عجل الله... یابن اباعبدالله...!🕊 #استوری | #امام_زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

بسم رب المهدی 🦋 #بخش¹²⁶ -از‌ سلسله مباحث شناخت ویژگی های امام عصر (عج)- ✓ملاقات به صورت مکاشفه یک صورت دیگر دیدن حضرت ملاقات در عالم مکاشفه است ! خوب حالا شاید سوال پیش بیاد که مکاشفه یعنی چی؟🤓 مکاشفه یعنی : شخص خواب نیست بیدار است ولی شبیه عالم خواب چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند. .🌿 انسان‌هایی که روحیه ای ظریف‌تری دارند وقت بیداری تمام حواسشان مشغول بیرون است عالم حس را درک میکنند و فراتر از آن چیزی را نمیفهمند مگر وقتی که خوابشان ببرد و به صورت قهری و جبری از اشتغالات بیرونی منقطع شوند تا عالم دیگر و موجودات دیگر را ببینند و صداهایی بشنوند🗣 اما روحهای قوی که مظهر«ا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » ¹⁴⁷هستند در عین بیداری میتواند منقطع از بیرون شوند و عوالمی را درک کنند در حقیقت با برداشته شدن حجاب های زمانی و مکان ی و مادی چیزهایی را که به چشم و گوش و حواس دیگران نمی‌آید را میفهمند و امور غیبی را با حسی برتر ادراک میکنند💥 چنان که گفتیم یکی از مصادیق غیبت امام غایب است؛ که برای آنها که روحی قوی دارند و حسی فراتر از حواس ظاهریشان فعال شده او را به صورت مکاشفه ملاقات میکنند((؟🤍 📒 برگرفته از کتاب: مسئله ی مهدویت جلد اول: ویژگی های امام عصر (عج) اثر استاد گرانقدر: مسعود عالی ادامه دارد ... واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

•بسـم‌رب‌الباسط• نثار روح پاك و مقدس پدر حضرت صاحب الامر﴿اروحنا‌ فداه﴾ ، امام‌حسن‌عسکری﴿ع﴾ و مادر کریمه ایشان،حضرت نرجس خاتون ﴿ع﴾ یک ایت الکرسی قرائت بفرمایید!🌻 بنا بر فرامیش و فرموده قرآن کریم: [ و إذا حُیِّیتُم بِتَحیَة فَحَیُّوا بِأحسَنَ مِنهاٰ ] زمانیکه تحیت و درودی به شما گفتند، شما نیز به تحیت و درودی بهتر از آن پاسخ دهید...! ای خلیفة الرحمن، ای مولای من! به رسم ادب و عادت برای ارواح منوره پدر و مادر بزرگوار شما، قرائتی کوتاه از قران داشتیم! اینك شما هم مارا از دعای پر خیر خود محروم ننما و دست عطوفت خود را بر سر ما نِه.. و ما را به احسان شما، امیدی فراوانست.‌! یا أیّها العزیزُ!🌱 واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

هر روز را با سلام بر تو آغاز میکنیم! سلام بر تو ، ای ولی خدا...🪴 #سلام‌برحسینِ‌زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

« بسـم‌رب‌مـنتقم الـحسیـن » روزشـــمارچــــله: 🗒دوشنبه³⁰مردادماه:روز4⃣3⃣چله زیارت عاشـورا را تلاوت میکنیم برای سلامتے و ظهور اقا صاحب الزمان (عـجل الله تعالے فـرجـہ الشریـف) و حاجت‌روایی همه عزیزانی که در این ختم شرکت دارند...🕊 لطفا برای تمامی اموات مد نظر بی وارث بدوارث و همچنین شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و تمامی شهدا نیز دعا کنید التـماس دعـاے فرج!🦋‌

‌به‌ دفتر‌ گُمشدگـآن‌ رَفت.🥺 خآدم‌ پرسید : ‌مـۍ‌تونم ‌ڪُمڪتون‌ ڪُنم؟ بآ‌ بُغض‌ گُفت :‌ سآل‌هآست‌ گُم‌ شُدم.. ڪسۍ‌ امآم زمآن‌‹ع› مَنو ‌نَدیده💔 #امام_زمان | #تلنگر واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

