eitaa logo
مدافعان حرم
905 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
27 فایل
🔸حاج قاسم سلیمانی: عشق به مهدی(عج)، عشق به خداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🌹شهیدمدافع وطن 🔸در بهمن ماه سرد و دل انگیز زمستان سال ۱۳۳۸ کودکی زیبا و دوست داشتنی به نام عباس در تیران و کرون در خانواده ای که نور ایمان و اخلاص به خداوند در آن موج می زد چشم به جهان گشود ایشان از همان کودکی فردی فعال و کاری بود طوری که در همیشه کمک حال پدر و مادرش بود و کارهای سختی انجام می‌داد به طوری که باعث تعجب همگان می شد. تا سال سوم بیشتر درس نخواند و سپس به کار ساختمان سازی و بنایی مشغول شد تا بتواند با این کار کمک حال پدر و مادر باشد. 🔸در روز های انقلاب در تمام فعالیت ها و تظاهرات حضور فعال داشت زمانی که فهمید که جنگ شروع شده تصمیم گرفت به جبهه برود و در آنجا به عنوان یک نیروی آزموده به خدمت مشغول شد. مدت ۴ ماه را در خرم آباد بود و سپس به دزفول انتقال یافت تا اینکه در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲ در عملیات فتح المبین در منطقه ی کرخه مورد اصابت ترکش از ناحیه ی سر قرار گرفت و به مقام والای شهادت رسید. 🌻شادی روح مطهرش صلوات🌻 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍ‌‌وَالِ‌مُحَمَّدٍ‌وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
بسم الله الرحمن الرحیم نام و نام خانوادگی :شهيده بنت الهدي صدر خواهر شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر نام پدر :سيد حيدر صدر تاریخ تولد :1347 ه_ق محل تولد : کاظمین مادرش، فرزند شيخ عبدالحسين آل ياسين بود و او را آمنه نام نهاد. بنت الهدي در شش ماهگي پدرش را از دست داد و از آن پس در دامان مادر و در سايه توجهات او تربيت شد و خواندن و نوشتن را در خانه از وي آموخت. پس از گذراندن آموزش هاي مقدماتي، همراه برادرانش، سيد اسماعيل و سيد محمد باقر، به حوزه علميه نجف رفت و در آنجا، تحصيلات عالي خود را در زمينه هاي ادبيات، اصول فقه و علم حديث ادامه داد و با مطالعه در مباحث فقهي، اخلاقي و تفسير، به درجه اجتهاد رسيد. شهيده بنت الهدي پس از خاتمه تحصيلات، با راهنمائي برادرانش به فعاليت هاي سياسي و اجتماعي پرداخت و براي هدايت زنان عراق، تلاش جديدي را آغاز كرد و پرچمدار حركت اسلامي بانوان در عراق شد. او نخستين پرچمدار حركت اسلامي بانوان در عراق شد. او نخستين مقاله هاي خود را در مجله «الاضواء» كه توسط جمعي از علماي نجف اشرف منتشر مي شد، چاپ كرد و سپس به نوشتن داستان هایی مبتني بر دين مبين اسلام و قوانين و احكام ديني درباره اوضاع اجتماعي پرداخت. او همچنين در اداره برخي از مدارس كاظمين و بغداد و در تربيت دختران مسلمان، نقش به سزائي را ايفا كرد. او آگاهي زنان عراقي را ارتقاء بخشيد. حجاب را رواج داد و باعث شد كه ديد جامعه نسبت به زنان و به ويژه نگاه اسلام به زن، تغيير كند. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
مدافعان حرم
۱۰ اردیبهشت‌ماه ، #سالروز_شهادت فاتح بازی دراز #شهید_محسن_وزوایی گرامی باد . 🥀 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@
محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمن‌های اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم‌زمان با شرکت در فعالیت‌های سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت‌دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده‌دار شد. در سال‌های ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان می‌داد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی(ره) به ایران، در همه صحنه‌ها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود. او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بر دوش می‌کشید و در درگیری‌های مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرت‌آباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد. وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاست‌های مداخله‌گرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانش‌آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهده‌دار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد فرمودند. محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دوره‌ای فشرده، آموزش‌های چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت. محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونه‌ای که در عملیات سرنوشت‌ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حمله‌ای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک هم‌رزمان خود، ارتفاعات حساس و سوق‌الجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت. در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرح‌ریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه می‌داد. در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند. محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندی‌های «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمی‌کرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد می‌کشم، بیشتر لذت می‌برم و احساس می‌کنم از این طریق به خدای خودم نزدیک می‌شوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکه‌ای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود. او در طول جنگ تحمیلی، در عملیات‌های متعدد با مسئولیت‌های گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود. با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهده‌دار شد. محسن وزوایی، این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه‌ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه‌آفرینی در عملیات‌های متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
