༻﷽༺ #صلےالله_علیڪ_یاسیدالشهدا🌷 بال وپرم بہ شوق حرم بازمےشود یعنے دوباره لحظہ اعجازمےشود روبہ ضریح حضرٺ آقاے ڪربلا بایڪ سلام صبح من آغازمےشود #صبحم_بہ_نام_شما #السلام_شاه_ڪربلا❤️ ʝ¤ɨŋ👉 @modafean

#کوله_پشتی #آماده_ایم آماده انجام دستورات مقام معظم رهبری و سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی(حفظه ا...) joiŋ👉 @modafean

از #شهدا به جامانده ها؛ هنوز هم #شهادت مےدهند اما بہ "اهل درد" نه بے خیال ها فقط دم زدن ازشهـدا افتخار نیست... باید زندگےمان، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان هم بوی #شـهدا بگیرد ...

🔸 " حدیــــث روز " ... پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: اَللّهُمَّ لَكَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِكَ اَفْطَرنا فَتَقَـبَّلْهُ مِنّا ذَهَبَ الظَّماءُ وَ ابْتَلَّتِ الْعُروقُ وَ بَقىَ الاَْجْرُ؛ بار خدايا! براى تو روزه گرفتيم و با روزى تو افطار مى كنيم، پس آن را از ما بپذير، تشنگى رفت، رگ ها شاداب شد و پاداش ماند. 📚كافى، ج ۴ ، ص ۹۵، ح ۱ 🌺به جمع شهدا بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954

💔 #دل_نوشٺــہ 💔 هـیس! آرامٺـــــر. شاید صـدای دنیازدگے ما آرامش رویایے این رزمنده را خراب کـند. نگـاه کن!👀 رد جنون را در چهره اش می بینی؟ عارفـے می گفت آبروی این خاک مرهون همین در آب به خاک افتاده هاست. نمیدانم! شاید حق با آن عارف باشد ، شاید هم عرفا زیادی شلوغش می کنند. هر چه بادا باد! اجازه بدهید کمی از ناگفته ها و گمشدۀ امروز آدمها حرف بزنیم؛👥 بسمه تعالی : #عشق .. ʝ¤ɨŋ👉 @modafean

🔸 یا میروی در محاصره و به همراه گردان شهید میشوی، یا اینکه آنها را از محاصره نجات میدهی... 📸 #شهید_حسن_باقری 🌺به جمع شهدا بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954

🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... قیافه و اندام لاغر او چنان بود که در نگاه اول، کسی تصور نمی‌ ڪرد بتواند در صحنـه جنگ قاطعـانه فرمـان براند؛ اما نشـان‌ داد ڪه در ڪشاکش نبرد، صریح ‌ترین و قاطعـانه ‌ترین تصمیم ‌ها را گرفته که حتی برای نزدیکترین کسان او نیز غیرمنتظره بوده است؛ بطوریکه برادرش سردار محمد باقری روایت می‌کند : « در مرحله دوم عملیات رمضان، برای یکی از گردان‌های عمل‌کننده، حادثه‌ای پیش آمد. آن گردان در محاصره دشمن قرار گرفته بود. در قرارگاه نصر، حسن بی‌سیم رده گردان را هم گوش می‌کرد. احساس کرد یکی از گردان‌ها زیادی پیش رفته و ممکن است به محاصره بیفتد. به فرمانده یگانش تذکر داد، همینطور هم شد و گردان به محاصره افتاد. شروع کرد به صحبت با فرمانـده تیپ و پرسید: الان ڪجا هستی؟ گفت: که در مقر تیپ هستم. گفت: باید بروی از موانع عبور ڪنی، وارد صحنه نبـرد شوی و این گردان را از محاصره نجات دهی و تا خودت نروی، این اتفاق نمی‌افتد. این گردان متوجه نیست و اگر بگویی در محاصره است، ممکن است دستپاچه شود و وضع را خراب‌تر کند. آن فرمانده تیپ استدلال آورد که نیازی نیست من بروم و دارم توپخـانه را هماهنگ می‌ڪنم، ڪار دارم و.... برای من عجیب بود، به کسی که حداقل 2 سال بود شبانه روز در جنگ با هم بودند و همدیگر را خوب می شناختند، حکم کرد: اگر همین الان از سنگرت راه نیفتی و به سمت خط نروی و این گردان را نجات ندهی، با تو برخورد می‌کنم من الان می‌آیم آنجا، تو نباید در سنگرت باشی، یا می‌روی در محاصره و به همراه گردان شهیــد میشوی، یا اینکه آنهارا از محاصره نجات می‌دهی ،گردان محاصره شده در آن طرف و فرمانده تیپ زنده و سالم دراین طرف، برای من قابل پذیرش نیست. آنچنـان برخورد ڪرد ڪہ در سنگر فرماندهی قرارگاه نصر، همه رنگشان پرید». #شهید_‌حسن_باقری 🕊 #نخبه‌ی_نظامی #عملیات_رمضان 🌺به جمع شهدا بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954