دلم ز هجر‌ شود، پر ز خون دقیقه دقیقه...!🦋 #انتظار | #پروفایل واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

-بــسم‌اللَّہ‌الرحمن‌الرحیم- - سـلام به همراهـان مبتلاے مهدی<عج> دختـران نویسنده امام مهدی<عج> کجـــــایید✍👀 - مجموعہ‌ی مبتلاے مهدی برای تکمیل واحد نویسندگی خود به قلم شما محبوب‌های خدا عایل همت شماست😎!.. - برای کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر در پیامرسال ایـتا و یا روبیکاپیام دهید:) ID:@maeghel_bacheh_shieh_313

بسم رب المهدی 🦋 #بخش¹²⁷ -از سلسله مباحث شناخت ویژگی های امام عصر (عج)- ✓مکاشفه جعفر آقا مجتهدی(۱) آقای دکتر باهر رئیس تیم پزشکی مرحوم آیت الله گلپایگانی خاطره جالبی از ایشان نقل کرده و گفته‌اند: -یک موقع مرحوم آیت الله گلپایگانی به اطرافیان خبر دادند که از ناحیه شکم احساس درد میکنند وقتی ایشان را در بیمارستان قم بستری کردند و آزمایشات و جلسات تیم پزشکی ایشان برقرار شد به این نتیجه رسیدند؛ که ایشان مبتلا به سرطان هستند و توموری سرطانی در ناحیه اثناعشری ایشان است💥 برای اطمینان بیشتر ایشان را به تهران منتقل کردند در تهران هم متخصصین معاینه و آزمایش مجدد کردند و به همان نتیجه رسیدند و تصمیم به عمل جراحی گرفته شد 🥼 منتها قرار شد به لندن در بیمارستان کرامول که تجهیزات کاملتری دارد منتقل گردند و در آنجا تحت عمل قرار بگیرند 👌 🔸دکتر باهر میگوید بنده و آقازاده ایشان همراه شدیم هر مقدار زمان که می‌گذشت بر شدت درد ایشان افزوده می‌شد طوری که در هواپیما نه میتوانست روی صندلی بنشیند و نه حتی بر تختی که برایشان آماده کرده بودیم دراز بکشد غذا هم مطلقاً نمیخورد💔 وقتی ایشان را به بیمارستان کرامول بردیم آنجا هم معاینات ابتدایی انجام شد و قرار عمل برای صبح فردا گذاشته شد. . شب تا دیر وقت من خدمت ایشان بودم فقط آخر شب چند ساعتی به اتاق مجاور رفتم و استراحتی کردم پس از نماز صبح آمدم خدمت ایشان 🧎🏽‍♂ دیدم خیلی آرام و راحت نشسته و مشغول ذکر است. . حالشان را پرسیدم ؛ فرمودند: الحمدلله خوبم! فقط به این پزشکان بگویید ؛دیگر به عمل نیازی نیست! من با تعجب گفتم : آقا وقت عمل گذاشته شده و عمل جراحی ضروری است❗️ فرمودند: نه آقای دکتر عمل لازم نیست شما بفرمایید یک معاینه مجدد بکنند 📒 برگرفته از کتاب: مسئله ی مهدویت جلد اول: ویژگی های امام عصر (عج) اثر استاد گرانقدر: مسعود عالی ادامه دارد ... واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه‌! از سوی آسمونا ما رو هم ببین رقیه، نازنین رقیه...❤️‍🩹 (شهادت حضرت رقیه (س)تسلیت باد) #حضرت‌_رقیه | #شهادت واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

