💠پرداخت بدهى و كمك هزينه زندگی به ناتوان
مرحوم علاّمه مجلسى ، شيخ صدوق و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم حكايت كرده اند:
يكى از شيعيان و دوستان امام رضا عليه السلام به نام ابومحمّد غفّارى گويد: در يك زمانى ، بدهكارى من به افراد زياد شده بود و توان پرداخت آن ها را نداشتم .
با خود گفتم : بهتر است نزد حضرت علىّ بن موسى الرّضاعليهما السلام شرفياب شوم ، چون هيچ ملجا و پناهى جز مولا و سرورم نمى شناسم ؛ و تنها آن حضرت است كه مرا نااميد نمى كند و كمك مى نمايد تا قرض هاى خود را پرداخت كنم و زندگيم را سر و سامانى دهم .
پس به همين منظور، عازم منزل امام عليه السلام شدم و چون به منزل حضرت رسيدم ، اجازه ورود گرفتم ؛ و هنگامى كه داخل شدم به حضرت سلام كرده و در حضور مباركش نشستم .
امام عليه السلام فرمود: اى ابومحمّد! ما خواسته و حاجت تو را مى دانيم ، كه چه تقاضائى دارى و براى چه اين جا آمده اى ، عجله نكن و ناراحت مباش ، ما خواسته ات را برآورده مى كنيم .
پس چون شب فرا رسيد، در منزل حضرت استراحت نمود، وقتى صبح شد مقدارى طعام مناسب آوردند و صبحانه را با آن حضرت تناول كردم .
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا حاضر هستى نزد ما بمانى ، يا آن كه قصد مراجعت و بازگشت به خانواده خود را دارى ؟ عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! چنانچه لطف نموده ، خواسته و نيازم را برآورده فرمائى ، از محضر مبارك شما مرخّص مى شوم ؛ چون خانواده ام منتظر هستند.
پس از آن ، امام رضا عليه السلام دست مبارك خويش را زير تُشكى كه روى آن نشسته بود بُرد؛ و سپس مُشتى پول از زير آن درآورد و به من عطا نمود.
وقتى آن پول ها را گرفتم ، ضمن تشكّر خداحافظى نموده و از منزل بيرون آمدم ؛ چون آن ها را نگاه كردم ، ديدم چندين دينار سرخ و زرد مى باشد و نوشته اى ضميمه آن ها است :
اى ابومحمّد! اين پنجاه دينار را به تو هديه داديم كه بيست و شش دينار از آن را بابت بدهى خود پرداخت كنى و بيست و چهار دينار باقى مانده اش را هزينه و مصرف زندگى خود گردانى و نيز خانواده ات را از سختى و ناراحتى نجات بدهى .
📚پی نوشت :
1-عيون اخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 218، ح 29، بحارالا نوار: ج 49، ص 38، ح 22، الثّاقب فى المناقب : ص 475، ح 402.
#در_محضر_اهلبیت
https://eitaa.com/moballeghan
💠ادب در توسل به معصومین علیهم السلام
در زمان آشیخ عبدالکریم حائری، آقایی بود به نام شیخ ابراهیم ترک که این آقا سالی یک بار به مشهد سفر میکرد و سه ماه آن جا می ماند.
یک بار که به مشهد رفت موقع برگشت کرایه ماشین و پول سوغات نداشت. با خودش فکر کرد که باید برای به دست آوردن این مقدار پول چه کنم؟ بهتر است که بروم پیش استاندار مشهد و برای او و در وصفش شعری بخوانم و پولی به دست بیاورم. بعد که نزدیک به استانداری شد با خود گفت وقتی امام رضا(ع) اینجا هستند چه طور ممکن است که من راضی شوم در مدح کس دیگری شعر بخوانم، پشیمان شد و برگشت.
آمد در حرم و زیارتنامه خواند و عرض ادب کرد و احتیاجش را گفت که من ۶۰ تومان کرایه ماشین و ۶۰ تومان نیز برای سوغات میخواهم. هر چه نیازش را مطرح کرد جوابی نگرفت دوباره درخواست کرد باز هم نتیجهای به دست نیاورد. تا در آخر به امام رضا(ع) عرض کرد آقا کاش من این اشعار را برای استاندار میگفتم. داشت از حرم بیرون می آمد که دید شیخی تند تند به سمت او میآید به او که رسید مبلغ را به او داد و گفت این پول را بگیر اما دیگر هرگز با امام رضا(ع) گستاخانه صحبت نکن. هم پول را گرفت و دید ۱۲۰ تومان در پاکت است. آقا شیخ رفت و آن مرد از یکی از خدام پرسید که این آقا شیخ چه کسی است؟ خادم گفت، ایشان آقا شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی است که با امام رضا(ع) ارتباط مستقیم دارند.
