايشان بد است؟
مگر پدري که براي مرگ کودک خود گريه مي کند گمان کرده که او در جهنم است؟
وقتي ما براي امام حسين اشک مي ريزيم براي اين است که اولا ولي خدا را دعوت کردند و بي يار و ياور کشتند ثانيا گريه بر مصائب او مي کنيم که چقدر به آن حضرت ظلم شد ثالثا براي اين که ولي خدا را از ما گرفتند رابعا حسرت مي خوريم چرا نبوديم که ولي خدا را ياري کنيم خامسا براي شوق به شهادت و رسيدن ياران امام به آن فيض عظيم است
اما علت اينکه در روايات اينقدر بر گريه سفارش شده اين است که عاشورا يک مکتب عقلي است که مي بايست در ميان مردم تا قيامت باقي بماند، اما هر مکتب عقلي براي ماندگاري بايد با عاطفه انسان پيوند بخورد
به همين خاطر پيامبر(ص) مي فرمايند:
إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا ؛ به درستي که در قتل حسين(ع) حرارتي است در دلهاي مومنين که هرگز سرد نميشود
شهید مطهری در کتاب حماسه حسيني ج1 ص 78 می گوید:
گريه براي اهل بيت(ع) تلفيقي از عشق و مصيبت است و شدت عشق و مصيبت، سطح اين گريه را تعيين مي کند.حسين مکتب عملي در اسلام تأسيس کرد و نمونه عملي قيام هاي اصلاحي است.خواستند مکتب حسين زنده بماند.خواستند حسين سالي يک بار با آن نداهاي حماسه انگيزش ظهور پيدا کند.خواستند تربيت حسيني زنده بماند و پرتوي از روح حسيني در اين ملت بتابد.حيات و انسانيت و شرف شما بستگي به اين حادثه دارد.اسلام را با اين وسيله مي توانيد زنده نگه داريد.اما متأسفانه عده اي خيال کردند که بدون اينکه مردم را به مکتب و فلسفه قيام و مقامات حسيني آشنا کنيم ، همين قدر که مردمي آمدند و يک گريه اي را نفهميده و ندانسته کردند ، ديگر کفاره گناهان است
آیت الله جوادی آملی در ص 312 کتاب حماسه و عرفان می گوید:
اين که سفارش فراوان به اشک ريختن و عزاداري کردن نمودهاند براي آن است که اشک بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا ميگرداند
چون اشکْ رنگ کسي را مي گيرد که براي او ريخته ميشود و همين رنگ را به صاحب اشک نيز ميدهد از اين رو انسان حسيني منش نه ستم ميکند و نه ستم ميپذيرد
🌑🌴🌑🌴🌑🌴
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
بلند شو علم رو..
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
میگه همچین که بیبی روشو از علی میپوشوند، علی خیلی خجالت میکشید.. (من قصد مدینه رفتن نداشتم ..)
آخه این مشکُ که از خیمه ها برداشت، همه بچه ها گفتن عمو داره میره با آب برمیگرده؛
عمو میره دست خالی برنمیگرده..
همچین که این تیر به این مشک خورد؛ دید این آب ها داره از مشک میریزه ..
ای مشک مریز آبرویم ..
حرف از مدینه زده شد امشبم که شب تاسوعاست ، این که گفتم خدا آبرو هیچ مردی رو نبره '
خیلی زشته ، خیلی بده مردی قولی بده به هر دلیلی نتونه اون قول رو برآورده کنه ..
همچین که تو دل شب داشت این بدن و غسل میداد، هی میگفت: حلالم کن...
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
بمیرم اباالفضل، که نقش زمینی
نه میتونی پاشی، نه اینکه بشینی
کو اون چشم دریا، کو اون مهجبینی
نمیتونی حتی، حسین و ببینی
دو دستت کنارم، تنت روبرومه
چه بغض عجیبی، میون گلومه
بلند شو علم رو، بلند کن اباالفضل
بلند شو که حرفِ، من و آبرومه
رو خاکی تحمل، ندارم ندارم
علم رو رو دوشِ، کی باید بذارم
تو این قوم کافر، ندارم یه یاور
صد آه و صد افسوس، شدم بیبرادر
تو رفتی و حالا، میگن بیسپاهه
بلند شو نفهمن، حرم بیپناهه
بلند شو ببینن، هنوز یه نفر هست
نیان سمت خیمه، تا وقتی قمر هست
به اشکم میخندن، به اشک غریبیم
به این اضطرابم, به این بیشکیبیم
تو رفتی و حالا، حرم میشه غارت
میپوشه سکینه، لباس اسارت
بدون تو خیلی، برا خیمه بد شد
زدن دخترام و، غرورم لگد شد
همین که سه سالم، دیگه بیعمو شد
ببین خواهرم رو، با کی روبرو شد
بلند شو برادر، قرارم رو بردی
همین که بمونی، یعنی آب آوردی
همچین که دید ابیعبدالله داره میاد؛ خدای ادبِ .. هیچ جا نداریم حتی بعضیا میگن، حتی تو کربلا هم نگفت اَخا با ذکر اباعبدالله صدا زد داداششُ. بعضیا میگن یبار گفتن اونم کربلا، بعضیا میگن همون یبارم نگفت.