مدافعان حرم
۱۳ تیرماه ، #سالروز_شھادت سردار #شهید_سیدمحمدرضا_دستواره گرامی باد. 🥀 ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_
شهید سید محمدرضا دستواره ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ مصادف با ماه مبارک شعبان در گود مرادی واقع در جنوب تهران دیده به جهان گشود. وی با وجود داشتن مشکلات مالی سه سال راهنمایی را در مدرسه شاه واقع در باغ آذری گذراند. سپس وارد مقطع دبیرستان شد اما به دلیل فشار زندگی و فقر برای کمک به معیشت خانواده ترک تحصیل کرد و در یک کارگاه خیاطی در بازار تهران مشغول به کار شد. مدتی بعد دوباره به تحصیل ادامه داد و در کنار آن، کار کرد تا چرخ زندگی‌شان هم بچرخد و سرانجام موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد شد. سال ۱۳۵۶ با شروع اولین جرقه‌های انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) همراه دوستانش در خیابان شوش و اطراف آن علیه رژیم شاه دسته‌های تظاهرات راه می‌انداخت و خود یکی از نیرو‌های پیشرو بود که متن شعار‌ها را آماده می‌کرد. دستواره در آبان ۱۳۵۸ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و به‌عنوان عضو سپاه تهران در پادگان ولی عصر (عج) مشغول به خدمت شد. دوره آموزشی را نیز در پادگان امام حسین (ع) گذراند و بعد از پایان دوره آموزشی که همزمان با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود، همراه دانشجویان پیرو خط امام به حفاظت از لانه جاسوسی پرداخت. وی مدتی بعد به مناطق غرب کشور اعزام شد و در روانسر به پاسداری از انقلاب پرداخت. سپس برای اجرای عملیاتی به شهرستان پاوه رفت و به احمد متوسلیان، رضا چراغی و حسن زمانی ملحق شد. در سلسله عملیات‌هایی که برای تأمین شهرستان مریوان انجام گرفت همچنین در پاکسازی روستا‌های مریوان از وجود گروه‌های ضدانقلاب و خارج کردن کوه‌های سر به فلک کشیده مریوان از دست شورش‌گران، کارنامه موفقی از او بر جای‌ مانده است. او در تشکیل سپاه مریوان نقش مؤثری داشت و تا پایان مهر ۱۳۵۹ یعنی تا یک ماه بعد از هجوم سراسری ارتش عراق در مریوان حضور داشت. سپس به مناطق عملیاتی گیلان‌ غرب رفت و برای شناسایی منطقه و مین‌گذاری، تپه‌های مشرف‌ به مرز ایران و عراق را بررسی کرد. مدتی هم به‌عنوان فرمانده پاسگاه شهدا در منطقه دزلی فعالیت داشت تا اینکه در عملیات «کاوه زهرا» که حد فاصل شهرستان مریوان و پاوه انجام گرفت، مجروح و حدود هفت ماه بستری شد. وی بعد از بهبودی همراه احمد متوسلیان، محمود شهبازی و حاج همت تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) را تشکیل داد و به‌عنوان مسئول نیروی انسانی تیپ انتخاب شد. بعد از شهادت «ابراهیم همت» در عملیات خیبر (عباس کریمی، فرماندهی لشکر ۲۷ را بر عهده گرفت) جانشین فرمانده لشکر شد و تا زمان فرماندهی محمد کوثری بر لشکر ۲۷ که در پی شهادت عباس کریمی در عملیات بدر، عهده‌دار این سمت شد، همچنان در سمت جانشینی فرمانده لشکر باقی ماند. وی در نبرد‌های بدر، والفجر ۸ و کربلای ۱ نیز در سمت معاون اول، قائم‌مقام و جانشین فرمانده لشکر نقش بسیار مؤثری ایفا کرد. سرانجام سید محمدرضا دستواره پس از مجاهدت‌های فراوان در کردستان و هنگام پاک‌سازی شهرستان‌های مریوان و پاوه و نقش‌آفرینی در همه نبرد‌های یگان محمد رسول‌الله (ص) از فتح‌المبین تا کربلای ۱، در سپیده‌دم جمعه ۱۳ تیر ۱۳۶۵، در عملیات کربلای ۱، پائین ارتفاعات قلاویزان بر اثر اصابت گلوله خمپاره ۱۲۰ در کنارش، به شهادت رسید. منبع : شیری، حجت، اطلس لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، سال ۱۴۰۰، صفحه ۱۹۷ ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
تولد: ۱۳۶۱/۰۵/۰۵ شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۲۲ محل شهادت: تدمر، سوریه مزارشهید: مشهد وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان:۲دختر   مصطفی بختی،۵مرداد سال ۶۱ در مشهد به دنیا آمد. شهید بختی با ورودبه دوره تحصیلی راهنمایی، به عضویت بسیج درآمد و نیرویی فعالی در این حوزه شد. او بعد از گرفتن دیپلم علوم انسانی، وارد حوزه علمیه شد و به مدت چهار سال به تحصیل در علوم دینی پرداخت و هم‌زمان با آن، برای امرارمعاش به شغل آزاد مشغول شد. مصطفی باپایان خدمت سربازی در ارتش دوباره راه تحصیل را درپیش گرفت وبا دادن کنکور در رشته حقوق پذیرفته شد، اما درنهایت موفق به رفتن نشد. او در سال ۱۳۷۸ازدواج کرد وحاصل ۱۶سال زندگی مشترکش،تولد دو دختر رادرپی داشت او از زمانی‌ که آمریکا درسال‌های ابتدایی دهه ۸۰ به عراق حمله‌ کرد، به فکردفاع ازحرم اهل‌بیت (ع)بود. به همین خاطر درهمان سال‌ها با راضی‌ کردن همسر و خانواده‌اش، بهمراه پدر راهی شهرنجف شدتا اگر بی‌حرمتی به حرمین را مشاهده کرد،برای دفاع به سایر گروه‌ها بپیوندد. او بعدازگذشت یک ماه و راحت‌ شدن خیالش از بابت حفظ حرمت حرم اهل‌بیت (ع)، به مشهد بازگشت. با آغازجنگ درسوریه،مصطفی اینبارتصمیم به رفتن ودفاع از زینبیه گرفت.برای این کاراقدام کرد، امابخاطر مسائل قانونی،مانع رفتن اوشدند تا اینکه سال ۹۴باپیوستن به تیپ فاطمیون، امکان رفتنش میسر شد. مصطفی بختی،۷اردیبهشت باداشتن دودختر، برای جنگ باداعش،راهی کشورعراق شد. او پس از ۷۵روز دفاع از زینبیه دربرابرعناصر تکفیری داعش، ۲۲تیر ۹۴بااصابت ترکش بشهادت رسید. ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
