⭕️ استخر فرح یا استخر هاشمی؟
💢رمزگشایی از یک مرگ مشکوک!
🔻آقای غلامعلی رجایی درباره مرگ اقای هاشمی در استخر گفته اند:
«این استخر کوچک در گوشه ای از کاخ سعدآباد که هاشمی هفته ای دو بار به آن مراجعه داشته اساسا در زمان طاغوت وجود خارجی نداشته چه برسد به اینکه استخر اختصاصی فرح باشد». بعد ایشان به ماجرای ساخت استخر یاد شده میپردازند: «آقای هاشمی از استخری که در ریاست جمهوری درست کرده بود استفاده میکرد».
🔹راستش ما آدمهای ساده و عوام که تحت تاثیر شستشوی مغزی هستیم تا حالا فکر میکردیم نهاد ریاست جمهوری یک جایی است که در آن رییس جمهورها کار میکنند و به امورات مملکت میرسند، اما حالا به مدد آقای هاشمی که حتی مرگش هم باعث بالا رفتن اطلاعات مردم است فهمیدیم که نهاد ریاست جمهوری جایی است که در آن رییس جمهورها برای خودشان استخر میسازند و از آن "استفاده" میکنند. بعد یکجور هم میگویند استفاده میکرد که انگار کاری که ایشان با استخر میکرده با کاری که مردم عادی میکنند متفاوت است! بگذریم.
🔻آقای رجایی در ادامه گفته اند:
«بعد از اینکه احمدی نژاد رییس جمهور شد عملا دسترسی آقای هاشمی به آنجا مشکل شد و ما این محوطه کوچک را برای ایشان در سعدآباد آماده کردیم.»
🔹واقعا احمدی نژاد خیلی بد است. یکی هم نبود بهش بگوید باباجان استخر خودش بود, خودش ساخته بود, خودش نفس گرفته بود و هی رفته بود زیر آب و دانه دانه آن کاشی کوچولوها را چسبانده بود کف استخر, بعد شما که حالا اتفاقی ساختمان ریاست جمهوری ات افتاده زرتی اطراف استخر ایشان, دسترسی او به استخرش را محدود میکنی؟
🔹حالا چهارتا سوال مسخره هم اینجا ایجاد میشود که بالاخره اگر استخر شخصی آقای هاشمی بود چرا در نهاد ریاست جمهوری ساختند و اگر استخر ریاست جمهوری بود چرا آقای هاشمی بعد از ریاست جمهوری هم میرفتند آنجا آب بازی؟ واقعا که سوالهایم مسخره است؟ خب معلوم است دیگر! چون آقای هاشمی و ریاست جمهوری این حرفها را با هم ندارند که. بگذریم!
🔻آقای رجایی در ادامه گفته اند:
«و ما این محوطه کوچک را برای ایشان در سعدآباد آماده کردیم».
🔹خدا خیر دهد آقای هاشمی را که دست به استخرشان خوب بود و هی برای خودشان استخر میساختند.فقط هم در مناطق محروم و بد آب و هوا و بدون امکانات میساختند, مثل کاخ سعدآباد که انقدر جای بیخودی است که سگ را با پنجه بوکس بزنی نمیرود آنجا.
بعد هم باز هی سوال برایمان ایجاد میشود که مگر مجموعه کاخ سعدآباد یک مجموعه متعلق به بیت المال نیست؟ پس چطور یک نفر آنجا برای خودش استخر خصوصی میسازد؟ جواب باز هم مشخص است. چون آقای هاشمی علاوه بر ریاست جمهوری با کاخ سعدآباد هم این حرفها را ندارند. بگذریم!
🔻آقای رجایی در ادامه از قول آقا عماد, نوه محترم آقای هاشمی گفته اند:
«مردم از پشت این محوطه استخر شده رد میشدند و نمیدانستند حاج آقا پشت این دیوار مشغول شناست».
🔹ننگ بر مردم! تف بر مردم! سگ توی روح مردمی که از پشت دیوار نمیتوانند بوی حاج آقا را تشخیص دهند! نامردها! حاج آقا آن ور دیوار دارد شنا میکند, توی آب راه میرود و حتی شاید پشتک هم زده باشد توی آب, بعد شما همینطور سرتان را می اندازید پایین و راه میروید و متوجه نمیشوید؟ ای بمیرید شما مردم که انقدر نفهم هستید و حیف حاج آقا که هی برای شما پشت دیوار کاخ سعدآباد شنا کرد... حیف!
🔻آقای رجایی همچنین از قول عماد جان گفته اند:
«اگر کسی از پشت دیوار سنگی پرت میکرد به سقف این محوطه میخورد».
🔹 .... کسی سنگ پرت کند عماد جان! متوجه شنا کردن حاج آقا که نشده اند حالا سنگ هم پرت کنند؟! بی حیایی تا کجا؟ بی شرمی تا کی؟ حق این مردم بود هر روز که حاج آقا میرفت آنجا شنا سریع بروید توی پیاده رو و دو نفر را ببرید توی استخر و همانجا جلوی حاج آقا توی استخر خفه شان کنید تا درس عبرتی شود برای بقیه.