#قطره_از_دریا_علما
https://eitaa.com/moballeghan
💠 وقتی کسی برایمان پیامک می زند و در ابتدا به ما سلام می کند واجب است که پاسخ آن را بدهیم یا همین که جواب او را به صورت پیامکی ارسال کنیم کافیست؟
✍آیت الله خامنه ای : احتیاط در جواب سلام دادن است.
✍آیت الله سیستانی : واجب نیست.
✍آیت الله مکارم شیرازی: در صورتیکه تولید مزاحمتی نکند، سلام را باید پاسخ گفت مگر این که ثابت شود قصد جدی برای سلام ندارد.
✍آیت الله وحید خراسانی : بنابر احتیاط، واجب است.
✍آیت الله تبریزی: واجب نیست.
✍آیت الله هادوی تهرانی : پاسخ سلام (چه کتبی و چه شفاهی) واجب است. مگر این که در نزد عقلا یا در عرف آن زمان و مکان، ارسال جواب به منزله پاسخ سلام محسوب شود که در این صورت می توان به پاسخ (یعنی ارسال پیامک) اکتفا کرد.
📚سایت اسلام کوئست، دفتر مراجع، تبریزی توضیح المسائل مراجع، م 1139
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام رضا علیه السلام فرمودند: عَونُکَ لِلضَّعفِ مِن اَفضَلِ الصَّدَقَةِ؛ از بهترین نوع صدقه، یاری کردن تو نسبت به ناتوان است. (1)
شرح حدیث:
یکی از حوادث زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دوران جوانی و قبل از بعثت، عضویت او در پیمان جوانمردان یا «حَلف الفضول» بود.
گاهی به افرادی ضعیف، غریب و بی پشتیبان در مکه ستم می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تعدادی از جوانمردان با هم عهد بستند که از چنین افرادی حمایت کنند تا ستم نبینند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیوسته از آن پیمان به نیکی یاد می کرد و خرسند بود(2).
حضرت رضا علیه السلام حمایت از ناتوانان را از برترین صدقات می شمرد.
صدقه، تنها کمک مالی به فقیر نیست. هر نوع خیررسانی و کمک به مردم در فرهنگ دینی صدقه محسوب می شود و ثواب دارد، حتّی برداشتن سنگی از سر راه مردم صدقه است.
در جامعه ی اسلامی، نباید ضعیفان احساس کنند کسی به فکر آنان و دفاع از حقوقشان نیست. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس به مؤمنی یاری رساند، خداوند هفتاد و سه مشکل از او را برطرف می کند: یکی در دنیا و هفتاد و دو تا در آخرت، در روزی که هر کس مشغول گرفتاری خویش است(3).
اگر کسی در کسب و کار ناتوان است، یاری رساندن به او ثواب دارد.
اگر کسی در درس و کلاس ضعیف است، کمک به او هم صدقه است.
اگر کسی به خاطر آن که ضعیف است، حقش را پایمال می کنند، افراد توانا وظیفه دارند از او دفاع کنند.
آری... «دریاب ضعیفان را، در روز توانایی».
📚پی نوشت:
1. تحف العقول، ص 446
2. ر. ک: جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1، بخش «دوران جوانی».
3. محمد بن یعقوب کلینی. کافی، ج 2، حدیث 2، ص 199.
#شرح_حدیث
#روایت
https://eitaa.com/moballeghan
✳️ چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کردند!؟
ارزش و اهمیت جایگاه پدر و مادر در اسلام به گونه ای است که غیر از واجبات و محرمات، امر و دستور پدر در باقی اعمال لازم الاجراست و آه مادر زندگی فرزند را به تباهی می کشاند و سراغ نداریم کسی را که بدون احترام گذاشتن به والدین خود به مراتب رفیع رسیده باشد.
💠 آیه:وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا احقاف/15
انسان را به نیکی کردن به پدر و مادر سفارش کردیم
💠 حکایت؛ زمانیکه آیت الله بهجت(ره) در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بودند عده ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند نامه ای برای پدر آقای بهجت می فرستند و در مورد ایشان بدگویی می کنند و می گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود.
