eitaa logo
شهید محسن حججی
1.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1هزار ویدیو
31 فایل
کانال رسمی شهید مدافع حرم محسن حججی انتشار محتوا با ذکر صلوات بلامانع است خادم کانال : @Shahidkazemi313
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول : تولد🎈 شهید محسن حججی ظهر ۲۱ تیر ماه سال ۷۰ در نجف آباد اصفهان متولد شد‌. مادرش به نیت فرزند سقط شده حضرت زهرا (س) نام او را محسن گذاشت. او سومین فرزند خانواده بود. بردار بزرگش حسین نام داشت و خواهرانش فاطمه، زهره و مریم که همبازی کودکی هایش بودند.... 🍃🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت اول : تولد🎈 شهید محسن حججی ظهر ۲۱ تیر ماه سال ۷۰ در نجف آباد اصفهان متول
قسمت دوم : خوانواده✨ پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود. بعد ها تاکسی خرید. در جبهه حضور فعال داشت. مادرش زهرا پور مختار هم از خانواده مومنی بود. او در زمان بارداری پسرش دو سه بار ختم قرآن کرد و نام پسرش را به نیت فرزند سقت شده حضرت زهرا محسن گذاشت. جد پدری اش (پدربزرگ پدر شهید) شیخ ابوالقاسم پای درس اساتید بزرگ نشته بود؛ امام جماعت بود و در مسجد درس مکاسب و قرآن می داد. تمام پسرانش روحانی بودند. برادر ایشان حاج شیخ احمد بنیان گذار حوزه ی علمیه نجف آباد است. 🍃🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت دوم : خوانواده✨ پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود. بعد ها تاکسی خرید. در جب
قسمت سوم: تحصیلات📗🖇📝 شهید حججی در دبیرستان، رشته ی کار و دانش را انتخاب می کند، هنرستان شهدای فرهنگی نجف آباد، رشته برق . دانشگاه ورودی سال ۸۷ قبول می شود؛ مرکز آموزش علمی کاربردی علویجه ی اصفهان، در رشته ی تکنولوژی کنترل. فوق دیپلمش را که می گیرد، درس را کنار می گذارد و می رود به سربازی. .. قدیمی ترین و مستندترین کانال شهید حججی 👇 🍃🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت سوم: تحصیلات📗🖇📝 شهید حججی در دبیرستان، رشته ی کار و دانش را انتخاب می
قسمت چهارم: ازدواج 💍💞 در دوران مدرسه شهید حججی از طرف موسسه شهید کاظمی به اردوی راهیان نور می رود. بعد از برگشت جذب موسسه می شود. پدرش هم با دیدن مدیر موسسه و بچه های آنجا رضایت می دهد. (۸۵/۱۲/۱۷ تاریخ ورود به موسسه). بعد از برگشت از سربازی با خانمی آشنا شد که در موسسه شهید کاظمی فعالیت داشت. محسن به همراه دوستش در کتاب شهر مسولیت نمایشگاه کتاب را به عهده داشت. خانم زهرا عباسی در غرفه ی خواهران کار می کرد‌ که محسن دلبسته ی او شد.❣ شهید حججی قضیه را با مادرش در میان گذاشت و پدر او هم به خاطر اعتمادی که به پسرش داشت برای او به خواستگاری می رود. خانواده عباسی تنها دو دختر دارند و همان اول پدر خانم محسن شرط می کند که دامادش باید مثل پسرش باشد. مادر زهرا هم در کتاب شهر او را می بیند و به وصلت شان رضایت می دهد. شهید حججی در تاریخ ۹۱/۸/۱۱ در سن ۲۱ سالگی با این خانم ازدواج می کند.😍 .. قدیمی ترین و مستندترین کانال شهید حججی 👇 🍃🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت چهارم: ازدواج 💍💞 در دوران مدرسه شهید حججی از طرف موسسه شهید کاظمی به ار
قسمت پنجم: مهریه💎 روزی که خواستگاری بود زهرا خانم برگه ای را به پدرش داد واز او خواست تا آن را بخواند که میزان مهرش را در آن نوشته بود‌. البته از قبل آقا محسن گفته بود که توان پرداخت مهریه بالا را ندارد و دوست دارد که مهر همسرش ۱۴ سکه باشد. و میزان مهریه ،رضایت فاطمه زهرا را هم به دنبال داشته باشند. ✅و اما مهریه زهرا خانم: ۱ سکه به نیت یگانگی خداوند، ۵ مثقال طلا به نیت ۵ تن، ۱۴ مثقال نمک به نیت نمک زندگی، ۱۲۴ هزار صلوات و حفظ قرآن کریم با ترجمه ،که شهید حججی نصف قرآن را آن طور که همسرش خواسته بود حفظ می کند. (همسرشون هم قبل اعزام اول شهید مهریه اش رو می بخشه :) .. قدیمی ترین و مستندترین کانال شهید حججی 👇 🍃🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت پنجم: مهریه💎 روزی که خواستگاری بود زهرا خانم برگه ای را به پدرش داد وا