یه همچین آقاییِ ...
_از کی درس گرفته؟!
_از امام حسن
چون میدید امام حسن نسبت به برادرش حسین جوری رفتار میکنه انگار حسین بزرگتر از حسنه...
چنان قربون صدقه حسین میرفت امام حسن، فَلذا هیچوقت نگفت داداش.
حالا یه همچین آقایی ببین سی و چندسال تاحالا به حسین نگفته داداش، همش گفته مولا، یااباعبدالله، سیدنا...
حالا دراز به دراز خوابیده از دور دید ابی عبدالله داره میاد... هی این بازوهارو میخواد یه جوری تقلا کنه یه جوری خودشو بنشونه، از دور ابیعبدالله گفت: عباسم تکون نخور عباسم؛ خیلی باوفاست...
بیاین مثل عباس برا امام زمانمون باوفا باشیم.
وفای عباس اگه بخوام فقط یه نمونهشو بگم، همچین که این غنیمتهایی که گرفته بودن رو یزید لعنت الله میخواست پس بده به اهلبیت، همه رو که پس داد رسیده به یه عَلمی،همچین که این عَلم رو نگاه کرد یهو همه دیدن سه مرتبه باصدای بلند فریاد زد:
"الله اکبر ، الله اکبر ، الله اکبر"
_چی دیدی؟!
_گفت:« علمدار این پرچم کی بوده»؟!
گفتند: این پرچم عباسه
گفت عجب یاری داشت...
تاآخرین لحظه هم زمین افتاد این عَلم دستش بود
عَلم نیفتاد، علم بیفته یعنی سپاه حسین بیعَلمدار شده...
اینجوری علم و محکم گرفته بود، حاضر نبود یه ذره، خشی، یه تیری به ابی عبدالله بخوره...
از کی یاد گرفته؟!
همچین که کمربند مولا رو گرفته بود، گفت نمیذارم علی رو ببرین...
فلذا امام صادق فرمودن:« انقد نامرد قنفذ با این تازیانش به بازوی مادر ما زد». که امام صادق میفرمایند:« علت شهادت مادر ما فاطمه، همون ضرباتی بود که دست زهرا از کمربند علی جدا نمیشد»...
اینقدر زد تا این دست جدا شد...
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
مِی کمی داشت ولی..
#روضه و توسل به حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیها اجرا شده روز نهم محرم ۹۸ به نفس استاد حاج منصور ارضی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
مِی کمی داشت ولی داشت صبو برمیگشت
*خدا نکنه اینطوری ناامید بشی .. بخاطر همین هر کی بهش توسل میکنه زود جوابشو میده .. نه که خودش نا امید شد نتونست آبُ به خیمه ها برسونه .. *
مِی کمی داشت ولی داشت صبو برمیگشت
مشکِ او پاره شدُ آب به جو برمیگشت
شور افتاد دلِ خواهر او در خیمه
کاش حالا که شده وقت وضو برمیگشت
پهلوان بود ولی خورد زمین با صورت
علم و دستِ قلم کاش به رو بر میگشت
این تکان های سرش تند و مُشدد میشد
تیر در کاسه ی هر چشم نگو برمیگشت
تیغ ها نظم تنش را چه بهم ریخته بود
بر تنش نیزه نمی رفت فرو برمیگشت
خاطرش جمعِ حرم بودُ سرش گرم همه
لشکری دستِ پر از پیکر او برمیگشت
نامردا اومدن پشت نخل .. حضرت داره میجنگه چنان با شمشیر دست راستشو قطع کردن .. شنیدید ولله ان قطعتمو یمینی رو خوند هنوز دست چپش هست شروع کرد جنگیدن با نیزه .. دست چپشم قطع کردن ..حضرت بدن خودشو انداخت روی مشک ها این مشکا تیر نخورن .. شاید بشه این آبُ برسونه به خیمه ..*
مادرش فاطمه آنجا عوض ام البنین
از کنار بدنش مرثیه گو برمیگشت
سر او بند نمیشد سر نی میفتاد
یه نانجیبی وقتی دید دوتا دستاشُ قطع کردن با عمود آهنی ، یا به زبان امروز گرزی ، چنان زد تو سر حضرت .. فرق شکافت .. یعنی فرق متلاشی شد .. بمیرم برات ..*
سر او بند نمیشد سر نی میفتاد
هرکه در غافله میگفت عمو برمیگشت ..
