Hojat al eslam MirzaMohamadishahadat_emam-hasan-asgari_Mirzamohamadi.mp3
زمان:
حجم:
9.81M
🎙تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
🔻روضه #امام_حسن_عسکری(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه |
👤استاد #میرزامحمدی
#اهل_بیت #امام_عسکری #صوت #روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
استاد محمد میرزا محمدی حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_روضه شب وفات حضرت معصومه-1546947476.mp3
زمان:
حجم:
7.54M
روضه حضرت معصومه(علیها سلام)
🎤 استاد میرزا محمدی
#اهل_بیت
#حضرت_معصومه
#میرزا_محمدی
#روضه #صوت
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
حجه الاسلام والمسلمین محمد میرزا محمدی حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_روضه وفات حضرت ام البنین-1548867324.mp3
زمان:
حجم:
1.16M
روضه حضرت ام البنین(س)
با نوای استاد #میرزا_محمدی
#اهل_بیت
#حضرت_ام_البنین
#صوت
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
روضه امام کاظم(ع)
دستی رسید بال و پرم را كشید و رفت
از بال من شكسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم كه تازه بود
با یك اشاره روی لباسم چكید و رفت
قربون غریبیت برم آقاجان؛
بدكاره ای…
الله اكبر، الله اكبر، چقدر جسارت رو برد بالا، زن بدكاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر، اُف بر تو روزگار
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
از روزنه در نگاه كردن، دیدن زن بدكاره صورت رو خاك گذاشته، هی میگه خدایا غلط كردم، این كی بود من اومدم سراغش، چرا اینقدر صداش دل رو زیر رو می كنه
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
الله اكبر اصلاً نمی تونم این بیتها رو وا كنم، می دونم بدون اینكه توضیح بدم، ناله شو می زنی
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
راضی نشد به بالش سختی كه داشتم
زنجیر های زیر سرم را كشید و رفت
بچه سیدا نشون بدن غیرتی ناله می زنن، تو این یه بیت
وقتی كه…
خاك تو دهنم، ان شاءالله این تكه تاریخ دروغ باشه
وقتی كه نام فاطمه را از لبم شنید
یك حرفی از كنار دهانش پرید و رفت
هرچی می خوای منو بزنی بزن، اسم مادرم رو درست ببر، تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می كنم، حواست با منه
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
اما چه خوب شد كفنم را كسی نبرد
تا زیر نیزه ها بدنم را كسی نبردمی خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم، وقتی مثل فردا شب، امام رضا یه لحظه از مدینه رفت، از نظرها غایب شد، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید، مدتی زیادی انتظاره برادر رو كشید، بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت، دید سر رو آشفته است، موها پریشونه، لباس ها همه غرق خاكه، كجا بودی داداش، چرا منو تنها گذاشتی رفتی، یه نگاه به خواهرش كرد،
گفت خواهر فقط یه جمله بگم، دیگه منتظر نباش، دیگه انتظار بابامونو نكش، خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاك گذاشتم، یه جایی ببرمت هر كی تاحالا ناله نزده، عقده دلش وا بشه، می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده، همتون اهل روضه اید،
دختری كه چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت: نه، قبول نمی كنم بابام زندانه، باید بابام آزاد بشه، اینقدر صبر كرد، آخرش خبر باباشو براش آوردند، می خوام یه جمله بگم، كاشكی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند، كجای دنیا دیدید،برای دختر منتظر، سر بریده باباشو ببرند، حسین…
#اهل_بیت
#امام_کاظم
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
www.ChadoreKhaki.combanifateme_shahadat_emam_javad_97-03.mp3
زمان:
حجم:
8.09M
روضه استاد میرزا محمدی به مناسبت شهادت امام جواد(ع)
#اهل_بیت #امام_جواد #روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@RozeKhanegee999700.mp3
زمان:
حجم:
7.76M
روضه حضرت مسلم
💠استاد میرزا محمدی
#روز_عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
منبر و روضه ی دهه ی آخر صفر
#اهل_بیت
#پیامبر_اکرم
#امام_حسن
#امام_حسین
#امام_رضا
#صفر
#روضه
#صوت
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@RozeKhanegee999700.mp3
زمان:
حجم:
7.76M
روضه حضرت مسلم
💠استاد میرزا محمدی
#روز_عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#روضه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
متن روضه حضرت معصومه(سلام الله علیها)
السلام علیک یا بنت رسول الله
قم شهر مدینه تو بتولش
صحنین تو مسجد الرسولش
گر فاطمه دفن شد شبانه
نبود ز حریم او نشانه
کی گفته نهان زما ست آن قبر
من یافته ام کجاست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم
روزی که به قم قدم نهادی
قم را شرف مدینه دادی
تابید چو موکبت زصحرا
شهر از تو شنید بوی زهرا
مردم دسته دسته اومدن
با گریه ی شوق و شاخه ی گل
بردن به ناقه ات توسل
چی جوری اومدن؟ هر کی تونست خودشو به مرکبت رسوند، تبرک کرد، اجازه نمیدان، کسی حتی مزاحم مرکبش بشه.
آخ؛ لایوم کیومک یا اباعبدالله، من میخوام روضه رو یه جای دیگری ببرم، میخوام بگم بی بی جان، از مدینه که حرکت کردین، پنجاه و چهار منزل چهارصد نفر مراقبت بودن؛ اجازه ندادن حتی سایه ت رو نامحرما ببینن، حتی تو ساوه ام اجازه ندادن نامحرما بهت تعرض کنن، چی می خوام بگم؟! دختر علی ام آمد کنار گودال؛ می خواد ناقه سواری کنه، الله اکبر.
سنان ابن انس بعدها به فرزندش داره نقل میکنه، سواری زینب رو داره گزارش می کنه، یاصاحب الزمان، میگه همین که دختر علی آمد کنار قتلگاه عمرسعد به من گفت سنان سربازاتو دستور بده،همه دور این زن و بچه حلقه بزنن.
دونه دونه رو سوار کرد، سنان میگه اول یه نگاه به سمت من کرد، فرمود حیا نمی کنی؟ نحن بنات الرسول؛ با این سخن زینب من بدنم به لرزه افتاد، محاصره رو شکستم،اما از دور داشتم می دیدم، دونه دونه رو به چه سختی سوار کرد، آخ نوبت رسید به امام زمانش.
یاللعجب، فرمود عمه جان شما سوار بشید، دیدم زینب کبری زیر بغل زین العابدین رو گرفت، امام اجازه نداد، فرمود عمه جان شما سوار بشید، با همون حال نزار دیدم امام زین العابدین(ع) زانو زد، دختر علی قدمشو رو زانوی امام زین العابدین گذاشت، بگم و رد شم، هنوز زینب سوار نشده نقش زمین شد؛ حسین.
#روضه #اهل بیت #حضرت_معصومه
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20