eitaa logo
مبلغان
5.2هزار دنبال‌کننده
84 عکس
38 ویدیو
561 فایل
☑ کانال تخصصی محتوایی مبلغان 🔹ارسال محتوای بین الصلاتین روزانه و مناسبتی 🔹ارسال فیش منبر روشمند مناسبتی و اقتضایی ✍️ انتقاد و پیشنهاد به محتوای کانال @Habib_shahid_hadi 🤝تبادل (فقط کانال طلاب ) و تبلیغ کانال @efefefef
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مبلغان
عید فطر یوم الجائزه .pdf
823.3K
📚 فیش 📎 نوع فایل : pdf 🔸موضوع: منبر عید فطر یوم الجائزه کانال تخصصی محتوایی مبلغان(طلاب) https://eitaa.com/moballeghan
هدایت شده از مبلغان
وداع با ماه مبارک رمضان.pdf
892K
📚 فیش 📎 نوع فایل : pdf 🔸موضوع: وداع با ماه مبارک رمضان کانال تخصصی محتوایی مبلغان(طلاب) https://eitaa.com/moballeghan
هدایت شده از منبر انقلابی
فقر و غنا.pdf
482.1K
💠مناسبت : #عیدفطر 🌀موضوع : #فقروغنا 🔵پیام : یادآوری نعم الهی نویسنده : حجت الاسلام #کریمی 🔰دریافت سخنرانی در شبکه های داخلی #منبرانقلابی به آدرس: @enqelabee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ حتی گیاهان را آتش نزنیم! اسلام برای هر موجود زنده‌ای حرمت و حقی قرار داده است و به آزار نرساندن به آن‌ها سفارش کرده است، لذا نباید از روی هوس و خوش‌گذرانی جان حیوانات را گرفت و این شیوه که بعضی برای تفریح به آزار و اذیت آن‌ها می‌پردازند، مذموم است. 💠آیه: فَلَيُبَتِّکُنَ‌ آذَانَ‌ الْأَنْعَامِ‌ نساء/119 (شیطان می گوید) به آنان دستور می‌دهم که گوش چهارپایان را بشکافند 💠حکایت؛ شیوه مرحوم نجم‌آبادی مهربانی و محبت با هرکسی بود، راه آدمیت را چنین می‌دانست که به همه نیکی رساند و خدمت کند. موبد بیدگلی گوید: روزی بر روی یک گیاه آتشی افکندم، شیخ به من اعتراض کرد و گفت: این گیاه روح نباتی دارد و از آتش متألم می‌شود چرا چنین کردی؟! گاهی اتفاق می‌افتاد که گربه‌ای در دامن پوستین ایشان می‌خفت، چون در حال خواب یا چرت بود آقا صبر می‌کرد تا بیدار شود و اگر بیدار نمی‌شد پوستین را می‌گذاشت و خود می‌رفت. همچنین نقل کرده‌اند: سگ ولگردی در گوشه باغچه خانه ایشان، زاییده بود، یکی از هم صحبت‌های آقا توله سگ‌ها را برده بود و به جای دوری انداخته بود، سگ ماده از دوری توله سگ‌ها بیتابی می‌کرد و شیخ بارها به آن شخص گفت: کار خوبی نکردی که بچه‌ها را از مادر جدا کردی و کسی را فرستاد تا توله سگ‌ها را پیداکرده و آورد و در دامن مادرشان رها کرد. 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل (خبرگزاری حوزه) https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠نوجوان دانا إرشاد القلوب: حكايت شده است كه نوجوانى كه هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود، به پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام كرد و از خوشحالىِ ديدن ايشان، چهره اش گشاده گشت و لبخند زد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود:" اى جوان! مرا دوست دارى؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، آرى! فرمود:" همچون چشمانت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون پدرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون مادرت؟". گفت: بيشتر. فرمود:" همچون خودت؟". گفت: اى پيامبر خدا! به خدا سوگند، بيشتر. فرمود:" همچون پروردگارت؟". گفت: خدا را، خدا را، خدا را، اى پيامبر خدا! كه اين مقام، نه براى توست و نه ديگرى. در حقيقت، تو را براى دوستىِ خدا، دوست مى دارم. در اين هنگام، پيامبر صلى اللّه عليه و آله به همراهان خود روى كرد و فرمود: " اين گونه باشيد. خدا را به سبب احسان و نيكى اش به شما، دوست بداريد و مرا براى دوستى خدا، دوست بداريد". 