پدر بزرگوار ایشان نامه ای برای آقای بهجت می نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی، آقای بهجت می فرماید: وقتی نامه ی پدرم به دستم رسید، خدمت آقای قاضی رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم، ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم : من مقلد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) هستم، فرمودند: باید بروید از مرجع تقلیدتان بپرسید.
آقای بهجت می فرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی، از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت می کنند و چیزی نمی گویند.
در سکوت مطلق فرو می روند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا می کنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی می باشد حتی ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند و تمام این کارها به خاطر این بود که می خواستند از دستور پدرشان اطاعت کنند1
هرآن پسر که پدر، زان پسر بود خشنود
نه روز او بد باشد، نه عیش او دشوار 2
📚 پی نوشت :
1. با اقتباس و ویراست از کتاب پرده نشین
2. فرخی
(خبرگزاری حوزه)
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠 امام علی علیه السلام به کمیل فرمودند: یا کُمَیْلُ! اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ، وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ، وَ نِعَمَ اللهِ عَلَیْکَ اَکْثَرُ مِنْ عَمَلِکَ؛ اى کمیل! خطاهایت، از کارهاى خوبت بیش تر، و غفلتت از حضور قلبت فزون تر، و نعمت هاى پروردگار از قدرت شکرگزارى تو بیش تر است(1).
شرح حدیث:
در تفسیر جملات سه گانه فوق باید به این نکات توجّه کرد:
1ـ این که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى انسان هاست مطلبى واضح و بدیهى است. به عنوان مثال، اگر نعمت بسیار ارزشمندِ چشم از انسان گرفته شود، چه مصیبت بزرگى رخ مى دهد! اگر انسان بخواهد تا آخر عمر تنها شکر همین یک نعمت را بجا آورد، آیا قادر خواهد بود؟ چشمه جوشانى که در چشم انسان ها وجود دارد و دائماً سطح چشم را مرطوب نگه مى دارد، و اگر نباشد پلک ها چشم را آزار خواهند داد و در مدّت زمان کوتاهى بینایى انسان را از بین خواهند برد، و چاه فاضلابى که اضافه آب چشم را جذب مى کند و اگر نباشد انسان دائماً گریان و صورتش خیس خواهد بود! آیا این ها نعمت هاى بزرگ الهى نیستند؟ اگر یکى از این ها نبود (چشمه جوشان، یا چاه فاضلاب) چه مى شد؟ گاهى از اوقات نعمت هایى داریم که در طول زندگى متوجّه آن نمى شویم! حقیقتاً که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى ما انسان هاست.
2ـ امّا جمله دوم: «وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ»، با یک محاسبه ساده آن را هم تصدیق خواهیم کرد. در طول شبانه روز چقدر به یاد خدا هستیم؟ تمام نمازهاى شبانه روزى ما چقدر طول مى کشد؟ در مدّتى که مشغول خواندن نماز هستیم، چقدر به یاد خدا هستیم؟ اگر به یاد خدا باشیم، همه گمشده ها را در نماز نمى یابیم! کیست که دائماً متوجّه خدا باشد؟ آیا در حال خواب و کار به یاد خدا هستیم؟ بله، اولیاء الله در حال خواب هم به یاد خدا هستند، ولى آن ها انگشت شمار هستند. نتیجه این که مدّت زمان غفلت از یاد خدا، بیش تر از زمان حضور قلب است.
3ـ امّا جمله سوم: «اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ»، نیز با قدرى تفکّر روشن مى شود. متأسّفانه بسیارى از گناهان را گناه نمى شمریم! دروغ ها، تهمت ها غیبت ها، ناشکرى ها، شایعه سازى ها، نقل شایعات، تمسخر دیگران و مانند آن. یا برخى کارها شایسته شخصیّت انسان نیست، ولى انجام مى دهیم! مثل پرگویى، نماز بى حضور قلب، نمازى که شک بین 3 و 4 و 5 مى کنیم، اتلاف وقت و مانند آن. و گاهى حسناتى را انجام مى دهیم که به ظاهر حسنه است، ولى هنگامى که در آن دقیق مى شویم مى بینیم که عبادت نیست. بنابراین گناهان ما از حسنات ما بیش تر است.