•بسـم‌رب‌الباسط• نثار روح پاك و مقدس پدر حضرت صاحب الامر﴿اروحنا‌ فداه﴾ ، امام‌حسن‌عسکری﴿ع﴾ و مادر کریمه ایشان،حضرت نرجس خاتون ﴿ع﴾ یک ایت الکرسی قرائت بفرمایید!🌻 بنا بر فرامیش و فرموده قرآن کریم: [ و إذا حُیِّیتُم بِتَحیَة فَحَیُّوا بِأحسَنَ مِنهاٰ ] زمانیکه تحیت و درودی به شما گفتند، شما نیز به تحیت و درودی بهتر از آن پاسخ دهید...! ای خلیفة الرحمن، ای مولای من! به رسم ادب و عادت برای ارواح منوره پدر و مادر بزرگوار شما، قرائتی کوتاه از قران داشتیم! اینك شما هم مارا از دعای پر خیر خود محروم ننما و دست عطوفت خود را بر سر ما نِه.. و ما را به احسان شما، امیدی فراوانست.‌! یا أیّها العزیزُ!🌱 واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

هر روز را با سلام بر تو آغاز میکنیم! سلام بر تو ، ای نور خدا در آسمان و زمین او...🪴 #سلام‌برحسینِ‌زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

« بسـم‌رب‌مـنتقم الـحسیـن » روزشـــمارچــــله: 🗒سه‌شنبه³¹مردادماه:روز5⃣3⃣چله زیارت عاشـورا را تلاوت میکنیم برای سلامتے و ظهور اقا صاحب الزمان (عـجل الله تعالے فـرجـہ الشریـف) و حاجت‌روایی همه عزیزانی که در این ختم شرکت دارند...🕊 لطفا برای تمامی اموات مد نظر بی وارث بدوارث و همچنین شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و تمامی شهدا نیز دعا کنید التـماس دعـاے فرج!🦋‌

🌷🌷قسمت سوم🌷🌷 #اسم‌تومصطفاست باد خبر را به گوش مادر بزرگ و پدر بزرگم رساند.آن ها که خانه شان چند کوچه آن طرف تر بود ،خود را رساندند درمانگاه و درمیان اشک و ناله و آه،پیشانی ام بخیه خورد. چندسال بعد که پدر از جبهه آمد به دلایل شغلی منتقل شد تهران. آمدند خیابان آزادی،خیابان استاد معین.اما من نیامدم،ماندم خانه مادربزرگ که صدایش میکردم عزیز. پیرزنی دوست داشتنی باصورتی گرد،قد متوسط و کمی تپل که من و سجاد،نوه های اولش بودیم و عزیزدردانه. مادربزرگ آن قدر دوستم داشت و دوستش داشتم که وقتی خانواده ام به تهران کوچ کردند،پیش او ماندم.خانه اش کوچک بود و جمع و جور،اما پر از صفا و صمیمیت .شب ها کنارش میخوابیدم و بوی حنای موهایش را به سینه میکشیدم.دست هایم را حلقه میکردم دور گردنش تا برایم قصه بگوید:قصه چهل گیس،ماه پیشونی،ملک خورشید و ملک جمشید. تا پیش دبستانی پیش او بودم.هرروز صبح زود برای نماز بیدار میشد. از لانه مرغ ها تخم مرغ برمیداشت،آب پز میکرد و همراه نانی که خودش پخته بود،لقمه پیچ میکرد و با مشتی نخودچی و کشمش یا چهارمغز،در کیسه ای می بست و کیسه را در کیفم میگذاشت و راهی ام میکرد. ظهر که زنگ میخورد می آمد دنبالم،از سرایدار تحویلم میگرفت و به قهوه خانه پدربزرگ میبرد.داخل قهوه خانه میز و صندلی های چوبی سبز رنگ بود و رادیوی چهار موج قدیمی که همیشه خدا روشن بود و پدربزرگ در آنجا چای،کباب ،لوبیا،زیتون پرورده و ماست چکیده میفروخت. بعد که میخواستم بروم کلاس اول دبستان,مرا به تهران آوردند. اسباب بازی هایم را همان جا گذاشتم،مخصوصا عروسکم،خانم گلی،را تا هروقت برگشتم بتوانم با آن ها بازی کنم. سال اولی که به مدرسه رفتم،مدرسه ام در خیابان دامپزشکی بود.ما مستأجر بودیم. تهران را دوست نداشتم . دلم هوای شمال و آن باران های ریز ریز را داشت ، همان هوایی که عطر مادر بزرگ را داشت .صدای دریا در گوشم بود و هوس گوش ماهی هایی را داشتم که وقتی به گوش می چسباندی ، صدای دریا را می‌شنیدی . بابا خانه را عوض کرد و رفتیم خیابان هاشمی . چهار سال آنجا ماندیم. باز هم من و سجاد هوای شمال را داشتیم .تا پایان دبستان ، هنوز امتحان های ثلث سوم تمام نشده میرفتیم مخابرات و به عزیز خبر می‌دادیم که بیشتر از یکی دو امتحانمان نمانده و بابابزرگ را راهی کند .بابابزرگ می آمد،یکی دوشب می ماند ،بعد من و سجاد را برمیداشت و با خودش میبرد شمال. ادامه دارد...✅🌹