📚منبع: حكمت نامه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و سلم،محمدى رى شهرى و همكاران، دارالحدیث، قم: 1386، صص 319-320. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بازديد امام رضا عليه السلام از آية اللّه بهشتى شهيد حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا حسن بهشتى امام جمعه موقت اصفهان كه به همراه فرزند دو ساله اش در روز بيست و يكم ماه مبارك رمضان (مصادف با سالروز شهادت اقا اميرالمؤ منان عليه السلام) توسّط منافقين به شهادت رسيد مى فرمود: ساعت آخر عمر پدرم (آية اللّه حاج آقا مصطفى بهشتى اصفهانى) بالاى سر ايشان بودم. نفسهاى آخر را كشيد. من ساعت و دقيقه وفات ايشان را نوشتم و پارچه اى روى جنازه اش كشيدم و شروع به قرائت قرآن و توسّل و گريه كردم. صبح شد، به فاميل و بستگان اطّلاع دادم: سحر ايشان رحلت نموده. امّا ساعت مرگ را نگفتم. شهر اصفهان به مناسبت ارتحال اين عالم بزرگ تكانى خورد و مراسم تشييع باشكوه و بى نظيرى برگزار شد. بعد از مراسم جوانى به من مراجعه كرد و گفت: پدر شما در ساعت ۲۰/۲ دقيقه از دنيا رحلت نموده اند. گفتم: ساعت و دقيقه فوت در حبيب من است و احدى از مردم حتّى خواهر و برادرم نيز نمى دانند. شما كى هستى؟ خواهش مى كنم خودتان را معرّفى كنيد! آن جوان گفت: من يك آدم معمولى هستم. من در عالم رؤ يا به حرم آقا امام رضا عليه السلام مشرف شدم. ديدم آقا علىّ بن موسى الرضا عليه السلام از حرم بيرون مى آيند. گفتم: آقا! شما كجا مى رويد؟ فرمودند: هر كس به زيارت من بيايد لحظه آخر عمر به بازديدش مى روم. حاج آقا مصطفى بهشتى از علماى اصفهان است. لحظه آخر عمرش هست. مى روم بازديد ايشان. من از خواب بيدار شدم، ساعت و دقيقه را يادداشت كردم. تطبيق كردم، ديدم: دوشنبه ۲۰/۲ بعد از نيمه شب نوشته اش بانوشته‌ام دقيقاً مطابق بود. 📚به نقل از حجة الاسلام قرائتى: نشريّه نصيحت: شماره ۱۴۸، ص ۱، ۷/۶/۱۳۷۴. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ادرار کودک شیرخوار که غذاخور نشده ✍ ایت الله خامنه ای: اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذا خور نشده، و شير خوك نخورده نجس شود، چنانچه يك مرتبه آب قلیل روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد، پاك مى‌شود(‌استفتاء) ✍آیت الله سیستانی‌: مسأله ۱۵۵ ـ اگر چیزی به بول پسر یا دختر شیرخواری که غذا خور نشده، نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب ـ هرچند کم باشد ـ روی آن بریزند که به تمام جاهای نجس آن برسد پاک می‌شود، ولی احتیاط مستحب آن است که یک مرتبه دیگر هم آب روی آن بریزند. و در لباس و فرش و مانند اینها فشار لازم نیست ✍آیت الله وحید: مسأله ۱۶۲ ـ اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذا خور نشده نجس شود ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى شود ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه يك مرتبه ديگر آب روى آن بريزند ، و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست. ✍ایت الله مکارم : ادرار نوزاد از هنگام تولد، نجس است و تفاوتي ميان نوزاد دختر و پسر نيست. البته براي تطهير لباس نجس شده با ادرار بچه شيرخواري که غذاخور نشده، چنانچه يک مرتبه آب روي آن بريزند پاک مي شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار لازم نيست، ولي احتياط مستحب آن است که دومرتبه آب بريزند. 