سؤال: هدف حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از این جملات سه گانه چیست؟
پاسخ: هدف حضرت این است که مبادا ما خود را از خداوند طلبکار بدانیم، بلکه باید همواره خویش را بدهکار پروردگار حساب کنیم و به فکر جبران باشیم. یکى از رموز تکامل همین است که خود را ناقص بدانیم. آن کس که خود را کامل مى داند، اوّل بدبختى و توقّف اوست.
📚پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 415.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.
#شرح_حدیث
#روایت
https://eitaa.com/moballeghan
💠آیا مى توان غسل جنابت را در حال حیض انجام داد؟
✍همه مراجع (به جز امام خمینى و آیت الله خامنه اى):
آرى، غسل جنابت در حال حیض، صحیح است و از جنابت پاک مى شود.
امام خمینى و آیت الله خامنه اى:
✍امام: در حالت حیض صحّت غسل جنابت خالی از اشکال نیست.
✍آیت الله خامنه ای : در حالت حیض صحّت غسل جنابت، محل اشکال است.
✍ بنابر احتیاط واجب غسل جنابت در حال حیض صحیح نیست.
📚آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 87، آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 163 و آیت الله تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 233، احکام الحائض آیت الله خامنه اى، اجوبة، س 175 وامام خمینى، تعلیقات على العروة، ج 1، م 43، احکام الحائض،سایت ودفتر مراجع.
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan
💠 چرا خداوند زن را مثل مرد مستقل نيافريد؟ به طوري كه شنيدهام از پهلوي سمت راست مرد، زن را خلق كرد.
آيا اين تحقير زن نيست؟!
پاسخ : برخلاف تصور عمومي، خلقت زن به صورت مستقل انجام شده است. از قرآن و روايات استفاده ميشود كه زن و مرد از يك ذات و گوهر خلق شده اند و زن فرع بر مرد نيست، بلكه خداوند اولين زن را از ذات و اصلي آفريد كه همه مردها را از همان اصل خلق كرد.
قرآن مجيد در اين باره ميفرمايد: "او است كه شما را از نفس واحدي آفريد و همسر او را نيز از جنس او آفريد". اعراف (۷) آيه ۱۸۹.
منظور آيه آن است كه خداوند همسر آدم را از جنس بشر آفريد، نه از اعضاي بدن وي. البته در روايات غير معتبر آمده كه حوا از يكي از دندههاي آدم آفريده شد كه در تورات اين موضوع مطرح گرديده است.
اما از نظر بزرگان اين روايات از لحاظ سند و يا دلالت نارسا و ناتمام اند.
از طرفي در روايتي كه از امام صادق (ع) نقل شده، اين مطلب به صراحت رد شده است زراره ميگويد: از امام صادق عليه السلام سؤال كردم: مردمي هستند كه ميگويند خداوند حوا را از بخش نهايي ضلع چپ آدم آفريد. حضرت فرمود: "خداوند از چنين نسبت هم منزه است و هم برتر از آن است... آيا خداوند توان آن را نداشت كه همسر آدم را از غير دنده او خلق كند؟! خداوند بعد از آفرينش آدم، حوا را به طور نوظهور پديد آورده آدم عليه السلام بعد از آگاهي از خلقت وي از پروردگارش پرسيد: اين كيست كه قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوا است. آيا دوست داري كه با تو بوده و مايه انس تو شده و با تو سخن بگويد؟ ". (علل الشرايع، ج ۱، ص ۲۹. )
پس خلقت حوا از ضلع و دنده چپ آدم نيست.
#شبهات
https://eitaa.com/moballeghan
❇️انقلابی ماندن به سبک شیخ عبدالکریم جزائری
مسلمانان باید همواره اقتدار و عظمت اسلام را حفظ کنند و به این دستور فقهی و سیاسی اسلام که تسلط کفار بر مومنین را حرام می داند، جامه عمل بپوشانند ومانع هر گونه تفوذ و سلطه اجانب و اغیار به جامعه اسلامی گردند.
💠آیه: و لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً النساء/141
خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است
💠حکایت؛ مرحوم شیخ عبدالکریم جزائری با یکی از شیوخ بزرگ عرب رفاقت و دوستی داشت و همه ساله بر منزل آن شیخ وارد می شد و مورد احترام و اکرام قرار می گرفت، شیخ عرب نیز کمک مالی شایانی به آن مرحوم می کرد بطوری که تا مدت یک سال مرحوم جزائری و شاگردانش از کمک او استفاده می کردند.