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
دیدهای ده که مگر..
#مناجات با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
«السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه»
دیدهای ده که مگر قامت رعنات ببینم
هر طرف رو نهم، روی دلآرات ببینم
یا که یک دم بنشین ، تا به کنارت بنشینم
یا ز پیشم بگذر ، تا قد و بالات ببینم
من که آن دیده ندارم ، که تو در دیدهام آیی
تو مگر دیده دهی ، تا رخِ زیبات ببینم
هر کجا سینهزنت ، دستِ دعا بالا برد
مادرت با عجله ، دستِ عطا بالا برد
بارها بوسه زد و پیش همه جسم تو را
بر سر دوش ، رسولِ دو سرا بالا برد
ما کجا ظرفیت، عشق تو را داشتهایم
نظر فاطمه، ظرفیت ما بالا برد
از کثافات مرا کَندُ حسینیه کشاند
ذرهای بودم و مهر تو مرا، بالا برد
رو به کعبه نزدم، جز به تمنای خودت
نِرخ توحید مرا، کرببلا بالا برد
کم ندیدیم که بدکارهی بیتقوا را
اشک در روضۀ جان سوز شما بالا برد
گریه کردهست چو اسفند، میان آتش
هرکس از تشنگیات سوخت، صدا بالا برد
حرمله تیر زد و، از کمرت بیرون زد
همهی خون تو را زود خدا، بالا برد
ماندهام مات زمانی که دعا میکردی
این سنان بین دعا نیزه چرا بالا برد
*طیِبُ همه میشناختنش ، میگن از تو بازار در حجره شو بست میومد توی این خیابون ها به سمت خونشون بره همچین که داشت میرفت یهو دید یه آقایی اثاث هاشُ تو کوچه ریختن یه زن و دختری هم روشون و به سمت دیوار کردن انگار خجالت میکشن یه نفر هم داره سرشون داد میزنه .. چقدر گفتم کرایه تون و بدید ندادید اینم اثاث هاتون ، بارونم داره میاد ، طیب اومد جلو گفت چیه چه خبره ؟ گفت کرایه شو نداده چند وقت هم هست بهش میگم گوش نمیکنه .. یکی اومد از خونه بیرون یه وسیله ای رو پرت کرد گفت سید بیا اینم بردار جامونده ، یهو طیب گفت چی ؟؟ سید ، پسر حضرت زهرایی تو ؟ دید این زن و بچه روشون به دیواره ،دست کرد تو جیبش پول درآورد به صحبخونه گفت اینو بگیر بقیه شو بیا در حجره من یه سالشُ بهت میدم ، با پسر حضرت زهرا این کارو کردی ....خودش هم کمک کرد اثاث ها رو برد توی خونه ، تا اومد برگرده این پسر حضرت زهرا دوید دنبالش گفت آقا خدا آبروت و نگه داره ، آبروی من و حفظ کردی خدا به حق مادرم حضرت زهرا هیچ جا آبروت و نبره ...*
چرا زِیار در این قلب ها ..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده روز نهم محرم ۹۸ به نفس استاد حاج منصور ارضی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً فِي رَقَبَتِي اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَائِعاً غَيْرَ مُكْرَهٍ فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
چرا زِ یار در این قلب ها نشانی نیست
برایِ گفتن ناگفته ها زبانی نیست
همیشه صاحبِ خانه نظر به در دارد
فدای بی کسی اش هیچ میهمانی نیست
دگر به خانه ی ما سر نمیزند آقا
فضایِ خانه ی ما حیف آسمانی نیست
برای هرکس و ناکس نفس زدیم اما
نفس کشیدنِ ما صاحب الزمانی نیست
امان زِ فقرِ معارف ، چرا نمیفهمیم!
که در شراکتِ با دست او زیانی نیست
بیا زمان جوانی بدرد او بخوریم
زمانِ پیریِ ما که دگر توانی نیست
به یارِ ما برسانید کربلا بدهد
خدا نکرده نگوید که کاروانی نیست
به کربلا نرسم شرمسارِ زهرایم
به کربلا نرسم برگه ی امانی نیست
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بصیرت_عاشورایی
﷽؛
سخنان بینظیر دکتر طاهر القادری عالم بزرگ اهل سنت پاکستان در مورد اشک بر #امام_حسین علیه السلام:سنی که بر امام حسین اشک نریزد سنی نیست...