📚استفتا از سایت مراجع عظام https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حدیث : پیامبراکرم (صلى الله علیه وآله)فرمودند: یَلْزَمُ الْوالِدَیْنَ مِنَ الْحُقُوقِ لِوَلَدِ هِما ما یَلْزَمُ الْوَلدَ لَهُما مِنَ حُقُوقهِما؛همان طورى که فرزندان بر اثر ترک حقوق پدر و مارد مسؤولند پدران و مادران نیز در برابر ترک حقوق فرزندان مسؤولیت دارند.(1) شرح حدیث: در دنیا هیچ حقى بدون وظیفه نیست یعنى در کنار هر حقى وظیفه اى وجود دارد و هر اندازه حق بزرگتر باشد وظیفه و مسؤولیت نیز بزرگتر است. به همین دلیل پدران و مادران که حق بزرگى بر فرزندان خود دارند - حقى که در قرآن مجید همدوش حق پروردگار ذکر شده - مسؤولیت سنگینى نیز در مقابل آنها دارند; آنها باید لحظه اى از تعلیم و تربیت فرزندان غافل نشوند و تا آن جایى که امکان دارند در سازندگى روح و جسم آنها و نگهدارى آنان از آلودگى هاى فکرى و اخلاقى بکوشند و غوغاى زندگى روزانه آنها را از این وظیفه بزرگ باز ندارد. 📚پی نوشت: 1. از کتاب اقوال الائمه. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ خدمت به خلق عبادت در دین اسلام هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی، شاید مهم‌ترین عبادت اجتماعی، خدمت‌رسانی به مسلمین و باز کردن گره از زندگی آنان باشد بر همین اساس است که ائمه (ع) همواره به دنبال خدمت به جامعه و تزریق آسایش به مؤمنین بودند. 💠 آیه:تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى مائده/2 در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد 💠 حکایت؛ پسر مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی می‌گوید: پدرم در کلیه ساعات روز و شب برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان آماده بودند، روزی عرضه داشتم خوب است برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود تا بی‌وقت مزاحمتان نشوند، فرمود پسرم: «لیس عند ربنا صباح و لا مساء» (آن کس که برای رضای خدا به خلق خدمت می‌کند، نباید که وقتی معین کند) مرحوم پدرم در ابتدای شب‌ها پس از اتمام فریضه به نگارش پاسخ‌نامه‌ها و انجام خواسته‌های مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه می‌پرداختند. از نیمه‌های شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند، پس از طلوع خورشید اندکی استراحت می‌کردند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران می‌نشستند و عصرها برای تدریس به مدرسه می‌رفتند و پس از آن نیز به پاسخ گوئی و رفع نیازمندی‌های محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی در بعدازظهر استراحتی کوتاه می‌فرمودند. روزی یکی از سادات محترم مشهد برای ایشان سجاده و رختخوابی هدیه فرستاد، در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب می‌دانم، می‌پذیرم ولی به رختخواب نیازم نیست، زیرا که بیست و پنج سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهاده‌ام. 1 چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان تو همچو باد بهاری گِره گشا می باش 2 📚پی نوشت : 1. با اقتباس و ویراست از کتاب نشان از بی نشانها 2. حافظ (خبرگزاری حوزه) https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پرداخت بدهى و كمك هزينه زندگی به ناتوان مرحوم علاّمه مجلسى ، شيخ صدوق و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم حكايت كرده اند: يكى از شيعيان و دوستان امام رضا عليه السلام به نام ابومحمّد غفّارى گويد: در يك زمانى ، بدهكارى من به افراد زياد شده بود و توان پرداخت