زمین از آب... درخت از خاک... دل از تو،سیر نمیشود! مهدی جان💚 #پروفایل | #امام_زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

دلنوشتۀ"تجݪے‌عـشڨ"[⁵] بی‌تاب است .... بغض، راه گلویش را بسته ... اشک از پسِ اشک، فرو می‌ریزد .... چه کسی او را آزار داده است؟؟!در تاریکی و غربت کنج خرابه‌ای ترسناک، چرا به خود می‌لرزد؟؟ کودک است؟ آری موجودی کوچک وتب‌دار .... چرا اینگونه می‌گرید؟؟ عروسک گم کرده است؟؟ یا گم شده‌ای تنهاست؟؟ هرکه هست...هق هقش دلم را می سوزاند ... آن چیست در طَبَق ...چه آوردند .... چرا چشمان پف‌کرده از گریه‌اش مات شد ... وای ... وای ... سری نورانیست انگار ... سر کیست ... چرا کودک بی‌تاب است .... زمزمه‌هایش را با سر، در طبق نشنیدم .... ولی جگر سوخت از این دیدار ... آن زمانی که کودک گفت بابا ... منِ بزرگسال ندارم طاقت؛ وای به حال آن کودک .... آن خرابه‌ی تاریک، دیگر ندارد نوری چون آن ... خاموش شد شمع ما .... سوختند جگرش را ... تازیانه ... سیلی ... گوشواره کشیدن نکشت او را ... به گمانم قلبش ایستاد هنگامِ زمزمه با سر بابا یا حضرت رقیه بگشای گره از کار دلِ ما بشود ظهور آقا اللهم عجّل لولیّک الفرج🖤 #دلنوشته | #تجلی_عشق واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

•بسـم‌رب‌الباسط• نثار روح پاك و مقدس پدر حضرت صاحب الامر﴿اروحنا‌ فداه﴾ ، امام‌حسن‌عسکری﴿ع﴾ و مادر کریمه ایشان،حضرت نرجس خاتون ﴿ع﴾ یک ایت الکرسی قرائت بفرمایید!🌻 بنا بر فرامیش و فرموده قرآن کریم: [ و إذا حُیِّیتُم بِتَحیَة فَحَیُّوا بِأحسَنَ مِنهاٰ ] زمانیکه تحیت و درودی به شما گفتند، شما نیز به تحیت و درودی بهتر از آن پاسخ دهید...! ای خلیفة الرحمن، ای مولای من! به رسم ادب و عادت برای ارواح منوره پدر و مادر بزرگوار شما، قرائتی کوتاه از قران داشتیم! اینك شما هم مارا از دعای پر خیر خود محروم ننما و دست عطوفت خود را بر سر ما نِه.. و ما را به احسان شما، امیدی فراوانست.‌! یا أیّها العزیزُ!🌱 واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

هر روز را با سلام بر تو آغاز میکنیم! تو‌ که جانانی و جان بری از ما ، سلام !🦋 #سلام‌برحسینِ‌زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

« بسـم‌رب‌مـنتقم الـحسیـن » روزشـــمارچــــله: 🗒چهارشنبه¹شهریورماه:روز6⃣3⃣چله زیارت عاشـورا را تلاوت میکنیم برای سلامتے و ظهور اقا صاحب الزمان (عـجل الله تعالے فـرجـہ الشریـف) و حاجت‌روایی همه عزیزانی که در این ختم شرکت دارند...🕊 لطفا برای تمامی اموات مد نظر بی وارث بدوارث و همچنین شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و تمامی شهدا نیز دعا کنید التـماس دعـاے فرج!🦋‌