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
4_5927161422323648505.mp3
4.03M
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
علی اکبر 1.pdf
304.2K
⚫️متن روضه #حضرت_علی_اکبر
علیه السلام (1)
📩pdf
⚫️ #شب_هشتم محرم ⚫️
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
4_5927161422323648504.mp3
3.92M
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
4_5926898351281801262.mp3
1.83M
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
حضرت عباس 1.pdf
373.7K
⚫️متن روضه #حضرت_عباس
علیه السلام (1)
📩pdf
⚫️ #شب_نهم محرم ⚫️
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
4_5926898351281801264.mp3
2.21M
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
السَّلامُ عَلَیكَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ》🔶🔸
✅بین حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت علی اکبر(ع) اشتراکات و شباهت هایی وجود دارد که در روایات و تاریخ، به برخی از آنان اشاره شده است.
1⃣نام و کُنیه هر دو بزرگوار، به ترتیب «علی» و «ابالحَسن» بود.
2⃣هر دو دارای بینش حق گرایی و بصیرت بودند!
۱)امام علی(ع) در طی روایتی می فرماید :
حضرت رسول اکرم(ص) روزی برای ما خطبهای درباره فضائل ماه مبارک رمضان خواند.
در این حال از جا برخاسته و عرض کردم :
ای پیامبر خدا(ص)! برترین اعمال در این ماه چیست؟
حضرت(ص) فرمودند :
ای ابا الحسن(ع)! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است.
سپس حضرت(ص) گریست.
عرض کردم :
ای پیامبر خدا(ص)! سبب گریه شما چیست؟
📋《یَا عَلِیُّ(ع)! أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ (شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ) فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ》
♦️ای علی(ع)! بر این میگریم که حرمت تو را در این ماه میشکنند.
گویا میبینم تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، که نگون بختترینِ اوّلین و آخرین، همان که برادر پی کننده ناقه قوم ثمود است، برمی خیزد و بر فرق سرت ضربتی میزند و محاسنت، از خون سرت رنگین میشود.
امیرالمومنین(ع) می فرماید :
من عرض کردم :
📋《یَا رَسُولَ اللَّه(ص)! وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی؟》
♦️ای پیامبر خدا(ص)! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟
📋《فَقَالَ : فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ!》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
آری! دینت، سالم است.(۱)
۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛
وقتی کاروان امام حسین(ع) در راهی که منتهی به کربلا می شد، در منزلگاه بنی مقاتل در حال حرکت بود، امام حسین(ع) سرش را روی زین مرکب گذاشت و اندکی خوابید.
وقتی حضرت(ع) سر از خواب بلند کرد فرمود :
📋《إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ اَلْحَمْدُ لِله رَبِّ الْعالَمِین》
حضرت(ع) سه بار این جمله را تکرار کرد.
حضرت علی اکبر(ع) که خیلی مراقب حال پدر بود، جلو آمد و گفت :
📋《يَا أَبَتِ! جُعِلتُ فِداكَ! مِمَّ حَمِدتَ اللهَ واستَرجَعتَ؟》
♦️پدرجان! فدایت شوم.
چرا کلمه استرجاع را جاری کردید و خدا را حمد فرمودید؟
حضرت(ع) فرمودید :
در این حین که می رفتیم، خوابم برد، و دیدم هاتفی را که ندا می کرد :
📋《القَومُ یَسِیرُونَ وَ المَنایَا تَسِیرُ اِلیَهِم!》
♦️این کاروان میرود، و مرگ هم اینها را بدرقه میکند.
اینجا بود که حضرت علی اکبر(ع) سوال کرد :
📋《يا أبَتِ! ألَسنَا عَلَى الحَقِّ؟!!》
♦️مگر ما بر حق نیستیم؟
حضرت(ع) فرمود :
📋《بَلَی وَاللهِ》
♦️آری به خدا سوگند که ما بر حقّیم!
علی اکبر(ع) عرض کرد :
📋《فَاِنَنَّا اِذَاً مَانُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ!》
♦️اگر مسیر ما مسیر حق است، دیگر باکی از مرگ نداریم!
امام حسین(ع) وقتی این جمله را شنید، فرمود :
📋《جَزَاكَ اللهُ مِن وَلدٍ خَيرَ مَا جَزَى وَلَداً عَن وَالِدِهِ》
♦️خدایت پاداشی نیکو عطا کند، نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند.(۲)
3⃣هر دو ممسوس در خداوند متعال بودند :
۱)حضرت رسول اکرم(ص) در مورد امام علی(ع) فرمود :
📋《فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِى ذَاتِ اللهِ》
♦️همانا علی(ع) ممسوس در ذات خداوند است.(۳)
(گوشت و خون او، به عشق الهی آميخته شده است.)
۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که هنگامی که در روز عاشورا، ایشان عازم میدان نبرد می شد، امام حسین(ع) خطاب به زنان حرم که اطراف علی اکبر(ع) را گرفته بودند، فرمود :
📋《دَعَنهُ! فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِى اللهِ وَ مَقتُولٌ فِی سَبِیلِ اللهِ》
♦️رهایش کنید، او ممسوس در ذات خدا و شهید در راه خداست.(۴)
4⃣هنگام شهادت، به سر مبارک هر دو، ضربه سنگینی اصابت نمود!