🔹مردم! میبینید ساده زیستی حاج آقا را؟ اگر سنگ می انداختند میخورده سقف استخر حاج آقا در سعدآباد. حالا همه چیزهایی که استخر ساده حاج آقا در کاخ سعدآباد داشته را اینها نگفتهاند تا ما مردم بیشتر خجالت نکشیم. مثلا اینکه حتی آبی که می آمده در استخر هم از همان آبی بوده که میرفته در خانه بقیه مردم و اگر مردم یکدفعه شیر آب را باز میکردند بعید نبود آبی که داشته میرفته توی استخر ناغافل برود توی خانه آنها! ساده زیستی از این بیشتر؟ مردم داری از این بالاتر که مانعی برای رفتن آب استخرت درخانه مردم ایجاد نکنی؟ بعد مردمِ نفهم بیایند از پشت دیوار رد بشوند و نفهمند تو آن تو داری شنا میکنی و حتی بتوانند سنگ بندازند روی سقف استخرت!
🔹خب دیگر بس است. تا همینجا هم معلوم شد که آقای رجایی داشته ادا در می آورده. حالا که اینطور است ما هم ادا در می آوریم: آقای هاشمی ساده زیست بود!
#محمدرضا_شهبازی
#غریق_استخر_فرح
🇮🇷 @MobserChannel مُبصِر 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔴 برای حامد بامروت، امیر داسارگر و الباقی دیوانهها
✍🏻 #محمدرضا_شهبازی
🔹بیست و چهار ساعت در پشت صحنه فیلم «منطقه پرواز ممنوع» بودم. یادم نمیرود که حامد بامروت وقتی صبح از خواب بلند شد، اولین کاری که کرد این بود که رفت کنار پنجره و آسمان را نگاه کرد. اواخر شهریور بود و باران، مه، ابر، شبنم و... یکی از اتفاقاتی بود که میتوانست کل گروه تولید را زمینگیر کند. لوکیشن فیلم هم آنورتر از تبریز بود و یعنی اینکه نمیشد به امید هوای خوبِ روزهای بعد ماند. روز به روز احتمال بارش باران و برف بیشتر میشد و این برای فیلمی که هفتاد هشتاد درصدش –و شاید بیشتر- در فضای باز فیلمبرداری میشد اتفاق هولناکی بود.
🔺هوا، یکی از معضلات تیم تولید فیلم بود. معضلی که حامد و امیر و... آگاهانه به سراغش رفتند. میتوانستند یک فیلم آپارتمانی بسازند. میتوانستند بجای سه تا نوجوان نابازیگر سراغ فیلمی بروند که داستانش را چند بازیگر بزرگسال روایت میکنند. میتوانستند بیخیال حضور یک پرنده شکاری در فیلمشان بشوند. میتوانستند همین گوشهکنارهای تهران فیلم بسازند نه هفتصد هشتصد کیلومتر آنطرفتر که فقط رفت و آمدش کلی داستان دارد. میتوانستند از خیر حضور یوزپلنگ که کار جلوههای ویژهاش معلوم بود پدردرآر است بگذرند! و از همه مهمتر، میتوانستند فیلم ساختن برای نوجوانها را لااقل به بعد از کار اولشان موکول کنند. آخرین باری که یک فیلم برای نوجوانها در ایران ساخته شده کی بود؟ نوجوانها نه آنقدر کوچکاند که بشود زد زیر بغل و به بهانه پففیل برد به تماشای فیلم کودک و نه آنقدر بزرگاند که سینما رفتن توی سبد مصرفشان باشد.
🔹اما حامد و امیر و بقیه دیوانههای دستاندر کار فیلم، نوجوان و جنگل و فضای باز و نابازیگر و یوز گرافیکی و باز شکاری و لوکیشنِ دور و... را انتخاب کردند. و این تازه غیر از این بود که خودم شاهد بودم خود حامد تلفن به دست زنگ میزد به این و آن که آقا ما داریم یک فیلمی میسازیم و اگر دوست داری بیا پشت صحنهاش باش و فلان کار را هم خواستی کن و... من میفهمیدم که چقدر دوست دارد از قِبَل همین یک فیلم چند نفر از بر و بچههای جبهه فرهنگی انقلاب کار کنند و کار یاد بگیرند و پیشرفت کنند.
🔺راستش میخواستم چنین چیزی را بعد از پایان اکران فیلم بنویسم. اما فکر کردم شاید الان که تازه دو سه روز است اکران فیلم شروع شده و حامد و رفقا دارند شب و روز تلاش میکنند تا کارشان دیده شود این را بنویسم تا به اندازه خودم یک خسته نباشید گفته باشم به دیوانگیهایشان که شاید زیر آوار حرفهای عاقلانه و منطقی سینمای امروز دیده نشود.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
♨️در شوک حرفهای #محمدرضا_شهبازی و رفتن او بودم که ناگهان دیدم #مهران_مدیری هم برگشته!
#کودتای_فرهنگی
✍ویراست محمد جوانی
virasty.com/mjavani
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