زمانی که انگلیس به کشور عراق تجاوز کرد، آن شخص عرب جهت مصلحت شخصی خود موافقت کرد انگلیس در عراق بماند. مرحوم جزائری همینکه از جریان آگاه شد، دیگر به خانه او نرفت تا آنکه شیخ برای مرحوم جزائری نامه نوشت و علت نیامدن او را جویا شد.
مرحوم جزائری در جواب نوشت: فرق بین من و تو همان اسلام و کفر است و دیگر ارتباطش را با آن شیخ قطع کرد مرحوم جزائری به خاطر دین از آن همه منافع صرف نظر کرد تا آنکه عاقبت انگلیس ها آن شیخ عرب را در زندان پهلوی در ایران به قتل رساندند.1
📚 پی نوشت :
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علماء
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan
💠پاسخ امام سجاد علیه السلام به دشنام دهنده
شیخ مفید از محمد بن جعفر و دیگران روایت کرده است که مردی از خویشاوندان امام زین العابدین علیه السلام در برابر آن حضرت ایستاد و به فحش و ناسزا و دشنام پرداخت. امام پاسخی نداد. بعد از رفتن آن مرد، حضرت به همراهانش فرمود: شما گفتههای این مرد را شنیدید، اکنون دوست دارم با من بیایید تا پاسخ مرا نیز بشنوید، عرض کردند: میآییم، ما نیز دوست داریم وی را پاسخ گوییم و ما هم حرفمان را به او بزنیم.
امام کفشش را پوشید و به راه افتاد. در بین راه این آیه کریمه را تلاوت میفرمود: ... والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین.(1)
«آن کسانی که خشم خویش را فرو میخورند و از خطای مردم در میگذرند (نیکوکارند و) خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
ما (با خواندن این آیه) دانستیم که برخورد امام با آن شخص آن طور که ما فکر میکردیم نخواهد بود. حضرت رفت تا به در خانه آن مرد رسید و فرمود: به صاحب خانه بگویید علی بن الحسین (علیهماالسلام) بیرون در ایستاده! وی در حالی که آماده شرارت بود از خانه بیرون آمد و شک نداشت که امام برای تلافی آمده است.
اما امام سجاد علیه السلام با نرمی فرمود: برادر! تو اندکی پیش نزد من آمدی و آنچه خواستی گفتی، اگر آنچه گفتی در من هست من هم اکنون از خداوند آمرزش میطلبم و اگر در من نیست از خدا میخواهم تو را بیامرزد. آن مرد (شرمنده و خجل زده) میان دو چشمان حضرت را بوسید و عرض کرد: من چیزهایی را گفتم که در شما نبود و خودم بدانچه گفتم سزاوارترم.
راوی حدیث میگوید: آن مرد حسن بن الحسن (یعنی حسن مثنی) بوده است.(2)
حضرت علی علیه السلام: العَفوُ زَکاةُ الظَّفَرِ.(3)
زکات پیروزی، گذشت است.
📚 پی نوشت :
1- آل عمران /134.
2- ارشاد مفید، ج 2، صص 145- 146.
3- نهجالبلاغه، ترجمه شهیدی،
#در_محضر_اهلبیت
https://eitaa.com/moballeghan
💠مراقبه داشته باش؛ آقا خودشا تشريف مي آورند!
در تبريز مجتهد جليل القدري بود به نام آيت الله آقا ميرزا رضي تبريزي (رضوان الله عليه) كه در زمان ابتداء طلبگي بنده، ايشان مرحوم شدند.
كتابي است به نام «مطارح الانظار في طبقات اطباء الاعصار» تاليف ميرزا عبدالحسين خان فيلسوف الدوله، كتاب كميابي است. مؤلف كتاب، برادر آقا ميرزا رضي ميباشد.
از ثقات شنيدم كه وقتي ايشان به قم آمده بودند و مهمان امام خميني شده بودند، ايشان به خانواده شان فرموده بودند: اين مهمان ما كسي است كه با دلگرمي ميشود از او تقليد كرد! و اين كلام ايشان به خوبي دلالت بر عظمت علمي و عملي آقاميرزا رضي دارد.
مرحوم آقا ميرزا رضي گفته بود:
ما در منزلمان كار بنايي داشتيم؛ عده اي كار ميكردند. در ميان كارگرها يك نفر بود كه معلوم بود با ديگران فرق دارد. دنبال بهانه اي ميگشتم كه با او سر صحبت را باز كنم. براي كار، نياز به نردبان بلندي داشتيم كه آن را كرايه نموديم و پس از اتمام كار بنا شد آن كارگر، نردبان را ببرد و تحويل دهد.