۱)در مورد شهادت امام علی(ع) آمده است که؛
ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۵)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.(۶)
۲)در مقاتل در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛
📋《ثُمَّ ضَرَبَهُ مُرّةُ بنُ مُنقِذِِ عَلَى مَفرَقِ رَأسِهِ ضَربَةً صَرَعَتهُ》
♦️تا اینکه مُرّة بن مُنقِد با شمشیر بر سر على اکبر(ع) کوبید، و سر مبارکش را شکافت.(۷)5⃣بعد از شهادت هر دو، قاتلینشان مورد نفرین قرار گرفتند!
۱)در فرا
زی از زیارتنامه ای که در مورد امام علی(ع) وارد شده است، آمده است :
📋《لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَالَفَکَ..》
♦️خداوند لعنت کند آنکه تو را شهید کرد و خدا لعنت کند آنکس که با تو مخالفت نمود.(۸)
۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) نیز آمده است که؛
امام حسین(ع) بعد از شهادت حضرت علی اکبر(ع) فرمود :
📋《یا بُنَیَّ! قَتَلَ اللهُ قَوْماً قَتَلُوکَ ما اَجْرَاَهُمْ عَلَی اللهِ وَ عَلی اِنْتِهاکِ حُرْمَتِ رَسُولِ اللهِ(ص)》
♦️پسرم! خداوند قومی را که تو را کشتند را بکشد، چه جراتی کردند بر خداوند و هتک حرمت رسول خدا(ص)!(۹)
6⃣هر دو مهمان نواز و سخاوتمند بودند!
۱)در مورد امام علی(ع) نقل شده است که؛
يک روز حضرت اميرالمومنین(ع) گريه ميکردند که از ایشان علت را جويا شدند.
حضرت(ع) فرمود :
📋《لَم يَأتِني ضَيفٌ مُنذُ سَبعَةِ أيَّامٍ وَ أخَافُ أن يَكونَ الله ُ تَعالَى قَد أهَانَنِي》
♦️هفت روز است که مهمان بر من وارد نشده است و خوف آن را دارم که خداوند عنايتش را از من سلب کرده باشد!(۱۰)
۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ در بین فرزندان بنی هاشم تنها به حضرت علی اکبر(ع) لقب (نَارِئُ القُرَی) داده اند.
و این لقب به کسی گفته می شد که؛
بر بام خانه خود، شعله آتشی را بر می افروخت تا اگر مستمندی یا بیچاره ای و یا مهمانی که پناه ندارد، به سمت شعله های کرامت بیاید و پای سفره اطعام و مهمان نوازی اش بنشیند.
و این شخص، به قدری هیزم میهمان نوازی اش را زیاد می کرد که هر فقیر و درمانده ای از دورترین نقطه آن را می دید و نظرش را جلب می کرد.
نقل است که؛
📋《وَ لَم تُذكَر هَذِهِ المُكَرَّمَةُ مِن نَارِ القُرَى لِوَاحِدِِ مِن أَبنَاءِ الأَئِمَّةِ إِلَّا لِشَبِيَهِ رَسَوُلِ اللهِ(ع) عَلِيَّ الأَكبَرِ(ع)》
♦️این لقب با کرامت نارئ القری به هیچ یک از فرزندان ائمه اطهار(ع) نسبت داده نشده است، مگر به حضرت علی اکبر(ع) که شبیه حضرت رسول اکرم(ص) بود.(۱۱)
حضرت علی اکبر(ع) در بالای پشت بام منزل خود، آتشی می افروختند که در میان عرب، آن آتش به معنای این است که؛ در آن محل میهمانی است و هر فقیر و مسکین و غریبی در آن، راه دارد.
واین نشان از مهمانوازی و سخاوت زیاد حضرت علی اکبر(ع) دارد.
7⃣هر دو شهید شدند!
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین محرم بدون سردار 🖤
مداحی زیبا با صدای سید رضا نریمانی برای سردار سلیمانی
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بصیرت_عاشورائی
🎬 «وداع» با صدای بنیفاطمه
@mobaleghin_oghaf_kh
#گفتار_های_عاشورایی
#سخاوت_امام_حسین
🌴🌑🌴🌑🌴🌑🌴
در جای جای زندگی امام حسین علیه السلام کرامت و بزرگواری و سخاوت موج می زند شعیب خزاعی گفت پس ازشهادت امام حسین علیه السلام هنگام دفن بر کتف و دوش مبارک حضرت اثری دیده می شد که اثرشمشیر و تیر نبود از فرزندش علی بن الحسین سبب را پرسیدند امام سجاد علیه السلام در جواب چنین فرمود :
این اثر از آن جهت است که پدروم همواره بر پشت خود انبانهائی را که حاوی مواد غذائی بود به دوش خود می کشید و به خانه های بیوه زنان و یتیمان و مستمندان می برد.(هذا مما کان ینقل الجراب علی ظهره الی منازل الارامل والیتامی والمساکین). مناقب جلد 4 صفحه 66
@mobaleghin_oghaf_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلیمانی_آسمانی
▪️بلند شو عَلَمـــــدار، علم رو بلند کن...