🌷تاریخ تولد : ۶۷ 🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۲۲ 🌷محل شهادت: تدمر، سوریه 🌷مزارشهید: مشهد 🌷وضعیت تاهل: مجرد شهید مجتبی بختی از اهالی مشهد همراه برادر بزرگ ترش با هویت جعلی افغانستانی بعد از چند بار تلاش توانسته بودند به سوریه اعزام شوند. آن ها در گروهان تک تیر انداز ها جهاد می کردند. آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان. مجتبی رتبه اول دانشگاه پیام نور در رشته حقوق بود.  این دو برادر سر انجام در حلب سوریه حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید و به شهدای مدافع حرم پیوست. آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان. با اینکه موعد مرخصی شون رسیده بود به خاطر عملیات داوطلبانه در منطقه باقی موندند و مبارزات مردانه ای در هجوم و دفاع مقابل داعش انجام دادند پیکر مطهر این شهید به همراه برادرش روز ۵ شنبه ۲۸ تیر ۹۴ در حرم امام رضا (ع) تشییع و در گلزار شهدای بهشت رضا دفن شدند. ╔══❖•°♥ °•❖══╗ ✤☫@modafean_14 ✤ ╚══❖•°♥ °•❖══╝
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد. او در خیابان ایران میدان شهدا و در محله‌ای مذهبی زندگی می‌کرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگی‌اش بود. وی دائماً به منطقه می‌رفت. او فرمانده آر پی‌چی‌زن‌های گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار می‌کرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد می‌کند و او شهید و در زیر آوار مدفون می‌شود. بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه می‌شوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار می‌زدند با پیکر پاک این شهید روبرو می‌شوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک می‌سپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس می‌شود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک می‌باشد به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود.. ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14 🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
زندگینامه شهید سید محمدحسین بهشتی 🔷شهید بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود، پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لنبان بود. 🔶وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را رها و در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد. 🔹سال ۱۳۲۵ یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال ۱۳۲۷ موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد، در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و در سال ۱۳۳۰ با دریافت درجه لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. 🔸در سال ۱۳۳۱ ازدواج نمود که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال ۱۳۳۳، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال ۱۳۴۳ سرپرستی آن را برعهده داشت. ♦️ در فاصله سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سال های ۴۱ و ۴۲ از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید. 🔷 این شهید راست قامت به پیشنهاد و درخواست آیت الله حائری رحمه الله و آیت الله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهده دار و به فعالیت های عمیق دینی و فرهنگی پرداخت. 🔶در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق(به منظور دیدار امام رحمه الله) انجام داد، سرانجام در سال ۱۳۴۹، به ایران بازگشت و به فعالیت های علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد. 🔹 در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد.، در آذرماه ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی رحمه الله شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان ایدئولوگ و لیدر در صحنه های سیاسی، اجتماعی به فعالیت می پرداخت. 🔸 حزب جمهوری اسلامی را با هدف تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی فرهنگی پایه گذاری نمود، در تدوین قانون اساسی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان ایفای نقش می کرد ♦️پس از استعفای دولت موقت در سال ۱۳۵۸، مدتی به عنوان وزیر دادگستری و سپس، از سوی امام خمینی رحمه الله به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید. 🥀 وی سرانجام در حین انجام وظیفه در این سمت بود که در شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط منافقین به همراه کاروان ۷۲ نفره خود به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست. 🔰 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14 🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