💠معارفی از جزء چهاردهم قرآن کریم
🔸کسانی که شیطان کاری با آنها ندارد و کسانی که زیر سلطه اویند
قَالَ رَبِّ بمَِا أَغْوَیْتَنیِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فیِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَُّمْ أَجْمَعِینَ(39)إِلَّا عِبَادَکَ مِنهُْمُ الْمُخْلَصِینَ(40)قَالَ هذَا صِرَاطٌ عَلیََّ مُسْتَقِیمٌ(41)إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیهِْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ(42- حجر)
ابلیس به خدا عرض کرد: پروردگارا حال که مرا [به دلیل سجده نکردنم بر آدم از رحمتت دور و] به کیفر گمراهی محکوم کردی من نیز برای آنکه بشر را گمراه کنم فساد را در نظرش زیبا جلوه داده و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر آن بندگانی که خالص شده تو هستند. خدا فرمود: این سنت و راه راستی است بر عهدهی من که تو هیچگونه تسلط و قدرتی بر بندگان من نداری مگر گمراهانی که شخصاً بخواهند از تو پیروی کنند.
از این آیات چند مطلب فهمیده میشود:
اول اینکه مُخلَصین در مقامی به سر میبرند که شیطان چون در آن راه ندارد امکان وسوسه و گمراه کردن آنها نیز برایش وجود ندارد.
دوم اینکه تمام انسانها بندگان خدا و تحت حمایت او از گزند شیطان در امانند هر چند دچار وسوسههای اغواگرانه شیطان میشوند اما اینطور نیست که او کاملاً دستش باز باشد و هر کاری که خواست بکند؛ نهایت کاری که او میتواند بکند وسوسه و دعوت است.
سوم اینکه اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط مییابد.(1)
مخلَصین چه کسانی هستند؟
مخلصین کسانی هستند که ابتدا ایشان خود را برای خدا خالص کردند آنگاه خدا هم آنان را برای خود خالص گردانید؛ یعنی غیر خدا کسی در آنها سهم و نصیبی ندارد و در دلهایشان محلی که غیر خدا در آن منزل کند باقی نمانده است و آنان جز به خدا به چیز دیگری اشتغال ندارند و هر چه هم که شیطان از کیدها و وسوسههای خود را در دل آنان بیفکند همان وساوس سبب یاد خدا میشوند و همانها که دیگران را از خدا دور میسازد ایشان را به خدا نزدیک میکند.(2)
(1) آیه 62 سوره اسراء
(2) المیزان ج12 ص165
#جزء_چهاردهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء چهاردهم قرآن کریم
🔸تنها گروهی که از رحمت پروردگار نا امیدند
وَ مَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ(56- حجر)
چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید میشود؟!
آیه چنین میفهماند که یأس از رحمت پروردگار ویژگی خاص گمراهان است.(1) زیرا گمراهان، خدا را به درستی نشناختهاند و پی به قدرت بیپایانش نبردهاند؛ خدایی که از ذرهای خاک، انسانی چنین شگرف میآفریند و از نطفهای ناچیز، فرزندی برومند به وجود میآورد؛ درخت خشکیده خرما به فرمانش به بار مینشیند و آتش سوزانی را به گلستانی تبدیل میکند، چه کسی میتواند در قدرت چنین پروردگاری شک کند یا از رحمت او مأیوس گردد؟!(2)
(1) المیزان ج12 ص181
(2) نمونه ج11 ص101-102
#جزء_چهاردهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء چهاردهم قرآن کریم
🔸اگر خدا نمیخواست ما این کار را نمیکردیم!!
وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شیَْءٍ نحَّْنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا (35- نحل)
مشرکان گفتند: اگر خدا میخواست، نه ما و نه پدرانمان کسی را جز او بندگی نمیکردیم.
این سخن اندیشمندان ضد دینی در برابر دعوت به یکتاپرستی و دین داری بود که بر زبان میراندند. در یک تقسیم بندی کلی مشرکان در مقام توجیه اعمال ضد دینی که انجام میدادند به دو گروه عمده تقسیم میشدند: یکی توده درس نخوانده و عادی آنها بود که در دفاع از عقاید و اعمال خود به تقلید از نیاکان و سنتهای باستانی تمسک میجستند.(1) دسته دوم علما و اندیشمندان آنها بودند که به گمان خود با این منطق و استدلال علمی از بت پرستی و سایر انحرافات عملی و عقیدتی رایج در بینشان دفاع میکردند.
آنها میگفتند: اگر خدا راضی به این کارها و باورهای ما نبود با قدرتی که دارد جلوی ما را میگرفت و ما را از آنها باز میداشت اما همینکه مانع ما نشده و ما آزادانه به آن مشغولیم این خود بهترین دلیل است بر اینکه خداوند از اعمال و عقاید ما رضایت کامل دارد و این امور جایز است.
این شبهه که از آن برای تایید هر انحراف در هر زمانی استفاده میشود امروز هم با ادبیات روز در بین عدهای رواج دارد و منتشر میشود.
📝پاسخ به این شبهه
این سخن وقتی درست است که تنها اراده تکوینی خدا در عالم جریان داشته باشد و بس که اگر چیزی را خواست در همان لحظه ایجاد شود(2) و اگر نخواست در همان لحظه نیست و نابود گردد. خداوند دو اراده دارد؛ اراده تشریعی و اراده تکوینی. آنان که به دام این شبهه عمداً یا سهوا گرفتار شدهاند از اراده تشریعی یا همان خواست در پس قانون خدا غفلت کردهاند.
خدا با قانونی که وضع کرده و آن را توسط فرستادگانش به مردم ابلاغ کرده است از مردم خواسته تا عقاید صحیح و اعمال صالح داشته باشند و از همین طریق به آنها اجازه نداده که در مسیر انحراف افتاده و راه هلاکت را طی کنند(3) و به اراده تکوینی دست آنها را باز گشته تا با اختیار خود راه درست را از نادرست برگزیده و در آن حرکت کنند.
پس خداوند آنها را منع کرده ولی با بیان قانون؛ نه با زور و سلب اختیار و اگر انتظار دارند که خدا دست هر تبهکار و فکر هر منحرفی را به اجبار گرفته و به راه راست هدایت کند بدانند که هر چند این کار ممکن است اما چون با فلسفه تکامل اختیاری انسان ناسازگار است خدا این کار را نخواهد کرد.(4)
(1) آیه 170 سوره بقره
(2) آیه 40 سوره نحل
(3) در حقیقت آیه بعد که درباره بعثت و محتوای دعوت پیامبران ع است و اشاره ای به عاقبت معاندان دارد؛ پاسخی به شبهه آنهاست.
(4) آیه 107 سوره انعام و آیه 93 سوره نحل
#جزء_چهاردهم
https://eitaa.com/moballeghan