ای پر گشوده به آسمـان عشـــق تو رفتـه ‌ای ... امـا ردّ پای تـو بر رود زمان جــاری است ... 🌷 #شهیدحاج_مصطفی_نمازےفرد 🌷 تاریخ ولادت: 1347/11/27 تاریخ شهادت: 1367/3/23 ʝ¤ɨŋ👉 @modafean

📝 #دلنوشته_برای_شهید❤️🕊🕊🕊 🌸ای درخشنده ترین ستاره زندگی ام امروز سی امین سالگرد فارغالتحصیلی از دانشگاه عشق است. سی سال پیش در چنین روزی چشم به راهت دوختم و گوش به زنگ بودم، می دانستم هرگز متعلق به این دنیای خاڪی نیستی و دل در جای دیگر گرو داری. همیشه این زمزمه را بر لب داشتی ((نماز جمعه قدس شریف امامت بنیانگذار کبیر انقلاب )) 🌸آرزویت شهادت در بیت المقدس بود، دفعه آخر ڪه به مرخصی آمدی ،گویا آمده بودی تا تمام علایق و دلبستگی هایت را جا بگذاری تا با معدل 20 در آزمون شجاعت ، شهامت ،جان نثاری، گذشت و ایثار در دانشگاه عشق قبول شوی. چشم به راهت بودم ڪه میایی، هیچ ڪس نگفت ڪه آسمانی شدی و چون پرستو کوچ کرده ای تا این ڪه بعد از 11 سال پلاڪی آوردند ...آوردند ڪه این پرستوی عاشقتان است ڪه همان 23 خرداد آسمانی شد تا راه بنمایاند. 🌸ای زیباترین ستاره کهکشان زندگی ام و در خواستی دارم ... برایم حمدی بخوان که مرده ام و نیازمند. ای ستاره راهم، گفتی بعد از امام را هرگز نخواهی دید، حال ما بعدا از امام و شهدا مانده ایم خیلی دلتنگیم. 💌 ارسالی از بردار شهید حاج مصطفی نمازی فرد .بمناسبت سالگرد شهادتش ،همزمان با عملیات بیت المقدس 7 🌺به جمع شهدا بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954 🌹 #یادشهداےعملیات_بیت_المقدس۷باصلوات

تباد شبانه باکانال مدافعان حرم 23تا9صبح http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954 1.✅ 2. 3. 4. 5. 6. مراجعه به 👇 @MEYSAM2359

😊 لبخند شهدایی 😊 پرتقال گندیده محمد وایساد دم سنگر. داد زد بگیر! و پرتقال را پرت کرد. صفری پرید و پرتقال را گرفت. اکبر گفت: آباریک‌‌الله. محمد پرتقال بعدی را پراند. مجید پرید و قاپ رفت. محمد برای همه یک پرتقال پرت کرد. حالا نوبت اکبر کاراته شد. یک پرتقال ریز برداشت و گفت: اکبر بگیر. اکبر دست دراز کرد. محمد پرتقال را پراند. اکبر تند گرفتش. دید ریز است. سریع پراندش طرف محمد و گفت: لامصّب، یه بزرگ بده! محمد یک پرتقال بزرگ برداشت و پراند براش. صالح پرید و توی راه گرفتش. اکبر لب‌‌ولوچه‌اش را کج‌وراست کرد و گفت: حرومت باشه! محمد خندید و گفت: بگیر! و بعد یک پرتقال گندیده پراند به‌طرف اکبر. اکبر پرتقالو گرفت و دوباره محکم پراندش طرف محمد و گفت: مال خودت. پرتقال رفت و رفت تا این‌که خواست بخورد به صورت محمد. محمد سرش را آورد پایین. در این حال، فرمانده پشت سرش ظاهر شد. پرتقال رفت و صاف خورد روی دماغش و پهن شد روی صورتش. اکبر کاراته یک لحظه زل زد به فرمانده. جیغی زد و رفت لای پتو. 🌺به جمع شهدا بپیوندید👇🌺 http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954