eitaa logo
مبارز
2.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
17 فایل
ارسال مطلب، سوژه،مستند و... @MOBAREZ11
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هوای کربلا
مستیه بـے انتها.... #اللهم_الرزقنا_اربعین_کربلا حـال و روزمــ بد بهـم مےریزد #آقـا مدتیستــ ..... نقــل هر مجلســ شده ویزاے رفتنــ تا #عراقــ چندروز_روز_تا_قرار_عاشقی 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼
هدایت شده از .
💔داردتمام مےشود عزاےتو ڪم گريہ ڪرده‌ايم محرم براےتو 💔تازه بہ شام مےرسدازراه قافلہ تازه رسیده نوبٺ طشٺ طلاے تو 💔 ✋😔 @Karbalass
🔘 زمانی که به پهنای صورت اشک ریخت!! 🔘 یکی از شاعران بنام انقلاب برایم نقل می‌کرد: شاید اواسط دهه هفتاد بود. درست خاطرم نیست. شام رهبر بودیم. برخی و و هم بودند. 🔘جلسه که تمام شد، رو به من کرد و گفت: «آقای فلانی! امشب شما چه کاره‌اید؟ منزل مهمان ندارید؟ حال دارید بریم شب‌گردی؟» گفتم در خدمت شما هستم آقا. رفتیم دیدار خانواده شهیدی؛ در محله‌ای در پایین شهر تهران. 🔘سوار ماشین شدیم. آقا جلو نشسته بود و من عقب. در راه ناگهان با چشم در چشم شد. که را آن وقت شب در پیکانی در ببینید! آنقدر محو شده بود که به رفت! نزدیک بود بخورد زمین. 🔘 رسیدیم منزل یکی از شهدا. از قبل بهشان گفته بودند که یکی از مسئولین به دیدارشان خواهد آمد. اما نمی‌دانستند که .😍 🔘وارد خانه که شدیم، از شدت دست‌پاچه شدند. ناگهان مادر شهید گفت: حاج آقا! اجازه هست همسایه را هم خبر کنم؟ آقا قبول کرد. 🔘 مادر و دختر همسایه آمدند. دختر رنگ به چهره نداشت. چهره‌اش زرد بود. مادر گفت ما مدت‌هاست که توان خرید نداریم. برخی از شب‌ها حتی ... 🔘آقا ناگهان از چهره‌اش برگشت. اما خودش را جمع و جور کرد و سعی کرد به صورتش باقی بماند. از دختر احوال‌پرسی کرد. هم نام و نشانی دختر و مادرش را یادداشت کردند. 🔘جلسه که تمام شد تا آقا نشست در ماشین، به من گفت: «می‌بینی آقای فلانی! آن وقت می‌گوید در کسی شب گرسنه نمی‌خوابد! بخدا باید آن دنیا بدهیم...» 🔘منظورشان آقای رفسنجانی، بود. دقت که کردم، دیدم آقا به دارد اشک می‌ریزد... 🔘 به همراه مبارز مسلح شوید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2921267208C260ef2f622 🇮🇷