امسال که #حاج_قاسم نیست،
روضه ی #حضرت_عباس علیهالسلام را دانستهتر، گریه میکنیم... 😭
#ما_ملت_امام_حسینیم
@mobaleghin_oghaf_kh
#سواد_رسانه
💢 فضای مجازی از خارج مدیریت و هدایت می شود!
🔺متأسفانه اهتمام لازم نمی شود!
🔹نمیتوانیم مردم را بی پناه رها کنیم.
🔺 عوامل مسلط بینالمللی در فضای مجازی بشدت فعال هستند.
🔹تأکید مکرر بر شبکهی ملی اطلاعات و تشکیل شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی و شرکت رؤسای سه قوه در آن، به همین علت است اما متأسفانه اهتمام لازم به این موضوع نمی شود.
🔺شبکهی ملی اطلاعات اجزایی دارد که این اجزا از زمانبندیها عقب هستند.
✅ ما هم اهمیت فضای مجازی را و اینکه بخشی از زندگی مردم شده است، قبول داریم اما بحث ما در مورد فضای مجازی این است که این عرصه از خارج مدیریت و هدایت می شود و ما نمی توانیم مردم را بیپناه رها کنیم.
رهبر معظم انقلاب در دیدار ویدیویی با هیئت دولت 99/06/02
🌑🌴🌑🌴🌑🌴
@mobaleghin_oghaf_kh
24.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بصیرت_عاشورائی
شب نهم
تفسیر حضرت عباس علیه السلام با ایات قران
حجه الاسلام عباسی
@mobaleghin_oghaf_kh
♥️♥️
#بصیرت_عاشورائی
تا کنون قصهی جنون عابس را شنیده اید؟
عابس دیوانه امام حسین (ع) بود
شیر مردی از قبیله «بیشاکر»، با زخمی بزرگ بر پیشانی، که یادگار جنگ صفین است.
در دعوت مسلم از کوفیان، عابس اولین نفر از جا برمیخیزد و دعوت حسین را لبیک میگوید.
روز موعود فرا میرسد...
عابس آرام و قرار ندارد و قصد میدان میکند.
برای آخرین بار و بهقصد وداع، مقابل دلدارش حسین، میایستد
چشم به چشمان اربابش دوخته و میگوید:
♦️♦️«یا اباعبدالله! به خدا سوگند در تمام زمین، چه دور و چه نزدیک، کسی برای من عزیز تر از شما نیست. و من کسی را چون شما دوست ندارم. اگر بتوانم ظلم را از شما به چیزی عزیزتر از جان و خونم دور کنم، حتما چنین خواهم کرد. شهادت میدهم که بر هدایت شما و هدایت پدرتان امیر المومنین استوار هستم.» حسین چشم از او بر نمیدارد،
وارد میدان میشود و مبارز میطلبد.
لشکر دشمن او را از زخم پیشانیاش شناختهاند.
عابس فریاد می زند: ألا رَجُل، ألا رَجُل؟؛
آیا مرد رزم نیست؟
کسی اما جرأت جنگ تن به تن با او را ندارد.
فریاد عمربن سعد ملعون بلند میشود که او را سنگباران کنید!.
از هر طرف به سویش سنگ پرتاب میکنند.
♦️«عابس» وقتی هجوم ناجوانمردانه دشمن را میبیند، کلاهخود و زره از تن در میآورد و پشت بند را گشوده و دور میاندازد.
شمشیر میچرخانَد و پیش میرود...
عابس را از سنگ میترسانید؟ از تیر؟ از خنجر؟!...
ربیع میگوید: بین من و عابس رفاقتی بود،
به او گفتم: ای عابس! آیا حذر نمی کنی! به دریای جنگ می روی در حالی که سر خود را نپوشانده ای!!! و کلاهخودت را بیرون آورده ای؟؟؟!!!
♦️♦️عابس میگوید: هر آنچه که به عاشق، در راه معشوق و محبوبش اصابت کند، آسان است...
▪فقیل لَهُ: أجنَنتَ یا عابِس؟؟
♦️♦️ قال: نَعَم، حُبُّ الحُسَین، أجَنَّنِی!.......