قسمت ششم: شغل 🏭 همان دوران دانشگاه در کنار درس، برق کشی ساختمان می کرد.💡🔌بعد از دانشگاه هم کار برق کشی را ادمه داد تا این که کم کم در مؤ سسه ی شهید کاظمی، مسئولیت های مختلفی به عهده می گیرد و کار برق کشی کم رنگ می شود. مدتی با دوستش، مغازه ای راه می اندازد به اسم " مرکز ربیع" که کار چاپ،طراحی و فروش محصولات فرهنگی را انجام می دادند.📚 اما برای اداره ی زندگی متاهلی نیاز به درآمد بیشتری دارد، بنابراین در کنار کار فرهنگی در یک شرکت کار می کند. کمی بعد از آنجا بیرون می آید ودر یک قنادی مشغول می شود. به پیشنهاد همسرش وارد سپاه می شود ۹۲/۱۱/۶ به استخدام سپاه در می آید وآموزشش شروع می شود. او این راه را برای رسیدن به شهادت انتخاب می کند.🌷 🍃قدیمی ترین و مستندترین کانال شهید حججی 👇 🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت ششم: شغل 🏭 همان دوران دانشگاه در کنار درس، برق کشی ساختمان می کرد.💡🔌بع
قسمت هفتم : اعزام اول به سوریه شهید حججی دوبار به سوریه اعزام شد✌️ دفعه اول در سال ۱۳۹۴ اعزام می شود. آن هم با کلی دعا و التماس و دنبال کار دویدن! اما از قضیه اعزام و گریه هایش برای جاماندن فقط همسرش خبر داشت. البته پدر خانم و مادر خانمش هم بعدا در جریان قرار می گیرند. شب قبل از اعزام به خانه ی پدرش رفت و به مادرش گفت که ماموریت دارد به رزمایش دوماهه برود ؛ رزمایش لب مرز است و گوشی هایشان را می گیرند برای همین فقط مدتی که تهران است می تواند زنگ بزند. موقع خداحافظی در گوش پدرش گفت که قرار است به سوریه اعزام شود. پدر، مات و مبهوت خودش را کنترل می کند که کسی بو نبرد. در اعزام اول به سوریه به خاطر برخورد موشک به تانک شان کمی از دست او که سپر صورت می کند می سوزد و در اثر موج انفجار از شنوایی اش هم کم می شود💔 🍃 قدیمی ترین و مستندترین کانال شهید حججی 👇 🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت هفتم : اعزام اول به سوریه شهید حججی دوبار به سوریه اعزام شد✌️ دفعه اول
قسمت: هشتم: تولد علی پسر شهید👶🏻 درست همان موقع ها که اسم شهید حججی را در لیست اعزام به سوریه می نویسند، همسرش زهرا حالت تهوع پیدا می کند. زهرا خانم آزمایش می دهد و جواب تست مثبت می شود. او از جواب مثبت ناراحت و محسن خوشحال......😃😟 شهید حججی به همسرش سفارش می کند که کسی از قضیه بچه چیزی نفهمد چون ممکن است مانع اعزام او شوند. دوهفته بعد به شهید حججی خبر می دهند که فردا اعزام می شود. البته این اولین اعزام شهید به سوریه بود که ۴۵ روز طول می کشد.✌️ فرزند شهید، علی حججی در ۲۴ /فروردین/۱۳۹۵ به دنیا آمد. 🥀 @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت: هشتم: تولد علی پسر شهید👶🏻 درست همان موقع ها که اسم شهید حججی را در لی
قسمت نهم: اعزام دوم به سوریه🌙💚 بعد ازاولین بازگشت از سوریه، خیلی بی قرار رفتن دوباره وشهادت می شود. حدود دو سال بین اعزام اول و دوم فاصله می افتد. در این مدت خیلی سعی می کند که مشکل رفتن به سوریه اش را حل کند. علت این که دفعه اول در سوریه توفیق شهادت نصیبش نمی شود، ناراضی بودن مادرش می داند و سعی می کند که رضایت مادر را برای شهادتش بگیرد. شهید حججی شهادت را برابر با روسفیدی می دانست و از دیگران هم می خواست برای روسفیدی اش دعا کنند. ۲۶/تیر/۱۳۹۶ دومین و آخرین اعزام او به سوریه است. 🙃💔 قبل از اعزام از همه خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. وقتی سوار اتوبوس شد رو به خانواده اش گفت: جوانان بنی هاشم علی اکبرتون داره میره......🖤(: 🥀 اولین کانال شهید حججی در ایتا @modafe_haram_shahid_hojaji
شهید محسن حججی
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت نهم: اعزام دوم به سوریه🌙💚 بعد ازاولین بازگشت از سوریه، خیلی بی قرار رف
قسمت دهم: جبهه سوریه توی جبهه سوریه هر کس نام جهادی داشت. جابر، نام جهادی محسن حججی بود.🌸 او با همه ی نیروها: ایرانی، فاطمیون وحیدریون راحت کنار می آمد، زود انس می گرفت و رفیق می شد.🤝 جابر را مسئول زرهی عباس آباد می گذارند. او هر روز باید وضعیت زرهی چهار پایگاه را بررسی وغیر از آن به خورد وخوراک ونیاز خدمه تانک ها رسیدگی می کرد. منطقه با تپه های ماهور، بیابانی بی آب و علف و وسیع و هوایی گرم که گاهی دمای هوا به 60 درجه می رسید.🌞 جابر در پایگاه چهارم مستقر بود. پایگاهی که زدن خاکریز در آن به خاطر زمین سنگلاخیش ممکن نبود. ابتدا ماشین قراضه ای در اختیار داشت تا با آن به پایگاه ها سرکشی کند. اما یک روز در بین راه ماشین خراب شد. 🚘 بعد از آن اگر می توانست کسی پیدا کند که به منطقه مورد نظرش می رفت، همراه او می شد وگر نه پیاده وسط بیابان های داغ راه می افتاد😥 تا به تانک های جایگاه ها سرکشی کند، طوری که کف پایش کامل تاول می زد. این را اطرافیانش می گفتند وگر نه خود او هیچ وقت گله ای نداشت.(: ♨️ 🥀 اولین کانال شهید حججی در ایتا @modafe_haram_shahid_hojaji