#روایــت_عشــق
🌷با سید آمــدیم مرخصی...
خانواده من در یکی از روستاهای اطراف بهبهــان بود.
وقتــی رسیــدیم, دیــدم دخترم مریض اســت با هم بردیمش بیمارستانی در بهبهان...
انجا شــنیدیم عــده ای بیرون از بیمارســتان در حال شعار دادن علیه انقلاب هستند.
سید سـریع دوید و رفت داخل انها. وقتی برگشت پیراهنش پاره و ساعتش شکستــه بود.
شهربانی همه را جمع کرد و برد کلانــتری.
ما هم رفتیم.پدر ومادر کسی که سید را زده بود امدند برای گرفتن رضایت.
سید رضایت داد. انها هم با قسم ما را بردند خانه خودشان.
پـدر ضارب سریع برای سید یک لباس و یک ساعت خرید. سید قبول نکرد و به جای ان یک نخ ســوزن خواست. لباسش را همانجا دوخت و برگشــت...
بعد از #شهـادت سید بود.
از همان مـحله رد می شدم. دیدم روی دیوار نوشتــه بود #کوچه_شهید سید عبدالحـسین ولے پور!
🌷🌱🌷
#شهید سیدعبدالحسـین ولی پور
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
✤☫@modafean_14 ✤
#روایت_عشق^'💜'^
مادرشہید:
بابڪ رفت سربازی محل خدمتش رشت بود.
در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد
میگفت:"جای دوستانم ڪه مرخصی رفته ان،موندم" بعدها فهمیدیمڪه به ڪردستان میرفته واونجا لب مرز وداوطلبانه خدمت میڪرده🙂
#شهید_بابک_نوری♥️🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
| #روایت_عشق^'💔' |
ســوریه رفته بود💚
بـهشون زنـگ زدم گـفتم :
بـرای مـراسم عـروسی کـی می آیید؟
گـفتند:
کـارت مـراسم را پـخش کنید مـن میرسم...
راسـت مـیگـفت! خـودش را رسـاند🕊
امـا چـگونه...!🥀
همسر شهید
#شهید_مدافع_حرم❤
#امیر_سیاوشی
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘مهدی توی وصیت نامه اش نوشته بود:
" رسیـدن به سن سے سال برایـم ننگ است."
آخرین بار ڪہ از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدے ڪنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیـه مادر چرا میخنـدی؟؟؟
⚘گفت: مادر! امضای شهادتم رو امروز از امام رضا(ع) گرفتم.
بهش گفتم اگه تو #شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم....
مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت: مادر خدا هست...
و خدایی که بیش از *حد* کافیست .
#شهید_مهدی_صابری♥️
#علی_اکبر_فاطمیون
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
بابایی !!!
پنجشنبه ها تو رو بیشتر ڪنار خودم حس مےڪنم
عطر تَنت مےپیچہ همہ جا
پنجشنبہ ها، قلبم تندتر مےزنه براے بغل گرفتن مزارت ...💔😞
#روایت_عشق
#شهید_جواد_محمدۍ
#پنجشنبه_های_شهدایی
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
#روایت_عشـق
یوسف با حالت بغض گفت:
میدونے اون شهیدے ڪه موقع شهادت تنش پارهپاره میشه یعنے خدا خیلے عاشقشه؟
یوسف
شاهرگش پاره شد..
دست چپش؛ پهلوے چپش..
وقتِ شهادتش یازهرایے گفت و رفت..
#شهید_یوسف_فدایینژاد♥️🕊
╔══❖•°🖤 °•❖══╗
✤🏴@modafean_14 ✤
╚══❖•°🖤 °•❖══╝
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویژه
#روایت_عشق | لحظات معنوی رزمندگان #لشکر_فاطمیون در خلوت با خدا
با صدای شهید «سید مرتضی آوینی»
╔══❖•°🖤 °•❖══╗
✤🏴@modafean_14 ✤
╚══❖•°🖤 °•❖══╝
🍃شهید مدافع حرم مسلم خیزاب:
همیشه سر وقت نمازهایش را می خواند. و من و پسرم به او اقتدا می کردیم گاهی مواقع محمد مهدی بر دوش وی سوار میشد و ایشان با اینکه ترکش های زیادی در بدن داشتتند از اول تا آخر نماز او را بر دوش خود نگه می داشتند.
علاقه زیادی به خانواده داشتند و اجازه نمی دادند محمد مهدی قبل از من وارد یا خارج شوند و به او می گفت:
چون مامان چادر برسر دارد به حرمت چادرش که هدیه حضرت زهرا(ع) است باید اول او برود.
#روایت_عشق 🦋
#نقل_از_همسر_شهید♥️
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝
#روایت_عشق🌷🕊
مےگفت :
توی گودال شهید پیدا کردیم
هرچه خاک بیرون میریخت باز
برمیگشت..!
اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم
شب خواب جوانی را دیدم
که گفت : دوست دارم گمنام بمانم
بیل را بردار و برو (:
#شهید_گمنام💔
هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🕊#روایت_عشق :
🌱اگر ما محکم به ولایت فقیه بچسبیم و در تمام کارهایمان دین را شاخص قرار دهیم، بقیه کارها حل شدنی است.
#شهیدسپهبدصیادشیرازی ♥️
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝
هرموقعبهبهشتزهرامیرفت...
آبۍبرمیداشتوقبورشهدارومۍشست!
میگفت:
باشهداقرارگذاشتمکهمنغباررو
ازروۍِقبرهاۍآنهابشورموآنهاهمغبارِ
گناهروازروۍِدلمنبشورند...🍃
#شهیدرسولخلیلی
#روایت_عشـق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