به او گفتم: ای عابس! دیوانه شده ای؟؟؟
♥️عابس فریاد میزد: آری! عشق حسین دیوانه ام کرده........
عابس از هجوم سنگ ها زخمیشده بود و باز هیچ هراسی از مرگ نداشت.
برهنه و قهرمانانه میجنگید و بیش از دویست نفر از ذلیلان را به خاک انداخت.
سرانجام در محاصره ناجوانمردانه لشکر دشمن، پیش چشمان دلدارش به شهادت رسید...
و چه درس ها و پیامها که نبود در این برهنگی و جنون عابس.....
♥️➣ @mobaleghin_oghaf_kh
اهداف دشمنان برای نفوذ در انقلابیون.pdf
387.1K
#بصیرت_عاشورائی
#منبر
🔸منبرمکتوب به همراه روضه مکتوب
🔹روز نهم
💠 اهداف دشمنان برای نفوذ در انقلابیون
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@mobaleghin_oghaf_kh
مسئولیت انتظار فرج.pdf
1.57M
#بصیرت_عاشورائی
#منبر
🔸منبرمکتوب به همراه روضه مکتوب
🔹شب دهم
💠مسئولیت انتظار فرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@mobaleghin_oghaf_kh
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ
همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چرا که حضرتِ مشکل گشا اباالفضل است
دو دست داده به راهِ خدا و پس چه عجب
اگر که معنیِ دستِ خدا اباالفضل است
به جمله جملۀ یا كاشِفَ الْكَرْوب قسم
که استجابتِ صدها دعا اباالفضل است
*جانم اباالفضل.. چقدر منتظرِ همچین شبی بودم شبِ عباس بیاد .. به همه میگم نوکر اباالفضلم .. خدا ما رو از سایۀ دستِ بریده اش جایِ دیگه نبره ..*
نمونه است اباالفضل و درِ مسیرِ حسین
کسی که شد همه چیزش فدا اباالفضل است
از ابتدا به من آموخت مادرم تنها
دوایِ دردِ گرفتارها اباالفضل است
چه ترس دارد از آتش ، چه ترس از دوزخ
اگر شفاِعتِ هر شیعه با اباالفضل است
*فردایِ محشر تو اون شلوغیا میگن همه چشمارو ببندین سر هارو بندازین پایین
چه خبره؟.. همه کارۀ محشر میخواد بیاد .. میخواد مادرمون فاطمه بیاد .. وقتی بی بی واردِ محشر میشه پیامبر میگه عزیزِ دلم برا شفاعت چی آوردی؟.. میفرماید دست بریدۀ عباس بسنده میکنه..*
چه ترس دارد از آتش ، چه ترس از دوزخ
اگر شفاِعتِ هر شیعه با اباالفضل است
خود امام زمان گفته است می آید
به مجلسی که در آن ذکرِ یا اباالفضل است
بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان(عج)
ببین که بر لبِ آقایِ ما اباالفضل است
*فیض ببرن همه گذشتگان ، اونایی که سال های قبل با ما بودن ، سینه میزدن ..:
سقای دشت کربلا ، اباالفضل ..
دستش شده از تن جدا ، اباالفضل ..
*خواهرا و برادرا با آقاتون حرف بزنید .. خودش فرمود هر وقت خواستید روضۀ منو بخونید اینطور بخونید :هر کی میخواد از بلندی رو زمین بیوفته ناخودآگاه دستشُ جلو میاره .. من دست نداشتم
تیر به چشمم بود .. یا الله ..*
چو دید تشنۀ لب هایِ خشکِ او دریاست
به آب خیره شد و ناله اش زِ دل برخواست
که آب از چه نگردیدی از خجالت آب
تو موج میزنی و تشنه یوسفِ زهرا
ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر
ز یک طرف حرم بانگ العطش بر پاست
قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نونشم
که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست
ز خون دیدۀ من رویِ موج بنویسید
که از تمامی طفلان تشنه تر سقاست
خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم
سکینه را که لبش خشکُ دیده اش دریاست
درون بحر همه ماهیان به هم گویند
حسین تشنه و سیراب وحشیِ صحراست
نوشته اند به لب هایِ خشک من ز ازل
که تشنه کام گذشتن زِ بحر شیوۀ ماست
ز شیرخواره برایت پیام آوردم
پیام داده که ای آب غیرت تو کجاست؟
صدای نعرۀ دریا به گوش جان بشنو
که موج آب هم این طرفه بیت را گویاست
سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دیدی یکی که مضطرِ ، وقتی یه کاری بهش میگن هی با خودش مشق میکنه تا اون کارُ انجام بده ..
مشکُ به دست گرفت اومد کنار شریعه هی می گفت عباس عجله کن علی اصغر داره بال بال میزنه .. همه بچه ها منتظرن عمو آب بیاره ..
