✅ حواس جمع
💐اوایل انقلاب بود. برنج کم گیر میآمد.
🌻گفتم: «داری برمیگردی، سر راهت دوتا گونی برنج بخر.»
👌 وقتی آمد، فقط یکی دستش بود.
☘گفتم «معلومه حواست کجاست؟ مگه نگفتم دو تا، چرا یکی خریدی؟»
🌹گفت «اتفاقا چون حواسم جمع بود یه گونی خریدم.»
📝-یعنی چی؟
🌾-حواسم بود که اگه دوتا دوتا از هر چیزی بخریم و توی خونه انبار کنیم، ممکنه بقیه نتونن همون یه دونه رو هم بخرن.
#تلنگر
🌹 شهید شکرالله شحنه
🗣 روای: مادر شهید
📚 زمزم هدایت، ج5، ص260
#داستان_کوتاه
#همراه_با_شهدا
💯Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954💯