وقتي رفت و برگشت، مقداري بيش از معمول طول كشيد؛ چون حدود مسافت را ميدانستم. ديدم بهانه اي است براي صحبت كردن، به او گفتم: چه شد كه مقداري طول كشيد؟!
با يك متانتي جواب داد: چون نردبان بلند بود و ممكن بود كه به ديوار خانه هاي مردم اصابت كند و من مديون شوم، لذا با احتياط بيشتري حركت كردم؛ به همين جهت مقداري بيشتر طول كشيد.
فصل تابستان بود و آفتاب دير غروب ميكرد. هنگام ظهر كه كارگرها براي تهيه غذا و صرف نهار متفرق شدند، او اول وقت به سراغ نماز رفت و با حالت توجه خاصي نماز ميخواند.
وقتي تكبير ميگفت، من شديداً تحت تأثير قرار ميگرفتم، بدنم گويا به لرزه ميافتاد!
نماز كه تمام شد، رفتم به او گفتم: شما بعد از اتمام كار، باز هم وقت براي نماز خواندن داشتي، چرا درزمان كار من، نماز ميخواني؟
در جواب من فقط اين را خواند:
و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا
«و مساجد مخصوص خداوند است پس نبايد با خدا احدي غير او را پرستش كنيد».
با اين جواب او، گويا پاهايم لرزيد و نتوانستم خود را كنترل كنم، همانجا نشستم و فهميدم شخص فوق العاده اي است.
از او عذرخواهي كردم و گفتم: غرضم از اين مطالب اين بود كه خواستم مقداري با تو صحبت كنم. حالا بگو امام زمان - عج الان كجا هستند؟!
گفت: حضرت در تبريز تشريف داشتند؛ يك ساعت است كه اين شهر را ترك نموده اند.
گفتم: چكار كنم كه خدمتشان برسم، راهش چيست؟!
گفت: يك مقداري به خودت رسيدگي كن، مراقبه داشته باش؛ آقا خودشا تشريف مي آورند! پس از آن صحبت هم ديگر او را نديدم!
#قطره_از_دریا_علما
https://eitaa.com/moballeghan
📝 هنگامی که از مردم سؤال شود اگر بچه ای مُهر نماز را از جلوی نمازگزار بر دارد و برود و یا کسی مُهر نماز را با پایش از جلوی نمازگزار به فاصله ی دوری پرت کند وظیفه نمازگزار چیست؟ گاه پاسخ می دهند : باید بر پشت دست یا ناخن های انگشتان دست به ویژه ناخن شست خود سجده کند و حال آنکه بسیاری از مراجع تقلید مانند امام خمینی(ره) می فرمایند :
✍نمازگزار در چنین شرایطی باید به ترتیب زیر عمل کند:
1-اگر چیزی که سجده بر آن صحیح است داشته باشد. مثلا تکه ی کاغذی در جیب خود دارد باید بر آن سجده کند.
2- چنانچه چیزی که سجده بر آن صحیح است نداشته باشد و وقت نماز نیز تنگ نباشد. باید نماز را بشکند و دوباره نماز خود را با مُهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بخواند.
3-اگر وقت نماز تنگ است به طوری که فراهم کردن مُهر موجب قضای نمازش می شود باید نمازگزار بر لباسش سجده کند اگر از جنس پنبه یا کتان است.
4-اگر لباسش از جنس دیگری غیر از پنبه و کتان است باید بر همان چیز سجده کند.
5- چنانچه آن هم ممکن نباشد باید بر پشت دست خود سجده کند.
6- اگر آن هم امکان ندارد باید بر چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده کند.
◀️نکته ی قابل توجه این که در صورتی که وقت نماز وسعت دارد و نماز گزار چیزی را که سجده بر آن صحیح است ندارد، ولی مُهر نماز در فاصله نزدیکی در حدود یک یا دو قدمی نمازگزار وجود داشته باشد باید با رعایت جهت قبله و نگفتن ذکرهای نماز به طرف مهر نماز حرکت کند و سپس نمازش را ادامه دهد.