با یه عشق و امیدی مشکُ زد تو آب بعضیا میگن آبُ رو دست گرفت یادِ لبایِ تشنۀ حسین افتاد .. ای آب خیلی بی معرفتی .. اسب تربیت شده است تا صاحبش آب نخوره ، آب نمیخوره .. خواست یه کاری کنه این حیوان آب بخوره مشکُ تو آب زد ... مشک خشکیده رو نرم کرد آروم آروم آبُ ریخت
صدا بلند شد .. نگاه عباس سمت خیمه هاست ، همچین که مشکُ برداشت از شریعه بیرون زد ..
یه عده ای کمین کرده بودن .. چهار هزار تیر انداز .. دستِ راست عباسُ قطع کردن .. گفتن الان کارش تمومه ... اما لشکر حیرون موندن دین یه دست دیگه مشکُ گرفت .. عباس هرجور شده آبُ باید برسونی خیمه .. رباب داره دق میکنه .. عباس تو قولت قوله .. دست دیگه شُ بریدن .. خم شد با دندوناش مشکُ گرفت .. اما یه جا امید عباس نا امید شد ..
میدونی کجا؟.. یه وقت دیدن تیر اندازا دارن مشکُ تیر میزنن .. این مشک آروم آروم سبک داره میشه .. تیر تو چشم شه .. دست تو بدن نداره .. سر و صدا بلند شد گفتن عباسُ سپه سالارشُ زمین انداختیم .. تو اون گرد و خاک .. تو اون شلوغیا .. خاک و خون گل درست کرد .. داره هی بازو شو زمین میکشه .. یوقت شنید یکی آروم آروم داره جلو میاد .. همچین که رو زمین افتاد .. بازوهاشو رو زمین میزد .. تیر به چشمشه .. یه وقت حس کرد یه نفر پاشو رو پایِ عباس گذاشته .. گفت بلند شو مگه تو همونی نبودی که لشکر جرات نمیکرد به سمتِ خیمه بیاد از ترس تو .. بلندشو ببینم عباس تویی؟..
فرمود : نامرد موقعی اومدی که من دست در بدن ندارم .. گفت اگه تو دست نداری من دارم.. عمودُ بالا برد .. یجوری به فرقش زد .. وقتی سرها رو بالا نیزه زدن یه سر رو نیزه بند نمیشد ..
حسین ....
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛
#زمزمه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
تو رویِ خاک پا کشیدی عزیزم
تنهاییِ منو دیدی عزیزم
با این خجالتی که تو چشاتِ
داری خجالتم میدی عزیزم
دارم تمنا میکنم اباالفضل
چشامُ دریا میکنم اباالفضل
خودم میرم از زیرِ پایِ لشکر
دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل
رسیده مادرم تو رو خدا پاشو بریم حرم
به خاطر رباب به خاطر اشکای دخترم
پاشو یه کاری کن ببین محاصره ام
پاشو بریم حرم عمویِ خیمه
نزار بریزه آبرویِ خیمه
بعد زمین خوردن تو یه لشکر
نگاهشون رفته بسویِ خیمه
بالاسرت خیلی حالم خرابه
دارن میخندن عزیزم به نالم
داری منو تنها میزاری اما
دلت میاد اسیر بشه سه سالم؟؟
ببین قیامته ، حرم آمادۀ اسارتِ
تنها چیکار کنم هرکسی اینجا فکر غارتِ
سرشو بالا آورد ، هر کسی از صبح رو زمین افتاد حسین آورد تو خیمۀ دارالحرب .. لب ها مثلِ ماهی بهم میخوره .. صورت خاک آلوده ، گفت آقا من تا حالا رو حرفت حرف نزدم .. گفت آقاجان اگه میشه منو سمتِ خیمه ها نبر .. عزیزم علی اکبرُ با اون وضعیت برگردوندم خیمه چرا میگی نه؟؟ ... گفت آخه از رویِ بچه هات خجالت میکشم .. (من یه چیز میگم نمیدونم چیکار میکنی!!..) فرمود: فاطمه جان یه عده ای میان مرداشون برا حسینت مثلِ زن جوان مرده داد میزنن!..
گفت آقا گریه م برا این نیست که دستمو بریدن ، چشممُ تیر زدن .. گریه م برا اینه من که نوکر شمام رو زمین افتادم شما بالاخره اومدی سرمو به دامن گرفتی اما ساعتی دیگه تو گودال .. تو تک و تنهایی .. کی سرت رو به دامن میگیره؟..
میخوام بگم اباالفضل ، سر حسینُ دامن نگرفتن ، سر حسینُ دست به دست گردوندن ..
┏━━━🍃🍂━━━┓
🆔 @mobaleghin_oghaf_kh
┗━━━🍂🍃━━━┛