یہ‌‌عزیـزۍمیگفـٺ: خوش‌بہ‌‌حـٰال‌اون‌دلی‌که‌درک‌کرد بزرگتـرین‌گمشـدهٔ‌زندگـیش‌امـٰام‌زَمـٰان‌شـہ‌‌:)!💚 #تلنگر | ‌‌#امام_زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」

🌷🌷قسمت چهارم🌷🌷 #اسم‌تو‌مصطفاست باز خانه مادربزرگ بود و مرغ و خروس و اردک و تخم مرغ دو زرده و نان های دوبار تنور و بازی با غاز ها و اردک ها وخواندن کتاب و نشستن کنار درگاهیِ پنجره و تماشای بارانی که گرده افشانی میکرد و عطری غریب به سینه مان میپاشید. ((خونه ی مادر بزرگه،هزار تا قصه داره!)) خانه ای که فوقش هفتاد متر بود و حیاطش به زور دوازده متر،اما برای ما باغ بهشت بود.تابی فلزی گوشه حیاط بود که وقتی سوارش میشدیم،ما را با خود تا دل ابرها می برد. بازی ما بچه ها،هفت سنگ و قایم با شک و گرگم به هوا بود . عصرها زن ها روی ایوان خانه ها می نشستند و بساط چای به پا میکردند. مادربزرگ هم گاه خانه ی یکی از آنها میرفت یا دعوتشان میکردکه بیایند. در این دورهمی های زنانه روی چراغ خوراک پزی،شیرینی گوش فیل و خاتون پنجره و نان نخودچی میپختند. خانه مادربزرگ همیشه از تمیزی برق میزد.این تمیزی از او به مادرم هم ارث رسیده و حالا من هم سعی میکنم این مورثه را حفظ کنم.مادربزرگ برای نماز صبح که بلند میشد دیگر نمیخوابید. حیاط را آب و جارو میکرد،سفره صبحانه را می انداخت و با چای ونان و پنیر خانگی و گردو و حلوا ارده مغز دار،از همه پذیرایی میکرد.بعد موهایم را آب و شانه میزد.انگار با بافتنشان آرام و قرار میگرفت.این عادتش بود. مادر بزرگ سفره باز بود و مهربان. روزی نبود که خانه کوچکش رنگ مهمان را نبیند . شاید هم برای اخلاق و رفتار پدربزرگ بود. هر که از روستا برای کار و خرید می آمد،خانه سید ابراهیم ایستگاه استراحتش میشد. پدربزرگ اهل شعر و شاعری هم بود و مادربزرگ هم دل و دماغ شنیدن داشت. بعد ها هم که تو اورا شناختی،بابابزرگم را میگویم،مریدش شدی .میرفتی شمال تا از او برنج بخری و برای فروش بیاوری تهران.به قول خودت شده بود مرادت . چقدر از رفتار و کردارش تعریف میکردی! از اینکه چطور کباب چنجه درست میکند،چطور گوشت هارا در اناردان میخوابانَد،چقدر ضرب المثل بلد است و دکانش چه دود و دمی دارد! آن قدر مریدش شدی که بعدها اسم جهادی ات را گذاشتی سید ابراهیم. اولین بار که از زبانت شنیدم وقتی بود که از سوریه آمده بودی. گفتم:((توکه اسم بابابزرگ من رو روی خودت گذاشتی،حداقل فامیلی اش رو هم میگذاشتی!چرا گذاشتی سید ابراهیم احمدی؟ خب میگذاشتی سید ابراهیم نبوی!)) خندیدی،از همان خنده های معصومانه ای که حالم را خوب میکرد:((مارو بگو که گفتیم زنمون رو خوشحال کردیم.باشه،رفتم اونجا فامیلی ام رو عوض میکنم و میذارم نبوی تا خوشحال تر بشی.)) ادامه دارد...✅🌹

اگه میخوای بدونی،پیش امام زمان (عج) چه جایگاهی داری، به این فکر کن که...🌾 #پروفایل | #امام_زمان واحد‌فرهنگی‌مـبتلای‌مـھـღـدی: 「 @mobtalaye_mahdi 」