🔆 توصیه ی مهم حضرت مهدی به مرحوم مرعشی نجفی درباره توسل به حضرت عباس سلام الله علیه
#حضرت_عباس علیه السلام
#شب_نهم #محرم
#تاسوعا
✅ #سلام به حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه
🔹سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیر مؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای رساندن آب به او، وکسی که دست هایش بُریده شد! خداوند قاتلانش یزید بن رُقاد حیتی وحَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند!
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ.
--------------------------------------------------
📘#الاقبال سید بن طاووس، ج۳ ص ۷۳ و المزار الکبیر مشهدی، ص ۴۸۶
#حضرت_عباس علیه السلام
#شب_نهم
#محرم
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ #امان_نامه_شمر لعنت الله علیه
🔹نامه ابن زیاد به دست عمر ابن سعد رسید که در آن دستور داده بود که:
🔸هرچه زودتر جنگ را شروع کن...
🔹هنگامی که لشکریان ابن سعد از متن نامه خبردار شدند ، شروع به پیشروی به سوی خیام حسینی کردند.
✳️ #شمر ابن ذی الجوشن نزدیک خیام امام آمده و فریاد زد:
📣 کجایند پسران خواهر من: عبدالله و جعفر و عباس و عثمان؟
👈🏻 (ظاهرا شمر از قبیله بنی کلاب بوده و چون حضرت اُم البنین هم از آن قبیله بوده در اینجا خود را دایی پسران اُم البنین را معرفی میکند)
✳️امام حسین علیه السلام فرمودند:
▪️جوابش را بگویید ، هرچند که او شخصی است #فاسق ، زیرا او یکی از دایی های شماست.
🔸آنها گفتند : با ما چه کار داری؟
🔹شمر: خواهر زاده های من! شما در امان هستید و خود را برادرتان حسین به کشتن ندهید و از امیرمومنان یزید اطاعت نمایید!
🔹راوی گفت: حضرت عباس فرزند علی علیه السلام فریاد زد:
💠(١) دستانت بریده باد! لعنت خدا بر تو و بر امان تو! ای دشمن خدا ! آیا تو به ما میگویی که دست از یاری سید و سرورمان ، حسین پسر فاطمه سلام الله علیها برداریم و مطیع و فرمانبر ملعونان و ملعون زادگان شویم!؟
✅ #پ_ن:
1⃣خجالت فرزندان اُم البنین در اردوگاه حسینی به دلیل اینکه شمر خودش را از اقوام آنها معرفی کرد.
2⃣نگرانی کودکان و زنان حرم تا ببینند سرانجام این امان نامه چه میشود(هرچند همه به آنها اعتماد کافی داشتند)
3⃣حرکت لشکر به سمت اردوگاه حسینی و نشان دادن امان نامه برای شروع جنگ
4⃣امتحان بزرگ فرزندان اُم البنین
5⃣رحمت واسعه امام حسین علیه السلام و دستور به پاسخگویی به شمر گرچه فاسق است
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١) فَناداهُ العباسُ ابنُ علی علیه السلام :
تَبَّت یَداکَ وَ بِئسَ ما جِئتَنا بِهِ مِن اَمانِکَ یا عَدُوَّ اللهِ!
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#محرم
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🔹زینب سلام الله علیها کنارش آمد...
🔸نگران و مضطرب بود...
🔹گریه میکرد...
🔸گفت:عباس جان شنیده ام برایت اَمان نامه آوردند...
🔹حسینم غریب است...
🔸 #نگران_امام_زمانش_بود
#تاسوعا
#شب_نهم #محرم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#حضرت_عباس علیه السلام
✅ #طلب_مهلت
🔹امام وقتی شتاب لشکر دشمن برای شروع جنگ را دید و فهمید که رفتار و گفتار موعظه آمیز او اثری(در این قوم شقی) ندارد، به برادرش حضرت عباس علیه السلام فرمود:
🔸برادرجان! اگر میتوانی امروز را از ایشان مهلت بگیر و آنها را از جنگ منصرف نما
✳️ باشد که امشب را نیز در حضور پروردگارمان به #نماز بایستیم
💠(١) زیرا خداوند میداند که من نماز خواندن و #تلاوت_قرآن را دوست دارم.