📚توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 611، م 1087 ؛ عروة الوثقی، ج 1، ص 72
#احکام
https://eitaa.com/moballeghan
💠 آیا زوجینی که چهار ماه از هم دور باشن ،اگر بعداز مدت یابیشتر بخوان زناشویی داشته باشند، نیاز به خواندن صیغه عقد لازم است ؟
پاسخ :
زن وشوهر اگر 50 سال هم از یکدیگر دور باشند،باز هم زن وشوهر ومحرم یکدیگر هستند وبرای زناشویی نیاز به عقد جدید ندارند.
همچنین زن نمی تواند با توجیه دوری از همسر و نداشتن روابط زناشویی ، با شخص دیگری صیغه محرمیت بخواند .
#شبهات
https://eitaa.com/moballeghan
💠چکار کنم که شهوتم را بتوانم کنترل کنم ؟
جواب: كنترل غريزه شهوت به دو صورت ممكن است تحقق پذيرد:
1. با وجود تحريكات مختلف، انسان بخواهد با ميل تحريك شدهاش مقابله نمايد و به سوى گناه نرود. چنين كارى به غايت دشوار است.
2. پرهيز از صحنهها و كارهايى كه به تحريك اين غريزه مىانجامد مانند:
الف) پرهيز از فكر و ترسيم صحنههاى محرّك در ذهن و خيال.
ب) دورى از نگاهها و مناظر تحريكآميز.
قرآن در دو آيه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوس آلود، داده و مىفرمايد:
«به مومنان بگو ديدههاشان را از نامحرمان فرو نشانند». «1» ج) اجتناب از گفت و گوها و نشستهاى غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريكآميز.
د) پرهيز از پرخورى و بى نظمى در خوردن.
ه) اشتغال به ورزش و سرگرمىهاى مفيد.
و) تلاوت قرآن و تفكر در مضامين آن.
لازم بذکر است که اولین چیزی که محرک شهوت میباشد فکر است پس ابتدائا ورودی های ذهن باید کنترل شود و در مرحله بعد فکر و ذهن را آنقدر درگیر مسائل وقت گیر کردن که فرصتی برای فکر به محرکات جنسی نداشته باشد . مبلغین گرامی اهمیت فکر و ذهن را متذکر شده و به مُراجع حتما پیشنهاد تنظیم کارهایی که وقت خلوت ذهنی را از بین میبرد بدهند .
#شبهات
https://eitaa.com/moballeghan
❇️ وقتی آخوند خراسانی بدون پیراهن کلاس می رود
مرحوم آخوند خراسانى در زمان تحصیل یک پیراهن بیشتر نداشت و روزى یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود،...
💠 آیه: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ زمر/9
آیا دانایان با نادانان مساویند؟
💠 حکایت؛ مرحوم آخوند خراسانى در زمان تحصیل یک پیراهن بیشتر نداشت و روزى یگانه پیراهنش را شسته بود و منتظر بود تا خشک شود، هنگامی که موقع درس فرا رسید، هنوز پیراهنش خشک نشده بود، او که برای درس اهمیت زیادی قائل بود، بخاطر آنکه از درس استاد محروم نگردد قباى خود را پوشید و مچهاى آستین را بست و در حالیکه عبا را به دور خود پیچیده بود وارد مجلس درس شیخ اعظم شد و در گوشه اى نشست و به سخنان استاد گوش داد و پس از اتمام درس به سرعت به سوى منزل خود رفت زیرا نمى خواست کسى متوجه آن وضع گردد.
ظهر آن روز کسى درب حجره را زد، وقتى آخوند محمد کاظم در را باز کرد شیخ مرتضى انصارى را دم در دید، استاد به شاگرد خود سلام کرد و بقچه اى از زیر عباى خود بیرون آورد و آن را به دست او داد و با قیافه و لحنى که سرشار را از محبت بود گفت : از اینکه در این وقت مزاحم شده ام معذرت مى خواهم، من مى توانستم برای شما پیراهن نویى تهیه کنم اما دلم مى خواهد پیراهن خود را به شما بدهم و امیدوارم با قبول آن مرا خوشحال کنید.
شیخ آنگاه به سرعت از حجره شاگرد خود دور شد بطورى که آخوند نتوانست از لطف استاد خود سپاسگزارى کند و وقتى بقچه را باز کرد، دید که شیخ دو دست از پیراهنهاى خود را براى او آورده است. 1
هرکه از آموختن ندارد ننگ
گل برآرد ز خار و لعل از سنگ2
📚پی نوشت :
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای علماء
2. نظامی
#کلام_وحی
https://eitaa.com/moballeghan