آن ها را نداشتم . با خود گفتم : بهتر است نزد حضرت علىّ بن موسى الرّضاعليهما السلام شرفياب شوم ، چون هيچ ملجا و پناهى جز مولا و سرورم نمى شناسم ؛ و تنها آن حضرت است كه مرا نااميد نمى كند و كمك مى نمايد تا قرض هاى خود را پرداخت كنم و زندگيم را سر و سامانى دهم . پس به همين منظور، عازم منزل امام عليه السلام شدم و چون به منزل حضرت رسيدم ، اجازه ورود گرفتم ؛ و هنگامى كه داخل شدم به حضرت سلام كرده و در حضور مباركش نشستم . امام عليه السلام فرمود: اى ابومحمّد! ما خواسته و حاجت تو را مى دانيم ، كه چه تقاضائى دارى و براى چه اين جا آمده اى ، عجله نكن و ناراحت مباش ، ما خواسته ات را برآورده مى كنيم . پس چون شب فرا رسيد، در منزل حضرت استراحت نمود، وقتى صبح شد مقدارى طعام مناسب آوردند و صبحانه را با آن حضرت تناول كردم . سپس امام عليه السلام فرمود: آيا حاضر هستى نزد ما بمانى ، يا آن كه قصد مراجعت و بازگشت به خانواده خود را دارى ؟ عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! چنانچه لطف نموده ، خواسته و نيازم را برآورده فرمائى ، از محضر مبارك شما مرخّص مى شوم ؛ چون خانواده ام منتظر هستند. پس از آن ، امام رضا عليه السلام دست مبارك خويش را زير تُشكى كه روى آن نشسته بود بُرد؛ و سپس مُشتى پول از زير آن درآورد و به من عطا نمود. وقتى آن پول ها را گرفتم ، ضمن تشكّر خداحافظى نموده و از منزل بيرون آمدم ؛ چون آن ها را نگاه كردم ، ديدم چندين دينار سرخ و زرد مى باشد و نوشته اى ضميمه آن ها است : اى ابومحمّد! اين پنجاه دينار را به تو هديه داديم كه بيست و شش دينار از آن را بابت بدهى خود پرداخت كنى و بيست و چهار دينار باقى مانده اش را هزينه و مصرف زندگى خود گردانى و نيز خانواده ات را از سختى و ناراحتى نجات بدهى . 📚پی نوشت : 1-عيون اخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 218، ح 29، بحارالا نوار: ج 49، ص 38، ح 22، الثّاقب فى المناقب : ص 475، ح 402. https://eitaa.com/moballeghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ادب در توسل به معصومین علیهم السلام در زمان آشیخ عبدالکریم حائری، آقایی بود به نام شیخ ابراهیم ترک که این آقا سالی یک بار به مشهد سفر می‌کرد و سه ماه آن جا می ماند. یک بار که به مشهد رفت موقع برگشت کرایه ماشین و پول سوغات نداشت. با خودش فکر کرد که باید برای به دست آوردن این مقدار پول چه کنم؟ بهتر است که بروم پیش استاندار مشهد و برای او و در وصفش شعری بخوانم و پولی به دست بیاورم. بعد که نزدیک به استانداری شد با خود گفت وقتی امام رضا(ع) اینجا هستند چه طور ممکن است که من راضی شوم در مدح کس دیگری شعر بخوانم، پشیمان شد و برگشت. آمد در حرم و زیارتنامه خواند و عرض ادب کرد و احتیاجش را گفت که من ۶۰ تومان کرایه ماشین و ۶۰ تومان نیز برای سوغات می‌خواهم. هر چه نیازش را مطرح کرد جوابی نگرفت دوباره درخواست کرد باز هم نتیجه‌ای به دست نیاورد. تا در آخر به امام رضا(ع) عرض کرد آقا کاش من این اشعار را برای استاندار می‌گفتم. داشت از حرم بیرون می آمد که دید شیخی تند تند به سمت او می‌آید به او که رسید مبلغ را به او داد و گفت این پول را بگیر اما دیگر هرگز با امام رضا(ع) گستاخانه صحبت نکن. هم پول را گرفت و دید ۱۲۰ تومان در پاکت است. آقا شیخ رفت و آن مرد از یکی از خدام پرسید که این آقا شیخ چه کسی است؟ خادم گفت، ایشان آقا شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی است که با امام رضا(ع) ارتباط مستقیم دارند. https://eitaa.com/moballeghan