eitaa logo
مُـبـتَــلا
561 دنبال‌کننده
236 عکس
129 ویدیو
0 فایل
✅ شاید برخی ابتلائات ، مقدمه ی بعضی اِفاضات باشد!  📨 معمولا دوست دارم وقایع و اتفاقات رو ثبت کنم ❣️وقتی دلم میگیره دست به قلم میشم! یه جورایی نوشتن آرومم میکنه! 🖋دست نوشته های یک لباس شخصی آی دی من: @sh_amirhossein
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی شخصی نگاهِ توحیدی داشته باشه به عالَم و پدیده‌ها، کلامش میتونه بی‌نهایت آرامش‌بخش باشه... | @mobtalai
شب سوم.mp3
33.35M
مبحث: ظن و گمان قسمت سوم | @mobtalai
درویشی فقیر و تهی‌‌ دست از کنار مسجد وکیل که کریم خان زند در حال احداث آن بود عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد و اذن شرفیابی خواست.... کریم خان دستور داد درویش را به نزدش آوردند . کریم خان گفت : "این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟" درویش گفت :" نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟" کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛" گفت چه می‌خواهی ؟" درویش گفت : "همین قلیان ، مرا بس است !" چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد تا آن را بفروشد . از آنجا که قلیان شاه تماما از جواهرات و نگین های قیمتی ساخته شده بود کسی از مردم عادی توان خرید آن را نداشت!!! والی یکی از استان ها که به شیراز آمده بود می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! از قضا چیزی درخور شاه در آن بازار پیدا نکرد تا چشمش به درویش و قلیانش افتاد! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر به سوی مسجد در حال ساخت روانه شد و نزد خان رفت.  . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت :" نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . " ❤️ @mobtalai
اينجوری‌ تمومش‌ كن‌ دورت‌ بگردم‌ :) ❤️ | @mobtalai
شب چهارم.mp3
33.33M
مبحث: ظن و گمان قسمت چهارم | @mobtalai
هدایت شده از مُـبـتَــلا
35.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی جالب از زن یهودی که قصد داشت پیامبر اکرم ص را مسموم کند و ادامه جالب تر آن از امیرالمومنین علی علیه السلام پیشنهاد میکنم حتما ببینید🌹 | @mobtalai
شب پنجم.mp3
32.79M
مبحث: ظن و گمان قسمت پنجم | @mobtalai
امیرمومنان‌،علی‌علیه‌السلام فرمود: نعمت از نعمت حفظ بالاتر است! زیرا اگر نعمت فراموشی نبود: • هیچ داغ دیده ای آرام نمیگرفت، • هیچ حسرتی پایان نمی‌یافت، • هیچ کینه ای زدوده نمیشد، و انسان با " یادآوری " بلاها، • هیچ لذتی از نعمت‌های دنیا نمی‌بُرد... @mobtalai | بحارالانوار،ج۳،ص۸۱
مُـبـتَــلا
مبحث: ظن و گمان قسمت پنجم #مبتلا | @mobtalai
سلام امشب دل و دماغ پست گذاشتن ندارم... ان شاءالله فردا قسمت بعدی تقدیم میکنم لطفا همه به حق این شب عزیز دعا کنید 😔😔😔
إلهی عَظُمَ البَلاء...😔
شَرَف، حَلال‌لقمگی، شعور و انسانیّتِ آدم‌ها تو بِزنگاه‌ها خودش رو نشون میده، تو هنگامه‌هایِ بَلا و پیشامد!
مُـبـتَــلا
شَرَف، حَلال‌لقمگی، شعور و انسانیّتِ آدم‌ها تو بِزنگاه‌ها خودش رو نشون میده، تو هنگامه‌هایِ بَلا و پ
- بی‌تفاوتی و سکوت‌هایِ بُغض‌آلود - شوخی‌هایِ کثیف در جریانِ مسائلِ جدی و ملّی این دو واکنشِ رفتاری رو از هرکس و هردسته‌ای چه مذهبی - چه غیرمذهبی دیدید، فراموش نکنید....