🔹حضرت عباس علیه السلام از لشکر ابن سعد درخواست تاخیر جنگ نمود
▪️ابن سعد سکوت کرد.
🔸در این حال عمرو ابن حجاج زبیدی گفت: بخدا اگر قوم ترک و دیلم هم این درخواست را از ما میکرند میبایست میپذیرفتیم تا چه رسد به اینکه اینها فرزندان پیامبرند!
✅ #پ_ن:
1⃣عشق امام و یارانش به نماز و تلاوت قرآن
2⃣امام برای طلب مهلت سپهسالار لشکرش عباس علیه السلام را مامور میکند
3⃣کار جامعه به جایی رسیده که وقتی فرزند امام برای نماز ، یک شب مهلت میخواهد با سکوت مواجه میشود
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١)فَاِنَّهُ یَعلَمُ اَنّی اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَ تِلاوَتَ کِتابِهِ
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#محرم
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ #مقتل_حضرت_ابالفضل العباس (ع)
📚بحار الأنوار، ج45، ص: 41
◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟
🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟
◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا
✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از
اين منافقین خونخواهى كنم.
◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم
🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.:
◾️فرجع إلى أخيه فأخبره
🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش
😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات
🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات
🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
◾️و رموه بالنبال فكشفهم
🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
◾️و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء.
🔶و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
◾️فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء
🔷وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.
◾️و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة
🔶پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ها گرديد.
◾️فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب
🔷دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
◾️فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها
🔶حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق #دست_راست آن حضرت را قطع كرد.
◾️فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند
🔷آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
◾️فحمل القربة بأسنانه
✳️حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.
◾️فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها
❇️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت
◾️ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره
😭سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
◾️فانقلب عن فرسه
😭پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
◾️و صاح إلى أخيه الحسين أدركني
✳️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.
◾️فلما أتاه رآه صريعا فبكى
🔷وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد
◼️و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي.
😭امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره ام قليل و اندك شد.
--------------------------------------------------
#شب_نهم #تاسوعا #محرم
#حضرت_عباس علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
⚫️ #عباس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مى برند.
#حدیث_امام_سجاد علیه السلام
بحار الأنوار، ج 22، ص 274
#حضرت_عباس علیه السلام
#شب_نهم #محرم
#تاسوعا
🔹سپه سالار لشکر امام بود
🔸همه ی لشکر دشمن دوست داشتند بگویند ما هم در قتل عباس شریک بودیم
🔹بهانه های مختلفی داشتند،جایزه، اسم و رسم ، مقام و...
🔸هرکس میتوانست و هرچقدر میتوانستند جسمش را زدند و غارت کردند.
#تاسوعا
#شب_نهم #محرم
#حضرت_عباس علیه السلام
🔹وقتی به آب رسید...
🔸فَذَکَرَ عَطَشِ الحُسَین علیه السلام...
▪️ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
▪️ای بی خبر زلذت و شرب مدام ما...
#محرم
#تاسوعا
#حضرت_عباس علیه السلام
⚫️ #عباس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مى برند.
#حدیث_امام_سجاد علیه السلام
بحار الأنوار، ج 22، ص 274
#حضرت_عباس علیه السلام
#محرم
#تاسوعا
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
🔹قبل از رفتن حضرت اباالفضل(ع) مخدرات در خیمه های خود بودند و عباس(ع) نگهبان خیام بود
🔸وقتی امام برگشت و عمود خیمه عباس(ع)را کشید،زینب(س)فرمود: وای از اسیری...
🔹از این به بعد قافله سالار زینب است...
#بعد_از_عباس_ع_وای_از_اسیری
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
#روز #عاشورا
#اسیری
📌 مگر ماه را میتوان از مدار خورشید دور کرد؟
◾️ آرام و قرار ندارد. وجودش از عطش میسوزد. تشنه است اما نه تشنهٔ آب؛ تشنهٔ یاری حسین است.
◽️ اماننامه نمیخواهد. مگر ماه را میتوان از مدار خورشید دور کرد؟ از چشم و دست و جان میگذرد تا حرف امام، زمین نمانَد. تشنه است و فقط با رضایتِ ولیِّ زمانش سیراب خواهد شد.
نهم #محرم ؛ #حضرت_عباس