مُطمَئن شُده بود که جَوابم مُثبَت است
تیرِ خَلاص را زَد
صِدایَش را پایینتَر آورد و گُفت:
دوتا نامه نِوشتَم بَراتون
یکی توی حَرم امامرِضا(ع)
یکی هَم کِنار شُهدای بِهشتزَهرا..
بَرگهها را گُذاشت جلویِ رویم
کاغَذ کوچَکی هَم گُذاشت روی آنها
دُرشت نوشته بود
از همانجا خواندَم
زَبانم قُفل شُد
تو مَرجانی،تو دَرجانی،تو مُروارید ِغَلتانی
اَگر قلبَم صَدف باشَد میانِ آن دو پنهانی..
#همسرشهید
#شهید_محمدحسینمحمدخانی..
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
نیروهای غیر ایرانی پشتِ بی سیم میگفتند:
حاج عمار استشهد
سریع از اتاق عملیات گفتیم:
حاج عمار شهید نشده حالش خوبه و فقط کمی جراحت داره
گفتیم مجروح شده که شیرازه کار از هم نپاشد
این نیروها دو سه سال بود که با حاج عمار کار میکردند
نمیخواستیم نگرانی در دلشان ایجاد شود
پشت بی سیم گفتیم:
فلانی.!
نگو حاج عمار شهید شده نگذار نیروها متوجه شوند و روحیهشان را از دست بدهند
از این طرف در اتاق عملیات به فکر این بودیم
چه کسی را جایگزین حاجعمار کنیم
کسی که جنگده، خستگی ناپذیر، شجاع و
مدیر باشد و با نیروها بجوشد واقعا کسی را نداشتیم
حاجقاسم بعد از شهادت حاجعمار گفت:
کمرم شکست.
#شهید_محمدحسینمحمدخانی 🕊🌹
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